پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

عروج آزادی در ولایت فقیه


عروج آزادی در ولایت فقیه
استبداد دینی و دین استبدادی محمد میرزاده مقام ولایت فقیه در سیاه‌ترین شب‌ها با امت اسلامی ارتباط برقرار کرده است. نه حزب داشته ، نه گروه فشار، نه نهادهای سرمایه‌داری نه کارتل و نه تراست ،‌نه ارتش ونه روزنامه و نه رادیو. فقط خدا را داشته و ناس (توده‌ها‌)را و حتی انتشار رساله عملیه‌اش محدود بوده یا ممنوع و قاچاق بوده و مجازاتش در حدمرگ یا خود مرگ! بدین‌سان است که در طبیعی‌ترین شکل ممکن ولایت فقیه- که ولایتش ولایت الهی است- از سوی مردم انتخاب می‌شود و توده‌ها به او قدرت و اعتبار اجرایی می‌بخشند.مقام ولایت فقیه تا زمانی قدرت اجرایی دارد که در قلب توده‌ها جای داشته باشد و تا زمانی در قلب توده‌ها جا دارد که درخدمت مکتب باشد و تمام زندگی و استعداد وامکانات خود رادر راه خدا ایثار کند.
رشته‌هایی که این ولایت را از یکسو با خدا واز سوی دیگر با ناس پیوند می‌دهد رشته‌های محکم الهی است “حبل‌الله” است که خداوند به توده‌ها فرمان داده به آن چنگ بزنند و متفرق نشوند. مردم در سیمای ولایت فقیه فقط چهره یک رهبر سیاسی و دینی را نمی‌بینند که از سوی آ‌نان انتخاب شد بلکه در سیمای ولایت فقیه سیمای ائمه اطهار و پیامبر بزگوار اسلام را مشاهده می‌کنند.آنان وقتی به دیدار نایب امام می‌روند گویی به دیدار امام و پیامبر و خدا رفته‌اند و این همه آیا تبلور وحدت زیباو شکوهمند میان خداو خلق نیست؟ چنین قدرتی که از پیوندمردم با نایب امام واز پیوند این دو با خدا زائیده می‌شود هم ضد استبداد است هم‌ضد استعمار است ،‌هم ضد استثمار و هم ضد استحمار.
چرا که حاکمیت الله که به وسیله ولایت فقیه و با دست‌های با کفایت مستضعفین متحقق می‌شود گشاینده جبهه مستضعفین است و لذا با جبهه استکبار با تمام چهره‌هایش مبارزه خواهد کرد. استبداد دینی جزء لاینفک و بازوی نیرومند استبداد واستعمار واستثمار است ودر جبهه استکبار قرار می‌گیرد. ولایت فقیه که با استکبار مبارزه می‌کند همچنان که اشکال گوناگون استکبار را می‌کوبد و به همراهی توده با آنها مبارزه طولانی دارد با استبداد دینی نیز می‌‌ستیزد. رابطه با الله: دومین خصوصیت امامت اسلامی در مقایسه با دموکراسی رابطه همه‌جانبه وعمیق مقام ولایت فقیه با الله است .
نایب امام فردی است الهی که بر اساس موازین و معیارهای مکتبی از سوی خدا و مردم برگزیده می‌شود. نباید تصور کرد که هر کس با هر موقعیت و اعتبار علمی و اخلاقی و سیاسی و اجتماعی خواهد توانست خود را به‌عنوان نایب امام به مردم معرفی کند و مردم به امر او گردن نهند.مردم نایب امام را براساس معیارهای مکتبی انتخاب می‌کنند و آنچه در این انتخاب به رای مردم اصالت می‌بخشد پیروی از دستورات الهی است و عینیت بخشیدن به مفهوم حاکمیت الله. بنابراین مهمترین عاملی که از انحراف مردم در تعیین مقام ولایت فقیه جلوگیری می‌کند شناخت دقیق و صحیح مکتب است و بس.
اگر این شناخت همراه با عمق واصالت انجام گیرد استبداد دینی هرگز نخواهد توانست خود را به‌عنوان مذهب به مردم تحمیل کند . چرا که آشنایی گسترده با معیارهای الهی تمام نقشه‌های استبداد دینی را خنثی خواهد کرد. برای تشخیص دادن صحیح از سقیم و رحمانی از شیطانی ما احتیاج به محک داریم و عدم آشنایی با محک می‌تواند برای جامعه توحیدی فاجعه آور باشد. نایب امام چه کسی است؟ باید چه خصوصیاتی داشته باشد؟ آیا فقیه نایب امام است؟ برای پاسخ به پرسش‌هایی ازاین دست باید به سراغ احادیث معتبری برویم که پیامبر اکرم و امامان شیعه بر اساس آنها معیارهای ولایت فقیه را به دست امت اسلامی داده‌اند- با این توضیح که امامت اصلی است مستمر که در ادیان توحیدی و دین اسلام مقام رهبری جامعه را به عهده دارد وهیچ گاه تعطیل بردار نیست.
بعداز پیامبر امامت اسلامی را دوازده امام به عهده داشتند و پس از غیبت کبری این امر از سوی امام دوازدهم به نایبان برحق او تفویض می‌شود و این تفویض تا ظهور امام مهدی و تشکیل حکومت جهانی اسلامی استمرار خواهد داشت . معیارهای مکتبی برای شناخت ویژگی‌های مقام ولایت فقیه: الف- پیامبر اسلام درباره فقها می‌گوید: “ الفقها امناءالرسل مالم یدخلوا فی الدنیا. قیل: یا رسول الله و ما دخولهم فی‌الدنیا؟ قال: اتباع السلطان فاذا فعلوا ذلک فاحذرو هم علی دینکم.” فقها امین و مورد اعتماد پیامبرانند تا هنگامی که وارد مطامع و لذائذ و ثروت‌های ناروای دنیا نشده باشند. گفته شد : ای پیامبر خدا وارد شدنشان به دنیا در چیست؟ پیامبر پاسخ داد: پیروی کردن از قدرت حاکمه. بنابراین اگر چنان کردند بایستی از آنان بر دینتان بترسید و پرهیز کنید.) معنی “ الفقهاءامناءالرسل “ چیست؟ امام خمینی در کتاب حکومت اسلامی می‌گوید: “الفقهاء امناءالرسل ،‌یعنی کلیه اموری که به عهده پیغمبران است. فقها عادل موظف و مامور انجام آنند...
همان طور که پیغمبر اکرم مامور اجرای احکام و برقراری نظامات اسلام بود وخداوند او را رئیس وحاکم مسلمین قرار داد. و اطاعتش را واجب شمرده است. فقهای عادل هم بایستی رئیس وحاکم باشند و اجرای احکام و نظام اجتماعی اسلام را مستقر گردانند... معنی”امین “ این است که فقها تمام اموری را که اسلام مقرر داشته به طورامانت اجرا کنند نه اینکه تنها “ مسئله” بگویند. بنابراین اطاعت از ولایت فقیه اطاعت از پیامبران است واطاعت از پیامبران که فرستادگان الله هستند اطاعت از الله خواهد بود . ب- امام صادق (ع) ویژگی‌های ولایت فقیه را به این شرح بیان می‌دارد: “اما من کان من الفقهاء صائبا لنفسه ، حافظا لدینه، مخالفا لهوا. مطیعا لامر مولاه فللقوام ان یقلدوه” ( اما از فقها آنکه نگهدار خویشتن بود ، نگهبان ایمانش، مخالف هوسش، فرمانبردار خدا و مطیع امر مولایش بر توده مردم است که تقلیدش کنند.) بنابراین برخی از فقها آنان که نفس خود را در برابر مطامع دنیا مادیات مهار کنند و در صراط مستقیم حرکت کنند راه کسانی که پروردگار به آ‌نان نعمت داده نه راه “ مغضوب علیهم “ ونه راه “ ضالین” بلکه راه “نبیین” (پیامبران ) و صدیقین(راستان) ونه راه “ضالین” بلکه راه شهدا و صالحین و از مکتب مانند دژی مستحکم نگهبانی کنند.
یعنی همیشه رویاروی و در مبارزه با طاغوتیان و دین فروشان باشند و به مقام وارستگی از تمام تعلقات، خودخواهی‌ها شهر‌ت‌طلبی‌ها ،‌جاه طلبی‌ها ،رقابت‌ها ،‌خود محوری‌ها و کینه‌توزی‌ها برسند و فقط از خداوند اطاعت کنند واز هیچ کس وهیچ نیرویی هراس به خود راه ندهند و حقیقت را فدای مصلح نکنند و در مسیر الله از همه چیز بگذرند چنین فقهایی می‌توانند به مقام شامخ ولایت وامامت اسلامی برسند. ج- امام صادق(ع) در این حدیث عدم پیروی از احکام ولایت فقیه را رد بر امام (ع) و خدا و رد بر خدا را در حد شرک می‌داند : ( نظر نمایید به کسی که از شما است احادیث امام ما ررا روایت می‌کند و در حلال و حرام ما می‌نگرد واحکام ما را می‌شناسد به حکم او راضی شوید به درستی که من او را بر شما حاکم گردانیدم. هر گاه به حکم ما حکم کند واز او پذیرفته نشود حکم خداوند سبک شده و برما رد گردیده و رد کننده بر ما ردکننده بر خداست و رد بر خدا در حد شرک بر اوست ) دراین حدیث امام صادق(ع) اصحاب خاص وعناصر پیش از (سابقون) را مورد خطاب قرار می‌دهد : انظروا الی من کان منکم... ( به کسی که از شما است نظرکنید ) گروندگانی که جز اصحاب و یاران نزدیک پیامبر اکرم (ص) وائمه معصومین بوده‌اند کلا از میان طبقات و اقشار مستضعف ومحروم جامعه برخاسته بودند .
بلال ،‌ابوذر، میثم، عمار، یاسر ،سمیه ، جعفر‌ابن‌ابی‌طالب و حجرابن عدی البته خود پیامبران وامامان نیز فرزندان رنج و محدودیت و کار و تلاش وکوشش در روزگار خود بودند . نه بااشرافیت میانه‌ای داشتند و نه با مال وجاه ونه به قدرت‌های استثمارگر تکیه می‌کردند که خود ضد اشرافیت وضدمال پرستی وضد استثمار بودند و یار محرومان و مستمندان. بر این اساس توده‌های مردم باید کسی را به امامت خود برگزینند که گذشته از خصوصیاتی که باید به‌عنوان “ امام” دارا باشد از میان آنها برخاسته باشد . د- توضیح مشهور امام مهدی (عج) پس از آنکه امام دوران غیبت کبری را آغاز کنند بدین‌سان صادر می‌شود : “اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواه احادیثنا فانهم حجتی علیکم وانا حجت الله علیهم.” ( اما درباره پدیده‌ها و رویدادهایی که در مسیر زمان و در طی تحولات و تغییرات اجتماعی وقوع می‌یابد به راویان سخن ، دانشمندان و متفکرانی که به سخنان ما هم دانا پند و هم آشنا- رجوع کنید که آنان حجت من‌اند بر شما ومن حجت خدایم برایشان.)
منبع : روزنامه رسالت