یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


منیه‌المرید و آداب تدریس در اسلا‌م


منیه‌المرید و آداب تدریس در اسلا‌م
منیه المرید یکی از چندین کتابی است که در زمینه اخلاق طلبگی ، زی طلبگی ، یا رفتار دانشجویی و شیوه تعلیم و تربیت از منظر فرهنگ اسلامی نوشته شده است. این کتاب در اوایل قرن دهم و اواخر دوران قرون وسطای غرب تدوین شده و از افتخارات فرهنگ ریشه دار و عمیق اسلام در زمینه تعلیم و تربیت است. در ذیل نگاهی گذرا داریم بر قسمتهایی از آموزه های این کتاب در باب آداب تدریس
۱) دریغ نورزیدن از تعلیم علم:
رسالت و وظیفه معلم ایجاب می‌کند که از تعلیم و آموزش هیچ کسی به خاطر آنکه ممکن است احیانا واجد قصد و نیت درست و خداپسندانه نباشد دریغ نورزد زیرا تصحیح هدف و جهت‌گیری‌های سنجیده و خداپسندانه برای بسیاری از افراد تازه کار و کسانی که در فراگیری علم مبتدی هستند دشوار است به جهت اینکه جان و روح آنها به علت خردسالی و یا فقدان بینش کافی از لحاظ درک سعادت و نیکبختی آینده وعزت و سرافرازی روز قیامت بسیار نارسا و ضعیف است علاوه بر آن آنان با عوامل تصحیح هدف و نیت و مبانی آن، انس و آشنایی کمتری دارند. اگر بنا باشد معلم به خاطر فقدان نیت صحیح و محرومیت شاگرد از جهت‌یابی درست از تعلیم آنان خودداری کند این دریغ‌کاری، موجب تعویق و رها کردن بسیاری از افراد در همگامی با کاروان علم شده و گروه زیادی را از علم محروم می‌سازد و یا آنکه موجب از بین رفتن بخش عظیمی از میراث علمی خواهد شد.
باید توجه داشت که این امید هم وجود دارد که شاگرد فاقد نیت و هدف صحیح از برکت علم و در سایه یادگیری آن گاه که او با علم و دانش پیوند و انسی برقرار ساخت توانایی لازم را در تصحیح هدف و نیت خود به دست آورد.
از همین روی یکی از دانشمندان گفته است: “ما علم و دانش را برای غیر خدا و به خاطر هدف‌های دیگری جویا شدیم ولی خود علم و دانش - از اینکه برای غیر خداوند باشد - امتناع ورزیده(۱) یعنی اگر یک شاگرد فاقد قصد الهی در تحصیل علم باشد به طور طبیعی با ادامه تحصیل و کسب بینش فزون‌تر قصد و هدف‌ او تصحیح خواهد شد و طبعا به سوی هدف والای الهی و انسانی رهنمون خواهد شد و علم و دانش، سرانجام او را به خداوند منتهی می‌سازد.
باید توجه داشت که اگر معلم در نماد شاگرد، سوءنیت و فساد هدف را در مسیر علم‌آموزی او احساس کرد باید به تدریج از طریق موعظه و نصیحت‌های خوشایند و دلنشین و ارشادهای محبت‌آمیز او را در مسیر هدف صحیح قرار دهد. اگر علم نتوانست با استفاده از این‌گونه راهبری‌ها به تصحیح نیت و هدف شاگرد خویش موفق شود و از او نومید شود طبق عقیده برخی از علما باید چنین شاگردی را رها کرده و از تحصیل وی خودداری کرد، زیرا این‌گونه افراد با تحصیل علم همچون دزدان چراغدار، شر و آسیب‌شان را فزاینده‌تر می‌سازند.
اگر نادرستی هدف و قصد شاگرد، معلول وجود حالت کبر و ستیزه‌جویی و امثال آنها باشد باید از تعلیم او خودداری کرد ولی اگر نادرست بودن قصد و هدف شاگرد از ناحیه حب ریاست دنیوی و حس جاه‌طلبی باشد سزاوار نیست به رغم نومیدی از اصلاح او از تعلیم وی مضایقه شود چون او در سن و سال و شرایطی به سر می‌برد که مفسده جاه‌طلبی نمی‌تواند پرهیجان و موثر و مسری باشد.
۲) کوشش در دانش گستری:
باید معلم سرمایه‌ها و اندوخته‌های علمی خود را به افرادی که شایسته و نیازمند به علم و دانش هستند، بذل و انفاق کند و در نشر علم و آموزش آن به افراد شایسته بخل نورزد؛ چون خداوند متعال همان‌گونه که از انبیا پیمان گرفت تا در نشر حقایق و گزارش آن به مردم دریغ نورزند و معارف الهی را کتمان نکنند از دانشمندان نیز پیمان گرفت که در تعلیم علم به افراد نیازمند فروگذاری نکنند بلکه سعی خود را در نشر و ترویج علم به کار گیرند.
از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمودند: “در نوشتاری از امیرمومنان علی(ع) چنین خواندم که خداوند از جهال و نادانان پیمان نگرفت که به دنبال دانشمندان باشند تا از آنان معرفت و آگاهی کسب کنند مگر آن گاه که قبلا از دانشمندان پیمان گرفت که علم و آگاهی خویش را در اختیار نادانان و جهال قرار دهند زیرا علم و دانش در مرحله‌ای قبل از جهل و نادانی وجود داشته است.”(۲)
و از امام صادق(ع) روایت شده است که ضمن تفسیر آیه “ولا تصعر خدک للناس”(۳) فرمودند: “باید همه مردم از لحاظ دریافت‌های علمی در دیدگاه تو یکسان و برابر باشند.”
جابر جعفی از امام صادق(ع) نقل کرده است که آن حضرت فرمودند:
“زکات علم و دانش این است که آن را به بندگان خدا تعلیم دهی.”(۴)
۳) دوری از موضع تهمت و لزوم هماهنگی رفتار و گفتار معلم
معلم بر فرض آنکه دارای عذر شرعی موجهی باشد باید از مخالفت افعال با اقوالش بپرهیزد یعنی نباید میان کردار و گفتارش دوگانگی و تفاوت وجود داشته باشد بلکه باید سعی کند که همواره بر طبق گفتار و امر و نهی خود عمل نماید مثلا او نمی‌تواند عملی را تحریم کند که خود مرتکب آن می‌شود اگر چه طرز کار و عمل او برحسب احوال و شرایط شخصی زندگانی وی کاملا مطابق با کانون دین باشد لکن در عین حال تضاد و تناقض‌نمایی کردار و گفتار او قابل اغماض نیست اگر چه بعضی از احکام و قوانین مستحبی برحسب اختلاف آنجا متفاوت است لذا باید در این‌گونه موارد از ا دعا شبهه و بازتاب‌های نامطلوب آن پیشگیری شود.
اگرچه هر شنونده‌ای که به عالم و معلم گوش فرا می‌دهد لازم است در مرحله‌ اول آن گاه که شبهه و وسوسه‌ای از لحاظ اختلاف گفتار و رفتار به ذهن او خطور می‌کند به هیچ‌وجه به گوینده و معلمی که دیگران را به کار نیک و اعمال شایسته دعوت می‌کند اعتراض نکند حتی اگر برای اعتراض و انتقاد خود احتمالا دارای مجوز هم باشد، حق خرده‌گیری و انتقاد ندارد چون ممکن است برخلاف احتمال او گوینده در ترک اعمالی که دیگران را به آن دعوت می‌کند دارای عذرموجهی باشد که نتوان بر او خرده گرفت.
البته در صورتی که هیچ عذر موجهی در میان نباشد و میان کردار و گفتار او تضاد غیرقابل اغماض دیده شود حق اعتراض و انتقاد را داراست.
۴) شهامت معلم در اظهار حق و جلوگیری از تخلف
باید معلم به مقدار وسع و توانایی خود حق را بدون مجاهله و سازشکاری نسبت به احدی اظهار کند اگر مشاهده کرد کسی از حق رویگردان شده و یا در کیفیت طاعت او از خداوند متعال کوتاهی و نارسایی وجود دارد باید در مرحله اول از طریق لطف و محبت و با مهر و نرمش، او را نصیحت کند و در صورتی که لطف و مدارا موثر نباشد از حربه‌ای عاری از لطف و با تلخکاری او را در رسیدن به حق یاری دهد و اگر این وسیله نیز موثر نبود باید از او دوری کند و اگر با فاصله گرفتن از وی و یاری گرفتن از عوامل یاد شده هیچ تاثیری مشاهده نکرد باید کاملا او را نهی کرده و از رفتار نابحق او جلوگیری کند تا او را به حق بازگرداند و در این کار از مراحل مختلف امر به معروف و نهی از منکر استفاده کند.
منشاء اکثر غفلت‌ها و بی‌خبری‌‌ها و چیره شد جهالت و نادانی بر جامعه و کوتاهی و نارسایی‌های مردم در عدم شناخت فرایض و تکالیف دینی و قصور و کوتاهی آنها در قیام وظایف شرعی و راه و رسم دین مقدس اسلام و نقایصی که در اقامه نمازهای واجب از لحاظ آنکه واجد شرایط صحت نیست و ... دیده می‌شود.
بازده کوتاهی علما و سهل‌انگاری دانشمندان دینی است که نخواسته‌‌اند با وجه صحیحی، حق و حقیقت را اظهار کنند و خویشتن را در راه اصلاح خلق و توده مردم به رنج و زحمت وا دارند و با آمیزه حکمت و استواراندیشی و ژرف نگری و با عامل اندرزها و نصیحت‌های زیبا و دلنشین جامعه را در مسیر راه مستقیم باز آورند.
علی محمدی تودشکیمحقق و استاد دانشگاه
پی‌نوشتها:
-۱ منیه المرید ص ۴۷، آداب تعلیم و تربیت در اسلام، محمد باقر حجتی
-۲ منیه المرید ص ۶۳ و الکافی ۵۱/۱ و کنزالعمال ۳۰۱/۱۰
-۳ چهره و گونه خویش را برای مردم دژم مکن، قرآن کریم، لقمان ۱۸
والکافی۱‌۵۱/
-۴ منیه المرید ص ۶۳ و الکافی ۵۱/۱ و کتاب آداب تعلیم و تربیت در اسلام اثر محمدباقر حجتی
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید