سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


رازهای موفقیت


رازهای موفقیت
بیشتر دانشمندان‌ و نویسندگان‌ سعی‌ كرده‌اند تعریف‌ جامع‌ و كاملی‌ از موفقیت‌ ارائه‌ دهند تا مورد استفاده‌همگان‌ قرار گیرد، اما شمار فراوان‌ این‌ تعاریف‌، خود موجب‌ گردیده‌ است‌ كه‌ تا به‌ امروز توصیف‌ دقیق‌ ومشخصی‌ از این‌ كلمه‌ در دست‌ نباشد.
تعریف‌ شما از موفقیت‌ چیست‌؟ گذراندن‌ مدارج‌ تحصیلی‌ و اخذ مدارك‌ علمی‌، رسیدن‌ به‌ ثروت‌ دلخواه‌،به‌ دست‌ آوردن‌ پست‌ و مقام‌، داشتن‌ همسری‌ دلخواه‌ و محیط خانوادگی‌ آرام‌ و فرزندانی‌ شایسته‌، برتری‌و بالاتری‌ بر دیگران‌ و یا هنرمندی‌ محبوب‌ و نویسنده‌ای‌ بزرگ‌ و یا موسیقیدانی‌ مشهور شدن‌؟
یكی‌ از دلایل‌ عمده‌ تعدد تعریف‌ موفقیت‌، برداشتهای‌ گوناگون‌ از این‌ مفهوم‌ است‌. هستند افرادی‌ كه‌ به‌دلیل‌ دستیابی‌ به‌ خواسته‌هایشان‌، خود را موفق‌ و كامیاب‌ می‌پندارند، اما این‌ موفقیت‌ از نظر دیگران‌چندان‌ ارزش‌ و اعتباری‌ ندارد. بنابراین‌ موفقیت‌ امری‌ نسبی‌ است‌ و هرگز تعریفی‌ واحد به‌ خودنمی‌پذیرد.
به‌ نظر «آلفرد اوستن‌»: «آرامش‌ و اطمینان‌ بهترین‌ موفقیت‌ است‌».
هیچ‌ كس‌ واقعا موفق‌ نیست‌، مگر آنكه‌ خوشبخت‌ باشد و نیز خوشبخت‌ كسی‌ است‌ كه‌ كاری‌ مفید و باارزش‌انجام‌ دهد. به‌ این‌ اعتبار تعریف‌ موفقیت‌ به‌ مفهوم‌ «نیل‌ رضایتبخش‌ به‌ هدف‌» تعریفی‌ مناسب‌ است‌.
● تعیین‌ هدف‌
انسان‌ بی‌هدف‌ كاملا تابع‌ حوادث‌ و پیشامدهاست‌. كسی‌ كه‌ هدف‌ روشنی‌ در زندگی‌ دارد، پس‌ از رسیدن‌به‌ كامیابی‌، احساس‌ خوشبختی‌ و آرامش‌ می‌كند، اما افرادی‌ كه‌ اهدافی‌ نامشخص‌ را پی‌ می‌گیرند، به‌ هرمقامی‌ كه‌ برسند، باز هم‌ ناراضی‌اند. هر یك‌ از ما باید به‌ یقین‌ بدانیم‌ كه‌ چه‌ می‌خواهیم‌، چه‌ هدفی‌ را دنبال‌می‌كنیم‌ و در انتظار چه‌ نوع‌ موفقیتی‌ هستیم‌.
تشخیص‌ هدف‌ و آگاهی‌ از آن‌، پیش‌شرط هرگونه‌ اقدامی‌ است‌. افزون‌ بر این‌، در تعیین‌ اهداف‌ خویش‌باید از تقلید كوركورانه‌ بپرهیزیم‌; به‌ عنوان‌ مثال‌ اگر راه‌ پسر عمویمان‌ را، كه‌ درس‌ خوانده‌ و مهندس‌ برق‌شده‌ و از نظر كاری‌ و مالی‌ نیز وضعیت‌ قابل‌ توجهی‌ دارد، انتخاب‌ كنیم‌، پس‌ از رسیدن‌ به‌ موفقیت‌،خوشحال‌ خواهیم‌ بود؟ در صورت‌ مقایسه‌ خود با دیگران‌ دو اشتباه‌ بزرگ‌ مرتكب‌ می‌شویم‌: ناخودآگاه‌ بادیگران‌ به‌ رقابت‌ برمی‌خیزیم‌; زیرا هدفمان‌ تحقق‌ بخشیدن‌ به‌ خواسته‌ و آرزویی‌ مشخص‌ نیست‌، بلكه‌برتری‌ طلبی‌ و یا مثل‌ كسی‌ شدن‌ است‌ و همچنین‌ بدون‌ توجه‌ به‌ تواناییها، علایق‌ و امكانات‌ خود، دنباله‌ رودیگران‌ می‌شویم‌.
به‌ گفته‌ «لویی‌ استونی‌»: «تنها گنجی‌ كه‌ ارزش‌ جستجو كردن‌ دارد، هدف‌ است‌».
● شناخت‌ هدف‌ و مراحل‌ آن‌
برای‌ شناخت‌ بهتر اهداف‌ خویش‌ و نیز انتخابی‌ آگاهانه‌ از میان‌ امكانات‌ متعدد، كاغذی‌ بردارید و درگوشه‌ای‌ خلوت‌ و آرام‌ بنشینید و كلیه‌ اهدافی‌ را كه‌ در سرمی‌پرورانید، در آن‌ یادداشت‌ كنید. پس‌ ازفراغت‌ از این‌ كار، به‌ مراحل‌ سه‌ گانه‌ زیر بپردازید:
۱) تمركز و تفكر
فكر غذای‌ مغز و تفكر وجه‌ تمایز انسان‌ ازحیوان‌ است‌. هر یك‌ از ما متاثر از افكاری‌ هستیم‌كه‌ برحسب‌ عادت‌ كنترلمان‌ را در دست‌ دارند.برای‌ رهایی‌ از افكار متضاد باید همه‌ تراوشهای‌ذهنی‌ خویش‌ را به‌ مغز بسپاریم‌ تا در فرصت‌مناسب‌ آنها را مورد مطالعه‌ قرار دهد. سپردن‌اندیشه‌ها و آرزوها به‌ مغز و ایجاد فرصت‌ لازم‌برای‌ بررسی‌ یكایك‌ آنها، امروزه‌ بین‌ همه‌ كسانی‌كه‌ به‌ نیروی‌ شگفت‌انگیز مغز آگاهند، متداول‌است‌. شما هم‌ این‌ شیوه‌ را پیش‌ گیرید تا نتیجه‌خارق‌العاده‌ آن‌ را در یابید.
۲) مطالعه‌
پس‌ از تمركز و بررسی‌ اهداف‌، نوبت‌ به‌ مطالعه‌می‌رسد. امروزه‌ در مغرب‌ زمین‌ مطالعه‌ امری‌بسیار متداول‌ است‌، به‌ این‌ ترتیب‌ كه‌ پیش‌ از هركاری‌ ابتدا با صرف‌ سرمایه‌ای‌ گزاف‌، هدف‌مربوطه‌ را مورد بررسی‌ قرار می‌دهند. همچنین‌كار مورد نظر را با انواع‌ كارهای‌ موجود در بازارقیاس‌ كرده‌ و یا با خواندن‌ كتابهای‌ متعدد ومشورت‌ با كارشناسان‌ طراز اول‌، ابعاد موضوع‌ رابه‌طور دقیق‌ می‌سنجند. البته‌ در این‌ راستاامكانات‌ خود را برای‌ دستیابی‌ به‌ اهداف‌تعیین‌شده‌ مدنظر قرار می‌دهند و بزرگی‌ وكوچكی‌ اهداف‌ و اینكه‌ آیا مورد پسند دیگران‌واقع‌ می‌شود یا خیر، اهمیتی‌ ندارد.
۳) مشاوره‌
مشاوره‌ عاملی‌ موثر و یاری‌ دهنده‌ در مسیرپیروزی‌ و موفقیت‌ است‌. در این‌ زمینه‌ بزرگان‌ ونوابغ‌، شواهدی‌ آورده‌اند كه‌ استفاده‌ از آنهامی‌تواند راهگشای‌ ما در جهت‌ رسیدن‌ به‌ اهداف‌باشد.
البته‌ مشورت‌ زمانی‌ كارساز و مفید خواهد بود،كه‌ فرد طرف‌ مشورت‌ دارای‌ خصوصیات‌ لازم‌باشد و به‌ ما در شناخت‌ خواسته‌ها، اهداف‌ وتوانایی‌هایمان‌ یاری‌ رساند. این‌ خصوصیات‌عبارتند از: اطلاع‌ كافی‌ از موضوع‌، مثبت‌ اندیشی‌و خیرخواهی‌.
● انتخاب‌ هدف‌
برای‌ انتخاب‌ هدف‌، چهار شرط اصلی‌ واساسی‌ هدف‌ سالم‌ را مدنظر قرار دهید. چنین‌هدفی‌ باید رفاه‌ و آسایش‌ بیشتری‌ فراهم‌ سازد، به‌ما احساس‌ مفید بودن‌، خوشبختی‌ و نشاط بخشد،از روی‌ چشم‌ و همچشمی‌ و رقابت‌ با كسی‌ انتخاب‌نشده‌ باشد و انتخاب‌ آن‌ تحت‌ فشار یا به‌ توصیه‌اطرافیان‌ باشد.
پس‌ از بررسی‌ اهداف‌ خویش‌ و مطابقت‌ آنها باشرایط فوق‌، در می‌یابید كه‌ از اجرای‌ برخی‌ ازمقاصدتان‌، كه‌ دارای‌ این‌ چهار خصیصه‌ نیستند،صرف‌ نظر كرده‌اید. اكنون‌ باید صادقانه‌ و باشجاعت‌ به‌ سوالات‌ زیر پاسخ‌ دهید و آنها را روی‌كاغذی‌ بنویسید:
▪ آیا به‌ این‌ اهداف‌ علاقه‌ دارم‌؟
▪ در صورت‌ علاقه‌ برای‌ تحقق‌ آنها آیا ازقابلیت‌ و استعداد لازم‌ برخوردارم‌؟
این‌ مرحله‌ نیز ویژگیهای‌ خود را دارد، به‌طوری‌ كه‌ ممكن‌ است‌ از دنبال‌ كردن‌ بعضی‌ ازهدفهای‌ مورد نظرتان‌ منصرف‌ شوید. هدفی‌ كه‌حتی‌ به‌ شرط اجرا، علاقه‌ای‌ در شما ایجاد نكند،نفعی‌ هم‌ به‌ دنبال‌ نخواهد داشت‌. اكنون‌ باپی‌بردن‌ به‌ هدف‌ ویژه‌ خود و با توجه‌ به‌توانایی‌هایتان‌ در پیشبرد آن‌ و نیز با احتساب‌ وقت‌كافی‌ باید دست‌ به‌ اقدام‌ بزنید.
● زمان‌ بندی‌
گام‌ بعدی‌ زمان‌ بندی‌ دقیق‌ است‌; به‌ این‌صورت‌ كه‌ برای‌ انجام‌ هركار باید زمان‌ مشخصی‌در نظر گرفته‌ شود. پیمودن‌ هر مسیر با علم‌ و پیچ‌ وخمها و فراز و نشیبهای‌ آن‌، زمان‌ خاص‌ خود رامی‌طلبد. پس‌ از این‌ تقسیم‌ بندی‌ می‌توانیداوقات‌خود را جهت‌ اجرای‌ اهداف‌ متعدد به‌ طورهمزمان‌ تنظیم‌ كنید.
● تصمیم‌گیری‌
پس‌ از شناخت‌ كامل‌ از شرایط اساسی‌ یك‌هدف‌ سالم‌، نوبت‌ به‌ تصمیم‌گیری‌ می‌رسد كه‌ به‌عنوان‌ گامی‌ مهم‌ در جهت‌ هموار ساختن‌ مسیرزندگی‌ مورد توجه‌ قرار می‌گیرد. به‌ جرات‌می‌توان‌ اعتراف‌ كرد كه‌ لحظه‌ تصمیم‌گیری‌ ازسخت‌ترین‌ و سرنوشت‌سازترین‌ لحظات‌ زندگی‌بشر است‌. بسیاری‌ معترفند كه‌ در این‌ لحظات‌فشارهای‌ زیادی‌ را متحمل‌ شده‌اند. گاهی‌انتخاب‌ غلط و پافشاری‌ غیر منطقی‌ بر آن‌، تمام‌عمر ما را از چشیدن‌ خوشبختی‌ محروم‌ می‌سازد.
«ویلیام‌ جیمز» درباره‌ تصمیم‌گیری‌ می‌گوید:«لحظاتی‌ هست‌ كه‌ مجبوریم‌ انتخاب‌ كنیم‌، امالحظاتی‌ هم‌ هست‌ كه‌ انتخاب‌ كردن‌، خود یك‌تصمیم‌ است‌».
● شرایط تصمیم‌گیری‌
▪ تردید به‌ خود راه‌ ندهید.
▪ از عواقب‌ تصمیم‌گیری‌ نترسید.
▪ تصمیم‌ خود را تغییر دهید.
▪ با افكار ناامید كننده‌ بجنگید.
▪ شما تصمیم‌ گیرنده‌ باشید.
▪ دنبال‌ كارهای‌ متعدد نباشید; زیرا «كسی‌ كه‌همه‌ راهها را می‌جوید، همه‌ را از دست‌می‌دهد».
▪ عجولانه‌ تصمیم‌ نگیرید و لجوح‌ و یكدنده‌نباشید.
عواملی‌ كه‌ تصمیم‌گیری‌ را به‌ موفقیت‌ نزدیك‌می‌كنند
● پشتكار:
برای‌ موفقیت‌ در كار و دستیابی‌ به‌خواسته‌های‌ قلبی‌ باید همه‌ نیروی‌ خود را صرف‌اهدافمان‌ كنیم‌ و همواره‌ به‌ دستاوردهای‌ نهایی‌حاصل‌ از تلاشمان‌ بیندیشیم‌. پیروزی‌ و كامیابی‌ دراهداف‌، زمانی‌ تحقق‌ می‌یابد كه‌ شما انگیزه‌رسیدن‌ به‌ آن‌ اهداف‌ را در خود تقویت‌ كنید.متاسفانه‌ بسیاری‌ از افراد در مراحل‌ اولیه‌ كار،احساس‌ رضایت‌ و خرسندی‌ می‌كنند ولی‌ پس‌ ازرویارویی‌ با مشكلات‌ دست‌ از آن‌ می‌شویند وفكری‌ جدید در سر می‌پرورانند. در حالی‌ كه‌ اگرصبر و شكیبایی‌ به‌ خرج‌ دهند، شاید بیش‌ از چندقدمی‌ با موفقیت‌ فاصله‌ نداشته‌ باشند.
● اعتماد به‌ نفس‌;
همیشه‌ اعتماد به‌ نفس‌ خویش‌ راحفظ كنید و به‌ دیگران‌ نیز مجال‌ ندهید آن‌ راسست‌ و متزلزل‌ سازند و بدانید كه‌ خود كم‌ بینی‌ وعدم‌ اطمینان‌، مانعی‌ برسر راه‌ موفقیت‌ و كامیابی‌است‌. كسی‌ كه‌ قدرت‌ خلاقه‌ درونی‌ و ارزشهای‌وجودی‌ خویش‌ را باور دارد، هرگز در برابرمشكلات‌ سرفرود نخواهد آورد.
در پایان‌ همواره‌ به‌ خاطر داشته‌ باشیم‌ كه‌تردیدهایمان‌ خائنینی‌ هستند كه‌ با نصایح‌ خود، مارا از هدفمان‌ بازمی‌دارند، در حالی‌كه‌ تصمیمی‌راسخ‌، به‌ موقع‌ فتح‌ و پیروزی‌ را نصیبمان‌می‌سازد.
منبع : مجله خانواده سبز


همچنین مشاهده کنید