پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


روش‏های تربیت دینی


یكی از گستره‏ها در «تربیت دینی‏» استفاده از روش (Method) هایی است كه نه تنها شایسته، بلكه بایسته است كه در تربیت‏دینی مربیان و فراگیران - بویژه نوجوانان، جوانان، دانش‏آموزان و دانشجویان - به كار گرفته شود و استفاده از روش‏های‏تربیتی صحیح، از اصول و مبانی مهمی است كه همه دست اندركاران مسایل‏تربیتی نوجوانان و جوانان باید به آن توجهی وافر كنند، زیرا «دنیای امروز، دنیای به كارگیری روش‏ها و بهره‏گیری از راه كارهاست.»
امام رضاعلیه السلام در این زمینه می‏فرماید: «هر كس در پی كاری، از همان راه و روش آن رود، هرگز نلغزد و اگر بلغزد، راهكار رهایی‏اش را نیز بیابد.» (۱)
به هر ترتیب شایسته است تا دو نكته مهم را فراروی خویش داشته باشیم:
۱. در این نگاشته، ما روش‏های تربیتی را از آموزه‏های وحیانی و اندیشه‏های ولایی برگرفته‏ایم. به همین جهت، در فهرست منابع چیزی از دیگران ارایه نكرده‏ایم .
۲. به جهت رعایت اختصار، بیشتر به جنبه‏های تئوریك موضوع پرداخته‏ایم، اگر چه به جنبه‏های كاربردی آن نیز توجه داشته‏ایم. از این‏رو، حتی ازآوردن متن آیات و روایات و غالبا از ذكرمثال، تجربه‏ها و نمونه‏های عملی، پرهیخته‏ایم و به تعبیر مولانا«بحر در كوزه‏» كرده‏ایم، اما:
گر بریزی بحر را در كوزه‏ای چند گنجد؟ قسمت‏یك روزه‏ای
اكنون به تبیین برخی از روش‏های تربیت دینی - بویژه برای نوجوانان، جوانان، دانش‏آموزان و دانشجویان - می‏پردازیم كه عبارتند از:
۱. روش تربیت تقلیدی
تقلید بر چهار نوع است:
الف. تقلید آگاهانه و سودمند (مانند تقلید در كارهای مثبت).
ب. تقلید آگاهانه و زیان‏مند (مانند تقلید در كارهای منفی).
ج. تقلید ناآگاهانه و سودمند (مانند تقلید كودك در یادگیری سخن گفتن).
د. تقلید ناآگاهانه و زیان‏مند (مانند تقلید كودك در به كارگیری سخنان زشت).
نوع اول و دوم از تقلید، همان الگوبرداری مثبت، یا منفی از دیگران است كه در «روش تربیتی الگویی‏» به آن خواهیم پرداخت.
در قرآن كریم و در داستان هابیل و قابیل به نوع اول از تقلید اشاره شده است. «پس، خدا زاغی را برانگیخت كه زمین را می‏كاوید، تا به قابیل نشان دهد چگونه جسد برادرش هابیل را پنهان كند. (۲)
به نوع چهارم از تقلید نیز در قرآن مجید و در مورد كافران نیز اشاره شده است. «چون به آنان گفته می‏شود از آنچه خداوند فرو فرستاده است پیروی كنید، گویند: نه، بلكه از چیزی كه پدران خود را بر آن یافته‏ایم پیروی می‏كنیم. آیا هر چند پدرانشان چیزی را درك نمی‏كرده و به صواب نمی‏رفتند شایسته تقلیدند». (۳)
پس، این گونه تقلیدهای كوركورانه و بدون دلیل‏های خردمندانه كاملا نكوهیده است و باید درباره این نوع تقلیدها گفت:
خلق راتقلیدشان بر باد داد
ای دو صد لعنت‏بر این تقلید باد
در این جا لازم است تا به دو نكته مهم اشاره كنیم:
الف: استفاده مثبت از روش تقلیدی در تعلیم و تربیت، شایسته و گاه بایسته است، ولی استفاده منفی از آن شایسته نیست.
ب: با توجه به تقلیدورزی شدید فرزندان و دانش‏آموزان، باید همه ما كاملا مواظب گفتار و رفتار خود باشیم. برای نمونه، یكی ازمربیان ورزش به علت زانو درد به هنگام ورزش كردن، زانوبندی را به پای چپ خود می‏بندد. پس از سپری شدن چند جلسه آموزشی و تمرین ورزشی، متوجه می‏شود كه برخی از شاگردان وی بدون داشتن هیچ گونه زانو دردی هنگام ورزش كردن، زانوبندی را به پای چپ خویش و حتی پای راستشان هم می‏بندند، و این مساله نشان می‏دهد كه رفتارمربیان، حتی به طور ناخواسته، تا چه میزانی می‏تواند مورد تقلید متربیان و فراگیران قرار بگیرد و بر آنان تاثیر بگذارد.
۲. روش تربیت تلقینی
از روش‏های دیگری كه می‏توان در تربیت‏به كار گرفت، تلقین مثبت‏به خود و دیگران است. امروزه نیز یكی از روش‏های درمان برخی از بیماری‏ها، مانند افسردگی، منفی‏نگری، ناامیدی و وسواس، روش تلقین درمانی است.
بنابراین تكرار ۳۱ بار آیه «فبای‏آلا ربكما تكذبان‏» در سوره الرحمن، و ۱۰ بار آیه «ویل یومئذ المكذبین‏» در سوره مرسلات و ۸ بار آیه «فاتقوا الله و اطیعون‏» و ۵ بار آیه «و ما اسالكم علیه من اجر...» در سوره شعرا، نشان از اهمیت‏به كارگیری «روش تلقینی‏» دارد حضرت امیر مؤمنان علی‏علیه السلام نیز این روش را مورد توجه قرار داده و می‏فرماید:
«اگر بردبار نیستی، خود را همانند بردباران نما; زیرا بسیار اندكند كسانی كه خود را به گروهی همانند می‏كنند و یكی از آنان نمی‏شوند». (۴)
هم چنین حضرت امام خمینی‏قدس سره می‏فرمایند:
«یكی از چیزهایی كه برای انسان مفید است تلقین است... یك مطلبی كه باید در نفس انسان تاثیر بكند، با تلقینات و تكرارها بیشتر درنفس انسان نقش پیدا می‏كند.» (۵)
به همین جهت، اگر استفاده از روش تلقینی در تعلیم و تربیت‏به صورت «منفی‏» و «تحمیل‏» نباشد، بلكه به صورت «مثبت‏» و «آگاهانه‏» و «آزادنه‏» انجام پذیرد، بسیار مطلوب و مؤثر خواهد بود.
۳.روش تربیت تدریجی
پزشك روان‏شناسی می‏گفت: «در تعلیم و تربیت، جذب كردن پیش از ساختن است‏» و جذب كردن دیگران، غالبا زمینه سازی می‏خواهد و به كارگیری «روش تدریجی‏» در تعلیم و تربیت و ساختن انسان‏ها از لوازم مهم زمینه‏سازی پرورشی و آموزشی است. نزول آیات قرآن و ابلاغ آنها درمدت ۲۳ سال و به صورت تدریجی به مردم از سوی پیامبر اكرم علیها السلام كه مهم‏ترین و بهترین آموزش‏ها و روش‏های تربیتی را در قوانین عملی اسلام برای مردم; هم چون روزه، زكات و جهاد پس از ۱۵ سال، تحریم تدریجی ربا در آیات ۳۹ سوره روم و ۱۶۱ سوره نساء و ۱۳۰ سوره آل عمران و ۲۷۵ تا ۲۷۹ سوره بقره، و تحریم تدریجی مشروبات الكلی در آیات ۲۱۹ سوره بقره و ۴۳ سوره نساء و ۹۰ و ۹۱ سوره مائده، ارزش و اهمیت استفاده از روش تدریجی در مسایل تربیتی و آموزشی را نشان می‏دهد و بر آن تاكید می‏ورزد.
بنابراین اولا: توجه به روش تدریجی در تعلیم و تربیت، بدین معنی نیست كه در مراحل آغازین و سطوح پایین‏تر می‏توان از آموزش‏ها و استدلال‏های غلط و یا مساوی تربیتی بی پایه و سست پایه، استفاده كرد. و ثانیا: به كارگیری روش تدریجی در تعلیم و تربیت، تنها در قلمرو استدلال برهان‏ها نیست، بلكه در نوع مطالب و اعمال نیز صادق است. مثلا آیا آموزش مطلب عرفانی دقیق و فلسفی عمیق و واداشتن به انجام كارهای اخلاقی پسندیده مهم; مانند خواندن نماز شب، برای نوجوانانی كه به این حد از درك و عمل نرسیده‏اند، رو است ؟
و ثالثا: در تعلیم و تربیت تدریجی حتما باید سطح فكر، قدرت فهم و شرایط علمی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی فراگیران و فرزندان را در نظر داشت; زیرا هماره نمی‏توان برای بیماران مختلفی كه درد مشتركی نیز دارند، فقط یك نسخه درمانی ارایه كرد. شاید به همین دلیل بوده است كه معصومان ماعلیهم السلام به سؤال مشترك مانند «افضل الاعمال‏» برترین كارها، از سوی افراد گوناگون پاسخ‏های گوناگونی داده‏اند.۴. روش تربیت غیر مستقیم
گاهی می‏توان روش‏های مطلوب تربیتی را در دو نوع مستقیم و غیر مستقیم بحث كرد كه با توجه به ویژگی‏های متربیان، شرایط زمان و مكان، تربیت و جز آن، گاه روش مستقیم و گاه روش غیر مستقیم در تربیت مؤثرتر است، و این چنین نیست كه هر روش غیر مستقیم‏ی كار سازتر باشد. از همین رو، خداوند متعال در قرآن كریم مواردی، از روش‏ها و خطاب‏های مستقیم و صریح; مانند «یا ایها الكافرون‏»، «یا ایها الناس » و « یا ایها الذین آمنوا» استفاده كرده است. در موارد دیگر نیز روش‏ها و خطاب‏های غیر مستقیم را به كار برده و به حضرت عیسی‏علیه السلام فرموده است:
«ای عیسی پسر مریم! آیا تو به مردم گفتی كه من و مادرم را هم چون دو خدا به جای خداوند بپرستید؟» (۶)
بنابراین در این آیه شریفه به روشنی می‏بینیم كه خداوند بزرگ مستقیما به حضرت عیسی‏علیه السلام خطاب می‏كند، اما به طور غیر مستقیم می‏خواهد به پیروان حضرت عیسی‏علیه السلام بگوید كه اعتقاد آنان به خدا بودن حضرت عیسی‏علیه السلام و حضرت مریم‏علیها السلام شرك و باطل است.
باری، آموزش غیر مستقیم وضو به آن پیرمرد از سوی امام حسن و امام حسین‏علیهما السلام و تاكید فراوان روان شناسان بر این روش، و گفته‏هایی; هم چون «الكنایهٔ ابلغ من التصریح‏» كنایه و غیر مستقیم گویی از صراحت و مستقیم گویی رساتر است‏» و مثل معروف «به در بگو تا دیوار بشنود»، بر به كارگیری روش غیر مستقیم در تعلیم و تربیت تاكید می‏ورزد.
در همین زمینه، یاد آوری چند ضروری است
الف: استفاده از شعر، قصه، خاطره، شرح حال دیگران، معما، فیلم، نمایش و مانند آن می‏توانند از مصادیق روش‏های غیر مستقیم تربیتی به شمار آیند.
ب: نتیجه‏گیری از مطالب مطرح شده در روش‏های غیر مستقیم، به عهده خود مخاطبان و فراگیران قرار داده شود.
ج: گاه مربیان و پدران و مادران می‏توانند مسایل تربیتی را به صورت غیر مستقیم و به وسیله اشخاص دیگری و نه به وسیله خودشان، به فراگیران آموزش انتقال دهند.
۵.روش تربیت الگویی
یكی از ویژگی‏های انسان فضیلت‏خواهی و كمال گرایی اوست. از این رو هرگاه فضیلت و كمالی را در الگوهایی; مانند شخصیت‏های دینی، سیاسی، اجتماعی هنری و ورزشی می‏بیند، در پی الگوبرداری از آنان در زندگی فردی و اجتماعی خویش بر می‏آید. به گفته مولانا:
هر هنر كه استا بدان معروف شد جان شاگردش بدان موصوف شد
پیش استادی كه آن نحوی بود جان شاگردش از آن نحوی شود
بنابراین یكی از روش‏ها مؤثر در تعلیم و تربیت فراگیران، روش الگویی (Modelling) است. و نكته مهمتر برای مربیان، معلمان، پدران و مادران این است كه به متربیان و فراگیران، در تشخیص فضیلت‏ها و كمال‏ها و مصادیق آن، جهت دهند و به آنها یاری رسانند تا در دام بت‏ها و مدها الگوهای نامناسب گرافتار نشوند و به سوی الگوهای مناسب و شایسته روآورند.
باری، خداوند بزرگ در قرآن كریم روش الگویی را مورد توجه قرار داده و الگوهای پسندیده، مانند پیامبر خداصلی الله علیه وآله (۷) و حضرت ابراهیم‏علیه السلام و یاوران او (۸) و زن فرعون (۹) را معرفی می‏كند و هم الگوهای ناپسند; مانند زن حضرت نوح و زن حضرت لوط (۱۰) را به همین منظور نشان می‏دهد.
امام زمان‏علیه السلام نیز در حدیثی جالب می‏فرمایند:
دختر پیامبر خدا فاطمه‏علیها السلام برای من الگویی شایسته است. (۱۱)
در اینجا نیز تذكر چند نكته ضروری است
الف: همه مربیان به معنای عام، با اعمال و رفتار پسندیده خویش می‏توانند الگوهای شایسته‏ای برای متربیان خود باشند. از این رو، «روش عملی‏» را كه یكی از روش‏های بسیار مهم تربیتی است نیز بیان خواهیم كرد.
ب: باتوجه به نیازها و استعدادهای گوناگون متربیان، مربیان باید الگوهای مناسب در ابعاد و رشته‏های مختلف را به آنان نشان دهند و از یك بعدی نگری بپرهیزند.
ج: مربیان باید از معرفی الگوهای متضاد و متعارض بشدت خودداری ورزند; زیرا این امر ممكن است‏به انكار اصل الگو برداری و انكار خود الگوها از سوی متربیان منجر شود و این زیانی بس بزرگ است.
۶. روش تربیت عملی
همان گونه كه در روش الگویی گفته شد، یكی از مهم‏ترین روش‏های مطلوب تربیتی «روش عملی‏» است كه متاسفانه ما كمتر به آن عمل می‏كنیم. خدای بزرگ در قرآن كریم می‏فرماید:
«آیا مردم را به كار نیك فرمان می‏دهید و حال آنكه خویشتن را فراموش می‏كنید؟» (۱۲)
هم چنین امام صادق‏علیه السلام می‏فرمایند:
«مردم را با اعمالتان، نه فقط با زبان‏هایتان ، به سوی خدا فرا بخوانید.» (۱۳)
طبق آماری كه برخی از روان شناسان ارائه داده‏اند حدود ۸۰ درصد یادگیری از راه چشم بوده و فقط ۱۳ درصد از راه گوش انجام می‏شود. یا در ضرب المثلی آورده‏اند: «یك تصویر گویاتر از هزار كلمه است.» و مولانا نیز گفته است:
آنكه یك دیدن كند ادراك آن سال‏ها نتوان نمودن از زبان
پس، عمل و رفتار مربی كه زیر ذره بین چشم و دستگاه تصویر برداری متربی است، می‏تواند تاثیر ژرف و شگرفی در تعلیم و تربیت او داشته باشد; زیرا متربی گفته‏های مربی را پیش از آنكه بخواهد از وی بشنود، می‏خواهد در اعمال و رفتار او ببیند و این درس بزرگی است كه مربی خود فرا می‏گیرد:
بزرگی سراسر به گفتار نیست دو صد گفته چون نیم كردار نیست
از سوی دیگر، اگر متربیان بین گفتار و رفتار مربیان تناقض و تعارض مشاهده كنند، همین امر باعث می‏شود تا نسبت‏به همه گفته‏ها و نظام فكری - عملی مربیان بی اعتماد گردند و در نتیجه در نظام فكری - عملی خود نیز دچار اختلال سر در گمی شوند و در دل یا بر زبان بگویند:
سعدیا گر چه سخندان و مصالح گویی به عمل كار برآید به سخندانی نیست
اصولا باید توجه داشته باشیم كه پیروزی، یا شكست‏یك دین و یا یك مكتب غالبا در گرو اعمال و رفتار گروندگان به آن است تا آموزش‏های نظری آنان. به همین دلیل، معمولا كسانی كه با خود دین مخالفت دارند اندك هستند و این اعمال و كردار دین گرایان است كه موجب بی رغبتی آنان نسبت‏به آن دین می‏شود:
اسلام به ذات خود ندارد عیبی هر عیب كه هست در مسلمانی ماست
نتیجه‏گیری
۱. همه ما از خداوند بزرگ بخواهیم كه به آنچه می‏گوییم عمل كنیم تا مورد سرزنش او در آیات ۲ و ۳ سوره صف قرار نگیریم.
۲. اگر به آنچه خودمان می‏گوییم، عمل نكنیم، چگونه می‏توانیم عمل به گفته‏هایمان را از دیگران بخواهیم؟ «رطب خورده، منع رطب چون كند؟» و به گفته خواجه شیراز:
ای بی خبر بكوش كه صاحب خبر شوی تا راهرو نباشی كی راهبر شوی
۳. خطر بسیار بزرگی كه اكنون ما و انقلاب ما و دین ما را به شدت تهدید می‏كند و متاسفانه كمتر به آن توجه می‏نماییم، این است كه شماری از ما و بزرگان ما به آموزه‏های دینی و آرمان‏های انقلابی خویش عمل نمی‏كنند و چه بسا همین امر در دراز مدت آثار نامطلوبی نسبت‏به دین و انقلابمان در درون جامعه و كشورمان و در بیرون از آن بر جای نهد كه امیدواریم به خواست‏خدا این چنین نشود.
پی‏نوشت‏ها:
۱) بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۳۴۰.
۲) سوره مائده، آیه ۳۱.
۳) سوره بقره، آیه ۱۷۰.
۴) نهج البلاغه، ترجمه فیض الاسلام، كلام كوتاه ۱۹۸.
۵) قرآن از دیدگاه امام خمینی‏قدس سره، ص ۴۴.
۶) سوره مائده آیه ۱۱۶.
۷) سوره احزاب، آیه ۲۱.
۸) سوره ممتحنه، آیه ۴.
۹) سوره تحریم، آیه ۱۱.
۱۰) سوره تحریم، آیه ۱۰.
۱۱) بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۱۸۰.
۱۲) سوره بقره، آیه ۴۴.
۱۳) بحارالانوار، ج ۵، ص ۱۹۸.

عبد الرحیم موگهی (شمیم)
منبع : بنياد انديشه اسلامي