شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

ببر کاغذی در آتش


ببر کاغذی در آتش
تهاجم نظامی نیروهای رژیم صهیونیستی اسرائیل به لبنان و نوار غزه دور تازه ای از جنگ ویران کننده را در منطقه خاورمیانه رقم زده است. هر چند که تهاجم نظامی رژیم صهیونیستی به لبنان بارها مورد تحلیل صاحب نظران سیاسی قرار گرفته است، اما در این میان کمتر به واقعیت های پشت پرده این تهاجم نظامی، پرداخته شده است. در این نوشتار سعی داریم از واقعیت های پشت پرده تهاجم نظامی رژیم اشغالگر قدس به لبنان، پرده برداریم.
● جنایت از روی برنامه
هر چند که در ظاهر، تجاوز نظامی رژیم صهیونیستی اسرائیل به لبنان به عنوان عکس العمل این رژیم در قبال به گروگان گرفتن دو سرباز اسرائیلی مطرح گردید، اما بعد از گذشت چند روز از ادامه درگیری ها بین نیروهای رژیم اشغالگر قدس و حزب الله لبنان، واقعیت هایی افشا شد که نشان از یک تهاجم برنامه ریزی شده توسط اسرائیل به لبنان داشت. برای درک بهتر موضوع به واقعیت هایی که روزنامه «میل اندگاردین» در این خصوص افشا کرده است، می پردازیم:
روزنامه «میل اندگاردین» در مقاله ای تحت عنوان «اسرائیل یک هفته فرصت دارد تا به حزب الله ضربه وارد کند» افشا کرد که آمریکا و انگلیس در پشت صحنه تجاوز نظامی بیرحمانه رژیم صهیونیستی به لبنان قرار دارند. این روزنامه به نقل از منابع اسرائیلی، اروپایی و انگلیسی می نویسد: «ایالات متحده به اسرائیل یک فرصت یک هفته ای برای وارد کردن حداکثر خسارت به حزب الله را داده است، این ضربه باید پیش از اقدام بین المللی برای آتش بس در لبنان به عمل می آمد.»
این روزنامه سپس خبر می دهد که در راستای این سناریو «دولت بوش که از سوی انگلیس هم حمایت می شد، کلیه تلاشها برای توقف سریع نبرد را که از سوی شورای امنیت سازمان ملل، نشست جی ۸ در سنت پترزبورگ و نشست وزرای خارجه اروپایی در بروکسل به عمل می آمد، بلوکه کرد.»
این روزنامه در مقاله خود، در توضیح اهداف آمریکا از این چراغ سبز به اسرائیل تاکید می کند: «استراتژی ایالات متحده در اعطای این آزادی برای دوره زمانی محدود (در جهت حمله به لبنان) چند هدف دارد، یکی از آنها ارسال یک هشدار به ایران و سوریه است که آمریکا مدعی هدایت شبه نظامیان حماس و حزب الله از پشت صحنه توسط آنهاست.»
این روزنامه همچنین در این مقاله فاش می سازد که «آمریکا به اسرائیل این چراغ سبز را داده است که به بمباران لبنان تا زمانی که مطمئن شود زیرساخت های حزب الله نابود نشده، ادامه دهد.»
چنان که از مقاله این روزنامه بر می آید، تهاجم نظامی رژیم صهیونیستی به لبنان، از قبل طراحی و برنامه ریزی شده بود و هدف اصلی آن نابودی حزب الله لبنان بود. برای آنکه بهتر بتوان از واقعیت های پشت پرده تجاوز نظامی رژیم صهیونیستی اسرائیل به لبنان آگاه شد، پرداختن به زمان شروع این تهاجم نظامی اهمیت دارد.
● زمان شروع تجاوز نظامی رژیم صهیونیستی به لبنان
قبل از آنکه نیروهای حزب الله لبنان، در روز ۲۵ ژوئن (۴ تیرماه)، دو سرباز رژیم صهیونیستی اسرائیل را به گروگان بگیرند، نیروهای نظامی رژیم اشغالگر قدس، از همین موضوع استفاده کرده و به گمان خود بهانه لازم را برای شروع تهاجم نظامی برنامه ریزی شده علیه لبنان به دست آورند. نیروهای نظامی اسرائیل در روز ۲۹ ژوئن (۸ تیرماه)، ۶۴ عضو برجسته حماس و از جمله ۹ وزیر کابینه و ۲۵ عضو مجلس (پارلمان) فلسطین را دستگیر کردند و بعد از گذشت ۴ روز، ساختمان مقر نخست وزیر فلسطین را بمباران کرده بودند.
هر چند در ظاهر، دستگیری گیلاد شالیت، سرباز رژیم صهیونیستی، به عنوان بهانه ای برای اجرای سیاست های این رژیم برای گروگان گیری اعضای کابینه حماس و مجلس پارلمان فلسطین مطرح می شود، اما اعترافی که روزنامه اسرائیلی«آهارتس» در این خصوص دارد، از واقعیت های دیگری حکایت دارد. این روزنامه اسرائیلی افشا می کند که گروگان گیری اعضای کابینه حماس و مجلس پارلمان فلسطین، توسط رژیم صهیونیستی از قبل برنامه ریزی شده بود و اعتراف می کند که حقیقت این است که دستگیری گیلاد شالیت در واقع تنها به عنوان بهانه ای برای اجرای سیاست های عمده اسرائیل مورد استفاده قرار گرفته است.
به دنبال عملیات گروگان گیری نیروهای صهیونیستی، اهود اولمرت، نخست وزیر رژیم صهیونیستی اسرائیل، در روز ۲ ژولای (۱۱ تیرماه)، اعلام کرد که به نیروهای نظامی این رژیم فرمان داده است که «هر کاری از دستشان بر می آید» برای آزاد کردن سربازان صهیونیستی، انجام دهند.
نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس همچنین اعلام کرد که به نیروهای نظامی اسرائیل دستور داده است که «اجازه ندهند هیچ کسی در غزه شب ها بتواند بخوابد.»
همزمان با اعمال فشار به حماس بود که حزب الله مسیر تحرکات و فشارهای رژیم صهیونیستی را با دستگیری دو سرباز اسرائیلی تغییر داد.
به دنبال اجرای طرح برنامه ریزی شده اسرائیل برای تهاجم نظامی به لبنان، این رژیم در روز ۱۲ ژولای (۲۱ تیرماه)، حمله وسیعی هوایی و زمینی و دریایی خود را به خاک لبنان آغاز کرد و با انهدام بخش عظیمی از تاسیسات زیربنایی این کشور از جمله فرودگاه ها، بنادر دریایی، پل های مواصلاتی، راه ها، ساختمان های دولتی، خطوط آبرسانی، بیمارستان ها، مراکز آبرسانی ، مراکز کمک رسانی مردمی و… عملاً اهداف خود را از این تهاجم نظامی نشان داد. این رژیم نشان داد که تهاجم نظامی اش، به خاطر آزاد سازی سربازان صهیونیستی نبوده است چرا که تمام جنایات رژیم صهیونیستی در این مدت اندک، آن چنان فجیع و دردناک است که با سیاست این رژیم برای آزاد سازی سربازان صهیونیست، همخوانی ندارد. حتی این رژیم بعد از تهاجم نظامی خود به لبنان در مورد پیشنهاد شرکت در مذاکرات برای شرایط آزادی «گیلاد شالیت» واکنشی از خود نشان نداد و هیچ شرایطی را برای آزادسازی سربازان خود نپذیرفت. با اندکی تاملی در رفتار این رژیم می توان دریافت که تمامی جنایاتی که رژیم صهیونیستی به بهانه آزادسازی سربازان خود انجام داده است، اهداف دیگری را دنبال می کند که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.
اگر اندکی به زمان شروع تهاجم نظامی رژیم صهیونیستی به لبنان‏، توجه کنیم‏، درمی یابیم که این یورش رژیم اشغالگر قدس درست یک روز پس از توافق استراتژیک بین سازمان الفتح و حماس آغاز شده است که این توافق پس از هفته ها بحث و گفتگو بین سران دو طرف حاصل شده بود و این می رساند که رژیم صهیونیستی قبل از آغاز تهاجمات نظامی خود به لبنان، به امید این که اختلافات ماه های اخیر بین محمود عباس رئیس جمهوری فلسطین و رهبر سازمان الفتح و اسماعیل هنیه رهبر دولت حماس شرایطی را پیش خواهد آورد که به درگیری های نظامی بین طرفین خواهد انجامید و نهایتاَ با اقداماتی که از سوی حماس صورت خواهد گرفت، حمایت های افکار عمومی جهان از جنبش فلسطین قطع خواهد شد و آن زمانی است که رژیم غاصب اسرائیل می تواند به جنایات خود در فلسطین اشغالی و لبنان ادامه دهد. اما توافق الفتح و حماس با یکدیگر عملاَ امیدهای رژیم صهیونیستی اسرائیل را بر باد داد. بنابراین این رژیم در پی بهانه ای بود که تهاجمات نظامی خود را به سرزمین اشغالی فلسطین و لبنان آغاز کند و این امر‏، زمانی میسر شد که حزب الله لبنان سربازان را دستگیر کرد به دنبال این اقدام حزب الله، آمریکا و انگلیس خود را وارد بازی کردند و یک طرح نظامی را برای تهاجم نظامی رژیم صهیونیستی به لبنان برنامه ریزی کردند ولی در این میان بر مدت زمان این تهاجم تاکید بسیار داشتند‎ و به رژیم اشغالگر قدس مدت یک هفته را برای نابودی کامل حزب الله لبنان مقرر کرده بودند و باید رژیم صهیونیستی اسرائیل در مدت یک هفته و قبل از آنکه اقدامی از سوی جوامع بین المللی برای آتش بس صورت می گرفت‏، کار را تمام می کرد اما مقاومت حزب الله لبنان، نه تنها مدت زمان یک هفته را برای رژیم صهیونیستی تمام کرد بلکه به این رژیم غاصب فهماند که تا هر زمانی که این جنگ بین حزب الله و اسرائیل ادامه داشته باشد، مقاومت حزب الله نیز ادامه خواهد داشت.
● اهداف صهیونیست ها از تهاجم به لبنان
تردیدی نیست که تهاجم نظامی اسرائیل به لبنان از قبل طراحی شده بود. اما اهداف تعیین شده این تهاجم چیست؟
۱) نابودی کامل حزب الله لبنان
طرح برنامه ریزی شده تهاجم نظامی رژیم صهیونیستی اسرائیل به لبنان در گام نخست، نابودی کامل حزب الله لبنان را دنبال می کند.
مقاومت لبنان در سالهای اخیر، نظریه اقتدار امنیت اسرائیل را بر هم زده است و اقتدار و شکست ناپذیری این رژیم غاصب را زیر سئوال برده است. از سوی دیگر همواره اسرائیل در پی آن بوده است تا به طریقی حمایت افکار عمومی را برای تجاوز نظامی خود به لبنان به دست آورد و حمله به حزب الله لبنان را در نزد افکار عمومی قانونی و توجیه پذیر جلوه دهد. بنابراین زمانی که حزب الله لبنان دو تن از سربازان رژیم صهیونیستی اسرائیل را دستگیر می کنند، این رژیم غاصب بهانه لازم را به دست آورده و سعی دارد با کمک حامیان اصلی خود؛ آمریکا و انگلیس طرح تهاجم نظامی خود را به لبنان را در نزد افکار عمومی قانونی و توجیه پذیر نشان دهد لذا به تهاجمی که از مدت ها پیش برنامه ریزی شده بود، دست زد. اما از سوی دیگر رژیم صهیونیستی، خود می داند که نمی تواند برای مدت زمان طولانی افکار عمومی را فریب داده و با توسل به زور حمایت برخی از کشورها را برای ادامه اقدامات خود کسب نماید پس در این میان آمریکا و انگلیس در طرح برنامه ریزی خود برای تهاجم نظامی رژیم صهیونیستی اسرائیل به لبنان، فاکتور «زمان» را مدنظر قرار داده و مدت یک هفته را برای انجام این طرح کافی می دانند.
هر چند که مقاومت حزب الله لبنان، آمریکا، انگلیس و اسرائیل را در انجام این طرح با شکست مواجه ساخت اما این طرح اهدافی دیگر را در سطح خاورمیانه دنبال می کرد که ارزش آن را داشت که آمریکا و انگلیس خود مستقیماَ وارد عمل شده و از تمام قوای خود برای ادامه جنگ لبنان و اسرائیل استفاده کنند؛ وزیر امور خارجه آمریکا در واکنش به جنگ لبنان و اسرائیل در همان روزهای آغازین، با اعلام آتش بس در لبنان مخالفت می کند و اعلام می کند که: «آتش بس، اگر اوضاع را به همین شکل کنونی آن بازگرداند، وعده ای پوچ خواهد بود.»
در واقع وقتی آمریکا ناتوانی رژیم صهیونیستی را برای نابودی حزب الله لبنان مشاهده می کند در طرح برنامه ریزی شده خود اندکی تجدیدنظر کرده و فاکتور «زمان» را از طرح خود خارج می سازد و این بار سعی دارد که به هر شکل ممکن حزب الله را در هم کوبند. بنابراین زمانی که طرح آتش بس در کنفرانس بین المللی رم، مطرح می گردد، آمریکا با دخالت خود و با تسلط بر سران کشورهایی که در این کنفرانس شرکت کرده بودند، این کنفرانس را با شکست مواجه می سازد و سران کشورهای حاضر در کنفرانس رم عملاَ نمی توانند میان لبنان و اسرائیل، آتش بس برقرار کنند چرا که آمریکا به این آتش بس رضایت نمی دهد.
اظهارات وزیر دادگستری رژیم صهیونیستی بهتر واقعیت های پشت پرده کنفرانس رم را آشکار خواهد کرد.
«خاییم رامون» وزیر دادگستری رژیم صهیونیستی اسراییل در مصاحبه ای با رادیو نظامی اسراییل اعلام می کند: «ما در رم رضایت بر ادامه عملیات نظامی را تا زمانی که "حزب الله" از جنوب لبنان خارج نشود و خلع سلاح نگردد، دریافت نمودیم.»
با توجه به اظهارات وزیر دادگستری رژیم صهیونیستی می توان از پشت پرده کنفرانس رم آگاه شد و علت شکست این کنفرانس را جلب رضایت رژیم صهیونیستی برای ادامه جنگ با لبنان دانست.
بنابراین، هدف طراحان تهاجم نظامی رژیم صهیونیستی اسرائیل به لبنان در گام نخست، نابودی حزب الله لبنان بوده است.
۲) توطئه ای علیه ایران و سوریه
هدف دوم تهاجم نظامی رژیم صهیونیستی اسرائیل به لبنان توطئه علیه ایران و سوریه بود چرا که آمریکا مدعی است که حماس و حزب الله لبنان از پشت صحنه توسط ایران و سوریه هدایت می شوند و چنان که جرج بوش در اظهارات خود اعلام می کند که «بیرون ماندن سوریه از لبنان در حوزه منافع ماست.»
اسرائیل در آغاز تهاجم نظامی خود به لبنان سعی دارد از دخالت ایران در وقوع این جنگ سخن به میان آورد و اعلام کند که سلاح و موشک هایی که در اختیار حزب الله لبنان قرار دارد، از طریق ایران تامین می شود و از این طریق ایران را برای دخالت نظامی در این مناقشات تحریک کند و در صورتی که ایران دخالت نظامی خود را در جنگ لبنان و اسرائیل اعمال کند ناگزیر پای آمریکا و دیگر همپیمانانش نیز به میدان باز شود تا هدف اصلی آمریکا برای حمله به مواضع هسته ای ایران که مدت ها در انتظارش بوده است، پیش آید و آمریکا و دیگر مخالفان برنامه هسته ای ایران، از این فرصت به وجود آمده نهایت استفاده را بکنند.
به هدف دوم تهاجم نظامی اسرائیل به لبنان به گونه ای دیگر نیز می توان نگریست؛ تهاجم نظامی اسرائیل به لبنان درست در زمانی انجام می پذیرد که اجلاس «گروه هشت» برگزار می شده که یکی از موضوعات محوری آن «از نظر آمریکا و متحدان اروپایی» باید به برنامه های هسته ای ایران اختصاص داده می شد و روسیه و چین با اعمال تحریم و حمله نظامی به ایران مخالف می کنند. پس در این شرایط هر واکنش نظامی که از سوی ایران برای فروکش کردن جنگ لبنان صورت می گرفت به عنوان حمله به اسرائیل و نابودی این رژیم غاصب از صحنه روزگار تفسیر می شد و آمریکا از این فرصت به وجود آمده می توانست استفاده کرده و اعلام کند که اصرار ایران برای دستیابی به فناوری هسته ای، ساخت سلاح های هسته ای و نابودی رژیم صهیونیستی اسرائیل است و عملاَ آمریکا می توانست جنگ روانی را بر علیه ایران به راه اندازد.
نکته مهم دیگر که ذکر آن در اینجا مهم به نظر می رسد این است که اگر ایران هیچ واکنشی نسبت به جنایات رژیم صهیونیستی از خود نشان نمی داد، باز طراحان سناریوی تهاجم نظامی اسرائیل به لبنان به اهداف خود دست می یافتند و اعلام می کردند که ایران برای آنکه به مواضع خویش در برنامه های هسته ای خود دست یابد، لبنان را قربانی می کند. اما مهم این بود که سیاست ایران در قبال رژیم صهیونیستی اسرائیل در این مناقشات تغییر نکرد و ایران جنایات این رژیم صهیونیستی را محکوم کرد و موجودیت رژیم صهیونیستی اسرائیل را به رسمیت نشناخت. درست است که ایران از مردم مظلوم فلسطین حمایت می کند اما هرگز به جنگ و بمباران مردم بی گناه راضی نیست و در این مناقشه نیز نشان داد که در پی آتش بس بین لبنان و اسرائیل است.
آمریکا در سناریوی تهاجم نظامی اسرائیل به لبنان، برای سوریه نیز برنامه خاصی دارد. نیویورک تایمز به نقل از منابع آگاه آمریکایی فاش می کند که آمریکا درصدد است تا در مواضع سوریه، ایران و حزب الله اختلافاتی ایجاد کند. این روزنامه در گزارش خود می نویسد که آمریکایی ها در مرحله آغازین طرحی هستند که عربستان سعودی و مصر را ترغیب کنند تا سوریه را وادار کنند تا موضعی بر ضد حزب الله اتخاذ نماید.
نیویورک تایمز در گفتگوی خود با چند مشاور ارشد دولت بوش نیز فاش می کند که کاخ سفید بر آن است تا با فشار بر عربستان و مصر، سوریه را وادار به قطع رابطه با حزب الله و ایران کند.

این روزنامه به نقل از این مقامها می نویسد:این دو کشور (عربستان و مصر) باید سوریه را متوجه کنند که اگر وضعیت در خاورمیانه بدتر شود، ایران ناجی آنها نخواهد بود.
۳) سنجش واکنش کشورهای منطقه خاورمیانه در قبال اجرای طرح خاورمیانه بزرگ
آمریکا در پی طرح خاورمیانه بزرگ است اما برای اجرای این طرح باید واکنش کشورهای منطقه خاورمیانه را مورد سنجش قرار دهد. برای این منظور در سطح محدودتری اقدام به این عمل می کند. سفر کاندولیزا رایس، خاویر سولانا و فیلیپ دوست بلازی وزیر امور خارجه فرانسه به منطقه خاورمیانه نیز همین هدف را دنبال می کند. در تجاوزات بی وقفه رژیم صهیونیستی اسرائیل به لبنان، واکنش برخی از کشورهای منطقه در نوع خود جالب توجه است.
ما شاهد بودیم که در مقابل جنایاتی که رژیم صهیونیستی اسرائیل در منطقه انجام می دهد، «حسنی مبارک» رئیس جمهور مصر اعلام می کند که مصر به خاطر لبنان با اسرائیل وارد جنگ نخواهد شد، چرا که زمان دسیسه های سیاست خارجی گذشته است.»
روزنامه مصری "الجمهوریه" سخنان مبارک را چنین نقل می کند:« کسانی که مصر را در جنگ با اسراییل به خاطر لبنان و یا "حزب الله" دعوت می کنند درک نمی کنند که زمان دسیسه های سیاست خارجی بسر آمده است.»
این روزنامه در ادامه با نقل سخنان مبارک می‌آورد:« ۳۷ میلیون مصری امروز نیاز به زندگی عادی، کار و مسکن دارند. و آنهایی که خواستار جنگ مصر با اسراییل هستند می خواهند که ما همه چیز را در یک لحظه از دست بدهیم. من حق ندارم که بودجه مردم مصر را در جنگ غریبه مصرف کنم.»
همچنین در این میان واکنش برخی از سران کشورهای عربی منطقه نیز بسیار سئوال برانگیز بود؛ روزنامه "یدیوت احارونوت" به نقل قول از منبعی در وزارت امور خارجه رژیم صهیونیستی اسرائیل فاش می کند که اخیراً اسرائیل از یکی از کشورهای عربی نامه ای را دریافت کرده که این کشور از حملات تل آویو به لبنان ابراز خرسندی کرده است.
آمریکا با سنجش واکنش های کشورهای منطقه خاورمیانه نسبت به جنگ لبنان و اسرائیل خواهد توانست برای اجرای طرح خاورمیانه بزرگ، برنامه ریزی کند. واکنش هایی که از سوی کشورهای منطقه از جمله عربستان و مصر صورت می گیرد آمریکا را برای اجرای طرح خاورمیانه بزرگ ترغیب می کند اما هنگامی که موج اعتراضات مردم و دولت ایران و دیگر کشورهای منطقه به گوش آمریکا و همپیمانش می رسد، آنها را به این نکته می رساند که هنوز هم آمریکا نمی تواند آسوده خاطر، گام در خاورمیانه گذارد، بویژه آن که مسلماً هر آینده ای نبرد لبنان داشته باشد دیگر حزب الله به قدرتی مهم تبدیل شده و از اسرائیل جز ببری کاغذی در اذهان نیست.
نویسنده: علیرضا تاجریان
توجه: این مقاله در سال ۸۵ در روزنامه رسالت به چاپ رسید.
منبع : باشگاه تحلیل‌گران جوان آریا


همچنین مشاهده کنید