سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا


از مدرسه می ترسم


از مدرسه می ترسم
سارای هفت ساله به همراه مادرش به كلینیك مراجعه نموده است در حالی كه كیف مدرسه سارا بر دوشش سنگینی می كند وارد می شود. مادر سارا بدون این كه بر روی صندلی كه به او تعارف شده بنشیند شروع به گریه می كند و با صدای لرزان می گوید:آخر نمی دانم چگونه باید با سارا رفتار كنم كه مدرسه رفتنش مصیبت بار نباشه.پس از گریه كمی آرام می شود و می نشیند.هر روز در خانه ما آماده شدن سارا جنجال برپا می كند. با وجود این كه به تمام كارهای او رسیدگی و كمكش می كنم ولی هر روز بهانه ای تازه دارد. یك روز سر درد، یك روز دل درد كه در همان ساعات اولیه روز برطرف می شود. بارها شد ساعاتی پشت پنجره كلاس در تیررس نگاه او ایستاده ام تا به كلاس و معلم عادت كند. نمی دانم چه كنم دیگر خسته شده ام تمام وظایفم را رفتار سارا تحت الشعاع قرار داده است. سارا مانتوی مادر را می كشد و گریه كنان فریاد می زند مامان من از مدرسه می ترسم.ترس از محیط جدید مدرسه، مهدكودك، خانه اقوام و... به عنوان یك اختلال در اغلب كودكان روی می دهد. كودكانی دچار نگرانی و هراس از مدرسه می شوند كه از سال ها قبل از دبستان و برقراری ارتباط اجتماعی با دیگران دچار مشكل هستند. این كودكان وابستگی شدیدی به خانواده نشان می دهند و در برقرار كردن ارتباط ودوستی با همسالان از خود ضعف زیادی را بروز می دهند.این اختلال در سنین ۸-۶ و ۱۱ سالگی در كودكان شایع تر است. ریشه بیشتر مسأله هراس از مدرسه همان ترس از ترك خانه است و اگر كودك را به زور وادار به این كار كنیم اضطراب او به هراس مبدل می شود. عوامل عمده ای كه به ترس از مدرسه می انجامد عبارتند از:
۱- وابستگی شدید كودك به خانواده و وجود اشكالی در روابط اعضای خانواده با یكدیگر.
۲- مشكلات روانی زیربنایی كودك
۳- كمبود مهارت های اجتماعی كودك
۴- وجود عامل مولد ترس در مدرسه از جمله معلم و همكلاسی ها كه با برخورد ناصحیحی ممكن است باعث رانده شدن كودك از مدرسه گردند.
۵- نمرات پایین و ترس از برخورد تند والدین به جهت پایین بودن نمره ،مولد دیگر ترس ازمدرسه می باشد.
۶- وابستگی شدید مادر به كودك كه بعضاً مادر از دوری فرزند دچار اضطراب شدیدی می گردد و به هنگام جدایی ضمن انتقال اضطراب به فرزند ناهشیارانه به تشدید علاقه كودك كمك می كند.
۷- اعتماد به نفس پایین كودك و ترس از درگیر شدن در رقابت هایی كه كودك توانایی های لازم برای وارد شدن به آن صحنه ها را ندارد. البته رقابت خود در ایجاد انگیزه برای تحصیل مؤثر است ولی نه وارد كردن كودك در رقابت هایی دایمی كه خارج از توانمندی های ذهنی، روانی و حتی جسمی (از جمله مشكلاتی در زمینه بینایی، شنوایی) اوست، چه اگر كودك را در رقابت های نامتعادل از نظر توانمندی هایش شركت دهیم هرگونه تلاشی از سوی او به شكست می انجامد كه این خود به تصویر ذهنی كودك یا نوجوان از خودش لطمه می زند. ضمن این كه در دور نمودن همسالان و همكلاسان از او نیز مؤثر خواهد افتاد و سرزنش اقوام دور و نزدیك را برای وی به ارمغان خواهد آورد و كودك نیز ضمن آن كه عامل همه این مصیبت ها را به مدرسه و تحصیل انتقال می دهد از درس و مدرسه بیزار و نسبت به آن واكنش نشان می دهد و با یك تفكر منفی به مدرسه می نگرد. عدم آگاهی والدین و تنبیه های (جسمی و كلامی) آنان به شرطی كردن منفی هرچه بیشتر كودك نسبت به درس و مدرسه منجر خواهد شد. آمار بیانگر آن است كه هفتاد درصد كودكانی كه به ترس از مدرسه دچارند از افسردگی، صددرصد از حالات اضطرابی و پنجاه درصد از هر دو اختلال در رنجند، با توجه به عللی كه در رابطه با ترس از مدرسه ذكر گردید با این هراس باید چگونه برخورد كرد؟
- از چندین ماه قبل از آغاز تشكیل كلاس با گفتن خاطرات شیرین خود از اولین روز مدرسه رفتن خود و دیگران ذهن او را برای حضور در كلاس مشغول كنید.
- لباس ها و لوازم مدرسه را با شوق و ذوق فراوان تهیه كنید و مرتب راجع به آنها بحث كنید و هر از چند ی نیز به كودك پیشنهاد كنید كه لباس هایش را بپوشد و او را در لباس مدرسه ستایش كنید و بی تابی خود را برای آغاز مدرسه بیان كنید به طوری كه در كودك اشتیاق آغاز كلاس ایجاد شود.
- اولین روز قبل از رفتن او را با قرآن و آب بدرقه كنید.
- در اولین بازگشت از مدرسه بر سر او نقل شادی بریزید و با دادن هدیه ای آن روز را برای او پرخاطره كنید.
- خشنودیتان را از دیدار دوستان جدید فرزندتان بیان كنید.
- رابطه صمیمانه با اولیا ی مدرسه داشته باشید.
- از تنبیه كلامی و بدنی كودك خودداری كنید.
***هر روز صبح كمال هفت ساله با اولین ندای مادر رختخواب را ترك می كند و خیلی زود آماده رفتن به مدرسه می شود. با نشاط كیفش را به دوش می اندازد، از مادر خداحافظی كرده و قدم زنان روانه مدرسه می شود و هر روز ظهر شاد و خندان از مدرسه بازمی گردد. بی آنكه احتیاجی به تذكر و اصرار بر انجام تكالیفش داشته باشد دفتر و كتابش را روی میز كارش می گشاید و ساعتی بعد سر از آنها بلند می كند در حالی كه تمام تكالیفش را انجام داده است. والدین كمال چگونه انگیزه درس خواندن و مدرسه رفتن را در كودك خود ایجاد كرده اند؟ واقعیت این است كه والدین الگوی رفتاری فرزند خویش اند .انجام امور ذیل:
- بازگو كردن ارزش بالای تحصیلات و مدرسه رفتن
- بازگو كردن ارزش وجود معلم و فداكاری های او
- بیان خاطرات خوش و شیرین از آموزگاران خود
- رفتن به دیدار آموزگاران به همراه كودك خود
- بیان وجوه مثبت و چشم اندازهای خوشایند و سعادتمندانه تحصیل علم و درس خواندن
- حضور در كنار او زمانی كه مشغول انجام تكالیف است و انجام مطالعه در كنار او حتی مطالعه مجله، روزنامه، مرور قبوض آب، برق، تلفن و...
زمینه الگوی رفتار مطلوب را برای كودك فراهم می نماید.
تشویق
یكی از عوامل ایجاد انگیزه مدرسه رفتن و نترسیدن از مدرسه «تشویق» كودك است. به طوری كه تك تك كارهای روزانه كه به نوعی به مدرسه و درس خواندن او مربوط می شود مورد تشویق قرار داده شود.و یادآوری این كه فرزند من خیلی منظم است صبح زود بیدار می شود. نمره هر چند زیر بیست باشد تشویق شود تا كودك بداند كه تا چه حد كار و تلاشش مایه رضایت شما واقع شده است. بیان كلمات محبت آمیز و تشویق و تقدیر از كارهای خوب و ارزنده كودك در او ایجاد انگیزه می كند، عدم بیان توانمند ها كودك را دچار شك و تردید می كند و شناختش از استعداد و توانمندی هایش زایل می شود. هرگز گوشزدهای كنایه آمیز حتی اگر حق با شماست و كودك شما با نمره كم و عدم تحرك لازم برای آماده شدن و رفتن به مدرسه موجبات ناراحتی شما را فراهم كرده باشد جایز نیست. به یاد داشته باشید كودك خود بیش از شما از بدست آوردن موفقیت خرسند می شود. بعضاً كه راه و روش را نمی داند و موفقیت به دست نمی آورد در كنار او و با كلمات مهرآمیز راهنما و پشتیبان او باشید. بهتر است تشویق ۹۰ درصد شفاهی و زبانی و نگاه مهرآمیز و ۱۰ درصد عملی (هدیه) باشد. استفاده از كلمات مهرآمیز و دلخوش كننده و قدردانی تأثیربسزایی در انجام كارهای بعدی او و ایجاد انگیزه در انجام تكالیف مدرسه خواهد داشت.مادر فتانه به او گفت: به به! آفرین چقدر تمیز و قشنگ نوشتی!... معلومه كه واقعاً زحمت كشیدی من شاهد بودم كه چقدر برای این امتحان درس خوندی «آفرین، خستگی منم درآمد» .با جمله آخر وابستگی خود را به او و موفقیت هایش بیان می كند.پسر ده ساله آقای ابطحی از مدرسه گریزان بوده با این كه در كلاس سوم بود همان مشكلات اولین روزهای مدرسه را داشت به خصوص از درس ریاضی. مادرش می گفت بعضی از روزها با شكایت از دل درد در خانه می ماند، وقتی به برنامه درسی او نگاه می كنم. می بینم كه دو ساعت ریاضی داشته است. آقای ابطحی فكر كرد چگونه پسرش را كه عاشق فوتبال است با درس ریاضی آشتی بدهد.پسرش همیشه از سختی ریاضی و اندازه های یك دهم و یك صدم و یك هزارم متری شكایت داشت و می گفت: از این چرت و پرت های ریاضی و اندازه گیری حالش به هم می خورد. آقای ابطحی پس از اندیشه بسیار در مورد ایجاد علاقه به درس ریاضی در حسن از علاقه او به فوتبال استفاده كرد.
- خب حسن جون گفتی امروز درس ریاضی تون راجع به مقیاس های متری بود؟...و سپس شروع به صحبت درباره ابعاد زمین فوتبال ،طول و عرض خط جریمه، فاصله نقطه كرنر تا تیر دروازه ،طول دقیق دهانه دروازه و... كرد و خلاصه تمام مقیاس های متری دقیق زمین فوتبال را برای حسن شرح داد در خاتمه حسن با خوشحالی ابراز داشت كه حالا مفاهیم درست و معنی دار مقیاس های متری را فهمیده و اعتراف كرد كه این درس پوچ و بی معنی نبوده و لااقل درباره فوتبال از ارزش بالایی برخوردار بوده است. آقای ابطحی توانست با بهره گیری از علاقه و سرگرمی حسن در او انگیزه درسی و حضور در كلاس درس ریاضی را ایجاد كند.خانم حدادی می گفت:سوسن مفهوم مساله كسری و اعشاری را نمی داند مطمئن هستم كه او دختر كم هوشی نیست. ضعف او در نداشتن مفهوم و درك درست از كسر و اعشار اعداد است برای همین سعی كردم تا اهمیت واقعی اعداد كسری و اعشاری را به دخترم نشان دهم چگونه:در جریان تهیه مواد كیك كه نیازمند رعایت اندازه گیری مشخص یك سوم و پنج ششم و... می باشد و در نهایت تقسیم دایره بزرگ كیك بین نفرات خانه یك ششم و دو ششم و... و سوسن عملاً مفهوم و معنا ی واقعی اعداد كسری و اعشاری را درك كرد و ترس او از مدرسه و كلاس ریاضی فرو ریخت.
سخن آخر:
لازم است گاهی اوقات از زاویه دید كودكانمان به دنیا و مسایل موجود در آن نگاه كنیم مثل آنها فكر كنیم و ترس آنها را درك كنیم. یار و یاور كودكانمان باشیم تا از زلال تربیت كودكانمان جهانی دیدنی تر شود.
نازخند صبحیچگونه با ترس و تنفر كودكان از مدرسه رفتن روبه رو شویم
هیچ جای تعجبی نیست اگر فرزندتان با وجود این كه چند ماه با رضایت كامل نماینده كلاس بوده اكنون نظرش در مورد مدرسه عوض شود.
وقتی كه حمید ۷ ساله بود، می گفت اتاق های مدرسه ترسناك است. ولی این تنها چیزی نبود كه او از آن وحشت داشت. بلكه فكر می كرد كه بچه ها به او در حیاط صدمه می زنند، او از این نگران بود كه نمی تواند به اندازه كافی مطالب را یاد بگیرد و تصور می كرد كه معلم او را دوست ندارد. هر روز صبح، با گریه و خواهش و تمنا می خواست كه در خانه بماند.همه كودكان در روزهای اول مدرسه با چنین مشكلاتی روبه رو هستند . اگرچه اغلب كودكان ۷ _ ۶ ساله در مورد آن چه كه باعث ترس یا نگرانی شان می شود، حرفی نمی زنند، ولی پرده برداری از علت خاص نگرانی آنها كمك می كند تا راحت تر با این مسئله برخورد كنند.
صبح غم انگیز و ناراحت كننده
بعضی از كودكان صبح كه از خواب بیدار می شوند، می گویند كه به مدرسه نمی رویم و تعداد دیگرشان تمارض به دل درد و سردرد می كنند یا با آه و ناله وانمود می كنند كه حالشان خوب نیست. مهم نیست كه فرزندتان چگونه حالت اضطراب و نارضایتی خود را نشان می دهد، بلكه آن چه اهمیت دارد این است كه شما با دلداری دادن، اعتماد به نفس او را تقویت كنید. اما گاهی اوقات باید علائم فیزیكی كه باعث نشانه های بیماری فرزندتان می شود را نادیده بگیرید و بهترین راه اصرار به اصل موضوع است كه او باید به مدرسه برود. با وجود این، اگر به فرزندتان به دلیل این كه واقعاً بیمار است، اجازه مدرسه رفتن را ندادید، او را مطمئن سازید كه روز خوبی در خانه نخواهد داشت. او را در رختخوابش بخوابانید و در ساعات بعدی روز هم، حتی اگر گفت كه حالش بهتر است، اجازه بازی ندهید.
دلایل اضطراب كودكان هنگام رفتن به مدرسه
دلایل متعددی وجود دارد كه چرا كودكان ۷ _ ۶ ساله از رفتن به مدرسه می گریزند. مهم ترین و معمول ترین نارضایتی آنها عبارتند از:
«من می خواهم فقط در خانه بمانم!» بعضی كودكان در این سن به زمان بیشتری برای سازگار كردن خود با قوانین و محیط های جدید نیاز دارند. بازگشایی مدارس پس از تعطیلات تابستانی، به دنیا آمدن خواهر یا برادر، بیماری و یا مرگ یكی از اقوام می تواند باعث اضطراب و دلشوره كودك شود. حتی بچه ای كه قبلاً این طور نبوده ممكن است دچار این اضطراب ها شود.
راه حل: با فرزندتان در مورد آن چه كه در روزهای مدرسه انجام می داده صحبت كرده و روی نكات مثبت و جالب توجه تأكید بیشتری كنید. ساعات روز او را طوری برنامه ریزی كنید تا احساس رضایت بیشتری كند. استفاده از وسایل كوچك و جالبی كه به طور چشمگیری باعث كاهش اضطراب و تقویت اعتماد به نفسش می شود بسیار مؤثر است؛ از قبیل: گذاشتن یادداشت هایی در ظرف غذایش، حیوان كوچك عروسكی یا یك سری از عكس های خودش.
«از مدرسه می ترسم!» بعضی كودكان ۶ ساله به طور عجیبی از مدرسه می ترسند و به مادرشان می گویند: «من به مدرسه نمی روم و در خانه می مانم» ترس این كودكان ممكن است دلایل متعددی داشته باشد؛ از جمله ترس از سوار شدن به سرویس، دعوا كردن با دوستش، توبیخ شدن توسط معلم، قادر نبودن به بستن بندهای كتانی (كفش) و یا مسخره كردن او به خاطر عینكش.
راه حل: با معلم او صحبت كرده و شیوه جدیدی را برای حل مشكل كودكتان پیدا كنید. به عنوان مثال، اگر او را مسخره می كنند، به معلمش بگوئید تا با بچه های دیگر صحبت كند. اگر از سرویس مدرسه می ترسد با راننده سرویس تماس گرفته و از او بخواهید كه فرزندتان را با اسم صدا كرده و به او خوش آمد بگوید و اجازه دهد كه ردیف جلو بنشیند.
«من مثل كودكان دیگر باهوش نیستم.» هنگامی كه كودكان برای سلامت جسمانی و عقلانی به مراكز سنجش سلامت مراجعه می كنند، اضطراب آنها به طور فزاینده ای زیاد می شود. در این مراكز كودكان ۷ _ ۶ ساله ای هستند كه احساس بدی در مورد موفقیتشان در مقایسه با دیگر همكلاسی هایشان دارند.
راه حل: اگر فكر می كنید كه فرزندتان به كمك بیشتری نیاز دارد، به معلمش بگوئید كه به او توجه و كمك بیشتری كند یا یك معلم خصوصی برایش بگیرید. به جای این كه سعی كنید خودتان معلم كودكتان شوید همانند یك راهنمای خوب عمل كرده و به آن كاری كه فرزندتان خوب انجام می دهد، تكیه كنید. او را مطمئن سازید كه در صورت اشتباه انجام دادن كاری، هیچ مسئله ای پیش نمی آید و تنها انتظاری كه از او دارید این است كه سعی كند بهترین باشد.
با دقت كافی وارد عمل شوید
اگر دلیل خاصی برای دوست نداشتن یا احساس ناراحتی فرزندتان نسبت به مدرسه وجود ندارد لازم است كه شما كمی هوشیارتر و تیزبین تر باشید. درباره هر كدام از روزهای مدرسه اش با او صحبت كنید و عكس العملش را ببینید. اگر در كشف (یافتن) آن چه كه باعث نارضایتی اش می شود به شما كمك كرد، شما نیز در حل این مشكل به او یاری دهید تا به اختیار خود بتواند به خودش كمك كند. همچنین با معلمش در مورد روش هایی كه ممكن است نظر او را نسبت به مدرسه عوض كند صحبت كنید. در حقیقت با كار گروهی می توان، نگرانی كودكان را در مورد مدرسه كم كرد؛ از جمله: تشویق های معلم، داوطلب شدن دانش آموزان، زنگ تفریح برای استراحت و حتی اختصاص دادن ساعتی در هر هفته برای صحبت كردن مدیر مدرسه با شاگردان. بنابراین با استفاده از این روش ها كودكان ۷ -۶ ساله دیگر احساس نگرانی و اضطراب برای مدرسه رفتن ندارند و روزبه روز احساس راحتی و رضایت بیشتری خواهند كرد.
بعضی از كودكان به كمك و توجه بیشتری نیاز دارند
در مورد درصد كمی از كودكان، راه حل هایی كه از جانب والدین و آموزگاران پیشنهاد می شود، تأثیرپذیر نیست و هیچ كمكی به آنها نمی كند. علائمی كه فرزندتان ممكن است برای درك سلامت عقلانی همیشگی به آن نیاز داشته باشد، حائز اهمیت است.با وجود همه تلاش های شما برای حل مشكل فرزندتان، او همچنان بیشتر از ۴ ماه، احساس خود را در مورد تشویش و نگرانی اش از مدرسه بیان می كند.
او ترس یا نگرانی، عصبانیت شدید یا رفتارهای دیگری كه باعث بی نظمی و ناآرامی های اساسی در زندگی خانوادگی می شود را از خود نشان می دهد؛ به طور چشمگیری رفتارش عوض می شود و به غیر از روزهای مدرسه این رفتار ادامه خواهد داشت؛ مثلاً شیوه غذا خوردنش تغییر می یابد یا درون گرا و كم حرف و یا پرخاشگر و تندخو می شود.
رزیتا شاهرخ
منبع : روزنامه همشهری