سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا


صنعت توریسم یا هنر توریسم


صنعت توریسم یا هنر توریسم
تور Tour (فرانسه) به معنی چرخ، گردونه، دوران، دورگردی، گردش و سیاحت است. (فرهنگ عمید) Tour (فرانسه) را دورهٔ مأموریت ـ گردش نیز معنی كرده‏اند.
Tourism گردشگری
Tourist گردشگر
‏Tour nament دورهٔ گردش مسابقات
در تمام معانی فوق‏الذكر مفهوم گردش لحاظ شده است صرف‏نظر از مفهوم عامیانهٔ گردش به معنی تفریح و گلگشت، در واقع مفهوم Tourism یعنی گردشگری مانند چرخ دوار یعنی حركتی كه از یك نقطه آغاز و در همان نقطه به پایان رسد. حركت چرخشی حول یك محور و بازگشت به نقطه شروع. این مفهوم كه در چرخ صادق است، در سیاحت نیز صادق است، یعنی سیاح یا جهانگرد یا گردشگر، در اكثر مواقع حركتی را از نقطه‏ای آغاز و پس از مدتی به محل نخست باز می‏گردد. اما آنچه جالب است تشابهات هجایی و لغوی است كه البته اینگونه شباهتها در ادبیات جهان بسیار زیاد است.
ریشه بسیاری از لغات با یكدیگر دارای شباهتهای قابل توجهی هستند. مثلاً واژه دیوار كه در برخی ادبیات عامیانه (دیفال) نیز تلفظ شده، شباهت زیاد به معادل انگلیسی آن Thewall دارد.
از آن جمله است Tour ـ در ادبیات فارسی واژه‏ای به همین معنی و با همین هجا و آوا وجود دارد، كه طور تلفظ می‏شود (به فتح ط) به معنی پیرامون سرای و یا طوران(به فتح ط) به معنی پیرامون چیزی گردیدن، گرد بر چیزی گشتن (دهخدا) این لغت براثر استفاده متمادی دَور و دَوران نیز تلفظ می‏‎شود و در ادبیات امروزی دور (به ضم دال) و دوران(به فتح دال) معنی گشتن و چرخیدن می‏دهد. با قدری توجه تشابه آوایی فی‏مابین دور و Tour در فرانسه قابل درك است.
اینكه Tour از دَور گرفته شده یا بلعكس، فاقد اهمیت است. مهم میزان تأثیرگذاری ادبیات ملل بر یكدیگر است ك در فرصتی مناسب به آن می‏پردازیم.
بحث فوق به منظور اشاره به میزان تشابه فرهنگی ملل و مفاهیم مشترك بین ملتها بیان گردید.
در زبان لاتین با مصدرسازی و تغییرات در آن دامنه لغات گستردگی قابل توجهی پیدا می‏كنند كه این بحث در مقوله زبان‏شناسی قابل پی‏گیری است.
و اما صنعت توریسم. پس از تجزیه لغوی توریسم، باید به جزء دیگر این كلمه تركیبی یعنی صنعت پرداخت:
صنعت در لغت از ریشه صنع به معنی ساختن چیزی، كار و پیشه كردن، كاركردن و آفریدن است.
صنعت به معنی پیشه و هنر، حیله‏گری، ظاهرسازی و جمله‏پردازی است.
به راستی برگزیدن پیشوند صنعت برای گردشگری حاوی چه مفهومی است؟ و چگونه می‏توان عمل گردش و سیاحت را صنعت به حساب آورد؟ گردشگری در تاریخ بشر سابقه چند هزار ساله دارد، البته مفهوم گردشگری با مفهوم مهاجرت كاملاً متفاوت است چون همانگونه كه از نام آن برمی‏آید گردش برگشت به نقطهٔ شروع را در معنی خود مستتر دارد. در اسناد مكتوب و بجامانده در تاریخ جایگاه گردشگری مشخص است. انبوه سفرنامه‏ها، سیاحت‏نامه‏ها كه از قرون گذشته بجا مانده است بیانگر اهمیت جهانگردی در فرهنگ بشر است.
جهانگردان دوران گذشته قالباً به دو دسته تقسیم می‏شده‏اند جهانگردان انفرادی كه به منظور كشف مجهولات، كسب تجربه و ارضای كنجكاوی خود با سرمایه شخصی و همت خود جهان را درمی‏نوردیدند و برخی از جهانگردان در استخدام حكومتها بوده‏اند و با پشتیبانی مالی و برنامه‏ای مشخص اعم از سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به گردشگری مشغول می‏شده‏اند.
كشف سرزمینهای جدید، تبادل آداب و رسوم و فرهنگ ، توسعه علوم و توسعه تجارت تنها بخشی از فواید گردشگری است.
امروزه شاید بتوان توریسم را به دسته‏های مختلفی تقسیم كرد. توریسم فرهنگی، سیاسی، تجاری،‌ تفریحی،‌علمی و ... و این یعنی ساماندهی یك گردش با برنامه.
در تفكر دینی اسلام برای جهانگردی كاركردی خاص مورد توجه قرار گرفته است. در قرآن حداقل ۶ بار جهانگردی توصیه شده اما با هدف مشخص عبرت‏آموزی و آموزشی.
فسیروا فی‏الارض فانظرو كیف كان عاقبه‏المكذبین (آل عمران ۱۳۷)
در آیات دیگر نیز سفارش شده است كه در زمین بگردید و ببینید كه عاقبت مشركین، مجرمین، دروغگویان و تكذیب‏كنندگان خداوند چگونه بوده است. (الانعام ۱۱ ـ النحل ۳۶ ـ النحل ۶۹ ـ عنكبوت ۲۰ و الروم)
این سفارش توسط بسیاری از سیّاحان مورد توجه قرار گرفته و حاصل جهانگردی آنان به صورت سفرنامه چراغ راه مردم گردیده است. بسیاری از دستاوردهای رشتهٔ مردم‏شناسی امروزه مدیون این سفرنامه‏هاست. بسیاری از مطالعات تاریخی و حتی مكاشفات باستان‏شناسی ریشه در اطلاعات برخی از سفرنامه‏ها دارد.
متون بجامانده از جهانگردان بسیار كاربردی و دقیق ثبت شده است و امروزه بعنوان یك گنجینه با ارزش تمدن بشری است.
جهانگردی در دوران گذشته یك عمل خاص محسوب می‏شده و افرادی خاص كه از لحاظ اجتماعی و اقتصادی در شرایط مناسب بودند توان جهانگردی را داشتند كه این افراد اكثراً مشاهده‏گران قدرتمندی بودند و وقایع و شرایط را به دقت ثبت می‏كردند.
امروزه بخش عمده‏ای از جهانگردی مشتمل بر سفرهای تفریحی مردم عادی است كه به منظور استفاده از امكانات و مواهب مناطق مختلف جهان و كسب لذت، هزینه‏های گردشگری را متقبل می‏شوند. البته هنوز تعداد قابل توجهی توریست حرفه‏ای و اهل مطالعه و بررسی و علاقه‏مند به توسعه دامنه اطلاعات وجود دارد كه سفرهای توریستی خاصی را پی‏گیری می‏كنند.
توریسم امروزه به یك ركن تجارت بدل شده است و درآمد سرشاری برای كشورهایی كه جاذبه توریستی دارند به همراه دارد. امروزه كشورهای مختلف دنیا با بهره‏گیری از مواهب طبیعی، آثار باستانی، تمدن كهن یا حتی تكنولوژی جدید، شهركهای توریستی و امكانات تفریحی قطب توریسم شده و هر ساله از چهار گوشه جهان افرادی را به خود فرا می‏خوانند تا با فروش كالا و خدمات سیل درآمد را به كشورشان جاری ‏كنند. كشورهایی مانند چین، هند، تركیه، ایتالیا و ... امروزه به شدت در این تجارت كه خود آنرا صنعت می‏نامند، سرمایه‏گذاری می‏كنند.كشور ما نیز دارای جاذبه‏های فوق‏العاده توریستی است. جاذبه‏های باستانی مانند تخت جمشید، بیستون، شهرهایی مانند اصفهان، شیراز، شهر سوخته كاشان و جاذبه‏های طبیعی مانند شمال كشور و حتی كویرهای بكرو زیبای مركزی از جاذبه‏های توریستی كشور محسوب می‏شوند.
با اینهمه امروز جایگاه كشور ما در توریسم جایگاه درخور شأن و تمدن و قدمت آن نیست. آسیب‏شناسی این پدیده موضوع این نوشتار نیست و نیاز به بررسی و مطالعه دقیق و عمیقی دارد. اینقدر می‎‏توان گفت كه به قول معروف توریست مانند آهو است و دشتی آرام را برای گلگشت انتخاب می‏كند. هرگونه ناامنی و سختی آهو را فراری می‎‏دهد. محدودیتهای ناشی از اختلافات فرهنگی، ناامنی منطقه خلیج فارس (جنگهای منطقه‏ای) و عدم وجود امكانات در حد استانداردهای بین‏المللی، برخی از عوامل عدم استقبال توریست از كشورمان است.
اما در این میان عدم وجود ساختاری منسجم و متولی مشخص، عدم رسیدگی به مراكز جذب توریست، عدم وجود كادر مجرب و متخصص در پایگاههای هدف مانند مراكز باستانی و تاریخی، عدم ارائه سرویس مناسب به بازدیدكنندگان، عدم امكان تعامل و ایجاد ارتباط با توریست، بدلیل تفاوتهای فرهنگی و زبانی و از همه مهمتر عدم وجود درك صحیح از اهمیت این پدیده در كشور برخی از تنگناهای موجود فراروی توریسم در ایران است كه هریك از این عوامل نیاز به بررسی و پاتولوژی دقیق دارد و این درصورتی ممكن است كه مسئولین امر در مرحلهٔ نخست نقش و اهمیت پژوهشهای اجتماعی را درك كنند. برای این مهم سرمایه‏گذاری نمایند تا بتوانیم علی‏رغم محدودیتهای خاص موجود از ظرفیتهای موجود حداكثر بهره‏وری را برای كشورمان حاصل نماییم.
از این رو معتقدم كه توریسم به هیچ عنوان صنعت محسوب نمی‏شود و به دلیل لزوم ایجاد ارتباط با انسانها و فرهنگهای مختلف و ساماندهی یك تعامل چندجانبه با جهان زنده پیرامون در واقع توریسم یك هنر است و نگاه به آن باید در قالب توسعهٔ یك هنر انسانی باشد.
خسرو كلانتری
منبع : هفته نامه فصل نو