جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

الفبای حرفه ای شدن


الفبای حرفه ای شدن
سیاست سازمان تربیت بدنی در قبال حرفه ای و جهانی کردن ورزش زنان ایران چیست؟ آیا قرار است حصاری دور خود بکشد و در دایره بسته ای تا ابد چرخ بزند؟ اگر بر این قرار بود که آن دایره بسته به صورت محدودترش از ۲۵ سال پیش وجود داشت و نفس می کشید. ورزش زنان ایران بحث امروز و دیروز نیست. ۲۵ سال است که در حال زندگی است و مراحل خود را طی می کند اما اگر هیچ نام و نشانی از آن وجود نداشت به دلیل همان حصار و دیوار سخت و بلندی بود که به دورش کشیده شده بود.
حال که در اثر تصمیم گیریهای عاقلانه، واقع گرایی و سیاستهای درست سازمان چه در این دوره و چه در دوره گذشته که سنگهای اولیه آن نهاده شد، این حصار به صورت معقولانه ای شکسته شد و با در نظر گرفتن پوششهای اسلامی برای زنان ورزشکار و قهرمان ایران، سنگی با چند نشان پرتاب شد، آیا حرکتهای غیر منطقی در این زمینه پذیرفته می شود؟
آِیا قدم زدن در این مسیر، تمام زحمتها را بر باد فنا نمی دهد؟ آیا پرواضح نیست که تفاوت امروز و دیروز ورزش زنان ایران در بیرون آمدن صحیح از آن حصار است؟ داشتن پوشش اسلامی برای زنان ایران، نه تنها خواسته های دولت جمهوری اسلامی را برآورده می کند که امکان الگو شدن برای جوانان ایرانی، مطرح شدن ورزش زنان در میان رسانه های خبری، حضور تیمهای مختلف ملی در مجامع بین المللی ورزشی و ... می شود و در سایه همین قدمهای مثبت است که تیمهای مختلف خارجی از رشته های متفاوت و از سرتاسر دنیا را می توان دعوت کرد. در اثر این مرور زمان است که می توان میزبان یک رخداد ورزشی زنان شد.
یا مسئولین سازمان تربیت بدنی معنای میزبان یک رخداد ورزشی شدن را نمی دانند و یا آن را تنها در دایره بسته ورزشهای مردان می بینند. اگر این چنین است نگاهی به عملکرد کشورهای دیگر جهان و تلاشهای بی شائبه آنان برای کسب میزبانی یک رویداد ورزشی را باید نگریست و یا حداقل به تصمیم گیری اخیر فیفا در خصوص فوتبال ایران به دلیل رعایت نکردن قوانین جاری و عدم اجازه حضور زنان در ورزشگاه توجه کرد.
اگر بازی تیمهای ملی فوتبال زنان ایران و هند در تهران برگزار شد، فرصت بسیار مناسبی بود برای چندین نکته:
۱) ایجاد فضایی لذت بخش برای زنان تماشاگر که در فضایی امن به نیازهای خود نیز پاسخ گویند. شاد باشند و به تشویق تیم ملی کشورشان بپردازند.
۲) استفاده از حق میزبانی و دعوت هر چه بیشتر از تماشاچیان برای تشویق تیم ملی شان.
۳) ایجاد خاطره ای مناسب برای تیم میهمان. چه برای سفرهای بعدی و چه برای توصیه آنان به سایر تیمها و کشورها.
۴) پوشش خبری داخلی و خارجی.
در شرایطی که امکان استفاده بهینه از این چند نکته اساسی برای ورزش زنان ایران وجود داشت، سازمان تربیت بدنی چه کرد؟ عدم اجازه ورود به عکاسان رسانه ها، سختگیریهای شدید در قبال تماشاچیان، اخراج مربی تیم ملی ایران و ...
اینکه ملی پوشان هند حجاب ندارند، دغدغه سازمان تربیت بدنی نیست و نباید باشد. اینکه عکسهای آنان در انظار عمومی پخش می شود، امری پنهان و پوشیده برای بازیکنان، سرپرست تیم و مسئولین سازمان آنان نیست. قائده کشورشان این است. همانگونه که ایران از سایر کشورهای دنیا توقع درک و احترام به قاعده کشورش را دارد، این حداقل خواسته ای است که همان کشورها می توانند از ایران داشته باشند. مگر تیم های مختلف ملی ایران در تلاش نیستند تا با ارائه طرح پوشش مناسب به کنفدراسیونها، آنان را متقاعد کنند که طرح را بپذیرند؟ این امر یعنی درخواست برای انجام کاری نامتعارف. یعنی کاری که در بین آنان مرسوم نیست اما خواسته ایران به عنوان کشوری مسلمان، احترام گذاشتن آنان به قاعده مرسوم و رایج در این کشور است که تا کنون کنفدراسیونها به این قاعده احترام گذاشته اند. پس چگونه است که ما تمام اهداف خود از حصار شکنی و هموار کردن جاده های ترقی و پیشرفت برای زنان ایرانی، را زیر پا می گذاریم به این دلیل که تصویری از تیم حریف منتشر نشود؟!
بیایید با خود روراست باشید. باید واقع بین بود. ایران در حال گام گذاشتن در مسیرهای حرفه ای است. در گفت و گوهای مختلف با ملی پوشان زنان ایران، نشان از امیدها و آرزوهای بزرگ است. یکی از کسب سهمیه المپیک حرف می زند و دیگری از مدال آوری در بازیهای آسیایی. جهانی شدن پیچ و خمهای بسیار دارد که برای زدن به دل این کوه، راه بلد می خواهد. چشم بسته وارد این جاده شدن، می تواند راه برگشتی نداشته باشد. باید حرفه ای بود!
سولماز شریف
منبع : هفته نامه شیرزنان