سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

تهدید فن آوری های زیستی


تهدید فن آوری های زیستی
● مقدمه
دوران سه گانه تافلر اگرچه الگوی کم نظیری برای آینده نگاری به دست می دهد اما در عین حال تحلیل های مبتنی بر آن اغلب گرایش بیشتری به تکامل تکنولوژی ها نشان داده وکمتر به ماهیت تکنولوژی ها در تقابل انسان و طبیعت پرداخته اند. به همین دلیل نگرش تافلری در حوزه های ارتباطات و مدیریت بیش از سایر حوزه های علمی مورد توجه و کاربرد قرار گرفته است. با در نظر گرفتن ملاحظه فوق ، حوزه فن آوریهای زیستی می تواند، با استفاده از چنین الگوهایی با جامعیت بیشتری موضوع مطالعات آینده شناسی قرار گرفته و کلان روندهای آن شناسایی شوند. همانگونه که در این نوشته به آن اشاره خواهد شد، یکی از مهمترین کلان روندهای قابل انتزاع در زمینه فن آوری های زیستی ، مرحله جدیدی است که مشخصه اصلی و وجه تمایز آن با گذشته ، سطح دستکاری و مداخله گری انسان در زیرساختهای طبیعت است. اگرچه چنین مرحله ای بطور همزمان در سایر حوزه های علمی رخ نداده اما می توان گفت که به تدریج بسیاری از تخصص ها و زمینه های علمی ماهیتی" زیستی" پیدا کرده اند. از سوی دیگر، رابطه تعاملی علوم و حوزه های تخصص دانش در دنیای امروز، نیاز جدی به الگوی نگرشی نوینی را ایجاد کرده است که در این حالت،علوم میان رشته ای نه تنها حالت غالب دارند بلکه در یک نگرش سیستمی حالت جایگزینی کاملی نسبت به مرزبندی های موجود خواهند داشت. چنین روندی ، چالش بسیاری برای نهادهای آموزشی ، سازمانها و نیز ساختارهای مدیریتی حال و آینده ایجاد کرده هم اکنون نیز پیامدهای آن قابل مشاهده است.
در این نوشته ، سعی شده است تا تهدیدهای مرتبط با فن آوری های زیستی(عمدتا مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی) و رابطه آنها با برخی از مهمترین چالشهای جامعه انسانی با توجه به مصادیق فعلی انها مورد بررسی قرارگیرد. گذشته از میران جامعیت این نوشته ، مباحث مطرح شده اغلب در حوزه جدیدی تحت عنوان " امنیت زیستی " قرارمی گیرند که بدون شک از محورهای اصلی در مباحث آینده نگری به شمار می رود.
● روند تحول فن آوری ها :
در مطالعات آینده شناسی ، روند تکامل تکنولوژی ها اغلب بر اساس تغییر نوع تکنولوژی ، ظهور انواع جدید و نیز تاثیر آنها بر زندگی انسان ( بویژه حیات اقتصادی) مورد توصیف و تحلیل قرار می گیرد.این گونه تحلیل بویژه بویژه تاثیر تکنولوژی ها بر زندگی انسان اگرچه بعنوان امری واقعی و ملموس، قابل ارزیابی و سنجش است اما می تواند منجر به نوعی خطای سیستماتیک نیز شود که آن ماهیت تقلیل گرانه آن است. در این نگرش تقلیل گرانه ، همه امور از دیدگاه "کاربردی بودن " و " بهره بردارانه " مورد نظر قرار می گیرند و به این ترتیب ، " طبیعت " به " محیط زیست " و تاثیر تکنولوژی ها بر زیست- کره به تاثیر آنها بر زندگی انسان تقلیل می یابد. به گفته دیگر، مفاهیم اساسی به تعریف عملیاتی حول محور بهره برداری یا "بهره مندی" انسان محدود می شوند. بررسی تاریخی تحولات مزبور بویژه در عصر صنعت و پس از آن همگرایی کاملی با این نگرش را نشان می دهد. اگرچه گفته می شود که در طول تاریخ ، بشر تلاش مداومی در جهت غلبه و تسلط بر طبیعت داشته است اما این گفته چندان دقیق و همه جانبه نیست. پیش از تکنولوژی های نوین، شناخت طبیعت و همگرایی با آن (استفاده از فرآیندهای طبیعی) اولویت بیشتری داشته است.بشر دوران بسیار طولانی از حیات خود را نه بعنوان حاکم و مسلط بر طبیعت بلکه بعنوان بخشی از آن سپری کرده است. دلایل این امر نه تنها به دلیل ضعف توانایی های فنی یا علمی بلکه تا حدی بیشتری به الگوهای فکری یا اعتقادی او مرتبط بوده است. دستاوردهای فنی و علمی تمدن های گذشته (مانند چین و مصر باستان) به ندرت برای غلبه بر طبیعت بلکه بیشتر در راستای کارکردهای آن بوده و حداقل بر مبنای باورهای آن دوران همگرایی کامل و اعجاب آوری با ساختار طبیعت (اعم از زمین ، آسمان ، خاک و ستارگان ) داشته است.
در اواخر عصر صنعت عملا این ویژگی از بین رفته و توانمندی های فنی و علمی ماهیتی کاملا متفاوت می یابند. این توانایی ها برای غلبه بر طبیعت و بهره برداری هر چه بیشتر از آن در راستای نیازهایی " غیر طبیعی " بوده و این روند کماکان ادامه دارد. بنابراین ، دستکاری در طبیعت به مفهوم واقعی آن از این زمان آغاز گردیده است. آنچه را که میتوان آن را یک مرحله جدید(همانند یکی از موجهای تافلر) ارزیابی نمود ، مرحله ای است که در طی آن فرآیند دستکاری در طبیعت و ماده از روبنا ها گذشته و به فرآیندهای بنیادین آن وارد میشود.
در عصر صنعت ، دستکاری در ماده و طبیعت به معنای استخراج ، تلخیص و تبدیل مواد به یکدیگر یا به انرژی بوده است(عمدتا مواردی که در طبیعت نیز با سرعت یا شدت کمتری رخ میدهند). اما در دوران اخیر ، ساخت مواد جدید ، طراحی فرآیندهای جایگزین ، حذف فرآیندهای طبیعی ، تولید ارگانیزم های جدید و بطور کلی توانایی انسان در ورود به زیرساختهای طبیعت شدت گرفته و روز به روز عمق بیشتری می یابد. مفهوم " علوم زیستی" در این دوره جدید ، ماهیتی کاملا متفاوت با علوم زیستی یا زیست شناسی در گذشته پیدا کرده است. علم زیست شناسی متعارف عمدتا به توصیف و تحلیل فرآیندها یا موجودیت های زیستی پرداخته و در مقام کاربرد ، سعی داشته است تا از همان مکانیزم ها و قوانین حاکم بر طبیعت مواد و موجودات در جهت بهره برداری بیشتر استفاده نماید. علوم زیستی نوین ، از این مرحله گذشته و به دستکاری ، حذف ، جایگزینی و بازسازی در این ساختارها می پردازند، آنچه که میتوان آن را مداخله در دستگاه آفرینش نامید.بیوتکنولوژی ، مهندسی ژنتیک ، فن آوری نانو و بخشهای زیادی از سیبرنتیک ، مصادیق جدیدی از این مداخله گریها هستند که اگر چه از نام ها و تعابیری مانند علوم زیستی برای نامیدن آنها استفاده می شود اما باید توجه داشت که مفهوم و ماهیتی بسیار متفاوت با زیست شناسی متعارف دارند. بیوتکنولوژی متعارف درمفهوم ، زیست شناختی ، به لحاظ حوزه اثر محدود ، به لحاظ واکنشها و پیامدها اغلب قابل پیش بینی و کنترل می باشد. در مقابل ، بیوتکنولوژی امروزی ، مفهوم "مداخله گری زیستی" داشته و حوزه اثر تولیدات ان بسیار گسترده و در عین حال پیامدهای آن بسیار مبهم و ناشناخته است. یک دلیل عمده این امر ان است که این فن آوری ها وارد واکنشها و زنجیره های حیاتی می شوند که ابتدا و انتهای آنها از حوزه این تکنولوژی ها خارج بوده و توسط فرآیندهای دیگری شکل می گیرند. تولیدات بیوتکنولوژی جدید ، ساختارها و ارگانیزم هایی هستند که قابلیت واکنش بالا داشته و فعالانه در محیط وارد می شوند.
بطور کلی موارد زیر از بررسی روند تحولات فن آوری های ذکر شده قابل انتزاع است :
۱) اغلب علوم و تکنولوژی ها به نحوی در فرآیندهای زیستی وارد شده اند. این تحولات را می توان بصورت روندی تصور کرد که در ابتدای آن شناسایی و توصیف پدیده های ژنتیکی و ژن ها(و شیوه های ژنتیک متعارف مانند اصلاح ، انتخاب و تلخیص گونه ها و ارقام) و درادامه آن ساخت مواد ژنتیکی ، فعال یا غیر فعال سازی ژنها ، افزودن ژن به یک ارگانیزم زنده و غیر قرار دارند(ژنتیک امروزی).
۲) بیوتکنولوژی و فن آوریهای همگام آن (فن آوری نانو، سیبرنتیک) عملا سطح مداخله و دستکاری خود در ماده و طبیعت را به پایین ترین اجزا رسانده اند. مصادیق بیشماری از این دستاوردها وجود دارد که می توان به نانوروبات ها ، کشت بافت و شتاب دهنده ذرات اشاره نمود.
● تهدیدات زیستی :
تهدیدات مرتبط با فن آوری های زیستی بویژه بیوتکنولوژی در دو گروه کلی قابل توصیف می باشند. برخی از آنها اثرات مشهود و نسبتا کوتاه مدتی دارند و برخی دیگر، آن دسته تهدیداتی هستند که رخداد آنها قطعی نیست اما با دانش موجود ، وقوع آنها بسیار محتمل است. نکته مهم دیگر در این زمینه شیوه رخداد این پدیده ها است که با هیچ دوران تاریخی دیگری قابل مقایسه نیست و این امر به ویژگی نرخ و بعد تغییرات مرتبط است. نرخ تغییرات در بر گیرنده میزان (شدت) تغییرات در واحد زمان و بعد تغییرات ناظر بر تواتر ( و نیز گستردگی و فراگیری) آنها است. این دو ویژگی مهم باعث شده اند تا بسیاری از فن آوری ها، تحقیقات پایان یافته نداشته باشند. بسیاری از دستاوردهای این فن آوری های جدید (بویژه آنهایی که جهت عرضه در بازار مصرف عمومی تولید می شوند) زمان بسیار کوتاهی را از طراحی تا قفسه فروشگاه طی می کنند. اثرات تعاملی این فن آوریها(مثلا ورود انواع آلودگی ها و تغییرات در یک اکوسیستم) اغلب ناشناخته است. به همین دلیل امروزه مفهوم " تحلیل ریسک" جایگزین ارزیابی های پایانی شده است. به گفته دیگر، امروزه در برنامه های تحقیقاتی مرحله ای بنام فاز پایانی یا ارزیابی نهایی وجود نداشته و به جای آن از اقداماتی مانند تحلیل ریسک و ارزیابی ریسک استفاده می شود. ظهور این ادبیات جدید ، نشانه بارزی از تغییر در ماهیت پدیده های تکنولوژیک است.
بطور کلی ، این ویژگی های در فن آوری های امروزی (سطح دستکاری، شدت و بعد تغییرات) باعث شده اند تا اثربخشی و تاثیرگذاری این فن آوری ها به میزان قابل توجهی افزایش یافته و دامنه اثرات آنها نیز بسیار گسترده باشد.
اما ویژگی دیگری که فن آوری های نوین را به تهدیداتی بالقوه و بالفعل تبدیل می کند ، خصلت دوگانه کاربرد آنها است. توانمندی و قابلیت های این فن آوری ها(به دلیل امکان دستکاری در فرآیندها و زیرساختارها) و درنتیجه شدت و دامنه تاثیر آنها درحدی است که زمینه مناسبی برای سوء استفاده (مثلا استفاده در جنگ افزارهای بیولوژیک یا بیوتروریزم) و یا تهدیدهای جدی در نتیجه خطاهای انسانی(مثلا نشت عوامل بیولوژیک از آزمایشگاه ها) ایجاد می کنند. همچنین پیامدهای ناخواسته استفاده از این فن اوریها (مثلا آلودگی ژنتیکی) نیز می توانند اثرات بسیارشدیدی در محیط اطراف ایجاد کنند که در ادامه نیز مورد بحث قرارخواهند گرفت. برای تجسم ابعاد این تهدید کافی است که آمار هزاران شرکت و بنگاه تجاری دست اندرکار تولیدات بیوتکنولوژی در سراسر جهان را بررسی نمائیم. تنها در کشور چین حدود شرکت فعال در بیوتکنولوژی وجود دارد که هزار نفر در آنها به کار مشغولند. بعنوان مثال ، تا سال ۲۰۰۵ در کشور چین بیش از ۹۰۰ شرکت با بیش از ۵۰۰۰۰ نفر نیروی انسانی دست اندرکار بیوتکنولوژی فعال بوده اند. بر اساس برخی گزارش ها ، بین سالهای ۲۰۰۰-۱۹۹۶در این کشور بیش از ۲۵۰ آزمایش برای تولید انواع گیاهان ، جانوران و میکرو ارگانیزم های تراریخته صورت گرفته است.
در ده های گذشته ، تاکید بر بهره برداری ازمنابع وطبیعت منجر به ارائه مفهوم "پایداری" و مفاهیم منتزع از ان مانند توسعه پایدار شده است. امروزه ، با توجه به ویژگی ها و مختصات فن آوری های نوین ، مفهوم پایداری متضمن الزامات دیگری است که در قالب مفهوم "امنیت زیستی" بهتر بیان می شوند. البته امنیت زیستی در برگیرنده تمام انواع مخاطرات مرتبط با مفهوم پایداری نیست اما این گونه مفهوم سازی باعث می شود تا درک بهتر و امکانات بیشتری برای تجزیه و تحلیل و بویژه آینده نگری در حوزه فن آوریها فراهم شود. در ادامه به برخی از مصادیق امنیت زیستی درحوزه بیوتکنولوژی و مهندسی ژنتیک اشاره می شود. لازم به یادآوری است که مصادیق بسیار مهم دیگری از جمله گسترش گونه های مهاجم نیز در حوزه امنیت زیستی قرار می گیرند اما مستقیما به تکنولوژیهای مزبور مرتبط نیستند.
▪ ارگانیزم های تراریخته :
ارگانیزم تراریخته (اصلاح شده یا مهندسی شده ژنتیکی ) به هر موجود زنده ای گفته می شود که مواد ژنتیکی آن با استفاده از تکنیک های مهندسی ژنتیک، تغییر داده شده است. از اواسط دهه ۱۹۹۰ ، گیاهان تراریخته در مقیاس تجارتی وارد بازار شده و از آن زمان سطح زیر کشت این محصولات در سطح جهان از ۲.۸ میلیون هکتار به بیش از ۱۰۰ میلیون هکتار رسیده است.
تهدیدهای ناشی از این ارگانیزم ها را می توان بصورت زیر خلاصه نمود :
- غذاهای تراریخته که حاوی ژنها و موادی هستند که از ژنهای مصنوعی تولید شده اند. تردیدها و بحثهایی در مورد سلامتی این غذا ها مطرح شده است.
- ورود ژنها به طبیعت آزاد که باعث می شود گونه های وحشی به این ژنها آلوده شوند. بعنوان مثال ، محصولات کشاورزی تراریخته حاوی ژنهایی هستند که بطور طبیعی در برابر علف کش ها از خود مقاومت نشان می دهند. در صورتی که این ژنها به گیاهان وحشی انتقال یابد ( بصورت گرده افشانی و تلقیح طبیعی) این خطر وجود داد که علفهای هرز مقاوم به علف کش ها بوجود آید. ظهور علفهای هرز مقاوم در برخی کشورهای جهان تایید شده است.
- ظهورمیکروب ها و جانوران تراریخته ای که صفات و توانمندی های ویژه ای نسبت به گونه های طبیعی دارند.
- تغییر اکوسیستم ها به دلیل ورود ارگانیزم های جدید
▪ جنگ افزارهای بیولوژیک :
عبارت جنگ افزار بیولوژیک (BW) ناظر بر استفاده از میکروب یا پاتوژن(ویروس، باکتری و هرنوع ارگانیزم دیگر) بعنوان ابزار جنگی می باشد. جنگ افزارهای بیولوژیک برای کشتن، ناتوان سازی یا زمین گیر کردن افراد یا جمعیت های انسانی و نیز متاثر ساختن محیط های زیست استفاده می شوند. اگرچه انواع متداول این جنگ افزارها موجب گسترش بیماری میان انسانها، جانوران و یا گیاهان می شوند اما پیشرفتهای تکنولوژیکی تاحدی این تعریف را دچار تغییر نموده است.
با وجود موانع و چالشهای متعدد در تولید جنگ افزارهای بیولوژیک، دانشندان اعتقاد دارند که دستیابی به اهداف زیرهم اکنون امکان پذیر است:
- تغییر در پاتوژن های موجود به نحوی که واگیری آن تشدید شده یا بقای آن در محیط بیشتر شود.
- تغییر ژنتیکی میکروارگانیزم های بی خطر به نحوی که قادر به تولید سم یا هورمون خاصی شوند. هم اکنون برخی داروها یا هورمونها (مانند هورمون رشد) به همین طریق تولید می شوند.
- تغییر میکروارگانیزم های کشنده به نحوی که توسط شیوه های متعارف موجود شناسایی نشوند.
تولید میکروارگانیزم هایی که بتوانند نسبت به آنتی بیوتیک ها، واکسن های متعارف و درمان ها مقاوم باشند.
علاوه بر آنها همچنین ، روندهای زیر با توجه به پیشرفتهای ذکر شده در آینده نزدیک قابل تحقق است:
۱) هدف گیری سیستم ایمنی بدن :
با افزایش اطلاعات درمورد سیستم دفاعی بدن، امکان تولید جنگ افزارهای ویژه ای نیز وجود دارد که به شیوه های مختلف به این سیستم حمله کنند. بعنوان مثال، به جای اینکه یک جمعیت هدف با یک بیماری خاص مورد حمله قرار گیرد، یک حمله بیولوژیک می تواند از سمی استفاده کند که سیستم ایمنی بدن را از بین ببرد و در نتیجه فرد هدف در معرض آسیب های بی شماری از محیط اطراف قرار گیرد. همچنین یک ماده سمی(یا عامل بیولوژیک) می تواند سیستم ایمنی بدن را به نحوی دچار اختلال کند که خود تبدیل به یک پاتوژن شود و به خاطر سو کارکرد منجر به مرگ افراد شود.
۲) جنگ افزارهای "هوشمند" :
جنگ افزارهای جدید میتوانند از پروتئین های طبیعی موجود در سیستم دفاعی بدن نیز استفاده نمایند به نحوی که یا غلظت و تجمع این پروتین ها بیش از حد طبیعی شده و حالت مسمومیت ایجاد نمایند و یا اینکه این پروتیئن ها در محلهای قرار گیرند که در حالت عادی وجود ندارند. همچنین، پروتئین هایی که بطور طبیعی در یک مرحله رشدی یا نموی تولید می شوند می توانند تغییر وضعیت داده و در زمان نامناسبی تولید شوند. همگی این حالت ها موجب مسمومیت می شوند. اطلاعات و دانش امروزی در مورد نحوه فعال شدن ژنها و تولید پروتئین های خاص باعث شده است تا بتوان مولکولهیا کوچکی را طراحی کرد که با چسبیدن به حسگرهای طبیعی(یا فرآیندهای دریافت اطلاعات توسط ژن ها) مانع از فعال شدن ژن ها و در نتیجه تولید پروتئین ها در مواقع لازم شوند. به این ترتیب بسیاری از واکنش های طبیعی بدن در مقابله با عوامل بیرونی (مانند بیماری ها) مختل خواهند شد.
۳) هدف گیری ژنها :
امکان توسعه روشهای هدف گیری ژنها (توسط عوامل جنگ افزاری) به دو شیوه محتمل است. اول اینکه این روشها برای هدف گیری ویژگی های ژنتیکی گروه های قومی یا نژادی خاصی استفاده شوند و دوم اینکه به این شیوه می توان محصولات (مانند محصولات کشاورزی) خاص یا جانوران خاصی را مورد حمله قرار داد.
□ پروژه تهیه ژنوم انسان و بمب های "ضد نژادی" :
پروژه تهیه نقشه ژنتیکی انسان (ژنوم انسانی) بصورت یک برنامه همکاری بین المللی، هم اکنون درحال اجرا است و مرکز آن در امریکا دارد . این کار تقریبا در مراحل پایانی است. نتایج کار این پروژه از لحاظ امنیتی این نگرانی را به دنبال دارد که می تواند برای ساختن جنگ افزارهایی استفاده شوند که ویژگی های ژنتیکی مختص نژادها را مورد هدف قرار می دهند. اگر این پژوهشها داده های کافی در مورد تفاوت های ژنتیکی نژادها و گروه های قومی ارائه نمایند، این امکان به لحاظ فنی وجود دارد که از این داده ها برای تولید میکروارگانیزم هایی استفاده کرد که می توانند بطور انتخابی به سلولها یا DNA آنها حمله کنند. به گفته دیگر، این جنگ افزارهای جدید می توانند فقط به افرادی با ویژگی های ژنتیکی یا ساختارهای سلولی خاص آسیب برسانند. به این ترتیب "جنگ افزارهای نژادی" ساخته می شوند که گروه های نژادی خاصی به آنها حساس هستند.
۴) گسترش بیوترورویزم :
میکروب سیاه زخم(آنتراکس)، که یکی از معروف ترین مصادیق بیوتروریزم است و در سال ۲۰۰۱ به دنیال حوادث ۱۱ سپتامبر، نامه های حاوی این باکتری در امریکا موجی از وحشت را ایجاد نمود. این نامه ها موجب کشته شدن ۵ نفر و مبتلا شدن بیش از ۲۰ نفر گردید. همچنین سابقه گروه تروریستی Aum Shinrikyo نمونه بارزی از گسترش خطر بیوتروریزم می باشد. این گروه در واقع جنبشی مذهبی بوده اند که اعتقاد آنها حول محور پایان جهان ( آخرالزمان) می باشد. در سال ۱۹۹۵ برای نخستین بار توجه جهانی به این گروه جلب شد درحالی که اعضای این فرقه با آزاد نمودن گاز کشنده سارین در متروی توکیو موجب کشته شدن ۱۳ نفر و آسیب دیدن صدها نفر شدند. پیش از آن، در سال ۱۹۹۴ این گروه حمله دیگری نیز با استفاده از همان عامل در شهر ماتسوموتو انجام داده بودند که هفت نفر کشته و ۶۰۰ زخمی بر جای نهاده بود. در تحقیقات بعدی مشخص شد که این فرقه دارای یک برنامه تولید دو عامل بیولوژیک شامل سیاه زخم و سم بوتولوینوم بوده است. آنها همچنین تلاشهایی برای خرید و تولید عامل و محیط کشتبیماری های خاص از یک پژوهشگر دانشگاهی در ژاپن انجام داده بودند اما موفق نشده و با اعزام یک تیم ، تلاش کردند تا نمونه هایی از ویروس ebola را از افریقا (زئیر) تهیه نمایند.
بررسی نمونه هایی از این دست نشان می دهد که با توجه به پیشرفتهای علمی بیوتکنولوژی و بویژه دسترسی عمومی به دانش آن ، بیوتروریزم می تواند یکی از تهدیدهای جدی در آینده باشد.
▪ بیماریهای همه گیر :
بیماری های واگیردار به یکی از مهمترین چالشهای بشری در آستانه قرن بیست و یکم تبدیل شده اند در حالی که تا سالهای اخیر آنگونه که باید مورد توجه قرار نداشته اند. بسیاری از محققین عقیده دارند که می توانیم نیمه قرن بیستم را بعنوان زمان یکی از مهمترین تحولات جامعه انسانی یعنی ریشه کنی بیمار یهای واگیردار معرفی نمود.در این دوره، بیماری هایی نظیر سیاه زخم، دیفتری، سیاه سرفه و موارد مشابه به لحاظ پزشکی ریشه کن شدند. اما خوشبینی های مزبور به تدریج و در سه دهه اخیر و تحت تاثیر عواملی چون تاثیرات جهش های طبیعی و نیز پدیده تروریزم بیولوژیکی در حال محو شدن است. در طی سه دهه گذشته بیش از ۳۰ بیماری جدید از قبیل سارز ، BSE ، ایدز و AI بوجود آمده اند که تهدیدهای جدی برای سلامت انسان محسوب شده و موجب خسارت های اقتصادی قابل توجهی نیز در کشورهای مختلف شده اند.
در این زمینه عوامل ریسک جدی نظیر بیماریهای انسان – ساخته و مقاومت تدریجی عوامل بیماری زا(مانند مقاومت به آنتی بیوتیک ها ) نیز وجود دارند که تهدیدهایی اساسی در این زمینه محسوب می شوند.
● نتیجه گیری :
بسیاری از فن آوری های نوین بویژه فن آوری های زیستی ، در راستای تکامل طبیعی علوم گذشته نیستند بلکه به لحاظ شدت تاثیر ، پیامدها ، و بسیاری ویژگی هایی دیگر مرحله جدیدی از فن آوری زیستی به شمار می روند. این فن آوری ها به همراه خود چالش جدیدی بنام امنیت زیستی را ایجاد کرده اند که از اقدامات تعدی و غیر تعمدی انسانی ناشی شده و به دلیل قابلیت های بالقوه و بالفعل این تکنولوژیها میتواند حیات انسان را بر روی زمین دچار مخاطرات جدی نماید.
همگام با این تحولات و به منظور پاسخگویی به نیازها،حوزه های علمی و تخصصی جدید و میان رشته ای در حال شکل گیری هستند که از آن جمله می توان به امنیت زیستی و تحلیل ریسک های زیستی اشاره نمود. این حوزه های دانش جدید کمک می کنند تا درک بهتری از پیامدها و ریسک های مرتبط با فن اوری های نوین داشته و در عین حال ، طراحی های نهادی ، سازمانی و نیز وجود سیستم های مدیریتی جدیدی برای مواجهه با این چالشهای نوین ضروری است. این تغییرات بویژه در زمینه های سازمانی و نهادی (مدیریتی ) در سه حوزه اصلی رخ خواهد داد :
۱) نهاد سازی جدید : مواجهه با تهدیدها و چالشهای نوین مستلزم چیدمان های نهادی جدیدی در سطوح ناحیه ای ، منطقه ای و جهانی است. اغلب ساختارهای سازمانی موجود از انعطاف پذیری لازم برای مواجهه با این تهدیدها برخوردار نیستند.
۲) اصلاح سازمانهای موجود : سازمانهای موجود مرتبط با امور امنیت زیستی ( مانند نظامهای دامپزشکی ، قرنطینه ها ، پزشکی ، بهداشتی و نیز بازرگانی ، نظامی و امنیتی ) می بایست با استفاده از روشهای بهبود سازمانی کارآمدی خود در برابر تهدیدهای بالقوه و بالفعل را افزایش دهند.
۳) قوانین و مقررات : تهدیدهای زیستی نیازمند ساختارحقوقی و مقرراتی ویژه ای است . البته در سطح بین المللی پروتکل ها و موافقتنامه هایی مانند پروتکل سلامتی زیستی (CBP) و نیز بخشهایی از موافقتنامه های مروبط به سازمان تجارت جهانی اشاره نمود. با اینحال ، ماهیت پویا و به شدت متغیر تهدیدها ، توجه جدی به این امر را الزامی نموده است.
علی خسروی
۱ Mega-Trends
۲ Paradigm
۳ شتاب دهنده ذراتی که اخیرا در نخستین آزمایشات مربوط به بررسی انفجار اولیه ( Big bang) را انجام داد. به این آزمایشات نام " لحظه قیامت" داده شد چرا که عملا شبیه سازی لحظه اول خلقت جهان را انجام می دهند.
۴ Dual Use
۵ Invasive Alien Species
۶ Genetically Modified
۷ Genetically Modified Organism (GMO)
۸ Genetically Engineered Organism
۹ National Human Genome Research Institute
۱۰ بسیاری از پژوهشگران در سراسر جهان بیماری هایی نظیر ایدز و سارز را نتیجه ویروسهای ساخته شده در آزمایشگاه های مخفی ( بویژه جنگ افزارهای بیولوژیک ) می دانند.
منبع : بنیاد آینده نگر ایران