پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

اسرائیل استراتژی شکست خورده


اسرائیل استراتژی شکست خورده
آیا وقوع بحران فی نفسه یك امر نامطلوب محسوب می شود برخلاف انتظار، بسیاری از استراتژیست ها به این پرسش پاسخ منفی می دهند. آنها در این باره می گویند وقتی توان كافی برای از میان برداشتن یك مشكل وجود ندارد می توان با ایجاد بحران و یا بحران های هدایت شده، از كمك هایی نظیر قدرت های پیرامونی، قدرت های خارجی و توان تمامی بازیگران صحنه استفاده كرد و مشكل را برطرف ساخت. این استراتژیست ها شرط موفقیت این ایده را مدیریت شده بودن بحران می دانند. آنها توضیح می دهند كه چنانچه در تمامی دوران اجرای این سناریو، كنترل بحران از دست ایجاد كننده و یا مدیر آن خارج شود و یا از ابتدا مدیریتی برای پدید آمدن، تداوم و خاتمه بحران وجود نداشته باشد، آنگاه با احتمال نسبتا بالایی می توان شكست این سناریو و یا وقوع نتایج معكوس برای آن را پیش بینی كرد.
آنچه هم اكنون در لبنان می گذرد را می توان با اطمینان قابل قبولی یك سناریوی بحران هدایت شده دانست. برخی ناظران در روزهای اخیر براین نكته تاكید كرده اند كه بعد از خروج از لبنان در سال ۲۰۰۰ میلادی، نظامیان اسرائیلی همواره به دنبال راه هایی بوده اند تا بتوانند ارتش را جایگزین نیروهای حزب الله در جنوب لبنان كنند. مقامات رژیم اسرائیل در این باره توضیح می دهند كه تداوم حضور حزب الله در مرز های شمالی این رژیم، كریدور مطمئنی برای رساندن كمك های تسلیحاتی به شبه نظامیان فلسطینی باز نگاه می دارد و از این رو مادامی كه این نیرو ها در شمال اسرائیل مستقرند آرامش به سرزمین های اشغالی باز نخواهد گشت. البته در كنار این هدف به نظر می رسد كه رژیم تل آویو با اجرای سناریوی خروج حزب الله از جنوب لبنان در نظر دارد به مهمترین مسئولیت نظامی این حزب پایان دهد و كاركرد نظامی این حزب را با چالشی جدی مواجه سازد.
بعد از آغاز درگیری ها در سرزمین های اشغالی، رهبران اسرائیلی عزم خود را برای آنكه به عمر دولت نوپای حماس پایان دهند جزم كردند. در همان حال و با به اسارت گرفته شدن دو نظامی دیگر اسرائیلی در حوالی مزارع شبعا، همان سناریوی سركوب بی امان كه در سرزمین های اشغالی در جریان بود از سوی تل آویو در لبنان نیز تكرار شد. برخی تحلیلگران همان هنگام درباره اینكه اسرائیل همزمان در دو نقطه درگیر جنگ شده و دو جبهه همزمان برای خود باز كرده ابراز شگفتی كردند اما به نظر می رسد تل آویو با تكرار سناریوی سرزمین های اشغالی در لبنان، به مسئله منازعه با حزب الله پایان دهد. البته برخلاف شیوه اسرائیل در مناطق خودگردان، در لبنان، اسرائیل تصمیم گرفت تا از طریق وارد آوردن ضربات مهلك به تاسیسات و حتی منازل مسكونی، ناتوانی حزب الله در دادن پاسخ های متقابل به تصویر بكشد. به این ترتیب نیروهای حزب الله ناتوان از دفع حملات اسرائیل دفاع از حقوق مردم لبنان جلوه داده می شد. در مرحله بعدی اسرائیل می خواست با تحقیر حزب الله مقبولیت مردمی و مشروعیت عمومی آن را دچار بحران سازد و تا زمینه برای خلع سلاح حزب الله و بی اثر ساختن آن در صحنه سیاسی و نظامی لبنان مهیا شود.
اما در عمل چنین نشد طی هفته های گذشته نیروهای اسرائیلی با تمام توان در جهت انهدام زیرساخت های حزب الله تلاش كردند و حتی گاهی به خبر سازی در این باره روی آوردند. مثلا مقامات اسرائیلی در روزهای نخست جنگ از انهدام نیمی از موشك های حزب الله خبر دادند و تصریح كردند كه توان حزب الله برای مقابله با اسرائیل به شدت كاهش یافته است. البته این خبر به سرعت از سوی مقامات حزب الله رد شد و در روزهای بعد هم حزب الله با همان توان موشكی به اسرائیل حمله برد و نشان داد كه ادعای اسرائیلی ها درباره انهدام موشك ها چندان صحیح نبوده است. ناظران درباره این ادعا ها و رفتار اسرائیل می گویند در تمامی این رفتار ها، تل آویو تخریب شخصیت حزب الله و كاهش محبوبیت آن را دنبال می كرده است.
البته اسرائیل برای آنكه به این هدف دست پیدا كند راه دشواری در پیش داشته است طی سال های گذشته حزب الله لبنان چند دستاورد بزرگ مانند اخراج اسرائیل از جنوب لبنان و راه یافتن به كابینه و مجلس لبنان را به دست آورده كه این امر نه تنها برای هواداران این حزب، كه برای سایر قومیت های لبنانی و بالاخص شیعیان، حائز اهمیت بوده است. این مسئله پایگاه مردمی حزب الله در لبنان را توسعه داده و محبوبیت عمیقی برای این گروه به همراه آورده است. فواد سنیوره هنگامی كه برخلاف نظر برخی گروه های داخلی و خارجی، تصمیم گرفته بود حزب الله را وارد كابینه كند در دفاع از تصمیم خود گفته بود: حزب الله بخشی از كشور ما است و از این حق برخوردار است كه در دولت لبنان نماینده داشته باشد. این شواهد نشانگر آن است كه مقامات اسرائیلی برای آنكه شكوه و محبوبیت حزب الله را در میان مردم خرد كنند باید بدون دریافت ضربات جدید از حزب الله، حملاتی نابود كننده علیه نیرو های نظامی این گروه وارد می كردند. اینكه در روزهای نخست حمله به لبنان، نیروی هوایی اسرائیل با شدتی بی سابقه برای انهدام توان نظامی حزب الله تلاش كرد و كوشید تا با استفاده از جاسوسان خود در لبنان پناهگاه فرماندهان و رهبران حزب الله و به ویژه شیخ حسن نصرالله را كشف كند و مورد هدف قرار دهد در راستای همین استراتژی بوده است. اما اسرائیل در اجرای این هدف توفیق چندانی به دست نیاورد و از این رو نظامیان اسرائیلی با حمله بی امان به شهر های لبنان و تبلیغ این كه حزب الله نمی تواند در برابر حملات ارتش اسرائیل از شهروندان لبنان دفاع كند، حمله به پایگاه مردمی این حزب را ادامه داد. بارزترین نشانه صحت این مدعا جنگ روانی تل آویو علیه رهبران و فرماندهان حزب الله است كه نه فقط به وسیله پخش اطلاعیه بلكه از طریق نفوذ در سیستم مخابراتی لبنان و پخش نوار صوتی علیه حزب الله نیز انجام شد. اما این تكنیك هم كارساز نشد چرا كه حزب الله با وارد آوردن ضربات مهمی همچون موشك باران حیفا و دیگر شهرهای اسرائیلی در عمق خاك آن كشور، غرق یكی از ناوچه های موشك انداز اسرائیلی در آب های مدیترانه و انهدام چند بالگرد و حداقل یك جنگنده دشمن دفاع آبرومندانه ای در برابر حملات اسرائیلی ها كرد. از این بابت به نظر می رسد كه استراتژیست های تل آویو برای دومین بار از رسیدن به اهداف خود بازماندند.
بعد از این دو ناكامی و در حالی كه تلاش برای پایان دادن به نبرد ها در منطقه با مخالفت ایالات متحده و اسرائیل مواجه شد، تحلیلگران ابراز عقیده كردند كه پایان جنگ در چنین شرایطی به هر حال پیروزی تل آویو محسوب نمی شود. در این شرایط نظامیان صهیونیست امیدوار بودند كه با شروع جنگ در زمین به موفقیت های امید بخشی دست یابند. تحلیل گران مسائل نظامی توضیح می دهند كه با پیشروی گسترده در خاك لبنان، ارتش اسرائیل فرصت بازسازی وجهه و حیثیت خود را باز می یافت و در چنین شرایطی عقب نشینی آبرومندانه از لبنان و پایان جنگ به گونه ای كه تل آویو در این نبرد ها بازنده نباشد، امكان پذیر می نمود. در سومین تاكتیك اسرائیل تلاش كرد تا از طریق نبرد زمینی بخش های مهمی از مناطق متعلق به شیعیان و حزب الله را اشغال كند تا از این طریق حزب الله را تحقیر و پایگاه مردمی آن را تضعیف كند. نسبت دادن شهر بنت جبیل به پایتختی حزب الله لبنان در واقع با این هدف صورت گرفت كه اسرائیل با اشغال آن سقوط پایتخت حزب الله را به رخ شیعیان و حامیان این گروه بكشد. در مقابل حزب الله نیز كه حمله به این شهر و سقوط آن را احتمال می داد این پایتختی را رد كرد.
با این همه اسرائیل در مبارزه زمینی هم موفقیت های چشم گیری به دست نیاورده است در حالی كه پیش از این اسرائیل یك بار و در اوایل دهه ۸۰ میلادی ظرف چند ساعت تا پایتخت لبنان پیشروی كرده بود، در حمله اخیر حتی از نیروهای ویژه هم نظامیان صهیونیست نتوانستند از حلقه محاصره شبه نظامیان حزب الله جان سالم به در ببرند. برابر آنچه كه در روزهای اخیر بر روی خروجی تلكس های خبری قرار گرفته، نیروهای ویژه اسرائیلی تنها تپه مارون الراس را تسخیر كرده و از اشغال شهر بنت جبیل بازمانده اند. به علاوه مقامات اسرائیلی با درك موقعیت و احتمال بروز شكستی سنگین برای نیرو های شان، نه فقط تصمیم به عدم موافقت با پیشروی ارتش رژیم صهیونیستی در خاك لبنان گرفته اند كه عقب نشینی از خاك لبنان را هم در دستور كار قرار داده اند.
با این همه روشن است كه رژیم صهیونیستی از نظر وجهه منطقه و بین المللی در وضعیت مطلوبی قرار ندارد نه تنها تل آویو با بمباران های شدید و حملات پرحجم نتوانست ضربه مهلكی بر حزب الله وارد آورده و این گروه را نابود سازد بلكه براساس گزارش های دریافتی به نظر می رسد اعتبار حزب الله در میان شهروندان لبنانی بیش از گذشته شده باشد. از این منظر حذف این گروه كه اكنون پایگاه مردمی وسیع تری هم دارد به نظر دشوارتر از گذشته است. از این رو بدون كمك قدرت های بزرگ دشوار بتوان تصور كرد كه اسرائیل در حذف حزب الله از صحنه نظامی لبنان توفیق چندانی داشته باشد اشاره صریح كاندولیزا رایس به این كه نباید اوضاع در لبنان به گذشته بازگردد، اگرچه از سوی برخی ناظران به تلاش برای برقراری آتش بس و ایجاد صلحی پایدار توصیف شده اما از اظهارات دیگر مقامات آمریكایی می توان دریافت كه منظور از گذشته، دوران قدرتمندی حزب الله است.
اكنون شرایط منطقه به گونه ای است كه پایان بحران فعلی و نجات اسرائیل از مخمصه كنونی گریزناپذیر به نظر می رسد. در این خصوص بعد از ناكامی كنفرانس رم و مخالفت اسرائیل با برقراری آتش بس، اگرچه تل آویو در نظر داشت كه در خاك ضربات ناتوان كننده ای به حزب الله وارد كند اما با ناكامی در این باره، امیدها در تل آویو و واشینگتن برای پایان این منازعه به نفع اسرائیل به یٲس مبدل شد كه این مسئله اراده طرفین برای پایان دادن به نبرد ها را تقویت كرد.
اما مشكل جنوب لبنان همچنان باقی است در حالی كه بیرون رفتن نیرو های حزب الله از جنوب و سپردن آن به نیروهای ارتش لبنان و نیرو های سازمان ملل، نوعی پیروزی برای اسرائیل محسوب می شود و به همین دلیل مقامات حزب الله و سوریه با آن مخالفت می ورزند، ایالات متحده و اسرائیل در نظر دارند با دادن وعده هایی مانند مذاكره بر سر بازگشت مزارع شبعا به لبنان، دولت فواد سنیوره را به پذیرش خروج حزب الله از جنوب متقاعد كنند. این در حالی است كه حزب الله نه تنها در كابینه، كه در پارلمان لبنان نیز از پشتیبانی قابل اطمینانی برخوردار است. چنان كه طرح صلح پیشنهادی این گروه كه موافقت دولت بیروت را هم به دست آورده، به مسائلی مانند تخلیه جنوب یا خلع سلاح و... هیچ اشاره ای نمی كند. بر این پایه چندان دور از ذهن نیست كه جنگ حداكثر فقط برای یك دوره كوتاه متوقف شود هرچند كه در تل آویو مقامات صهیونیست همچنان بر طبل جنگ می كوبند و اصرار دارند كه با دستاورد های آبرومندانه تری و یا حداقل در شرایط مناسب تری صحنه جنگ را ترك گویند. در این صورت ممكن است دیپلمات ها و به ویژه رهبران اروپایی كه در روزهای اخیر وجهه ای نیمه مستقل به دست آورده اند تلاش های امیدوار كننده ای را برای پایان دادن به این نبرد ها آغاز كنند.
نادر كریمی جونی
منبع : روزنامه شرق