ساخت فیلم Barngard (محوطه اطراف کاهدان)

این نخستین فیلم انیمیشن Omation Studios است. کارگردان این فیلم ”استیو اودکرک“ است که بیشتر او را به خاطر Jimmy Neutron می‌شناسند. کاراکترهای این مجموعه، شخصیت‌های معمولی هستند و از ویژگی‌های انسانی برخوردار هستند. برای نمونه، برخی از آنها کارهای عجیب و غریبی انجام می‌دهند و در صحنه‌ای دیگر دو تا گوسفند با هم پیغام رد و بدل می‌کنند. اگر فیلم را دو یا یسه بار تماشا کنید بیشتر متوجه آن می‌شوید.
کاراکترهای پس‌زمینه فیلم برای برقراری ارتباط استفاده شده‌اند و به مرور به شخصیت‌های میان صحنه و نیمه‌اصلی تبدیل شدند.
قهرمان فیلم ”اوتیس“، یک گاو شورشی است که از جشن گرفتن و لیز خوردن از روی تپه و اذیت کردن پستچی لذت می‌برد و با دوس‌های ناجورش به شوخی و مسخره‌بازی می‌پردازد. اما پدر وی، ”بن“ رئیس حیوانات مزرعه است. او سعی دارد ”اوتیس“ را مسئولیت‌پذیر بار بیاورد. وقتی حادثه غم‌انگییزی رخ می‌دهد، اوتیس مجبور می‌شود مسئولیت حفظ جان حیوانات مزرعه را در برابر کایوت‌های غارتگر بر عهده بگیرد. این فیلم تنها به یک طویله که البته الهام اولیه فیلم از آن برگرفته است، محدود نمی‌شود.
اودکرک می‌گوید: پیش از اینکه ”داستان اسباب‌بازی“ به بازار بیاید، من پروژه CG را بر عهده گرفتم و همه فکر می‌کردند من یک آدم روانی هستم وقتی که برای نخستین بار شروع به تصویرسازی کاراکترهای انیمیشن کردم، دوست داشتم آن را در گرافیک کامپیوتری انجام دهم . من مشغول ساخت فیلم‌های دیگری شدم. به‌گونه‌ای که دموی کارهایم به مدت چهار تا پنج سال متوقف شد، وگرنه ساخت این فیلم سال‌ها پیش به پایان رسیده بود. تولید رسمی در اکتبر سال ۲۰۰۳ در استودیو omation ادوکرک واقع در کالیفرنیا آغاز شد. آنها اعضاء گروه را از کشورهای دیگر از جمله برزیل، کانادا، انگلیس، فرانسه، آلمان، بلژیک، ایتالیا، روسیه، بلغارستان، هند و پاکستان گزینش کردند.
برای این فیلم باید ۱۸۰ شخصیت ساخته و طراحی می‌شدند که با یاری برنامه‌ریزان و سازندگان کاراکترها به‌صورت تمام وقت به اجراء پروژه پرداخته شد.
بسیاری از تولیدی‌های بزرگ دارای نرم‌افزارهای سفارشی هستند. در حالی‌که این گروه هسته خط تولید خود را در Soft Image که در مونترال کانادا ساخته شده بود، پی‌ریزی کردند. همچنان که کار و مجموعه رشد می‌کردند، وارد برنامه‌های بزرگتری شده و خط تولید را در یک نرم‌افزار انحصاری پایه‌ریزی کردند. وارد برنامه‌های بزرگتری شده و خط تولید را در یک نرم‌افزار انحصاری پایه‌ریزی کردند. در اینگونه نرم‌افزارها همواره محدودیت‌هائی وجود دارد و کارگردان نیز نسبت به آنچه که از گروه می‌خواهد، آگاه است.
بنابراین آنها چند ابزار ابداع کردند که یکی از آنها ابزار مو بود. یکی از مسائلی که طراح گرافیک کامپیوتری همواره با آن سروکار دارند، آویزان کردن مو از سر است. ابداع چیزی که به‌طور پویا کار کرده و همچنین از سوی هنرمند هم قابل کنترل باشد کمی دشوار است اما سرانجام گروه آن را طراحی کرد. این ابزار به طراح اجازه می‌دهد مو را بر سر کاراکتر قرار دهد، حتی می‌تواند شکل و طول مو را نیز تعیین کند، در نتیجه میزان سفتی در طول مو نیز قابل کنترل می‌شود.
به گفته دست‌اندرکاران، حدود شش ماه طول می‌کشد تا یک تصویر از خط تولید بگذرد. صحنه‌های مهمانی این فیلم حتی طولانی‌تر هم بودند، شش تا هشت ماه به خاطر وضع اقتصادی موجود در فیلم‌سازی کامپیوتری، گاهی صحنه‌ها بی‌انرژی و برخی از کاراکترها تکراری می‌شوند. به همین دلیل بود که استیو تصمیم گرفت یک مهمانی راه بیندازد، آن هم با این همه کاراکتر! صحنه شلوغ او در مهمانی بسیار شگفت‌انگیز است. به‌گونه‌ای که شاید تاکنون چنین انرژی و هیجان را در فیلم‌های گرافیک کامپیوتری ندیده باشید.
در فیلم‌های مثل ”Shrek“ پس‌زمینه فیلم بسیار یک دست است. در ”عصر یخبندان“، هم شما کاراکترهائی را می‌بینید که مدام به دور و اطراف قدم می‌زنند، اما واقعاً هیچ چیزی آنجا نیست. سرعت ضبط این‌کار ۱۲۰ فریم در ثانیه است. این ویژگی‌ بیشتر استودیوهای امروزی است. آنها از سیستم ۱۶ الی ۲۲ دوربینه برخوردار هستند.
گروه از برنامه‌ریزان حرفه‌ای که کار فیلم ”ماتریس“ را انجام داده بودند، استفاده کرد. آنها پایگاه داده‌ای ایجاد کردند که به آنها اجازه می‌داد به کمک سیستم Wicon، نقشه انیمیشن را روی صدها کاراکتر ترسیم کنند. آنها چند برنامه تازه هم داشتند که انیمیشن را منعکس می‌کرد. اگر دو روز صد فیلم تهیه کنید آنگاه می‌توانید صد تای دیگر هم با انعکاس انیمیشن درست کنید. بازوی چپ فرد به بازوی راست آن تبدیل می‌شود. برای موفقیت در کار باید چند ترفند هم به‌کار برد. برای این‌کار می‌توان سه تا صد حسگر روی بازیگر قرار داد.
از آنجا که برخی از کاراکترها در این فیلم طبیعت و ساختار ساده‌ای داشتند دیگر مجبور نبودند همانند فیلم ”ماتریکس“ یا ”کینگ کونگ“ (که در آن باید هر سلول حرکت عضلات را ضبط می‌کردند) عمل کنند. بدین‌ترتیب کار بسیار سریع و با کارآئی بالائی انجام شد. کار انیمیشن پس‌زمینه و انیمیشن اصلی به‌طور همزمان انجام شد، به همین خاطر آنها توانستند با یکدیگر روی صحنه‌ها کار کنند.
اعضاء تیزبین گروه سرنخ‌های بسیاری از دوبلورها گرفتند. هنگامی‌که آنها صدای یکی از دوبلورها را روی تعدادی از سکانس‌های مهمانی ضبط می‌کردند، متوجه شدند که او در هنگام فریاد زدن چشم‌های خود را نیز کمی تکان می‌دهد و همین‌کار را روی کاراکتر آزمایش کردند. انیماتورها کارهای بسیار شگفت‌انگیزی انجام می‌دهند.
اودکرک در هنگام اجراء فیلم خود می‌گوید: من تنها تکه‌های کوچک را پر می‌کنم. فقط همین این موضوع در فیلم Kung Pow اتفاق افتاد. من همه فیلم را اجراء کردم. سپس به انتخاب دوبلور پرداختم.

منبع : نشریه تخصصی کامپیوتر و هنر