جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا
حرکت اخوان المسلمین
● آشنای با نهضت اخوان المسلمین
از لابه لای تاریخ پر فراز و نشیب اسلام احیاگران بسیاری به میدان مسئولیت مبارزه با مشکلات مختلف گام گذاشتهاند . هریک در بخش و گوشهای از عرصه گستردهی ناهنجاریها ، تلاشها ، و اقداماتی را صورت دادهاند با توجه به استعداد و توانایی و اجتهاد و جهاد خویش به چارهجوئی برخی از معایب نابسامانیها پرداختهاند .
بزرگانی همچون جوزی ، امام محمد غزالی ، امام عبدالقادر گیلانی ، جمالالدین افغانی ابن یتیمه ، شاگرد دانشمند و شایستهاش امام ابن قیم جوزیه ، ابن ، محمد عبده ، عبدالرحمان کواکبی ، رشید رضا ، عبدالحمید بن باریس ، طاهر بن عاشور ، مراغی ، شلتوت ، ابوزهره ، سیدقطب ، اقبال لاهوری ، مردودی و سعید نورسی راه مصلحان و مجددان پیش از خود را در پیش گرفتهاند .
در ادامه راه احیاگری آن آزادمردان و در شرایط سیاسی ، اجتماعی خاص که بر مصر و جهان اسلام میگذشت . امام حسنالبنا (رح) ، رادمرد ربانی پا به میدان دعوت و تربیت و اصلاح فردی و اجتماعی نهاد . با بهرهگیری از تجارب مصلحان ، اندیشمندان و عالمان پیش از خود منهج و راهکاری که همهی عرصههای فکری ، عقیدتی ، اخلاقی ، رفتاری ، اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی ، و بینالمللی را در بر میگرفت . برای اصلاح فرد و عملاً مکتب اصلاحگری جدیدی را نه تنها به جهان اسلام بلکه برای بشریت ارائه و عرضه نمود .
آری بالاخره در ماه ذیالقعده سال ۱۳۴۷ هجری برابر مارس ۱۹۲۸ میلادی بنابر یادداشت شخصی امام البناء افتتاح جمعیت «اخوانالمسلمین» را شش نفر از کارگران مصری شاغل در پادگان نظامی انگلیسیها طی نشست با ایشان رسما اعلان نمودند .
اینک نهضت بیداری اسلامی با محوریت حرکت اخوانالمسلمین به برکت حمایت خداوند و همت رادمردانی در بیش از هفتاد کشور جهان فعالیت فکری و فرهنگی و تبلیغی و سیاسی دارد و با استفاده از امکانات پیشرفته امروزی برای تبلیغ اسلام کامل و فراگیر نه تنها در میان مسلمانان بلکه در بین بسیاری از غیر مسلمانان به فعالیت اشتغال دارند .
در این مکتب و مدرسه متفکران و عالمان بزرگی بار آمده و رشد کردهاند که هر یک از آنها همچون ستاره در آسماناندیشه و ایمان و جهاد فکری و علمی میدرخشند که ذکر نام برخی از آنها در این جا حداقل تقدیری است که لازم است از چنان بزرگانی صورت بگیرد .
- شهید بزرگوار اسلام ، شهید سید قطب (رح) ، نویسنده تفسیر ارزشمند فی ضلال قرآن
- شهید عبدالقادر عوده در زمینه احکام تشریعی
- استاد بهیالخولی در زمینه اقتصاد و علم دعوت و تربیت
- سید سابق (رح) صاحب کتاب ارزشمند فقه السنتر
- محمد غزالی (رح) که از همان آغاز تمام وقت خود را تقدیم اسلام کرد .
- محمد قطب ، که در زمینههای ایدئولوژی اسلامی ، مکاتب فکری ، روانشناسی ، اجتماعی و ... کتابهای ارزشمندی تألیف نموده و همچنان مشغول فعالیت میباشند .
- انور جندی ، در زمینه تهاجم فکری و فرهنگ غرب علیه اسلام فعالیت میکردند .
- استاد علامه دکتر قرضاوی ، که در عرصههای مختلف مشغول فعالیت و تلاش میباشند .
- و غیره .
که ما در این جا به امید خدا مختصراً حرکت و نهضت اخوانالمسلمین را در عرصههای مختلف بررسی کرده و هویت ، اهداف ، وسائل ، ویژگیها و موضوعهای آن را برای شما خواننده گرامی توضیح میدهیم . انشاءالله که مورد استفاده قرار گیرد .
● هویت مشخص و آشکار در عین حال متفاوت :
از همان آغاز بنیانگذاری ، نهضت اخوان از تمایز و وضوح شخصیت بسیاری برخوردار بوده است و از همان ابتدا اعلام نمود که : «دعوت و نهضتی صرفاً اسلامی است» . از اسلام یاری میجوید و بر آن تکیه مینماید . حاکمیت آن را هدف خویش قرار میدهد و بر راهش گام مینهد و از تعالیم آن سرچشمه میگیرد در مجموع همهی اهداف و وسائل آن اسلام است .
اسلام را مرجع و سرچشمه همهی امور خویش قرار میدهد . اندیشه و آرمانهایش همه اسلامیاند «هدفمان رضایت خداوند ، الگویمان پیامبر و قانونمان قرآن و راهمان جهاد و برترین آرزویمان مرگ در راه خداوند است»
همانطور که امام بنا در رابطه با هویت جمعیت میفرماید «... هرکس که اسلام را به راستی شناخت همچنان که خود را میشناسد ما را هم خواهد شناخت . شما سعی کنید بیش از هرچیز اسلام را بشناسید و پس از آن اختیار دارید هرگونه که میخواهید در مورد ما قضاوت کنید.»
در ضمن امام بنا برداشت نادرست برخی را که اسلام را به پارهای از عبادات یا حالتهای معنوی مینمایند و اندیشه و شخصیت خویش را در دایرهی تنگ آن زندانی مینمایند ، نمیپذیرد و در همین رابطه میفرماید «ما اسلام را به گونهای دیگر میفهمیم معرفتی وسیع و گسترده و گستردگی عرصههای زندگی دنیا و آخرت . ما در این مورد دارای ادعای بدون دلیل نیستیم و از جانب خود اینگونه اسلام را نگاه بلکه این شناخت و معرفتی است که از کتاب خداوند و سنت رسول خدا (ص) و سیره مسلمانان صور اسلام کردهایم ...»
اراده مؤسس این نهضت امام (رح) بر این بوده که این دعوت حرکتی اسلامی ، مثبت و سازنده و پویا و ایجادکننده تحرک در میان ملتهای مسلمان و تبلور اسلام ، همه اسلام باشد آن هم در زمانی که بسیاری اسلام را مثل گوشت با ساطور تکه پاره کرده بودند . با نگرشی کلی و همهجانبه به آن نگاه نمیکردند و مسلمانان برای التزام به تعالیم و دعوت و مجاهدت در راه آن تربیت نشده بودند .
بدین صورت امام همه تلاش خود را به کار میگرفت که دعوت و جماعت او در چهارچوب سازمانهای اداری ، ورزشی ، صوفیگری و نیکوکاری محدود و زندانی نشود و میخواست که نهضت او نهضتی مفید و سازنده با روحیه اصحاب رسول خدا در قرن چهارده هجری و حامیان قرآن باشند .
نهضت اخوان حرکتی فکری ، دعوتی حرکتی ، تربیتی حرکتی و عمل و تلاش حرکتی است و مقصود از آن ارتباط دادن این مفاهیم با حرکت اسلامی بود .
و دور از انتظار نیست که شخصی مانند استاد و دکتر اسحاق مرسی الحسینی در سال ۱۹۴۷ –م کتابی را به عنوان «اخوان المسلمین» بزرگترین حرکت اسلامی و معاصر تالیف کند که در واقع تحقیقات علمی و کارشناسانه و تا حدود زیادی بیطرفانه در مورد حرکت اخوان به شمار میآمد .
● اهداف نهضت و دعوت «اخوان المسلمین»
اهدافی که امام شهید حسن البنا (رح) آن را ترسیم فرموده هیچگاه در هالهای از ابهام قرار نداشته بلکه برای رهبری و رهروان به روشنی آفتاب بوده است و همه به خوبی از حجم و گستردگی آن اهداف آگاهی داشته و دارند . اهداف اخوان محدود به یکی از عرصههای فکری ، روحی ، اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی ، علمی و ... نمیشود بلکه به کل جوانب را در نظر میگیرد . در طرف دیگر هدف اخوان به کشور مصر محدود نمیشود و اخوان به مسائل جهان عرب و اسلام در کنار هم توجه میکند . آنان هر سرزمینی را که در آن ندای اذان سرداده شود و خداوند به عظمت یاد شود و مسلمانان در آن زندگی کنند خود را در مقابل آن مسئول میشمارند و آنان بر این باورند که اسلام رسالت و پیامی نیست که خاص نژاد ، منطقه ، طبقه ، زبان ، فرهنگ خاصی باشد بلکه رسالت جهانی است و به همه نژاد ، رنگها ، ملتها ، ممالک ، لغات و طبقات تعلق دارد .
● اهداف هفتگانه اساسی
شهید حسنالبنا در این مورد در رساله «الیالشباب» میفرماید : «برنامه و روش اخوان دارای مراحل معین و گامهای مشخص است . ما به خوبی میدانیم که چه میخواهیم و با وسایل لازم برای تحقق این خواست ، آشنایی داریم :
۱) بیش از هر چیزی ما در پی آن هستیم که انسان مسلمان در اندیشه ، باور ، اخلاق ، عاطفه ، عمل و اقدام به راستی مسلمان باشد . این مرحله تکوین و تربیت فردی مورد نظر ماست .
۲) پس از آن خانواده مسلمان میخواهیم که از جهت اندیشه و باور و در اخلاق و عاطفه و در عمل و اقدام پایبند اسلام باشد . به همین دلیل و به همان میزان که به مرد اهمیت میدهیم به زنان نیز توجه داریم و به همان اندازه که به جوانان میپردازیم ، کودکان را نیز مورد توجه قرار میدهیم .
۳) پس از آن نیز در پی ایجاد ملتی مسلمان در همهی آن زمینهها هستیم . در همین راستا برای رسیدن پیام دعوتمان به همهی خانوادهها و شنیدهشدن ندای آن در همه جا و گسترش اندیشهی اخوان و نفوذ آن در میان مردم شهرها و روستاها وکشورها ، همهی تلاش خود را به کار میگیریم . در این راه از هیچ کوشش و به کارگیری هیچ وسیلهای دریغ نمیورزیم .
۴) به دنبال آن در اندیشهی ایجاد یک حکومت اسلامی آن چنانی هستیم که مردم را به ایمان و عبادت و اخلاق تشویق نماید . آنان را با هدایت و رسالت اسلام به درستی آشنا کند ، همچنان که اصحاب رسول خدا (ص) مانند ابوبکر و عمر و دیگر اصحاب با آن آشنا گردیدند و بار مسئولیت آن را بر دوش گرفتند . ما به هیچ حکومتی که بر روی اصول و مبانی اسلام تکیه نمیکند و از آن استفاده نمینماید ، اعتراف نمیکنیم . این نوع از احزاب سیاسی را نمیپسندیم و به این گونه از اشکال حکومتی تقلیدی و دنبالهروانه را که دشمنان اسلام و اهل کفر ما را مجبور به پذیرش آن میکنند به هیچ وجه اعتراف نمینماییم و آن را به کار نمیبندیم . همه تلاش خود را برای احیای نظام حکومتی اسلام همراه با همه مظاهر آن و تکوین نظام اجتماعی اسلامی بر اساس آن به کار میبندیم .
۵) به دنبال آن تلاش خواهیم کرد همه اجزای میهن اسلامی را که سیاست غرب آنها را پاره پاره نموده به یکدیگر پیوند دهیم . بر همین اساس ما تقسیمبندیهای سیاسی و پیمانهای بینالمللی که میهن اسلامی را به کشورهای ضعیف و کوچک تبدیل نموده و آنها را به صورت لقمه سهل و سادهای برای بلعیده شدن توسط استعمارگران غاصب در آورده قبول نداریم . ما هیچگاه در برابر سلب آزادی این مردم و حکومت استبداد دیگران سکوت نمینماییم . مصر ، سوریه ، عراق ، حجاز ، یمن ، لیبی ، تونس ، الجزایر ، مراکش ، ایران و هر سرزمینی که مسلمانان در آن زندگی میکنند و به «لا اله الا الله» باور دارند ، میهن اسلامی خویش به شمار آورده و برای آزادی و نجات آن و ایجاد وحدت دوباره در میان آنها از هیچ تلاشی دریغ نخواهیم ورزید .
۶) در پی آن در اندیشه آن هستیم که پرچم اسلام بر فراز همه ممالکی که زمانی اسلام مایهی سربلندیشان شده و ندای اللهاکبر و لااله الا الله در آنها پیچیده به اهتزاز در آید . باید دریای مدیترانه و بحر احمر همچون گذشته دو دریای متعلق به مسلمانان در بیایند . هرچند «سینور موسیلینی» بازگردانیدن امپراطوری روم را حق و مسئولیت خویش به شمار میآورد . در واقع آن امپراطوری مزعوم و خیالی او تنها برپایهی مطامع و تجاوزگری پایهریزی شده بود ، ما نیز بازگردانیدن و احیای امپراطوری اسلامی را که بر اساس عدالت ، حق و انصاف ، نشر نور و هدایت در میان همه مردم قرار دارد . حق و مسئولیت خود به شمار میآوریم .
۷) سپس همراه با آن تلاشها میخواهیم که : پیام دعوت و رسالت خویش را به جهانیان برسانیم و همهی ممالک دنیا را از نور آن بهرهمند سازیم و همهی خودکامگان را مجبور به تبعیت از آن بنمائیم تا فتنه و فساد و ناهنجاری در میان مردم باقی نماند و دین خداوند حاکمیت پیدا کند . آن روز است که مؤمنان به خاطر پیروزی از جانب خداوند شادمان خواهند شد ، زیرا خداوند صاحب عزت و قدرت و محبت است و هرکس را که بخواهد یاری خواهد داد .
امام حسنالبنا مرشد عام «اخوانالمسلمین» درکنار این اهداف هفتگانه اهداف دیگری را نیز تقسیمبندی کرده و با روشنی تمام قابل به تفاوت میگردید .
مثلاً در این رابطه میفرمود که : «اخوانالمسلمین» برای دستیابی به دو هدف تلاش و فعالیت میکنند :
▪ هدف کوتاه مدت : که حاصل آن از همان اولین روز پیوستن فردی به جماعت یا ظهور جماعت در عرصه عملی اجتماعی ، تبلور پیدا مینماید .
▪ هدف دراز مدت : که در آن باید به دنبال شرایط و فرصتهای مناسب بود و همراه با انجام و سازماندهی و آمادگی لازم منتظر گذر ایام ماند .
گاهی حسن البنا اهداف اخوان را به اهداف عام و اهداف خاص تقسیمبندی میکرد و تحت عنوان (اهداف کلی) میفرمود : «.... به خاطر داشته باشید که شما دو هدف اساسی را دنبال میکنید :
۱) آزادسازی میهن اسلامی از حاکمیت و سلطهی بیگانگان که حق طبیعی هر انسانی است و جز ستمکاران خیانتپیشه و خودکامگان سرکوبگر هیچ کس آن را انکار نمیکند .
۲) تلاش برای ایجاد نظام حکومتی اسلام در میهن اسلامی ،حکومتی آزاد و بدون کمترین وابستگی که احکام اسلام را عملی نماید ، نظام اجتماعیش را به اجرا بگذارد...
ما اهداف خاص دیگری را پس از این دو هدف دنبال میکنیم که بدون تحقق آن جامعه به صورت صحیحی ، اسلامی نمیگردد و آن هم تلاش برای ایجاد اصلاحات در نظام تعلیم و تربیت و مقابله با جهل ، فقر ، بیماری ، بزهکاری همچنین تلاش برای برپایی جامعهای نمونه که استحقاق انتساب به اسلام را داشته باشد.»
در مقامی دیگر امام شهید از اهداف اخوان در جهت «اجمال و تفصیل» میگوید که : «باید در برابر موج سرکش تمدن مادی و مملو از کششها و انگیزهها و اهداف انحرافی که موجب نابسامانی امت اسلامی گردیده و آن را از پیروی از رهبری رسول خدا (ص) دور نموده و دنیا را از نور قرآن محروم ساخته است به مقابله و رویارویی پرداخت ؛ تا زمینه برای گسترش سایهی سعاتبخش اسلام بر روی زمین فراهم گردد . تنها آن زمان است که آرزوی اهل ایمان تحقق پیدا میکند و حاکمیت دین خدا واقعیت پیدا مینماید .
برادران ! مسئولیت ما به صورت اجمال و اصلی این است . اما در پارهای از تفاصیل و جزئیات عبارت است از اینکه : ابتدا در مصر – با توجه به نقش مهم و پیشگامیش در میان ممالک و ملتهای مسلمان – آن امور تحقق پیدا نماید و پس از آن در دیگر ممالک گسترش پیدا کنند .
شمول و همهجانبه بودن اهداف اخوان المسلمین از معرفت و فهم ایشان از اسلام شامل و کامل سرچشمه میگرفت ؛ زیرا اسلام از نگاه ایشان تنها در عقیده یا عقیدهی همراه با عبادت یا اخلاص و سلوک پسندیده خلاصه نمیشد بلکه اسلام از نگاه آنان بسیار کاملتر و گستردهتر از این مسائل است ؛ زیرا آن را عقیدة همراه توحید و عبادتی که روح اخلاص و اخلاقی که ماهیتش خیر و فرهنگی که هویت آن استقامت و قانونگذاری که اساس آن دادگری و خانوادهای که روحش تفاهم و جامعهای که محتوی آن برادری و امتی که ویژگی آن میانهروی و حکومتی مبتنی بر حق و تمدنی که روح آن تکاملطلبی و پیشرفت است ، میدانند و درک کردهاند .
● وسایل مشخص و آشکار :
همچنانکه اهداف آن اصالت خود را از روح منابع اسلام دریافت کردهاند و از نظر انگیزهها و عوامل و از نظر رویکرد و ماهیت از اسلام الهام میگیرند اصول و فروع و همهی امور و وسایل آن نیز از اسلام گرفته شدهاند .
وسایل امام بنا برای تحقق اهداف مورد نظر خود بسیار روشن و بدون هرگونه ابهام و تردیدی بودند و بر پایهی اصول زیر قرار داشتند :
۱) گسترش آگاهی عمومی میان مردم مسلمان با این سبب که در ارتباط با اجرای تعالیم اسلام کوتاهی ورزیده و در همه عرصههای زندگی با اسلام حقیقی فاصله پیدا کردهاند .
۲) دادن آگاهی در مورد ضرورت بازگشت به اسلام به عنوان دین مورد رضایت خداوند و لازمهی پیمان ایمان و از نظر دنیوی به حکم ضرورت بازگشت به عزت ملی و اصالت ذاتی .
۳) شرح و بیان ثمرات و دستاوردهایی که در صورت بازگشت به اسلام صحیح در زندگی مادی و معنوی ، فرهنگی و سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی نصیب امت اسلامی خواهد گردید .
۴) گفتوگو با حکام و مسئولین در این ارتباط و اقامهی حجت برایشان و ارائه پیشنهادهای عملی به آنان برای ایجاد اصلاحات و تغییرات .
۵) گزینش اشخاص متعهد برای خدمت ، به خاطر تربیت کاملتر ایشان در جهت قیام به این مسئولیت در صورت لزوم ، به ویژه زمانی که مسئولین به ندای مصلحین توجه ننمودهاند و از آنها رویگردان شوند و متکبرانه به ایشان پشت کردند .
۶) گام برداشتن آرام و حساب شده با مراحل و مراتب مشخص ، با شروع کردن از اطلاعرسانی و عبور از تکوین و سازماندهی و در نهایت اجرا و به کارگیری تواناییها و استعدادهای عملی .
امام شهید حسنالبنا در راستای تحقق اهداف و نصرت و رسالت خود به مناسبتهای مختلفی در مورد مسائل لازم آن سخن میگفت و آنها را به وسائل اصلی و فرعی تقسیم مینمود .
او توضیح میداد که : خطابه و سخنرانی و مکاتبات و درس و بحث و تشخیص درد و تعیین درمان به تنهایی سودی را در پی نخواهد داشت و به هدفی جامهی عمل نخواهد پوشید و دعوتگران را به مقصود خویش نخواهد رساند ، بلکه رسالتها دارای وسائلی میباشند که باید آنها را به کار گرفت و برای توسل به آنها تلاش کرد . برخی از آن وسائل ، وسائل ثابت و کلی میباشند که در دعوتها ورسالتها هیچگاه دچار تغییر و تبدیل نمیشوند و از امور سهگانهی زیر فراتر نمیروند .
۱) ایمان عمیق : داعی باید به ایدئولوژی و حتی استراتژی خود ایمان کامل داشته باشد .
۲) تکوین دقیق : از لحاظ چگونگی دعوت و استفاده از تاکتیک باید دقیقاً برنامهریزی شود .
۳) عمل متواصل : باید در تمام مقطعها امر دعوت انجام گرفته و برنامه قطع نشود .
امام شهید در شرح این وسائل اصلی میفرماید : «تبلیغ دعوت با استفاده از همهی وسایل ممکن در جهت آگاه نمودن مردم به حقیقت دعوت و حرکت اسلامی و جلب افکار عمومی و همکاری مبتنی بر ایمان و عقیدهی آنان .
پس از آن گزینش عناصر صالح برای آنکه پایههای استوار اندیشه اصلاح شوند .
در پی آن وارد شدن به میدان مبارزه قانونی تا زمانی که صدای دعوت در همهی ارگانها و محافل رسمی سر داده شود و به گوش همگان برسد و زمینه حمایت و جانبداری نیروی اجرایی را از آن فراهم نماید . بر همین اساس است که شخصیتهای اخوان المسلمین برای حضور در مجالس نامزد میشوند و این کار را تا زمانی ادامه میدهند که در آن مجالس را از طرفداران خود پر کنند . تا زمانی که هدفمان کسب رضایت خداوند باشد ، به یاری خداوند و پیروزی خود اطمینان کامل داریم .
و لینصرون الله من ینصره ان الله لقوی عزیز» حج / ۴۰
بدین صورت امام حسنالبنا به روشنی به مبارزهی مسالمتآمیز و فعالیت قانونی برای رسیدن به هدف تمایل نشان میدهد . او در ادامه میفرماید: «اما در مورد دیگر وسایل تنها زمانی به آنها خواهیم شد که راه چارهی دیگری وجود نداشته باشد و در این گونه موارد هم صراحت و شرافت از دست نخواهیم داد و دیدگاهها و مواضع خود را بدون هیچگونه ابهامی اعلان خواهیم کرد . برای تحمل عواقب آن هرچه که باشد ، آمادگی داریم و بار مسئولیت آن را بر دوش هیچکس نخواهیم انداخ و از کسی گلهمند نخواهیم بود . هیچ رسالتی بدون جهاد و تلاش ه پیش نمیرود . هیچ جهادی بدون تحمل مشکلات و محرومیت نیست و تنها در آن شرایط است که زمان پیروزی نزدیک میشود .
البته نباید از این سخن برداشت شود که : باید دعوتگران به ترورهای سیاسی ، منفجر کردن مراکز اقتصادی و قتل و کشتار کورکورانه و یا کشتن شهروندان بیگناه – که متأسفانه برخی از جماعتها به آن دست میزنند – متوسل شوند ، زیرا تردیدی نیست که صراحت و قاطعیت و حفظ کرامت و اعلام صریح موضع با ماهیت خشونت و توانگری که برخی از گروهها به آن دست میزنند منافات دارد . اعمالی که هیچ وجه نمیتوان آن را اسلامی و انسانی دانست .
استاد حسن البنا در زمینه مراحل دعوت و حرکت میفرماید : «حرکت حساب شده و تدریجی و تکیه بر تربیت و وضوح گامهایی که در منهج اخوان المسلمین برداشته میشود بر این اساس است که هر دعوت و نهضتی باید از سه مرحله عبور کند:
الف ) مرحله تبلیغ
ب) مرحله تکوین و سازماندهی
ج) مرحله اجرا ، عمل و نتیجهگیری
امام بنا یکی از ارکان بیعت را «اخوت» قرار داده و در این زمینه میفرماید : ارتباط پیدا کردن دلها به وسیله ارتباط عقیده است و استوارترین و ارزشمندترین رابطهها ، رابطهی عقیدتی است . اخوت هم ردیف ایمان و تفرقه هم ردیف کفر است . و بدون محبت وحدتی تحقق پیدا نخواهد کرد و حداقل سالم بودن دل از حقد و حسادت و کینه است و اوج آن در ایثار است .
با صدای بلند اعلان میدارم ، میخواهم بازتاب آن در همه جا بپیچد ، از من بشنوید و به خوبی به آن توجه کنید ! راهی را که شما در پیش گرفتهاید هریک از گامهایش ترسیم گردیده و حدود آن معلوم شده است . من با این حدود و چهارچوبی که به تمامی معنی آن را سالمترین راه رسیدن به هدف میدانم ، مخالفت نمیکنم . صحیح است که گاهی راهی طولانی است ، اما راه دیگری جز این پیش روی خود نمیبینیم . شجاعت و اراده و مردانگی انسان به وسیله شکیبایی و ادامهی راه و تلاش و فعالیت مستمر معلوم میشود . هر یک از شما که میخواهید میوه درخت دعوت را پیش از رسیدن بچینید یا زود هنگام گلی از بوتهی آن برکند به هیچ وجه انتظار تأیید و حمایت من را در این کار نداشته باشد . برای او بهتر آن است که از این نهضت و دعوت جدا شود و به دیگر گروهها و جماعتها بپیوندد . اما هرکس که تا زمان روئیدن بذری که پاشیده شده و رشد نهالی که در زمین کاشته شده است و فصل برداشت محصول همراه با ما صبر و شکیبایی را در پیش بگیرد ، اجر و پاداش او بر خداوند خواهد بود . انشاءالله ما و ایشان از اجر محسنین محروم نخواهیم شد . در نهایت به پیروزی یا رهبری و قیادت امت با شهادت و سعادت دست پیدا خواهیم کرد.»
و میفرمود : «هرگاه از میان شما برادران اخوانی سیصد «کتیبه» خود را از نظر روحی و معنوی به ایمان و عقیده و از جهت فکری به علم و فرهنگ و از نظر جسمی به وسیله ورزش و آموزش رزمی مجهز نمودند . در چنین شرایطی از من بخواهید که همراه با شما دریاها را درنوردم و قلههای بلند را به بلندای آسمان فتح کنم و همهی خودکامگان و ستمکاران را مورد تهاجم قرار دهم . این کار را به امید خداوند خواهم کرد.»
برخی از ویژگیهای نهضت اخوان المسلمین :
بارزترین و مهمترین ویژگیهای آن سه موضوع است که بر حول محور آنها سخن خواهیم گفت ، عبارتند از :
۱) نگریستن به اسلام به عنوان دین فراگیر و همهجانبه ... (جامعیّت)
اخوان ، اسلام را همچون بسیاری – به ویژه در عصر عقبماندگی و جمود فکری- نمیفهمند و آن را در محدودهی مجموعهای از عقاید و عبادات و شعایری که با مسائل مهم و حیاتی جامعه و قضایای مربوط به حکومت و میادین سیاست و اقتصاد و گرایشهای فرهنگی و فکری هیچگونه ارتباطی نداشته باشد ، زندانی نمیکنند و بر این باورند که یکی از ویژگیهای اسلام فراگیری و عمومیت زمانی مکانی و انسانی آن است . که امام شهید حسنالبنا در این رابطه در مقالهای فرمودهاند :
«اسلام پیام و رسالتی است که از جهت طولی گسترهی آن به گستردگی همهی زمانهاست و از جهت عرضی همهی افقهای زندگی مردم را در بر میگیرد و از جهت عمقی همهی عرصههای مربوط به دنیا و آخرت را شامل میشود.»
مسلمانان عصر کنونی برای حذف مسائل حیاتی و ضروری دین از خود اشتیاق بسیاری نشان میدهند . آنان در پی عقیدهای بدون شریعت ، ایمانی بدون عمل ، عبادتی بدون اخلاق ، یا اخلاقی بدون جهاد ، دینی بدون دولت ، حقیقتی منهای قدرت و قرآنی بدون شمشیر و اسلحه هستند .
در این اوضاع و احوال بحرانی دعوت و نهضت اخوان المسلمین این موضوع را به بسیاری از مردم آموخت که اسلام دارای پنج بخش و شعبه است :
قسمتی که متوجه نفس و شخصیت انسان است و میخواهد آن را به وسیلهی عقیده و عبادت و اخلاق اصلاح نماید .
بخش دوم متوجه جامعه است که از طریق پیشرفت و عمران و عدالت و تعاون همهجانبه میخواهد آن را اصلام و سازماندهی کند .
قسمتی دیگر از آن متوجه نظام حکومتی است که میخواهند آن را از طریق اصل شورا و عدالت و گسترش اندرز و انتقاد در مسیر صحیح خویش قرار دهند .
بخشی هم به امت بزرگ اسلامی روی میآورد و با بهرهگیری از اصل وحدت و تعاون آن را اصلاح مینماید.
بخش دیگر آن در جهت صلاح جهان هستی از طریق عمران و سازندگی و قیام به مسئولیت جانشینی خداوند ، تلاش مینمایند .
● اخوانالمسلمین و سیاست :
امام حسن البنا با تنگناها و سختیها و چالشهایی که در مسیر آگاه نمودن مردم به این که اسلام هم چنان که به عبادات اهمیت میدهد ، به اداره امور جامعه و امت و حکومت نیز اهمیت میدهد ، مواجه گردیده بود که تنها خداوند از آن آگاهی داشت ... او میخواست مردم را متوجه سازد که نباید اقدام به نماز و قیام به روزه ، همه دلمشغولیهای دینی ایشان بشود و مسایل مهم و سرنوشتساز امت اسلامی در شرق و غرب توجه نداشته باشند ؛ زیرا مؤمنان همه با هم برادرند و مسلمانان امت واحدی به شمار میآیند و «مسلمان برادر مسلمان است و هیچگاه به او ستم نمیکند و خوارش نمیسازد» و هرکس به امور مسلمانان اهمیت ندهد ، جزو آنان به شمار نمیآید . اما دشمنان اخوان المسلمین همه تلاش خود را برای ایجاد شک و تردید در دل مردم به کار میگرفته و میگیرند که : «اخوان دین را با سیاست در هم آمیخته است» انگار اسلامهای متعددی مانند اسلام معنوی ، اسلام اخلاقی ، اسلام اجتماعی و اسلام سیاسی هم وجود دارند ؟!
استاد حسن البنا با اظهار مخالفت با به کارگیری اصطلاح «اسلام سیاسی» میفرماید : چنانچه اسلام چیزی به غیر از سیاست و اجتماع و اقتصاد و فرهنگ باشد پس اسلام چیست ؟! آیا همین چند رکعت نماز تهی از خشوع و حضور قلب است ؟ آیا قرآن با این ساختار استوار و طول و تفصیل برای همین امور نازل گردیده است؟! یا این که :
«ما قرآنی بیانگر همه چیز و وسیله هدایت و مایهی رحمت (برای همه جهانیان) و مژدهای به مسلمانان است.» نحل/۸۹ .
دلایل برگزیدن اندیشهی اسلام فراگیر از سوی «اخوان المسلیمن» :
۱) شمول و فراگیری تعالیم اسلام ،
اسلامی که خداوند آن را در قرآن بیان فرموده ، هیچ یک از جوانب زندگی بشر را مورد بیتوجهی قرار نداده است . و همهی عرصههای زندگی ، مادی و معنوی ، فردی و اجتماعی را شامل میشود .و اسلام رسالتی است برای سر و سامان دادن به همهی امور زندگی انسان همچنان که پیامی است برای همهی بشریت و در همهی تاریخ .
۲) اسلام از همگسستن خود را نمیپذیرد :
خداوند متعال در سوره بقره /۸۵ : «آیا به بخشی از احکام و تعالیم کتاب آسمانی ایمان میآورید و به بخش دیگر کفر میورزید ؟ برای کسی از شما که چنین کند جز خواری و رسوایی در این جهان سرانجام دیگری نیست و در روز قیامت چنین کسانی به سختترین عذاب گرفتار میشوند و خداوند از آن چه که میکنید غافل نیست»
آری تعالیم و برنامههای اسلامی زمانی سودمند واقع میشوند که تمام آنها در کنار هم اجرا شود زیرا برخی از آنها لازم و ملزوم همدیگرند .
۳) زندگی وحدتی تجزیه ناپذیر :
قابل قبول نیست که تنها مساجد در اختیار اسلام باشد و مدارس و دانشگاهها ، محاکم ، دادگاهها ، رسانهها ، بازار ، خیابان ، پارلمان ، وزارتخانهها ، ارتش ، و به عبارت دیگر همه امور زندگی در اختیار سکولارها و پیروان اندیشه استعماری جدایی دین از حکومت قرار داشته باشد !
این یک حقیقت است که این دوگانگی نه در انسان و نه در زندگی ، وجود ندارد زیرا انسانیت انسان به ایجاد هماهنگی و تقویت روح ماده و عقل و وجدان و جسم او بستگی دارد . زندگی و حیات انسان هم به همین صورت است .
آری میتوان ادعا کرد که حرکت اخوان : دعوتی است فلسفی ، مسلکی سنتگراست ، حقیقتی است عرفانی ، هیئتی است سیاسی ، هیئتی است ورزشی ، رابطهای است علمی و فرهنگی ، شرکتی است اقتصادی ، اندیشهای اجتماعی است چون در تمام زمینهها و عرصههای زندگی فعال و تلاش میکنند .
۲) ویژگی دوم – روی آوردن به تفاهم و پرهیز از تفرق :
نهضت اخوان از همان آغاز کار تلاش خود را برای کم کردن فاصلهها و ایجاد وحدت و تفاهم میان گروههای خدمتگذار به اسلام ، افراد و مؤسسات پراکنده و یا متخاصم به کار گرفته است . و بر همین اساس اخوان از همان آغاز فعالیت به چهار موضوع ضروری و محوری اهمیت داده و میدهد .
۱) استفاده از روش اعتدال در نگرش به امور و پیش گرفتن راهکار میانهروانه به هنگام حکم قضاوت در مورد اشیاء و موضعگیری در مورد مسائل مختلف و اشخاص و هیئتها و فعالیتهای آنان و پرهیز از افراط و تفریط و تندرویی و کوتاهی .
۲) روش تسامح در رفتار با مخالفان و به عبارت دیگر کنار آمدن با ایشان در پیش گرفتهاند .
۳) برخورد آرام و محبتآمیز با مخالفان
۴) پیشگرفتن روش و سنت رسول خدا در ارتباط با مراعات آسانگیری و پرهیز از سختگیری .
در پرتو این قضیه مهم ، یعنی روش ایجاد الفت و هماهنگی و پرهیز از تفرقه و پراکندگی بود که امام بناء «اصول عشرین» مشهور را در رسالهی «تعالیم» نوشت و آنها را پایهی ایجاد وحدت ، معرفت و موضعگیری برادران اخوانی فعال و صادق قرار داد .
۳) ویژگی سوم – توجه به تربیت کامل و همهجانبه :
یکی از ویژگیهایی که دعوت اخوانالمسلمین را از دیگر دعوتها و حرکهای اصلاحی پیشین و معاصر متمایز میسازد ، توجه به تربیت و تکوین است ، تربیت پیشگامانی که به اهداف مورد نظر واقعیت ببخشند . و تربیت و تکوین همه جانبه در مورد آنان بیش از دیگران ضرورت دارد مهمترین عناصر این تکوین و تربیت سه مورد هستند که عبارتند از :
۱) تغذیه فکری و علمی
۲) بیداری روحی
۳ ) ارتباط برادری
امام حسن البنا یک بار از آن موارد این گونه تعبیر فرموده و با عبارات زیر از آنها اسم برده :
۱) فهم دقیق
۲) ایمان استوار
۳) محبت پایدارالف) تغذیه فکری و علمی :
عنصر اول در تربیت و ساختن انسانها مسائلی است که به تغذیهی فکری و روشن نمودن چراغ اندیشهی آنها مربوط میشود . اسلام دینی است که به ساختن و سازماندهی «اندیشه» اهمیت میدهد و اندیشه خرافهگری و ناپختگی عقل را مردود میشمارد . و این مساله در قرآن به کرات آمده : بر همین اساس امام شهید حسن البنا بسیار تلاش مینمود که فرهنگ و دانش و معرفت یکی از ارکان شخصیت انسان مسلمان باشد . و در رساله «دعوتنا فی طور جدید» در مورد فرد مسلمان مطلوب سخن گفته و یادآور میشود که اسلام از او میخواهد از ادراک و معرفت صحیحی برخوردار باشد تا بتواند درست و نادرست را از هم تشخیص بدهد . دارای شعور و وجدانی باشد که زشتی و زیبایی را به درستی احساس نماید و دارای ارادهای استوار باشد که در دفاع از حق خود ضعف و سستی نشان ندهند . همچنین ایشان راجع به «اندیشهی غیبی» و «اندیشهی مادی و حسی» و عقلانیتی که در جای خود به غیب و در محل خود به حس ایمان دارد ، سخن میگوید و این توازن را در عقلانیت متوازن مسلمان ممکن میداند .
همچنین امام شهید در مورد ارکان «بیعت» که مظهر التزام و تعهد عملی صادقانه و مخلصانه در راستای تحقق اهداف حرکت بیداری اسلامی و جهاد و فداکاری و استقامت در راه آن است . سخن گفته و اولین پایهی بیعت را «فهم و معرفت» قرار داده که اصطلاحی دقیقتر از مجرد کلمهی علم است .
امام بنا در مورد مذهب و مذهبگرایی میفرماید : «هر مسلمانی که به درجهی تحقیق در ادله احکام شرعی نرسیده ، میتواند از یکی از ائمه دین تبعیت نماید ، در حد توان کسب معلومات کند و هرگونه ارشاد و توجیه همراه با دلیل را از کسی که به شایستگی علمی و ایمانی او اطمینان دارد ، بپذیرد . چنانچه اهل علم است تا رسیدن به منزلت اجتهاد ، کمبودهای علمی خود را جبران نماید .»
همچنین امام بنا در اصول بیستگانهاش میفرماید :
«اسلام به تعقل و اندیشیدن آزادی میدهد و انسان را به تفکر و تأمل در پدیدههای نظام هستی ترغیب مینماید و منزلت و حرمت دانش و دانشمندان را گرامی میدارد و با آغوش باز از همهی امور مفید و مطلوب استقبال مینماید ، زیرا حکمت و دانش گمشدهی اهل ایمان است و هر کجا که آن را بیابند ، بیش از دیگران شایستگی آن را دارند .»
استاد حسن البنا به تقویت بار علمی پیروان دعوت خویش از طریق نوشتن رسائل و مقالات و سخنرانی بسیار اهمیت میداد به همین خاطر همه روزهای سهشنبه دارای کلاس و درس و بحث بود ، که در آنها سلسه مباحثی را با عناوین «نگاهی به کتاب خداوند» ، «نگاهی به سنت و سیره رسول الله» ، «تزکیه و اصلاح قلوب» و... بیان میفرمود .
در کنار آن مجله هفتگی اخوان المسلمین و پس از آن روزنامهی اخوان المسلمین بار علمی و فرهنگی بسیاری را برای تقویت آگاهیهای مختلف به همراه داشت . در برنامه و راهکار تربیتی اخوان حداقلی وجود دارد که باید آموخته شود و هر یک از برادران مؤظفند که در حد نیاز خود به تقویت تواناییهای علمی و معارف دینی اقدام نمایند .
میراث و فرهنگی امروزی که اندیشه و نهضت اخوانی و پیروان آن در ایجادش نقش داشتهاند ، در همه عرصههای فرهنگ اسلامی بسیار غنی و مفید و برآورده کننده نیازهاست و همهی آنها به کسانی تعلق دارند که میخواهند فهم و معرفتشان از دین و رسالت و تمدن و امتشان بیشتر و عمیقتر گردد .
ب ) بیداری معنوی :
رکن و عنصر دوم از «تربیت و تکوین اخوانی» عبارت است از : بیدارگری و هوشیار نمودن روجی به معنای بازسازی و تجدید ایمان به خداوند و یقین به دنیای پس از مرگ و تقویت مفاهیم ربانی در قلب ، مانند توکل به خداوند ، و اخلاص و رویآوری به او ، امید به رحمت خدا ، شکر بر نعمت ، و صبر بر مصائب و مراعات حسن ادب و محافظت از تقوا در همهی احوال و دیگر مسائلی که پیشگامان و مخلصان اهل عرفان به آن اهمیت میدهند .
امام حسن البنا در مورد این بخش بسیار مهم در زندگی جماعت به سخن و تشویق قناعت نمینمود ، بلکه کلاسهای درس منظم تربیتی را برای کمک به این تکوین و ساختن انسان مسلمان مطلوب تشکیل میداد . برای مثال میتوان به کلاس «الأسره» اشاره نمود که مجلسی کوچک بود و مسئولیت ادارهی آن را برادری در مقام «نقیب» بر عهده داشت که در آن هرکدام از برادران اخوان نقشی را از طریق درس و تفاهم و تعاون و اندرز در رشد و تربیت یکدیگر ایفا میکردند .
میتوان به حلقه و مجلس «کتیه» اشاره کرد ، کتبه عبارت بود از این که برادران اخوانی به صورت دسته جمعی شبی را به اقامهی نماز شب و تلاوت قرآن و ذکر خداوند و درس بحث در شب و بامداد آن و خواندن دعا و مأثورات و فعالیتهای ورزشی صبحگاهی اقدام میکردند .
نمونه دیگر اقدامات عملی برپایی «اردو» بود که علاوه بر آن چه در کتیبه انجام میگرفت در آن سخنرانی و سرود و مباحثه و مناقشه انجام میگرفت .
امام حسن البنا از طریق مطالعه و تحقیق با تاریخ ملتها و نهضتها و احزاب و رسالهها آشنایی داشت و میدانست که پیروزی آنها مشروط به وجود پیشگامان و رجالی مؤمن و تواناست که نقش پایهگذاری و پاسداری را بر عهده داشت و به خوبی میدانست که تربیت و ساختن آن گونه پیشگامان مهمترین مساله است .
توانایی روحی و معنوی که در پارهای از امور تبلور پیدا مینماید :
- ارادهای استوار که با چیزی به نام سستی آشنا نباشد .
- وفاداری خالصانه که به چند رنگی و خیانت آلوده نشود .
- فداکاری صادقانه که طمع و بخلورزی بر سر راه آن مانعی ایجاد نکند
- آشنایی و ایمان و یقین به اصول و ارزشها به گونهای که خطا و فریبکاری در مورد آنها مصون بماند
هر ملتی که این صفات روحی و معنوی را از دست بدهد یا دست کم در رهبران و پیشگامان آن وجود نداشته باشد ، در واقع ملتی درمانده و بیچارهاند و هیچگاه به خیر و سعادت نخواهند رسید و به آرزویی دست نخواهند یافت .
امام بنا در رابطه با بیداری روح میفرماید : «مردم بیشتر به مظاهر عملی و رنگ و روی شکلی دعوتها نگاه میکنند و غالباً به انگیزههای روانی و عوامل روحی – که در واقع منبع انرژی و مایهی تقویت و شرط رشد و پیروزی دعوتهاست – کمتر توجه مینمایند و بدون این بیداری حقیقی درونی و معنوی و شعوری محال است که ملتی برای کسب عزت و مصلحت خود قیام کند .
ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا مابانفسهم
«براستی خداوند وضع و حال موجود در ملتی را دگرگون نخواهد نمود مگر آن که خود برای تغییر وضع و حال خویش اقدام نمایند .»
و در ادامه میفرماید : اولین چیزی که مورد توجه دعوت ما است و اولین و مهمترین عاملی که آن را در رشد و گسترش آن مؤثر میشماریم همین بیداری روحی و معنوی میباشد . ما خواستار تربیت انسانهای بیدار و هوشیار با دلهای پاک و زنگار زدوده و احساسات افزون و غیرتمند و روحهای بلند و پیشگام و منسجم هستیم ، که الگوهایی برتر شوند و به سوی اهدافی بلند روی بیاورند و پس از آن با عزت و افتخار زندگی کنند.»
این بیداری روح پایه اصلاح افراد میباشد و تمام عرصههای زندگی را در بر میگیرد به دنبال این اصلاح فردی خانواده و در پی آن جامعه و امت اسلامی اصلاح میشوند .
ج) پیوند برادری :
اصل سوم از اصول تکوین و تربیت استوار از دیدگاه اخوان ، ارتباط مبتنی بر برادری است .
امام حسنالبنا از همان آغاز تاسیس جماعت اخوان المسلمین به این موضوع اهمیت میداد حتی در ضمن اسمی که برای این جماعت انتخاب شده این مفهوم و موضوع وجود دارد زیرا اخوان المسلمین شامل دو معنی مهم و اساسی «اسلام» و «اخوت» است .
امام حسن البنا بر مفهوم اخوت و ارتباط آن به جنبهی الهی و ربانی بودن تأکید مینمود برادری خاصی که در راستای عبودیت و محبت خداوند باشد . و به ایجاد ارتباط میان اعضای جماعت بر پایهی اصولی استوار و ناگسستنی بسیار علاقمند بود و تلاش میکرد و هیچ عاملی را بهتر از عامل «برادری اسلامی» نمیدانست و برای حمایت و نصرت دعوت بیداری اسلامی و آزادسازی سرزمینهای مسلمان و ایجاد وحدت در میان مردم مسلمان و تحقق آرزوهای بزرگ آنان در عرصه نهضت و سازندگی و ترقی و ادای نقش الهی خویش در تلاش برای هدایت بشری به بهرهگیری از نور خداوند ، کار و اقدام جمعی و سازمان یافته را ضرورتی حیاتی به شمار میآورد .
امام حسن البنا ارتباط ایمانی را پس از نیروی عقیده دومین مظهر قوت مورد نظر به شمار میآورد و قدرت اسلحه و امکانات را پس از قوت اخوت و برادری قرار میداد چیزی که او را در مورد آن راجع به اخوان دچار نگرانی میکرد ، پیدایش پدیدهی پراکندگی و از هم گسستن پیمان برادری بود . یک بار خطاب به ایشان فرمود : من در مورد شما از انگلیس و روس و آمریکا و دیگر حکومتهای دیکتاتوری و خودکامهی غرب و شرق احساس نگرانی نمیکنم ، اما براستی تنها در دو مورد است که برای شما احساس خوف میکنم :
۱) این که خداوند را نافرمانی کنید و در مورد قیام به مسئولیتهای ایمانی خویش کوتاهی نمایید و به همین دلیل خداوند از شما حمایت نفرماید و شما را به حال خود واگذارد . !
۲) دچار تفرقه و پراکندگی بشوید و تنها پس از دست رفتن فرصت به خود بیایید و راه تفاهم و وحدت را در پیش بگیرید . همچنانکه خداوند میفرماید :«با یکدیگر به نزاع نپردازید تا دچار شکست نشوید و توانتان از دست نرود»
امام بنا یکی از ارکان بیعت را «اخوت» قرار داده و در این زمینه میفرماید : ارتباط پیدا کردن دلها به وسیله ارتباط عقیده است و استوارترین و ارزشمندترین رابطهها ، رابطهی عقیدتی است . اخوت هم ردیف ایمان و تفرقه هم ردیف کفر است . و بدون محبت وحدتی تحقق پیدا نخواهد کرد و حداقل سالم بودن دل از حقد و حسادت و کینه است و اوج آن در ایثار است . برادری اسلامی ایجاب مینماید که دیگر برادرانش را بر نفس خود ترجیح بدهد ، و اهل ایمان برای یکدیگر همچون ساختمانی هستند که هر قسمت از آن دیگر قسمتها را نگاه میدارد .
امام شهید به همین تبیین و تأکید اکتفا ننموده است ، زیرا یکی از خصوصیات آن مرد بزرگوار ایجاد ارتباط میان علم و عمل ، اندیشه و حرکت و نظریه و اجرا بود .
به همین خاطر نهاد «اسره» را که نظامی منحصر به فرد بود و از ابتکارات استاد به شمار میآمد ، با استفاده از تجارب عرفانی و مطالعات علمی و تجارب عملی ، تاسیس نمود و هدف او از آن اقدام به بالا بردن سطح برادری ایمانی در میان اخوان از کلام و نظریه به عمل و اجرا بود .
امام بنا سه پایه را برای آن نهاد و نظام در نظر گرفته بود :
۱) تعارف : منظور از آن گسترش روح برادری در میان پیروان اخوان (از طریق آشنایی با مشکلات و مسائل و مصائب اعضای اسره) میباشد .
۲) تفاهم : منظور ایشان از تفاهم استقامت بر راه حق و پرهیز از منهیات و بازبینی نفس (از طریق نصیحت اعضای اسره به همدیگر در کمال عشق و محبت) میباشد .
۳) تکافل : بدین معناست که برادران اخوانی بار مسئولیت یکدیگر را بر دوش بگیرند و انتظار همکاری و مساعدت از همدیگر را داشته باشند .
در واقع این روح و مفاهیم و این نظامها و برنامهها دارای اثرات زیادی بر روی پیروان اخوان بودند . تا آنجا که یکی از روزنامهنگاران مصر به نام «احسان عبدالقدوس» در مقالهای تحقیقی که مجلهی «اخرالساعه» مصر آن را منتشر نموده بود میگوید :
«هرگاه یکی از افراد جماعت اخوان در اسکندریه ، عطسه کند ، دیگری که در اسوان است میگوید : عافیت باشد و برای او دعای رحمت و مغفرت مینماید .»
منبع :
کتاب : فساد سیاسی در جوامع عربی و اسلامی
مولف : محمّد غزالی
مترجم : عبد العزیز سلیمی
کتاب : فساد سیاسی در جوامع عربی و اسلامی
مولف : محمّد غزالی
مترجم : عبد العزیز سلیمی
منبع : نوگرا
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
عراق دانشگاه تهران انتخابات حسن روحانی مجلس شورای اسلامی نیکا شاکرمی دولت دولت سیزدهم چین رهبر انقلاب مجلس بابک زنجانی
ایران بارش باران تهران هواشناسی یسنا هلال احمر روز معلم آتش سوزی پلیس معلم سیل شهرداری تهران
سهام عدالت قیمت خودرو قیمت طلا بازار خودرو حقوق بازنشستگان قیمت دلار خودرو بانک مرکزی ایران خودرو سایپا کارگران ارز
عمو پورنگ لیلا بلوکات سریال موسیقی پردیس پورعابدینی تلویزیون عفاف و حجاب صداوسیما مسعود اسکویی سینمای ایران سینما
رژیم صهیونیستی اسرائیل فلسطین غزه آمریکا جنگ غزه روسیه حماس ترکیه نوار غزه انگلیس اوکراین
استقلال فوتبال پرسپولیس علی خطیر سپاهان باشگاه استقلال تراکتور لیگ برتر جواد نکونام لیگ برتر ایران رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا
هوش مصنوعی اینستاگرام اپل گوگل تبلیغات ناسا دبی
خواب فشار خون کبد چرب