پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


تکنولوژیهای جدید ارتباطی و تأثیر آنها بر جوامع معاصر


تکنولوژیهای جدید ارتباطی و تأثیر آنها بر جوامع معاصر
اکنون که مرحلة گذارا به سال ۲۰۰۰ و جهش و قرن بیست و یکم را می‎گذارنیم، کشورهای در حال توسعه همچون ایران برای نیل به پیشرفت یا حتی رقابت با کشورهای توسعه یافته چون ژاپن نه تنها باید خود را با الگوهای تغییر یابنده جهانی منطبق با فرهنگ بومی هماهنگ سازند، بلکه همچنین باید ضمن تماس با روند جاری و آتی تکنولوژی‎های ارتباطی پدید آمده، به توانائی‎های خود وقوف یافته، به ابداع روش‎هایی برای آموزش، یادگیری، کار، تفریح، و فعالیت در جهانی بپردازند که اجزای آن به طور فزاینده به هم وابسته است. جهانی که به سوی کوچک‎تر شدن و در عین حال پیچیدگی بیشتر سیر می‎کند؛ جهانی که در آن اطلاعات، محرک عمده، دانش، موجد قدرت و رسانه‎های جمعی دارای نقشی کلیدی است. به گفتة (بن – بگدیکیان) «قدرت رسانه‎ای همانا قدرت سیاسی است».
و اضافه می‎کند: «وقتی پنجاه مرد و زن که رؤسای شرکتها باشند، بیش از نیمی از اطلاعات و عقایدی را که به دست ۲۲۰ میلیون امریکایی می‎رسد هدایت می‎کنند، زمان آن برای امریکایی‎ها فرا رسیده که به بررسی نهاده‎هایی بپردازند که تصویر روزانه جهان را از آنها دریافت می‎کنند». (Bagdikian,۱۹۹۲, p,۳۱) و از آنجا که ایالات متحده در رأس صادرکنندگان محصولات فرهنگی در جهان قرار دارد، شهروندان کشورهای مصرف کننده باید همچنین اشاره احتیاط برانگیز بگدیکیان را جدی بگیرند و به بررسی منابع خوراک دهنده رسانه‎ها و بازارهای تفریحی خود بپردازند. امروزه این قدرت است که سرمایة مسلط به شمار می‎رود و نفع شخصی انگیزة بنیادین روابط در مرتبه‎های محلی، منطقه‎ای، ملی و بین المللی است.
● انقلاب اطلاعاتی
ما هم اکنون در یک «دهکدة جهانی»‌با پیوندهای الکترونیکی و مخابراتی زندگی می‎کنیم که بر یک شالودة شدیداً اطلاعاتی استوار است. به بیان دیگر، در « عصر اطلاعات » زندگی می‎کنیم که برای بقای خود به رسانه‎های ارتباطی و تکنولوژی‎های اطلاعاتی وابسته است. امروزه بیش از همیشه توان رقابت، رفاه اقتصادی و آزادی، به صورت یگانه اصل مشروع بین المللی برای اندازه‎گیری میزان موفقیت یک ملت درآمده است؛ و یکی از مؤلفه‎های حیاتی برای دستیابی به چنین موفقیتی، علاوه بر دسترسی به تکنولوژیها، دانش بکارگیری آنها در جهت آن مقصود می‎باشد. بی شک تکنولوژیهای اطلاعاتی روابط انسانی را در سرتاسر جهان چه در جهت بهبود و چه در جهت عکس تغییر شکل بخشیده است.
تجارت، بانکداری، آموزش، همه و همه وابسته به جریان اطلاعاتی بوده و به کمک تکنولوژیهای ارتباطی جدید همچون کامپیوتر، ماهواره، تلفن، تلویزیون، لیزر، فیبر نوری، ریزتراشه‎ها (micro chips) و تلفنهای هوشیار تسهیل گردیده‎اند.از دیدگاه تکنولوژی اطلاع‎رسانی شاید تلفن را بتوان یکی از حیاتی ترین ابزارهای دانست که نه تنها ما را به ایجاد رابطة شخصی با دیگر مردم، از طریق صدا و دورنویس قادر می‎سازد، بلکه کامپیوترهایمان را نیز با هم مرتبط می‎سازد و به ما امکان دیدن یکدیگر را از طریق صفحه‎های تلویزیونی (ویدئوفون) می‎دهد.
اکنون تلفن به عنوان پایانه یا مرکز هدایت اطلاعات رسیده عمل می‎کند، نقش منشی شخصی را ایفا می‎کند، خانه و محیط کارمان را از بابت امنیتی مراقبت می‎کند،و کنفرانس از راه دور را، چه در سطح ملی و چه در سطح بین المللی میسر می‎سازد. علاوه بر این، پیرو موافقت به عمل آمده بین دو شرکت بزرگ تأمین امکانات عمومی یعنی ادیسون، کامون ولت و امریتک در شیکاگو، یک سیستم آزمایشی خودکار در پاییز ۱۹۹۶ شروع به کار خواهد کرد که به شرکت ادیسون، که تأمین کننده برق است، اجازه خواهد داد تا وسایل برقی عمدة خانگی همچون آبگرمکن، تهویه مطبوع، یخچال، ماشین لباسشویی و خشک‎کن را به کمک تلفن روشن و خاموش سازد. کاربرد یگر این برنامه‎، همچنین بازرسی و اندازه‎گیری میزان مصرف آب، برق و گاز از طریق تلفن است که نهایتاً شرکت را از گسیل داشتن مأمور به تک تک خانه‎ها به منظور رؤیت کنتور بی نیاز می‎سازد.
عصر اطلاعات همه چیز زندگی مردم را حتی در دور دست‎ترین روستاهای آمازون، ایرلند، بوتسوانا یا مکزیکو دگرگون ساخته است. به شرط در اختیار داشتن برخی از ضروریات زندگی جدید همچون برق و تلفن و دسترسی به رادیو و تلویزیون مردم این مناطق به طور ناخودآگاه به صورت اعضای شایسته دهکدة جهانی درخواهند آمد. در یک چنین دهکده‎ای که صداها و تصاویر از فواصل دور و از طریق رسانه‎های الکترونیکی و چاپی می‎تواند به عنوان ابزار قدرتمند جنگ روانی و تبلیغاتی عمل کند؛ ساکنین آن نیز به گونه‎ای اجتناب‎ناپذیر به درک خاص خود از مکانها،افکار، رفتار، انتظارات، علایق، دوست‎داشتنیها و بیزاریهای مردمان دیگر دست می‎یابند. ادارکی که از طریق رسانه‎های جمعی میسر گردیده است. دیگر اینکه، با کسب مهارتهای خواندن و نوشتن و دسترسی به کامپیوتر و شبکه جهانی اینترنت، آنها می‎توانند به عنوان مشارکت کنندگان بلافصل و نه فقط مشاهده‎گر جامعه جهانی درآمده و با میلیونها انسان دیگر در سرتاسر گیتی به مراوده بپرازند. در جهانی که کلبة قبیله‎ای در آمازون از امکانات گیرندة ماهواره برخوردار است، هیچ یک از موارد بالا دور از دسترس نیست.
در واقع در بسیاری از روستاها. تلویزیون و رادیو جایگزین پیام رسانی سنتی توسط آتش و میدانگاه‎هایی شده است که در آن قصه‎ گوها و ساحران نقش اطلاع رسانی و سرگرمی مردم را ایفا می‎کرده‎اند.
● کارمندان شاغل در بخش اطلاعات
به وضوح، انقلاب ارتباطات – اطلاعات – تکنولوژی همچنان به اصلاح و معرفی دوبارة و تجدید ساختار جوامع انسانی در سراسر جهان ادامه می‎دهد. همانند دگرگونیهای قبلی که در نتیجة به کارگیری ابزار یا تکنولوژیهای جدید در جوامع انسانی به وقوع پیوست، تکنولوژیهای ارتباطی نیز به دگرگونی‎های گسترده‎ای منجر شده‎اند. در سالهای گذشته ماشینی و رایانه‎ای شدن امور و ادغام شرکتها به اخراج گروهی کارمندان در ایالات متحده و دیگر کشورهای صنعتی منجر گردیده است. در واقع یکی از بزرگترین شرکتهای مختلط مخابراتی به نام امریکن تلفن اند تلگراف (American Telephone &Telegraph) (AT&T) در اوایل سال ۱۹۹۶ نیروی کار خود را به میزان ۰۰۰/۴۰ نفر تقلیل داد.
به علاوه، به یمن وجود تکنولوژیهای اطلاعاتی، روزکاری تمام ۲۴ ساعت را در برمی‎گیرد و مصرف‎کنندگان می‎توانند اطلاعات مربوط به کالاها و خدمات را از طریق کامپیوترهای شخصی خود در خانه و محیط کار به طور شبانه‎روزی دریافت نمایند. بسیاری از منشی‎ها نیز می‎توانند به وظایف خود (همچون ماشینی نویسی، ارسال مرسولات، تلفن، دورنویس یا پردازش اطلاعات) توسط کامپیوترهای خانگی که به شبکة کارفریان متصل است، عمل کرده و نیاز به جا به جا شدن برای رفتن روزانه به محل کار را به صفر برسانند.
اما از طرف دیگر به گفتة رابرت بی.ریج، برخلاف پیشگویان «عصر اطلاعات» که خوشدلانه پیش‎بینی وفور مشاغل پردرآمد را برای افراد با حداقل مهارت مقدماتی می‎کردند، حقیقت بی‎ریاتر آن است که پیاده نظام اقتصاد اطلاعات همانا انبوه پردازش‎گرانی است که در «دفاتر پشت صحنه» در پایانه‎های رایانه‎ای که به بانکهای اطلاعاتی جهانی متصل است مستقر گردیده‎اند.
همان کسانی که وظیفة روزمرة دادن و گرفتن اطلاعات به کامپیوتر را برعهدة دارند؛ وظایفی همچون ثبت پرداختی‎ها و دریافتی‎های کارتهای اعتباری، گزارشات اعتباری، نقل و انتقال چک، حساب مشتریان، مکاتبات مشتریان، پرداخت حقوق، صورتحساب بیمارستانی، شرح حال بیماران، توصیه‎های پزشکی، احکام دادگاهی، فهرست مشترکان، پرسنل کاتالوگهای کتابخانه‎ای، و از این قبیل. شاید بتوان گفت «انقلاب اطلاعاتی» برخی از ما را مولد‎تر کرده ولی از طرفی باعث انباشته شدن حجم زیادی از اطلاعات خام گردیده که باید تقریباً به همان سبک یکنواخت کارگران خطوط تولیدی و پیش از آن، کارگران نساجی که انبوهی از مواد اولیه را به عمل می‎آورند، پردازش گردند. (Reich/۱۹۹۱,p.۱۷۵)
● انقلاب رایانه‎ای
از سوی دیگر بسیاری از شرکتهای خدمات رسانی رایانه‎ای همچون کامپیوسرو (CompuServe) امریکا آن لاین (America online) ، پرودیگی (Prodigy) ، مایکروسافت (Microsoft) و دیگران در حال توسعة سریع قلمرو خود از طریق شبکه جهانی اینترنت می‎باشند تا انواع خدمات را در اخیتار مشتریانشان قرار دهند. این شبکه مجموعة بیکرانی از دستاوردهای جهانی را در زمینة ادبیات، آثار هنری، تحقیقات علمی، اطلاعات بازرگانی، گزارشات حکومتی، و به طور فزاینده‎ای برنامه‎های رادیویی و حتی فیلم‎های تلویزیونی در برمی‎گیرد. همچنین آن را می‎توان یک کتابخانه بزرگ جهانی و بلکه بزرگترین آنها به شمار آورد که می‎تواند در هر زمان و هر جا در دسترس متقاضیانی که از کامپیوتر دارای مودم و اشتراک به اینترنت بهره‎مندند، قرار گیرد. به راستی این شبکه یک دریچة واقعی به دانش است.
برای نخستین بار در تاریخ بشر، اطلاعاتی کالایی است که با اشارة سرانگشتان به دست می‎آید! در واقع شبکه‎های رایانه‎ای برای میلیونها انسان از جمله گروهی ۲۰۰ نفره از برتری طلبهای سفید پوست یا گروه‎های کینه‎جو در امریکا و کانادا یک کانال تبلیغاتی به ارمغان آورده تا بدین طریق به بسط ایدئولوژی خود در جهان بپردازند. علاوه بر این، شبکه‎های رایانه‎ای را می‎توان آزاد‎ترین و در عین حال هشدار دهنده‎ترین عامل در مجموعة تکنولوژیهای ارتباط جمعی به شمار آورد تا اندازه‎ای که هر کس در هر کجا و با هر مرام شخصی یا ایدئولوژی قادر به توزیع پیامها بین میلیونها نفر وبدون هر گونه ممیزی قبلی خواهد بود.
مادة قانونی فدرال تحت عنوان «قانون رعایت عفت در ارتباطات» که پس از تصویب کنگره آمریکا در تایرخ ۸ فوریه ۱۹۹۶ به امضای رییس جمهور، بیل کلینتون، رسید با هدف زدودن هر گونه هرزه‎نگاری (Pornography) از چهرة شبکه رایانه‎ای و سالم‎سازی آن برای کودکان وارد عمل شد. ولی پس از ماه‎ها تظاهرات اعتراض آمیز از سوی مشتاقان فضای باز اطلاعاتی و مخالفین ممیزی، هیئتی متشکل از سه قاضی فدرال به منظور بازبینی این ماده قانونی در فیلادلفیا گرد آمده، تلاش دولت برای محدود ساختن محتوای برنامه‎های شبکه را به میزانی بیشتر از مطبوعات و دیگر رسانه‎های ارتباطی، امری «برخلاف قانون اساسی» و «عمیقاً زننده» اعلام کردند.
این اعلامیه پوشش قانونی لایحه اصلاح شده اول دربارة رسانه‎ها را مشمول حال فضای اطلاعاتی جدید نیز می‎کند. بعلاوه، قضات در یک یادداشت ۱۷۵ صفحه‎ای اعلام داشتند که «شبکه اینترنت رسانه‎ای است با اهمیت تاریخی و کانالی عمیقاً دمکراتیک برای ارتباطات که به جای خفه شدن به توسعه نیاز دارد.» (Quitter,۱۹۹۶) بگفته قضات، چون این شبکه هنوز دوران آغازین خود را طی می‎کند حداقل به همان اندازة کتاب و مطبوعات است. به نوشتة قاضی استوارت دالزال «اینترنت به دلیل برخورداری از بیشترین سهم به عنوان مشارکت برانگیزترین شکل گفتار جمعی که تاکنون سزاوار حمایتهای قانونی بوجود آمده است، در زمینة گفتار جمعی، شایسته بیشترین حمایت در برابر دخالت دولتی است.» (Quitter,۱۹۹۶)
مطابق نخستین بازنگری قانون اساسی امریکا، «کنگره نمی‎بایست هیچ قانونی چه در زمینه تأسیس مذهب یا جلوگیری از عمل بدان به تصویب برساند یا آزادی بیان و مطبوعات را محدود سازد یا از حق مردم برای اجتماعات آرام و دادخواهی از دولت جلوگیری کند.»
در هیچ کجای دیگر نمی‎توان سراغ گرفت که گسترة ارتباطات اینچنین به سرعت در حال رشد باشد جایی که در آن فلسفه و تکنولوژی، ارتباطات میان فردی و جمعی، ارتباطات میان فرهنگی و بین المللی، واقعیت و غیر واقعیت، نفرت و عشق، کامپیوترها و مردم با یکدیگر ادغام شده باشند. والاترین توانایی فضای اطلاعاتی جدید در دموکراتیزه کردن روند ارتباطات از طریق فراهم آوردن میدانی برای به گوش رساندن آنچه تا پیش از این شنیده نمی‎شد، نهفته است. به همین نحو صداهای بگوش نرسیده نیز باید به قوتها و محدودیتهای این رسانه واقف باشند تا بتوانند به هر ترتیب از آن منتفع گردند.
● جریان اطلاعات
این نکته را نباید از نظر دور داشت که مهمترین علت پدیدار شدن و محبوبیت تکنولوژیهای اطلاعاتی پاسخگویی آنها به انبوه نیازهای مالی و سیاسی است.
به گفته رتکین «امروزه دولتها و منافع تجاری به تقسیم و ایجاد حوزه‎هایی درون یکدیگر و تبدیل سیاره زمین به یک مجموعة تجاری متشکل از منابع قابل بهره‎کشی گردیده منجر است» (Ritkin,۱۹۹۱,p۶۲) به علاوه بهره‎روی از طیفهای الکترومغناطیس و مدارهای ماهواره‎ای تا فاصله ۲۲۰۰۰ مایلی زمین همواره به صورت منشأ تنش و درگیری بین کشورهای صنعتی شمالی و کشورهای در حال توسعه جنوبی گردیده است.
این طیفها و مدارها جزء منابع جهانی و متعلق به همة ملل است. از اوان دهة هفتاد، وقتی ارتباطات فضایی به تحقق رسید تنها تعداد انگشت‎شماری از کشورهای اقدام به ارسال هزاران ماهواره برای خود یا مشتریانشان در مداری محدود کردند. نتیجه آن شد که صاحبان اینگونه وسایل مخابراتی از توانایی رسوخ عمیق به درون فرهنگ کشورهای مصرف کننده برخوردار گردیدند که این به نوبة خود تنش دیگری بین نیکمره جنوبی و شمالی به وجودآورد که اصطلاحاً بدان «امپریالیسم فرهنگی» یا «دخالت فرهنگی»‌می‎گویند – به نوشتة هملینک «اکثر پردازشگرها و حاملهای اطلاعاتی درچند کشور معدودمستقر گشته‎اند. تکنولوژی پایه برای تولید و توسعة این دستگاهها توسط سوداگران پیشرو در ایالات متحده، ژاپن و اروپای غربی طراحی، تکمیل و هدایت می‎گردد.» علاوه بر این ناهماهنگی بین شمال و جنوب در زمینةجریان ارتباطات و اطلاعات و امکان تولید، توزیع یا دستیابی بدان به نحو زیادی یک جانبه است. به بیان دیگر «جریان اطلاعات در پهنة زمین غیر متعادل است زیر بیشتر اطلاعات جهانی در بخش شمالی جاری است و کمتر از آن بین شمال و جنوب و حجم کمتری در جنوب به تنهایی کمتر از ۱۰% تمام تلفن‎ها، تلکس‎ها و فاکس‎ها بین کشورهای جنوب اتفاق می‎افتد.» (Ham link, ۱۹۹۵,p۳)
● بازرگانان جهانی
▪ بدون شک تکنولوژیهای اطلاعاتی در هیچ کجای دیگر به اندازة بخش تجاری تأثیر گذار نبوده است. و تسلط به تکنولوژی، کلید موفقیت تولید کنندگان، توزیع کنندگان و فروشندگان درآینده است. به موازات تشدید رقابت جهانی، بازاریابی به صورت اشتغال فکری دائمی شرکتهای چند ملیتی در می‎آید. به طور مثال به گفته بارنت و کارنگ (Barnet & Caranagh ۱۹۹۴) این شرکتها هم اکنون از یک «بازار فرهنگی جهانی» واقعی بهره‎مند هستند و بسیاری از محصولات فرهنگی همچون سریالهای تلویزیونی،فیلمها، اخبار و اطلاعات، برنامه‎های ماهواره‎ای، موسیقی و تی‎شرت‎های انگلیسی زبان، که در همه جا به چشم می‎خورد، منشأ امریکایی دارند. هر چند بسیاری از محصولات فرهنگی توسط شرکت‎هایی همچون دیسنی، سونی، تایم – وارنر و دیگر غلولهای اطلاعاتی – تفریحی طراحی، تولید و توزیع می‎گردد، دیگر محصولات و خدمات نیز بوسیلة چند شرکت معدود قدرتمند مثل سیتی بانک، فیلیپ موریس (Philip Moris) ، ماتسوشیتا (Matsushita) ، نستله (Nestle)، تویوتا (Toyota) یا سومیتومو بانک (Sumitomo Bank) در سرتاسر جهان توزیع می‎شود. علاوه بر این از طریق شبکه مالی جهانی، مجموعة عظیمی از نقدینگی، بیمه‎های جهانی، دلارهای اروپایی، کارتهای اعتباری و دیگر لوازمی اینچنین، همه روزه معامله می‎شود.
در واقع هر روز ده برابر پولی که برای تجارت و سرمایه‎گذاری بین المللی لازم است در معاملات جابه جا می‎شود. این جریان وقتی که در کنار سهولت جریان مشاغل در اطراف جهان توسط شرکتها قرا ر گیرد توانایی دولتها برای کنترل اقتصاد ملی را از هم می‎پاشد.مطابق برخی استدلاها، رهبران ملی نه تنها از هدایت که حتی از شناخت این غولها ناتوانند، زیرا اینها شکل ثابتی ندارند و همچون شخصیت اسطوره‎ای یونان پروتئوس همواره در حال تغییر شکل برای سازگاری با شرایط گوناگون هستند. (Barnet&Cavanagh,۱۹۹۴)
● سیاست در عصر اطلاعات:
«تغییر نقش در روابط بین مدیران شرکتهای بزرگ جهانی و زمامداران سیاسی به ایجاد یک واقعیت جدید سیاسی در همه جا منجر گردیده است.» (Barnet&Cavanagh,p۱۹) با توجه به پیدایش این شرایط جدید، رابرت بی.ریچ، وزیر کار در دولت بیل کلینتون می‎نویسد:
«ما در دوره‎ای انتقالی زندگی می‎کنیم که بر سیاست و اقتصاد قرن آینده تاثیر خواهد گذارد. دیگر از هیچ محصول یا تکنولوژی ملی، شرکتهای ملی یا صنایع ملی خبری نخواهد بو. اقتصاد ملی آن طور که تا به حال آن را فهمیده‎ایم وجود نخواهد داشت. تنها چیزی که داخل مرزهای ملی یک کشور باقی خواهد ماند، مردمی خواهند بود که آن ملت را تشکیل می‎دهند. لیاقتهای هر ملتی همانا مهارتها و روشن‎بینی‎های آن است؛ و اساسی‎ترین مهارت سیاسی هر ملتی عبارت خواهد بود از توانایی کنار آمدن با نیروهای گریز از مرکز اقتصاد جهانی که رشته پیوند دهنده اعضای یک ملت را از هم میگسلد و ثروتی هر چه سرشارتر در اختیار ماهرترین و روشن‎بین‎ترین افراد قرار خواهد داد در حالی که استاندارد زندگی افرادی را که از مهارت کمتری برخوردارند تنزل خواهد بخشید.» (Rich,۱۹۹۲,p.۳)
تکنولوژیهای اطلاعاتی مرزهای فیزیکی ملتها را با توجه به جریان موجود اطلاعاتی هر چه کمرنگتر ساخته است. برخی چنین استدلال می‎کنند که به هم پیوستگی الکترونیکی و دسترسی به شبکه‎های جهانی می‎تواند از طریق راه دادن به اطلاعات ممیزی نشده به داخل مرزها و رسانیدن آن به دست مردمی که در غیر این صورت ناآگاه باقی می‎ماندند به بی‎ثباتی رژیمهای دیکتاتوری بینجامد.
از طرف دیگر در «گزارش هیئت رسیدگی به زمامداری جهانی» (۱۹۹۵) آمده است:
«دسترسی هر چه بیشتر به اطلاعات برای دموکراسی، که همواره از هر چه مطلع‎تر بودن شهروندان منتفع گردیده، مفید و برای توسعه، همکاریهای حرفه‎ای و علمی و بسیاری دیگر از فعالیت‎ها سودمند واقع گردیده است. رشته‎های گسترده‎تر ارتباطی که هم اکنو تهسیل گردیده نیز می‎تواند مردم جهان را همبسته گرداند. تصاویر رسانه‎ای درخصوص رنجهای بشری، مردم را برانگیخته تا نگرانی و همبستگی خود را با آنها که در دورترین جاها بسر می‎برند از طریق یاری رسانی به نیروهای امدادی و درخواست توضیح و عمل از دولتمردان اعلام کنند. تاثیر رسانه‎ها بر شکل گرفتن سیاست خارجی در بسیاری کشورها بسیار بارز است.»
بدین ترتیب رسانه‎‎های ارتباط جمعی را می‎توان نه تنها به مثابة نیروی محرک در پشت سر تغییرات اجتماعی و فرهنگی قلمداد کرد. بلکه عاملی برای تحرک سیاسی در مرتبة ملی و بین المللی به حساب آورد(کمالی پور، ۱۹۹۵) در ارتباط با این ادعا، حمید مولانا (۱۹۹۶) معتقد است که بخشهای ارتباطات دور ملی و بین المللی به طور فزاینده‎ای در هم تنیده می‎شوند. بدیتن ترتیب بازار بین المللی توسعه چند بازیگر اصلی شکل می‎گیرد که به نوبة خود مشمول مکانیسمهای کنترل کننده سیاسی، اقتصادی و نهادی ملی خود هستند. این بدان معنی است که بسیار مشکل یا حتی ناممکن خواهد بود که بین بخشهای داخلی و بین المللی تفکیک قائل شویم.● روابط انسانی
تا آنجا که به روابط انسانی مربوط می‎شود، همان تکنولوژیهای اطلاعاتی که قادرند ما را به هم متصل سازند، می‎توانند در عین حال با در اختیار گذاشتن توهمی از با هم بودن، ما را از داشتن یک ارتباط رویاروی با همنوعان جدا سازند. مثلاً در حالی که در تهران چایخانه‎های سنتی تجدید حیات می‎یابد، در شیکاگو قهوه‎خانه‎های اطلاعاتی رونق دارد. وقتی در چایخانه‎های تهران مباحثات بین رؤسای شرکتها ممکن است خصوصی و رویاروی صورت گیرد، در قهوه‎خانه‎های شیکاگو رؤسا می‎توانند از فنجان قهوه داغ بنوشند، در یک بحث کاملاً رسمی با فردی در آن سوی قاره شرکت کنند و در همان حال از طریق پایانه‎های رایانه‎ای که بر ایشان فراهم آمده در بزرگراههای اطلاعاتی سیر و سیاحت کنند. (Van,۱۹۹۶) در امریکا این انوع قهوه‎خانه‎های رایانه‎ای رونق زیادی یافته است.
هر چند مشتریان قهوه‎خانه‎های اطلاعاتی ممکن است با فرد کنار دست خود مباحثه نداشته باشند، ولی می‎توانند با دیگر مسافران شبکة اطلاعاتی کیلومترها دورتر صحبت داشته باشند! از امتیازات دیگر این قهوه‎خانه‎های رایانه‎ای امکان امتحان و انتخابی است که در اختیار مشتریان پش از تصمیم قطعی برای خرید نرم‎افزارها یا سخت‎افزارهای جدید قرار می‎گیرد.
علی رغم اینکه ظاهراً تکنولوژیهای جدید، ارتباطات مرزهای جغرافیایی و فواصل بین مردمان را از جا برداشته است، از جهت ارتباطات میان فردی یا چهره به چهره، بسیاری از ساکنین دهکدة جهانی، مرزهای جدیدی بین خود و کسانی که در محیط بلافصل آنها همچون خانه، اجتماع، اداره وحتی قهوه‎خانه‎های اطلاعاتی زندگی می‎کنند به وجود آورده‎اند. به طور مثال در ادارات امروزی چندان غریب به نظر نمی‎رسد که دو همکار که دفاترشان کنار هم است از طریق پست الکترونیکی یا پست صوتی با هم ارتباط برقرار کنند؛ درست مثل این که از لحاظ جغرافیایی فاصله زیادی با هم داشته باشند. عجیب آنکه از نقطه‎نظر روابط انسانی، جدایی و کاهش رویایی چهره به چهره، به صورت مشخصة اصلی عصر اطلاعات درآمده است. درعین حال، احساس بی‎اعتمادی به دیگران از جمله دوستان و همسایگان یکی از نشانه‎های بارز این عصر است.
در واقع یکی از پر رونق‎ترین تجارتهای عصر اطلاعات مربوط است به انبوه ابزارآلات پیچیدة امنیتی (از قبیل دوربینهای مخفی، آژیرهای خطر، چراغهای خطر، قفلهای الکترونیکی، زنجیرها، افشانه‎ها، بوقهای هشدار دهندة و غیره)، در بازاری که توسط مشتریان پر سوءظن به مصرف می‎رسد. یعنی کسانی که بیشتر تمایل به محبوس ساختن خود دارند به جای اینکه پا از دایرة تنگ و خود ساختة تنهایی فراتر نهند و برای زدودن ترس از ضمیر خود نسبت به دیگران به فعالیت برخیزند و به ایجاد راه‎حلهای ماندگار انسانی، و نه تکنولوژیکی، دست یازند و فرهنگ سوء ظن و ترس را به فرهنگ اعتماد، همکاری و احترام متقابل مبدل سازند.
به نوشته مارشال مک لوهان و بروس اس. پاورز «انسان الکترونیکی دارای مغزی خارج از جمجمه و سلسله اعصابی بر روی پوست می‎باشد. یک موجود تند مزاج که از خشونت آشکار پرهیز می‎کند. شبیه عنکبوتی چمباتمه زده روی تارهای مرتعش خود که تارهای دیگران نیز می‎لرزاند. اما این موجود گوشت و خون ندارد، بلکه بیشتر به یک شئی در بانک اطلاعاتی می‎ماند که بی دوام است و به سرعت فراموش می‎شود و از این واقعیت خشمگین است.»
دیگر اینکه در محیط امروزی که ساخته و پرداختة رسانه‎هاست، مردم فرهنگهای مختلف دربارة «دیگران» و حتی خودشان بیشتر براساس تصویرسازیهای رسانه‎ها قضاوت می‎کنند. بدین ترتیب در ارتباطات میان فردی و همچنین در مراودات اقتصادی و سیاسی، تصاویر قالبی که توسط رسانه‎ها تدارک دیده شده و در اذهان عامه نقش بسته، بر نحوة نگرش افراد نسبت به یکدیگر تأثیر بسزایی گذاشته است. به بیان دیگر، نگرش مردم از «دیگران» مجموعاً براساس آن چیزهایی است که از طریق رسانه‎های جمعی دیده، خوانده یا شنیده‎اند. در واقع رسانه‎های جمعی معاصر – روزنامه‎ها، مجلات، کتابها، موسیقی، تصاویر متحرک، رادیو، تلویزیون – عملاً بر تمامی جنبه‎های زندگی بشر تأثیر گذارده‎اند. اینها تعیین کنندة چشم‎انداز ما از جهان، نحوة نگرش به دیگران و مهمتر از همة نحوة کنش متقابل ما با دیگران می‎باشند. (کمالی پور، ۱۹۹۵) بعنوان نمونه، رسانه‎های امریکا اغلب بازتابی منفی از خاورمیانه ارائه می‎کنند. از این رو، موانع دائمی، بلایا، کودتاها، شورشها و فعالیتهای تروریستی که بطور مرتب گزارش می‎شوند، تصویری ناپسند و خشن را از فرهنگها و مردم خاورمیانه، در امریکا و سایر کشورها تقویت می‎کنند. (کمالی پور، ۱۹۹۶) قدرت ارابان دهکدة‎ نوین جهانی و قلمرو آنها از هر زمان دیگری بیشتر است. در نتیجه «دست اندرکاران رسانه‎ای جهان سوم بر این باورند که رسانه‎های خبری مسلط همچون شبکه‎های تلویزیونی امریکا، CNN و شرکتهای مختلطی همچون شرکت نوین روبرت مرداک هر چه بیشتر به بسط دامنة تحریف و پیشداوری از طریق سیستم خبری بین المللی می‎پردازند.»(Altschull,۱۹۹۵,p.۳۸۶)
● آموزش در عصر اطلاعات
تا آنجا که به آموزش مربوط است، تکنولوژی اطلاعات به سرعت ما را به سمت آموزش انفرادی ومتقابل سوق می‎دهد. ادغام تکنولوژی مخابراتی و رسانه‎های جمعی نه تنها دانشجویان، آموزگاران و پژوهشگران را به تولید اطلاعات توانا می‎سازد بلکه به آنها امکان می‎دهد تا از چند طریق شامل شبکه‎های رایانه‎ای، تلفن و تلویزیون کابلی، به مواد آموزشی، تفریحی و دیگر الاعات دست یابند. آنها همچنین قادر خواهند بود در فرآیند یادگیری از طریق انواع خدمات اطلاعاتی – تعاملی به صورت صدا، متن، تصویر و یا چند رسانه‎ای مشارکت نمایند.
به گفته نورمن واگنر (Norman Wagner) ازدیاد رسانه‎های دارای کنش متقابل، متناسب با نیازها باعث حرکت آموزش عالی به سمت الگوی جدیدی از نحوة ارائه دروس می‎گردد. (Wagner,۱۹۹۶,p۱۰) یعنی اینکه هم آموزگاران وهم دانشجویان علاوه بر تسلط در زمینةء بکارگیری تکنولوژی کنش متقابل، می‎بایست روشهای سنتی آموزش را مطابق شرایط نسل جدید دانش‎پژوهان به اجرا درآورند؛ دانش‎پژوهانی که تحت تأثیر اُنس و الفت با تلویزیون، بیشتر از گرایشی تصویری برخوردارند تا نوشته‎خوانی و به طور فزاینده‎ای از کامپیوتر برای کسب اطلاعات استفاده می‎کنند در واقع می‎توان جنبه‎های اصلی الگوی آموزشی پدید آمده را در بسیاری از مؤسسه‎های آموزشی ایالات متحده و جاهای دیگر مشاهده کرد. مدارس و دانشگاه‎ها به سمت رایانه‎ای شدن پیش رفته‎اند و طیفی از خدمات را مانند امکانات ویدئو، با کنش متقابل و اتصال به شکبه‎های جهانی چون اینترنت، کامپیوسرو، امریکا آن لاین، پرودیجی و امثالهم به دانشجویان ارائه می‎دهند.
کلاسهای الکترونیکی یا به بیانی دیگر مجهز به امکانات رایانه‎ای، به مشخصة عمده بسیاری از مؤسسات آموزشی از جمله دانشگاه پوردو (Purdue) تبدیل گردیده است. در واقع بسیاری از دانشکده‎ها برنامه‎های آموزشی زیادی شامل چاپ، دورنویس، ویدئو، صدا و گرافیکهای رایانه‎ای برای ارائه تدارک دیده‎اند که دانش‎پژوهان می‎توانند از طریق کلاسهای الکترونیکی یا کنفرانس از راه دور و یا کامپیوترهای خانگی متصل به شبکه از آنها بهره ببرند. در بسیاری از دانشگاهها، دانشکده‎ها و دانشجویان از پست الکترونیکی برای انجام بحث با دانشجویان که از طریق شبکه‎های تلویزیون آموزشی با آنها در ارتباط‎اند استفاده می‎کنند. به نظر می‎آید گرایش عمده به سمت یادگیری انفرادی، گروهی و از راه دور، از طریق تعدادی منابع به هم پیوسته مثل کتب درسی، ویدئو، فاکس، تلفن، تلویزیون و کامپیوتر می‎باشد. بدین ترتیب، دانشجویان آینده با معلمین واساتید خود تماس چهره به چهرة کمتری داشته و یا در بعضی موارد اصلاً تماس نخواهند داشت. حتی امروزه بسیاری از دانشگاههای امریکا به دانشجویان اجازه می‎دهند برای درخواست و یا حتی ثبت‎نام یا پرداخت شهریه به صورت الکترونیک و از طریق فاکس، تلفن یا کامپیوتر اقدام نمایند.
اهمیت آموزش از راه دور، از طریق شبکه‎های رایانه‎ای و ویدئو با کنش متقابل به طور روزافزونی در سطح جهان در حال افزایش است بطور مثال، دانشجویان سرتاسر جهان هم اکنون می‎توانند از طریق AT&T و دیگر شبکه‎ها، و به کمک مودم‎های تلفنی، آرا و فرهنگهای خود را مبادله کنند و به حل مسائل بپردازند. به کمک ویدیو با کنش متقابل و کنفرانس از راه دور، دانشجویان و معلمین در همه جای دنیا قادر به شرکت در بحث با کارشناسان دربارة موضوعات مختلف از سیاست گرفته تا محیط زیست می‎باشند. درآینده‎ای نزدیک این امکان برای دانشجویان در ایران و دیگر کشورهایی که مجهز به ابزار تکنولوژیکی عصر اطلاعات هستند، فراهم خواهد آمد تا در دوره‎های ارائه شده توسط دانشگاههای ژاپن یا امریکا ثبت‎نام کنند، حتی اگر زبان یکدیگر را نفهمند! چرا که به کمک جادوی تکنولوژی اطلاعات یعنی ترجمه همزمان از یک زبان به زبان دیگر و یا یک زبان به چندین زبان دیگر این امکان خواهد بود که دانشجویان از هر نقطه‎ای از جهان بتوانند در فرآیند یادیگری شرکت جویند بدون اینکه حتی خانه خود را ترک نمایند! نیازی به ذکر این نکته نیست که الگوهای سنتی اموزش و یادگیری به سرعت رو به کهنگی می‎رود. مع‎هذا، دانش و آموزش رسمی نقش اساسی خود را در عصر اطلاعات حفظ خواهد کرد. به رغم پیتر دراکر (Peter Drucker): «دانش منبع کلیدی برای قدرت نظامی واقتصادی هر ملتی درآمده است. واین دانش را تنها می‎توان به صورت کلاسی آموخت. چیزی که به هیچ کشوری خاصی وابسته نیست. امری است قابل حمل که می‎تواند در هرجایی با سرعت و به ارزانی به وجود آید. سرانجام اینکه تغییر پذیر است.»(Drucket,۱۹۹۵,p۷۶)
● عدم توازن اطلاعات و تفوق فرهنگی
به گفته مارک دی آلین (Marck D.Alleyne) « ارتباطات و قدرت با هم مربوط هستند زیرا ارتباطات منعی است که می‎تواند در اعمال قدرت، بکار گرفتة شود». (Alleyne,۱۹۹۵,p.۴) وی سپس برای نشان دادن این قضیه به گسترش «فرهنگ عامیانة» امریکایی در سرتاسر جهان اشاره می‎کند طی قرنهای متمادی، کشورهای درحال توسعه همواره زیر سلطة سیاسی و اقتصادی غرب قرار داشته‎اند. در این فرآیند حتی فرهنگ و سیاست بومی آنها نیز از گزند دخالت قدرتهای غربی مصون نمانده است. امروزه، از بابت تولید و توزیع محصولات فرهگی همچون سینما، موسیقی، ویدئو، برنامه‎های تلویزیونی و غیره، امریکا یکه تاز میدان در بازار جهانی بوده است. بنابراین موضوعات مشاجره برانگیزی همچون دخالت فرهنگی، استعمار فرهنگی، تسلط فرهنگی، اآلودگی فرهنگی یا جریان یکسویه اطلاعات که همگی زمینه‎ساز بحثهای جدید در دهه‎های اخیر بوده‎اند، برای یک دورة قابل پیش بینی دیگر، همچنان در زمرة مباحث مربوط به ارتباطات بین المللی، به ویژه در بین کشورهای در حال توسعه باقی خواهد ماند. طبق نظر توماس مک فیل (Thomas Mcphail)، « هر چقدر حجم اطلاعات از خارج بیشتر باشد، به همان نسبت تهدید برای فرهنگهای بومی در آینده باقی خواهند ماند.» (Mcphail, ۱۹۸۷,p۲۸۷)
از سوی دیگر طبق مندرجات صفحات ۳۰ و ۳۱ گزارش «هیئت رسیدگی به زمامداری جهانی» (۱۹۹۵)، قرار گرفتن در معرض فرهنگها و شیوه‎های زندگی بیگانه از طریق رسانه‎ها می‎تواند هم برانگیزنده و هم سست کننده باشد و هم تحسین و هم حسادت برانگیزد. نگرانی در این باره که تسلط رسانه‎ها فراملی موجب تجانس فرهنگی و لطمه زدن به فرهنگهای بومی می‎گردد صرفاً محدود به کشورهای غیر غربی می‎شود. بسیاری مردمان نگران این هستند که تصاویر رسانه‎ای باعث تشدید اخلاق مصرف‎گرایی در کشورهایی گردد که هنوز مراحل آغازین پیشرفت را طی می‎کنند.
به این نکته نیز اید اشاره کرد که در توانایی دسترسی به اطلاعات و توزیع حتی ابتدایی‎ترین تکنولوژ‎یها، نوعی عدم توازن جدی به چشم می‎خورد. به طور مثال «دو میلیارد نفر، یعنی بیشتر از یک نفر از هر سه نفر مردم جهان هنوز از داشتن برق بی‎نصیب مانده‎اند. در سال ۱۹۹۰ مجموعة کشورهای بنگلادش ، چین، مصر، هندوستان، اندونزی و نیجریه از تعداد تلفن‎های کمتری نسبت به کانادا که تنها ۲۷ میلیون نفر جمعیت دارد برخوردار بودند.» به علاوه به گفته حمید مولانا (Hamid Mowlana)، علی رغم پیشرفتهای حاصله تکنولوژیکی و علمی شامل رشد شگرف ارتباطات و نرم افزار و سخت‎افزارهای اطلاعاتی در چند دهة گذشته، بخش اعظم ساکنین همین دهکدة جهانی همچنان در شرایط دور از شأنی از نظر سطح سواد، بیماری، گرسنگی، بیکاری و سوء تغذیه بسر می‎برند و هنوز از داشتن ابزار ابتدایی ارتباطات نوین وعلمی بی‎بهره‎اند.(Mowlana,۱۹۹۵,p۳۹۶)
علی رغم رشد تولیدات رسانه‎ها جمعی درجهان، کشورهای صنعتی کشورهای صنعتی امریکای شمالی و اروپا و ژاپن همچنان در صدر قلمرو ارتباطات قرار دارند. تکنولوژیهای اطلاعاتی به وضوح دو طبقه جدید در جهان به وجود آورده است: ۱) فقرای اطلاعاتی کسانی که از نظر اطلاعات فقیرند. یعنی آنها که از داشتن ابزار یا دانش رسیدن به بزرگراههای اطلاعاتی محروم‎اند. ۲) ثروتمندان اطلاعاتی، کسانی که از این بابت غنی هستند، هم ابزار و هم دانش آن را دارند و هم اکنون در این بزرگراه شتابان به سمت اینده در حرکت‎اند.
● خلوت وحفظ حریم در عصر اطلاعات
خلوت، به‎ویژه از نوع فردی آن، آن طور که تا پیش از شیوع رایانه‎ها می‎شناختیم، از بسیاری کشورهای پیشرفته رخت بسته است. تمام انواع بانکهای اطلاعاتی درخصوص هر کسی که به نوعی از ابزارهای عصر ارتباطات (از قبیل کارتهای اعتباری، تلفن، رایانه و غیره) استفاده می‎کند، زائیده نهادهای مختلف مالی از جمله بسیاری از کارگزاران دولتی و غیر دولتی است. در واقع امحای خلوت فردی در کشور پیشرفته‎ای همچون امریکا، با اعلام اخیر بعضی از شرکتهای عمده به اوج خود رسید که به موجب آن مکالمات تلفنی کارمندان احتمالاً استراق سمع خواهد گردید تا نسبت به کاری بودن یا خصوصی بودن آن اطمینان حاصل شود. البته دوربینهای مخفی نیز بطور معمول حرکات مردم را در داخل و خارج فضاهای عمومی زیر نظر دارند، به علاوه باید به عواملی اشاره کرد که اقدام به جمع‎آوری، دسته‎بندی، رده‎بندی و نگهداری اطلاعات مربوط به افراد می‎کنند.
این بانکهای اطلاعاتی که مواردی چون عادات، علایق دلبستگیهای اجتماعی، عرفی یا سیاسی افراد را در بردارد، درصورت درخواست به هر یک از کارگزاران تجاری، غیر تجاری و دولتی فروخته خواهد شد. شرکتهای تجاری که دائماً به دنبال مشتریان جدید برای محصولات خود هستند از این بانکهای اطلاعاتی به طور منظم استاده می‎کنند. در سیستم‎های سرمایه‎داری، اطلاعات خصوصی مبدل به اطلاعات عمومی و کالای اساسی جدیدی می‎شود که توسط مجموعه‎ای از عوامل دارندة این نوع اطلاعات به هر کس که راغب باشد خرید و فروش می‎گردد!
به همین ترتیب، در سطح جهانی، فقدان یک سازمان منطقی برای پاسداری از خلوت فردی، زنگ خطری برای بسیاری افراد آگاه به صدا درآورده است. برخی چنین ادعا می‎کنند که محدودیت جریان اطلاعات ممکن است مانعی در راه تجارت آزاد یا صادرات و واردات آزاد اطلاعات به وجود آورد. اما برخی دیگر بر این باورند که جریان آزاد اطلاعات نه تنها به دخالت در خلوت افراد منجر می‎گردد، بلکه در این بین ممکن است عده‎ای یا ملتهایی که هیچ برنامه‎ای برای پاسداری از اطلاعات ندارند و یا در این زمینه برای خود اختیارات بیش از حد قائلند، از این اطلاعات سوء استفاده کنند. سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه (OECD) از آغاز دهة ۶۰ دربارةء کاربرد رایانه و جریان فرامرزی اطلاعات (TDF) بررسیهایی انجام داده است. در همین مورد راهنمایی‎های زیادی نیز درخصوص صیانت از شاخصهای اطلاعات در اختیار گذارده و به توازنی بین صیانت از خلوت فردی و برسمیت شناختن اصل جریان آزاد اطلاعات دست یافته است. مع ذالک شرکتهای تجاری مرتباً‌بر این باور بوده‎اند که هر نوع محدودیت به بهانه صیانت از اطلاعات، در فعالیت آزاد اطلاعاتی در سطح جهان ایجاد اخلال خواهد کرد. (Hamelink,۱۹۹۴). موضوعات مربوط به خلوت و صیانت از اطلاعات در مرتبة ملی و بین المللی همچنان از دل نگرانی‎های افراد، کارگزاران دولتی و غیر دولتی، شرکتها و امثالهم در سالهای آینده باقی خواهد ماند.
● نتیجه‎گیری
آنچه همگان درباره‎اش اتفاق نظر دارند آن است که تکنولوژیهای ارتباطی نوین در کنار انواع قدیمی آن، عملاً مرزهایی را که زمانی مردم و فرهنگ‎های مختلف را از جهت اقتصادی، جغرافیایی و سیاسی از هم جدا می‎ساخت، برداشته است. بررسی کوتاه حاضر دربارة تاثیر تکنولوژی اطلاعات بر فرهنگها و افراد، تنها به لایه‎های خارجی پدیده معاصری پرداخته است که بسیار پیچیده، چند بعدی و گسترده است واز قدرت دگرگونی حیرت‎آوری در همة زمینه‎ها – آموزش, علوم، تکنولوژی ، اقتصاد، سیاست، فرهنگ و روابط انسانی – برای همیشه برخوردار است. در یک چنین محیط برانگیزنده از نظر تکنولوژی، با توسل به جمله‎ای کلیشه‎ای، باید اذعان کرد که «آینده از آن کسانی است که خود را برایش مهیا ساخته‎اند»، و این آمادگی را ما باید به وجود آوریم، نه تنها برای خودمان بلکه برای کسانی که پس از ما خواهند آمد. تکنولوژیهای عصر اطلاعات را می‎توان مثل شمشیر دولبه به شمار آورد. از یک طرف به فاصله اطلاعاتی بین «دارها»‌و «ندارها» یا «فقرای اطلاعاتی» و «ثروتمندان اطلاعاتی» دامن زده است، و از طرف دیگر فرصتی استثنایی برای بسیاری از گروه‎های حاشیه‎ای پدید آورده به نحوی که اکنون می‎توانندحرفهای خود را که در گذشته خریداری نداشت از طریق کانالهای ارتباطی جهانی و فراگیر، همچون اینترنت منتشر سازند. بدون شک درکشورهای در حال توسعه هر چه مردم به گذشته کمتر تکیه کنند و نظر خود را بیشتر معطوف به ترسیم آینده سازند و برای این منظور از ظرفیتهای شگرف تکنولوژیهای ارتباطی نوین بهره‎برداری کنند، آمادگی رویارویی بهتری با چالشهای پدیدار شده عصر اطلاعات و نیروهای رقیب آن در سطح ملی و بین المللی پیدا خواهند کرد.
با توجه به توضیحات قبل و با نگاه به مشخصات « عصر اطلاعات» اشارة احتیاط برانگیز جی. هربرت آلتشول (J.Herbert Altschull) ، برای نتیجه‎گیری از این مقاله مقبول به نظر می‎رسد:
« اطلاعات برای همة ما فراهم شده است هر چند مردم فقیر و غنی به طور یکسان بدان دسترسی ندارند. با این وجود، در بهترین حالات، اطلاعات و دانش یکی نیستند و اشتباه مهلکی است اگر آن دو را با هم اشتباه بگیریم. دانش ممکن است، آن طور که همواره گفته‎اند، عین قدرت باشد، ولی دانش حقیقی تنهاب طور منظم، منطقی و پی در پی حاصل می‎شود. «ب» باید پس از «الف» بیاید، قبل از آن میسر نیست. به راستی که اطلاعات بیش از اندازه می‎تواند خسارت یا مانعی برای دانش باشد. (Altschull,۱۹۹۵,p.۴۴۱)
http://zoka.blogfa.com
دکتر یحیی کمالی پور
▪ کتابنامه
Alleyne, M.D. (۱۹۹۵) International Power and international Communication. New York, NY: st. Martin’s Press.
Altschull,J.H. (۱۹۹۵). Agents of power: The media and Public policy. New York,, NY: Longman. Barnet, R.J, & Cavanagh, J. (۱۹۹۴). Global dreams: Imperial Corporations and the new world ordr. New York, NY: Simon &Schuster.
Commission on Gllobal Governance, (۱۹۹۵).Our global neigborhood. New York, NY: Oxford University Press.
Drucker,P.F. (۱۹۹۴, November). The age of Social transformation. The Atlantic Monthly, pp,۵۳-۸۰.
Hamelink,C. (۱۹۹۵). World Communication: Dismpowerment & Self – empowerment. London: Zed Books.
Hamelink, C. (۱۹۹۴). The Politics of world Communication. London: Sage.
Kamalipour, Y.R. (Ed). (۱۹۹۵). The U.S.media and the Middle East: Image and perception. Westport, CT: Greenwood.
Kamalipour, Y.R. (۱۹۹۶,March)Media, Cultures, and stereotypes. Aljadid, ۲(۵), pp. ۱۶,۲۰.
McLuhan, M. & Powers, B.R. (۱۹۸۹) The global village: Transformations in world life and media in the ۲۱ st Century. New York: Oxford Unversity Press.
Mcphail, T.L. (۱۹۸۷). Electronic colonialism: The future of international broadcasting and Communication. Newbury Park, CA: Sage.
Mowlana, H. (۱۹۹۵). New global order and cultural ecology In K. Nordenstreng & H.I.Schiller (Eds) , Beyond national sovereignty: International communication in the ۱۹۹۰s. Norwood, Nj: Ablex
Mowlana, H.(۱۹۹۶) Global communication in transition: The end of diversity? Thousand Oaks, CA: Sage.
Quittner, J. (۱۹۹۶, June ۲۴). Free speech for the net, time, ۱۴۷ (۲۶). Pp.۵۶-۵۷
Reich, R,B. (۱۹۹۲). The work of nations. New York, NY vintage Books.
Rifkin, J. (۱۹۹۱) Biosphere politics: A cultural odyssey from the middle ages to the new age. San Francisco, CA: Harper.
Van, J. (۱۹۹۵ January ۸, ۱۹۹۶) ,. Cybercafes’ serving a blend with byte: Colffeehouses chats not all face to face. Chicago Tribune, pp. ۱-۲.
Wagner, N. (۱۹۹۶, June). Telecommunications and the ch۲anging nature of instructional delivery. Syllabus, ۹(۹) pp. ۱۰-۱۲.
http://www.kamalipour.ir/index.php?option=com_content&view=category&layout=blog&id=۳&Itemid=۵