سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


عشق‌ و سلطنت‌


عشق‌ و سلطنت‌
با آغاز دوره‌ قاجاریه‌ ادبیات‌ ایران‌ از نثری‌ سنگین‌ كناره‌ گرفت‌ و به‌ ساده‌نویسی‌ روی‌ آورد. هرچند نمونه‌هایی‌ از ساده‌نویسی‌ را می‌توان‌ در نخستین‌ سال‌های‌ سده‌ یازدهم‌ هجری‌ مشاهده‌ كرد، همچون‌ نثر شیخ‌ ابوالفضل‌ دكنی‌ وزیر اكبرشاه‌ در هند. یكی‌ از بنیانگذاران‌ ساده‌نویسی‌ در كتاب‌های‌ «اكبرنامه‌» و «آیین‌ اكبری‌» كه‌ نسبت‌ واژه‌های‌ عربی‌ در نثر فارسی‌ او از هفتاد درصد به‌ سی‌درصد كاهش‌ یافته‌ است‌. ابوالفضل‌ دكنی‌ معتقد بود باید نثر كتاب‌ها را تا حد امكان‌ ساده‌ كرد تا مردم‌ بیشتری‌ بتوانند از آنها استفاده‌ كنند. در دوره‌ فتحعلی‌ شاه‌ بعد از دو شكست‌ ایران‌ از روسیه‌، برای‌ نخستین‌بار قرن‌ها بی‌خبری‌ و غرور در هم‌ ریخت‌.
و واقعیت‌ عقب‌ماندگی‌ كشور در اذهان‌ روشنفكران‌ ظاهر شد و نثر منشیانه‌ این‌ دوران‌ قهرا به‌ این‌ امر توجه‌ كرد كه‌ باید در حد فهم‌ عامه‌، ساده‌ و روان‌ نوشته‌ شود. در این‌ دوران‌ مطالب‌ انتقادی‌ رو به‌ گسترش‌ رفت‌ و با توجه‌ به‌ قشری‌ كه‌ این‌ مطالب‌ برای‌ آنها تهیه‌ می‌شد طبعا نثر سنگین‌ قبلی‌ پاسخگوی‌ آنان‌ نبود، بنابراین‌ ساده‌نویسی‌ رواج‌ یافت‌. شاید بتوان‌ یكی‌ از اولین‌ افرادی‌ را كه‌ در این‌ عصر ساده‌نویسی‌ را شروع‌ كرد، ابوالقاسم‌ قائم‌مقام‌ دانست‌.
او كه‌ كارگزار عباس‌میرزا و از مردان‌ سیاسی‌ جامعه‌ محسوب‌ می‌شد در نامه‌ها و مقالاتش‌ به‌ ساده‌نویسی‌ گرایش‌ داشت‌. نثر او شیرینی‌ و جذابیت‌ خاصی‌ داشت‌ و از به‌ كار بردن‌ اصطلاحات‌ عامیانه‌ در مطالبش‌ اكراه‌ نداشت‌. در میان‌ ساده‌نویسان‌ این‌ دوره‌ می‌توان‌ از میرزا جعفر حقایق‌ نگار یاد كرد. او كتابی‌ به‌ نام‌ حقایق‌ الاخبار نوشت‌ كه‌ در آن‌ به‌ سرگذشت‌ شاهان‌ قاجار تا زمان‌ ناصرالدین‌شاه‌ پرداخته‌ است‌ و چون‌ از امیركبیر به‌ شایستگی‌ یاد كرده‌ بود به‌ دستور ناصرالدین‌شاه‌ این‌ كتاب‌ از میان‌ مردم‌ جمع‌آوری‌ شد. بعد از او می‌توان‌ از میرزاحسن‌ فسایی‌ نام‌ برد كه‌ كتاب‌ «فارسنامه‌ ناصری‌» او دارای‌ نثری‌ شیرین‌ است‌. پدر امین‌الدوله‌ نویسنده‌یی‌ دانشمند و نكته‌سنج‌ بود.
رساله‌ «مجدیه‌» او كه‌ پنهانی‌ چاپ‌ و منتشر شده‌ از قدیمی‌ترین‌ نوشته‌های‌ انتقادی‌ و سیاسی‌ ایران‌ است‌ كه‌ پس‌ از قاجار یك‌ بار دیگر چاپ‌ شد. لسان‌الملك‌ (محمدتقی‌ سپهر) در این‌ زمان‌ كتاب‌ «ناسخ‌ التواریخ‌» را به‌ دستور محمدشاه‌ آغاز كرد كه‌ در زمان‌ ناصرالدین‌شاه‌ پایان‌ یافت‌. رضاقلی‌خان‌ هدایت‌ نیز یكی‌ از دوستداران‌ نثر ساده‌ است‌ و در آثارش‌ می‌ بینیم‌ كه‌ از آوردن‌ واژه‌های‌ سنگین‌ و ناآشنا پرهیز می‌كند. او كتاب‌ بزرگی‌ به‌ نام‌ «مجمع‌ الفصحا» نوشته‌ كه‌ سرگذشت‌ شاعران‌ دوره‌های‌ مختلف‌ ایران‌ است‌. همچنین‌ او فرهنگ‌ لغتی‌ به‌ نام‌ «انجمن‌ آرای‌ ناصری‌» تالیف‌ كرد كه‌ بر روی‌ هم‌ از واژه‌نامه‌های‌ دقیق‌ و سودمند زبان‌ فارسی‌ است‌. نویسنده‌ خوش‌قلم‌ دیگری‌ كه‌ در این‌ عصر می‌زیست‌ و كتاب‌ «الف‌ لیله‌ و لیله‌» و «هزار و یك‌ شب‌» را ترجمه‌ كرد میرزا عبداللطیف‌ طسوجی‌ است‌. در دوران‌ ناصرالدین‌شاه‌ گروه‌ دیگری‌ دست‌ به‌ قلم‌ بردند و نوشته‌های‌ ساده‌یی‌ با موضوعات‌ جدید پدید آوردند. سیدجمال‌الدین‌ اسدآبادی‌، حاج‌ملاهادی‌ سبزواری‌، امیر گروسی‌، حاج‌ میرزا حبیب‌ اصفهانی‌، عبدالوهاب‌ قزوینی‌، محمدحسن‌ خان‌ صنیع‌الدوله‌، شیخ‌ احمد روحی‌، ملكم‌خان‌ ناظم‌الدوله‌ و آقاخان‌ كرمانی‌ از نویسندگان‌ عصر ناصری‌ بودند كه‌ قلم‌ خاص‌ خود را داشته‌ و از این‌ حیث‌ از دیگران‌ جدا بودند.
● ترجمه‌ آثار غربی‌
در این‌ دوره‌ نخستین‌ ترجمه‌ها از زبان‌ فرانسه‌ صورت‌ گرفت‌، اقبال‌ زبان‌ فرانسه‌ را می‌توان‌ معلول‌ سه‌ علت‌ دانست‌:
۱ عدم‌ سابقه‌ بد فرانسویان‌ مانند انگلیسی‌ها و روسی‌ها
۲ علمی‌ بودن‌ زبان‌ فرانسه‌ در آن‌ زمان‌
۳ كشور فرانسه‌ برای‌ بسیاری‌ از اندیشمندان‌، كشور، انقلاب‌ و پیشتاز آزادی‌ بود.
بطور كلی‌ در این‌ دوره‌ كارهای‌ مترجمان‌ از قبیل‌ محمدطاهر میرزا (مترجم‌ آثار الكساندر دوما) یا محمد حسین‌ فروغی‌ یا میرزا حبیب‌ اصفهانی‌ (مترجم‌ حاجی‌ بابای‌ اصفهانی‌ ژیل‌بلاس) بیشتر از بقیه‌ مورد استقبال‌ قرار گرفته‌ است‌. بخصوص‌ ترجمه‌ رمان‌های‌ تاریخی‌ منجر به‌ تقلید آنها در زبان‌ فارسی‌ شده‌ است‌. نوع‌ دیگر ترجمه‌ها كه‌ بطور مستقیم‌ بر شیوه‌ نثر نویسندگان‌ ایران‌ سایه‌ افكند، ترجمه‌ نمایشنامه‌ها بود كه‌ در صدرشان‌ آثار انتقادی‌ و طنزآمیز «مولیر» قرار داشت‌، از قبیل‌ «طبیب‌ اجباری‌» ترجمه‌ اعتماد السلطنه‌، «مردم‌گریز» ترجمه‌ میرزا حبیب‌ اصفهانی‌ و نیز ترجمه‌ نمایشنامه‌های‌ تركی‌ میرزا فتحعلی‌ آخوندزاده‌ به‌ وسیله‌ محمدجعفر قراچه‌داغی‌ كه‌ بخصوص‌ با مسائل‌ ایران‌ در هم‌ تنیده‌ شده‌ بودند. یكی‌ از شیواترین‌ نمونه‌ها، ترجمه‌ اتللوی‌ شكسپیر به‌ وسلیه‌ ناصرالملك‌ است‌. از دیگر ترجمه‌های‌ خوب‌ می‌توان‌ ترجمه‌ كتاب‌ «حاجی‌ بابای‌ اصفهانی‌» نوشته‌ جیمز موریه‌ به‌ وسیله‌ میرزاحبیب‌ اصفهانی‌ را نام‌ برد. بی‌تردید شیوه‌ نگارش‌ این‌ ترجمه‌ بر آثار دو نویسنده‌ بزرگ‌ بعدی‌، علی‌اكبر دهخدا و محمدعلی‌ جمالزاده‌ تاثیر مستقیم‌ نهاده‌ و به‌ نوعی‌ سلف‌ واقعی‌ نثر داستان‌ امروزی‌ است‌.
● رساله‌نویسی‌
رسمی‌ كه‌ از دوره‌ قاجار در ادبیات‌ فارسی‌ عمومیت‌ یافت‌ خاطره‌نویسی‌، ثبت‌ احوال‌ و نگارش‌ رسالات‌ تاریخی‌ و انتقادی‌ است‌. در میان‌ این‌ گروه‌ نویسندگانی‌ كه‌ آثارشان‌ در ارتباط‌ با نهضت‌ مشروطه‌ اهمیت‌ دارد و نیز صاحب‌ سبك‌ ویژه‌یی‌ هستند می‌توان‌ میرزا ملكم‌خان‌، میرزاآقاخان‌ كرمانی‌، میرزاعلی‌خان‌ امین‌الدوله‌، میرزاعلی‌خان‌ ظهیرالدوله‌، حاج‌ سیاح‌ محلاتی‌ و حاج‌ یحیی‌ دولت‌آبادی‌ را نام‌ برد. با نزدیك‌ شدن‌ به‌ انقلاب‌ مشروطه‌ و آغاز آن‌، عصر تازه‌یی‌ در نویسندگی‌ خصوصا داستان‌نویسی‌ در ایران‌ آغاز شد و به‌ عبارتی‌ می‌توان‌ پایه‌گذاران‌ ادبیات‌ داستانی‌ ایران‌ را از این‌ دوران‌ دانست‌.
● داستان‌نویسی‌
در زمینه‌ داستان‌نویسی‌ به‌ شیوه‌ جدید، ادبیات‌ دوران‌ قاجار را نمی‌توان‌ ادبیات‌ پرباری‌ دانست‌. البته‌ از دوره‌ مشروطه‌ به‌ بعد، تحولاتی‌ در این‌ عرصه‌ پدید آمد و موجب‌ آشنایی‌ ایرانیان‌ با اصول‌ داستان‌نویسی‌ جدید شد. در این‌ دوران‌ داستان‌نویسی‌ در مقایسه‌ با رساله‌ و مقاله‌نویسی‌ كم‌ رونق‌ به‌ نظر می‌رسید، اما همان‌ چند داستان‌نویسی‌ كه‌ پیدا شدند از باب‌ تاثیر بر جامعه‌ معاصرشان‌ و از بابت‌ تاثیر بر اهل‌ قلم‌ حایز اهمیت‌ هستند. ظاهرا آخرین‌ داستان‌ ایرانی‌ به‌ سبك‌ و شیوه‌ كلاسیك‌، داستان‌ امیرارسلان‌ است‌. این‌ قصه‌ در حقیقت‌ پرداخته‌ فكر و خیال‌ نقیب‌ الملك‌، قصه‌گوی‌ ناصرالدین‌شاه‌ است‌. نقیب‌الملك‌ دارای‌ بیانی‌ شیرین‌ بود و در فن‌سرایی‌ توانایی‌ فراوانی‌ داشت‌، در یكی‌ از اتاق‌ها می‌نشست‌ و در را اندكی‌ باز می‌گذاشت‌ تا شاه‌ صدایش‌ را بشنود. آنگاه‌ پیشانی‌ را برعصای‌ خود نهاده‌، آغاز سخن‌ می‌كرد. هنگامی‌ كه‌ نقیب‌الملك‌ برای‌ شاه‌ قصه‌ تعریف‌ می‌كرد، فخرالدوله‌ همسر مجدالدوله‌ پشت‌ در می‌نشست‌ و گفته‌های‌ وی‌ را می‌نوشت‌. داستان‌ امیرارسلان‌ از لحاظ‌ فن‌ داستان‌نویسی‌ ارزش‌ خاصی‌ دارد.یكی‌ از ویژگی‌های‌ داستان‌پردازی‌، ایجاد حس‌ كنجكاوی‌ و علاقه‌ و طرح‌ سوال‌هایی‌ در ذهن‌ خواننده‌ است‌. گره‌ داستان‌ و تمهیدات‌ هیجان‌انگیز همه‌ بدین‌ منظور است‌ كه‌ در خواننده‌ شور و رغبتی‌ برانگیزد و او را به‌ دنبال‌ خود بكشد تا وقتی‌ كه‌ این‌ حال‌ به‌ اوج‌ خود رسد و كم‌كم‌ گره‌ داستان‌ گشوده‌ شود. بسیاری‌ از حوادث‌ را در خواننده‌ به‌ وجود می‌آورد كه‌ ببیند چه‌ پیش‌ خواهد آمد و حال‌ آنكه‌ در بسیاری‌ از داستان‌های‌ عامیانه‌ فارسی‌ این‌ كیفیت‌ چندان‌ محسوس‌ نیست‌. نقیب‌ الملك‌ بی‌آنكه‌ از دقایق‌ فن‌ داستان‌پردازی‌ آنچنان‌ كه‌ امروز مطرح‌ است‌ با خبر باشد، فقط‌ به‌ مدد ذوق‌ افسانه‌سرای‌ خویش‌ چنین‌ حالتی‌ به‌ داستانش‌ داده‌ است‌. نثر داستان‌ امیرارسلان‌، بسیار ساده‌ و روان‌ و شیرین‌ است‌ و یكی‌ از دلایل‌ شهرت‌ این‌ كتاب‌ همین‌ سادگی‌ نثر آن‌ است‌.
داستان‌نویسی‌ به‌ سبك‌ نو و به‌ شیوه‌ غربی‌ در آغاز دوران‌ قاجار دیده‌ نمی‌شود و از دوران‌ مشروطیت‌ به‌ بعد پدیدار شده‌ است‌ و در دوره‌های‌ بعد بویژه‌ از سال‌ ۱۳۰۱ هجری‌ شمسی‌ به‌ بعد رشد یافته‌ در زمینه‌ رمان‌ و داستان‌ كوتاه‌ آثاری‌ توسط‌ نویسندگان‌ پدید آمده‌ است‌. البته‌ در دوران‌ مشروطه‌ و چند سالی‌ بعد از آن‌، چند رمان‌ توسط‌ عده‌یی‌ از نویسندگان‌ نوشته‌ شد كه‌ بیشتر جنبه‌ تاریخی‌ دارند كه‌ در اینجا به‌ برخی‌ از مهمترین‌ این‌ آثار اشاره‌ می‌شود.
۱. رمان‌ شمس‌ و طغرا
این‌ كتاب‌ را می‌توان‌ نخستین‌ رمان‌ تاریخی‌ فارسی‌ دانست‌. نویسنده‌ كتاب‌ محمدباقر میرزا خسروی‌ رمان‌ خود را در سه‌ جلد ترتیب‌ داده‌ است‌. موضوع‌ كتاب‌ مربوط‌ به‌ دوران‌ بیست‌ و چهار ساله‌ از قرن‌ هفتم‌ و مصادف‌ با دوران‌ پرآشوب‌ مغول‌ و حكومت‌ مهدعلیا آبش‌ خاتون‌ است‌. نویسنده‌ در این‌ رمان‌ می‌كوشد كه‌ یك‌ رمان‌ ایرانی‌ بر اساس‌ ادبیات‌ غرب‌ طرح‌ریزی‌ كند و برای‌ اینكه‌ داستان‌ هم‌ سرگرم‌كننده‌ و هم‌ آموزنده‌ باشد از انواع‌ و اقسام‌ مطالب‌ پرماجرا و اجتماعی‌ و احساساتی‌ و سفرنامه‌یی‌ و جغرافیایی‌ استفاده‌ می‌كند. در سرتاسر رمان‌ صحنه‌های‌ پرهیجانی‌ مانند آتش‌ سوزی‌ و نجات‌ یافتن‌ دو زن‌ به‌ دست‌ قهرمان‌ داستان‌، رهایی‌ از چنگ‌ اشرار، كشف‌ گنجینه‌ در زیرزمین‌ قصر، زد و خورد با راهزنان‌، ربوده‌ شدن‌ زندانی‌ به‌ دست‌ اشخاص‌ مسلح‌ و ماجراهای‌ گوناگون‌ دیگر دیده‌ می‌شود. همچنین‌ نویسنده‌ تا جایی‌ كه‌ امكان‌ دارد درباره‌ تاریخ‌ و جغرافیای‌ شهرهایی‌ كه‌ در رمان‌ یاد می‌كند، توضیح‌ می‌دهد. قهرمان‌ اصلی‌ این‌ رمان‌، شمس‌ یا شمس‌الدین‌ یكی‌ از شاهزادگان‌ خاندان‌ اتابكان‌ فارس‌ است‌ كه‌ با سلطه‌ مغول‌ بر ایران‌ موافق‌ نیست‌. نویسنده‌ با بهره‌گیری‌ از شخصیت‌های‌ تاریخی‌ و طرح‌ برخی‌ از حوادث‌ دوره‌ ایلخانان‌ مغول‌ توانسته‌ است‌ در داستان‌ خود تصویری‌ روشن‌ از جامعه‌ ایرانی‌ قرن‌ هفتم‌ به‌ دست‌ دهد كه‌ در آن‌ زور و ستم‌ بیگانه‌ بر همه‌ چیز مسلط‌ بود و هیچ‌ كس‌ بر جان‌ و مال‌ خود ایمن‌ نبود.
نثر این‌ كتاب‌ ساده‌ و روان‌ است‌، البته‌ نثر آن‌ را نمی‌توان‌ با نثرهای‌ داستانی‌ دوره‌ بعد كه‌ به‌ اوج‌ سادگی‌ رسیده‌اند مقایسه‌ كرد و با آنكه‌ نویسنده‌، نثری‌ ساده‌ را برای‌ داستان‌ خویش‌ برگزیده‌ است‌ گاهی‌ به‌ نثر فاضلانه‌ و ادیبانه‌ نزدیك‌ می‌شود.
۲. رمان‌ عشق‌ و سلطنت‌
یكی‌ دیگر از رمان‌های‌ اواخر دوران‌ قاجار، رمان‌ تاریخی‌ عشق‌ و سلطنت‌ است‌. این‌ رمان‌ را شیخ‌ موسی‌ كبودر آهنگی‌، درباره‌ زندگانی‌ كوروش‌ كبیر نوشته‌ است‌.
شالوده‌ این‌ كتاب‌ بر این‌ نهاده‌ شده‌ است‌ كه‌ یك‌ رمان‌ تاریخی‌ باشد اما اسامی‌ خاص‌، عموما به‌ شكل‌ فرانسوی‌ آنها به‌كار رفته‌ است‌، نه‌ به‌ اصل‌ پارسی‌ قدیم‌، مثلا میترا دات‌ (كه‌ صحیح‌ آن‌ مهرداد است)، اكباتان‌ كه‌ همان‌ هاگماتانا همدان‌ قدیم‌ است‌. همچنین‌ توصیفات‌ فراوانی‌ از مناظر و مجالس‌ اشخاص‌ كه‌ وارد متن‌ داستان‌ شده‌ است‌ و گفت‌وگوهای‌ بسیاری‌ كه‌ میان‌ شخصیت‌های‌ داستان‌ بیان‌ شده‌ است‌، طبعا به‌ تقلید از نمونه‌های‌ اروپایی‌ است‌.
شیخ‌ موسی‌ در رمان‌ خود به‌ هیچ‌وجه‌ در استعمال‌ زبان‌ قدیم‌ یا طرد و ترك‌ لغات‌ عربی‌ تلاش‌ نكرده‌ و از این‌ لغات‌ بهره‌ فراوان‌ گرفته‌ است‌. از ویژگی‌های‌ خوب‌ این‌ داستان‌ آن‌ است‌ كه‌ نویسنده‌ تلاش‌ فراوان‌ كرده‌ است‌ كه‌ در بیان‌ وقایع‌ و سنن‌ و رسوم‌ تاریخی‌ دچار اغلاط‌ فاحش‌ نشود. خلاصه‌ داستان‌ عشق‌ و سلطنت‌ این‌ گونه‌ است‌ كه‌ پادشاه‌ ماد، آزیدهاك‌، در خواب‌ می‌بیند كه‌ دخترش‌ فرزندی‌ به‌ دنیا می‌آورد كه‌ خاندان‌ ماد را مطیع‌ خواهد كرد. بنابراین‌ به‌ وزیر خود هارپاكوس‌ دستور می‌دهد كه‌ كودك‌، یعنی‌ «اگرادات‌»، را به‌ قتل‌ برساند ولی‌ وزیر به‌ جای‌ كشتن‌ كودك‌ او را به‌ چوپانی‌ می‌سپارد و او سال‌ها در گمنامی‌ پرورش‌ می‌یابد و بعدها با نام‌ حقیقی‌ خود، كوروش‌ خوانده‌ می‌شود و بر ضد دولت‌ ماد قیام‌ می‌كند و در جنگ‌، آزیدهاك‌ را اسیر می‌كند.
از داستان‌نویسان‌ دوره‌ قاجار كه‌ به‌ تعبیری‌ آبای‌ قصه‌نویسان‌ امروزند چهار تن‌ شاخص‌اند: میرزا عبدالرحیم‌ طالبوف‌ تبریزی‌، حاج‌ زین‌العابدین‌ مراغه‌یی‌، سیدعلی‌ اكبر دهخدا و سیدمحمد علی‌ جمالزاده‌ كه‌ نخستین‌ و پرتاثیرترین‌ كار خود را در این‌ دوران‌ منتشر كرد. در اینجا تنها به‌ دو تن‌ از این‌ نویسندگان‌ می‌پردازیم‌.
● علی‌اكبر دهخدا
علی‌اكبر دهخدا در سال‌ ۱۲۵۴ شمسی‌ در تهران‌ به‌ دنیا آمد. در زمان‌ مظفرالدین‌ شاه‌ سفیر دولت‌ ایران‌ در بالكان‌ او را با خود به‌ اروپا برد، در این‌ سفر دهخدا دو سال‌ در اروپا و بیشتر در وین‌ بود و در كنار كار اداری‌ به‌ یادگیری‌ زبان‌ فرانسه‌ همت‌ گماشت‌. بعد از آن‌ دهخدا به‌ ایران‌ برگشت‌ و سردبیر روزنامه‌ «صوراسرافیل‌» شد. سرآمد نوشته‌هایی‌ كه‌ در صوراسرافیل‌ چاپ‌ می‌شد، مقاله‌های‌ انتقادی‌ و فكاهی‌ دهخدا بود كه‌ هر كدام‌ عنوانی‌ داشت‌ و بر روی‌ هم‌ «چرند و پرند» معروف‌ شد. در دوران‌ استبداد صغیر، دهخدا به‌ اروپا رانده‌ شد و بعد از خلع‌ محمدشاه‌ به‌ ایران‌ بازگشت‌. نثر او گرچه‌ در قالب‌ قصه‌ به‌ معنای‌ امروزی‌ قرار نمی‌گیرد اما از دو جهت‌ توجه‌ به‌ زبان‌ ساده‌ و روان‌ مردم‌ و اثرگذاری‌ شدید بر فكاهی‌ نویسان‌ و طنزنویسان‌ بعدی‌ قابل‌ توجه‌ است‌. بزرگترین‌ كار او لغتنامه‌ دهخدا است‌ كه‌ ارزنده‌ترین‌ اثر موجود وی‌ است‌. علی‌اكبر دهخدا در سال‌ ۱۳۳۴ چشم‌ از جهان‌ فروبست‌.
● محمدعلی‌ جمالزاده‌
جمالزاده‌ فرزند سیدجمال‌الدین‌ اصفهانی‌، واعظ‌ نامدار روزهای‌ انقلاب‌ مشروطیت‌ است‌. او در سال‌ ۱۲۷۰ شمسی‌ در شهر اصفهان‌ دیده‌ به‌ جهان‌ گشود. در حدود سال‌ ۱۳۰۰ رهسپار اروپا شده‌ و چندی‌ در برلین‌ با تقی‌زاده‌ و دیگر نویسندگان‌ مجله‌ كاوه‌ همكاری‌ كرده‌ است‌. در همان‌ سال‌ها نخستین‌ مجموعه‌ داستانی‌ او به‌ نام‌ «یكی‌ بود، یكی‌ نبود» انتشار یافته‌ و بر سر زبان‌ها افتاد.
پس‌ از آن‌ دوره‌ خدمت‌ او در سازمان‌ جهانی‌ كار آغاز و در ژنو ماندگار شد. كتاب‌ «یكی‌ بود، یكی‌ نبود» او كه‌ در برلین‌ انتشار یافت‌، بخصوص‌ از نظر تاریخی‌ اهمیت‌ دارد. در این‌ كتاب‌ طی‌ شش‌ داستان‌، گوشه‌هایی‌ از زندگی‌ طبقات‌ مختلف‌ مردم‌ ایران‌ در عهد مشروطه‌، با زبانی‌ ساده‌ و شیرین‌ و با كاربرد اصطلاحات‌ و تعابیر عامیانه‌، تصویر شده‌ است‌. اما بویژه‌ اساسی‌ترین‌ امتیاز كتاب‌ این‌ است‌ كه‌ میان‌ دو مرز ادبی‌ قرار دارد، از سویی‌ خلف‌ صدق‌ كوشش‌های‌ ادبی‌ حوزه‌ مشروطه‌ است‌ و از طرفی‌ طلیعه‌ داستان‌نویسی‌ جدید در دوره‌ بعدی‌ است‌ كه‌ بخصوص‌ الگوهای‌ آن‌ از قبیل‌ هوچی‌ سیاسی‌، فكلی‌ غرب‌زده‌، ویلان‌ الدوله‌ و غیره‌ بارها مورد تقلید و بازسازی‌ قرار گرفته‌ است‌. به‌ هر حال‌ جمالزاده‌ كه‌ به‌ لطف‌ یك‌ عمر طولانی‌ در تمام‌ جریانات‌ نثری‌ ادوار معاصر ایران‌ حاضر و فعال‌ بوده‌، با «یكی‌ بود، یكی‌ نبود» حلقه‌ داستان‌نویسان‌ ابتدایی‌ را تكمیل‌ می‌كند و نیز طلوع‌ دوره‌ بعدی‌ را بشارت‌ می‌دهد.
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید