چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

بحران آلترناتیو; مشکل جدی اصولگرایان


بحران آلترناتیو; مشکل جدی اصولگرایان
هر چه به آستانه برگزاری دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نزدیک می شویم، پرسش ها و انتظارات مردم نسبت به اهداف و برنامه های کاندیدای ریاست جمهوری بیشتر می شود. سردرگمی و نگرانی جریانات سیاسی در معرفی کاندیدای واحد که از شانس و اقبال بیشتری برای پیروزی برخوردار باشد نیز افزایش یافته و کاریزمای کاندیدا در حوزه های مختلف مدیریتی، سیاسی و فرهنگی در صورت بندی احزاب و گروه ها، جایگاه ویژه ای پیدا می کند.
اگر مروری اجمالی به تاریخچه انتخابات در دنیای مدرن داشته باشیم متوجه این موضوع خواهیم شد که نقش کاریزماتیک کاندیدا در کسب آرا و پیروزی انتخاباتی کمتر از اهداف، برنامه ها و کارکردهای وی نخواهد بود.
نخبگان سیاسی کاریزماتیک با ویژگی های منحصر به فرد خود و با بهره گیری از ایدئولوژی سیاسی، آرمان شهر و ناکجاآبادی را برای مردم ترسیم می کنند که فقط آنان می توانند با مدیریت توانمند و شایسته خود مردم را به کعبه آمال و آرزوهای خود برسانند. تجربه نشان داده مادامی که این افراد نتوانند کارکردی مطلوب و آمیخته به آموزه های کارشناسی داشته باشند ساحت تقدیس گونه ای که از خود و برنامه هایش ارائه داده است دچار شک و تردید گشته و مقبولیت عمومی خود را به سرعت از دست می دهد و نهایتا توسط مردم با مکانیزم داوری اکثریت (انتخابات سالم و منصفانه) از چرخه قدرت سیاسی کنار گذاشته و کم کم به فراموشی سپرده می شوند و اساسا فلسفه برگزاری انتخابات در همین گفتمان داوری مردم در راستای گردش و چرخش مسالمت آمیز قدرت تبیین می گردد.
از همین منظر می توان گفت: دو جریان عمده سیاسی کشور برای دست یافتن به پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری الیت و یا کاندیدایی از مجموعه سیاسی خود را به صحنه انتخابات آوردند که از شانس پیروزی بیشتری نسبت به کاندیدای رقیب برخوردار باشد. بازخوانی روند انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری نشان می دهد که تا کنون دو جریان برتر سیاسی کشور نتوانسته اند در سازماندهی ساختار درون جناحی خود در رسیدن به یک کاندیدای واحد به نتیجه برسند و در این مسیر جریان محافظه کار اصولگرا با این که قدرت سیاسی کشور را در اختیار دارد در سردرگمی بیشتری به سر می برد و در حقیقت در ایجاد و زایش یک استراتژی انتخاباتی عقیم مانده است. استراتژی پیچیده انتخاباتی اصلا ح طلبان که با کناره گیری به موقع سید محمدخاتمی که حاکی از نوعی فرهیختگی سیاسی است به محوریت مهندس میرحسین موسوی انجامید به طور قطع اصلا ح طلبان را در صدر واصولگرایان را در ذیل مباحث انتخاباتی قرار داده است.
گرچه به اعتماد برخی از تحلیل گران و مفسران سیاسی این انسجام نسبی اصلا ح طلبان بی ارتباط با تجربه تلخ انتخابات نهم ریاست جمهوری نباشد ولی از زاویه دیگر نمی توان وزن کاریزمای سیاسی- فرهنگی نخست وزیر موفق دفاع مقدس را نسبت به دیگر رقبا قابل مقایسه دانست و پژواک گفتمان وی را در بین اقشار مختلف جامعه با برنامه های کارشناسی شده وی نادیده گرفت.
محمود احمدی نژاد رئیس جمهور اصولگرا که با پیروزی در انتخابات نهم ریاست جمهوری منبع و الهام بخش خانه امید محافظه کاران شد ولی با کارکرد جزم گرایانه مدیریتی- فکری و جایگزین کردن اداره سلیقه ای ، به جای مدیریت قانونی و کارشناسی شده که با انحلا ل سازمان مدیریت وبرنامه ریزی و برخی از نهادها و شوراهای تصمیم ساز کشور همراه بود علا وه بر این که باعث به جود آمدن انتقادات جدیدی در بین مردم شد که برآورده کردن آنها از توان دولت خارج بود از یک سو و از سوی دیگر بی توجهی به نظرات عقلا ئی جریان راست در رفتار با همفکران خود در هیات دولت سبب شد که اصولگرایان در ادامه حمایت خود از وی در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری دچار نوعی تردید شوند. عدم پایبندی دولت به قوانین و مقررات و مصوبات مجلس کان لم یکن تلقی نمودن برخی مصوبات قانونی مجلس و حتی تذکر قانون اساسی به پارلمان سبب شد که مجلس هشتم در مقابل دولت نسبت به اداره عمومی کشور موضع گیری نماید و حتی ریاست مجلس تذکر قانون اساسی وی را طنز قلمداد کند.
بررسی سه دهه گذشته روابط دولت و مجلس نشان می دهد که تاکنون سابقه نداشت که مجلسی که اکثریت آن گرایش سیاسی همانند دولت مستقر دارند این چنین در مقابل رفتارهای دولت مقاومت کند و در حقیقت دولت و مجلس رفتاری چالش آمیز در قبال هم اتخاد کنند.
اگر که زاویه دیگری به موضوع بنگریم، تاکنون مسبوق به سابقه نبود، که دولتی ۴ سال اداره کشور را عهده دار است، جریان سیاسی طرفدار دولت نسبت به پیروزی و بسیج عمومی مردم در انتخابات ابراز نگرانی کند و بحث از جایگزین کردن فرد دیگری برای ریاست جمهوری بزنند و بعضا در خفا و پنهان تمایلا ت درونی خود را نسبت به فرد یا افراد دیگری معرفی کنند.
باری چنانکه اشاره شد اگر به چنین ملا حظاتی در مقام باریک بینی نظری در اردوگاه اصولگرایان بنگریم، محافظه کاران پیش از اینکه نگران پیروزی و یا شکست خود در انتخابات دهم ریاست جمهوری باشند هراس از این دارند که رفتارها و کارکردهای بعضا متعارض و چندگانه رئیس جمهور بر ایدئولوژی سیاسی آنان نیز اثر منفی بگذارد و حداقل تا یک دهه دیگر آنان از باز تولید هژمونی واقتدار سیاسی علا وه بر دولت در نهاد دیگری همانند مجلس و شوراها باز بمانند و شاید همین دلمشغولی و تردیدهای واقع گرایانه است که علما و بزرگان اصولگرایی همانند علی اکبر ناطق نوری، محسن رضایی را به ارائه و تمایل دولت ائتلافی با اصلاح طلبان سوق می دهد و برخی از آنان همانند خوش چهره و افروغ از حضور کاندیدای جدید و کنار گذاشتن احمدی نژاد سخن می رانند.
به هر حال از هر منظر به موضوع نگاه کنیم، بحران آلترناتیو برای جایگزین کردن فرد دیگری به جای احمدی نژاد اصولگرایان را در بازگشایی فصل تازه ای از تحولات انتخاباتی ترغیب و تشویق می نماید. بنابراین اگر اصولگرایان متمایل به حضور در دولت آینده هستند و می خواهند در نظم و آرایش سیاسی جدید مدیریت کشور تاثیر گذار باشند منطقی ترین تصمیم این است که در وهله اول تلاش کنند از هرگونه راهبرد آوانگاردی و معرکه مبتنی بر نگرش های آمرانه که می تواند مانع یک انتخابات سالم و منصفانه باشد پرهیز نمایند تا علاوه بر افزایش اعتماد عمومی به مکانیزم انتخابات به عنوان بهترین مکانیزم داوری و پژواک بخش صدای خود فصل نوینی را از مشارکت سیاسی - اجتماعی آغاز نمایند و شاید با این تصمیم عاقلانه بتوانند همچنان هم در قدرت حضور دائم داشته باشند و هم مناسبات خود را با مردم حفظ نمایند.
این در حالی است که بستر لازم برای ائتلاف با مهندس موسوی در جریان اصولگرا فراهم شده است و برخی در خفا با ایشان همکاری دارند.
نویسنده : علیرضا صادقی سبزواری
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید