شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

تلویزیون خصوصی و انتخابات آزاد


تلویزیون خصوصی و انتخابات آزاد
انتخابات آزاد، سنگ‌بنای جامعه دموکراتیک و نیروی پیش برنده در اختیار مردم برای رسیدن به هدف‌های خود از طریق دولت است.
آزادی انتخابات را می‌توان روی دیگر سکه «آزادی انتخاب» تلقی کرد که این شق دوم را نباید تنها در مجادله‌ها و مناظره‌های تئوریک حبس کرد. مطالعات معتبر و پرشمار انجام شده توسط موسسه‌های پژوهشی و دانشگاهی نشان می‌دهد انتخاب آزاد برای رونق و بهبود وضعیت کسب‌وکار شهروندان یک اصل نیرومند است و حتی رشد اقتصاد ملی نیز تحت تاثیر وجود یا فقدان آزادی انتخاب است. نگارنده باور کامل دارد که آزادی انتخابات در جامعه کنونی ایران باید اصل و پایه مسائل و متغیرهای دیگر باشد. واقعیت این است که آزادی انتخاب اما در صحنه عمل با دشواری‌ها و دردسرهای مهم و بزرگی دست و پنجه نرم می‌کند. با توجه به نزدیک شدن به دهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری، برخی موانع اصلی انتخابات آزاد را در شرایط فعلی و برای دوره‌های میان‌مدت یادآور می‌شوم.
● انحصار بازار رسانه
خبر، تحلیل، تفسیر، گزارش، مقاله و سرمقاله و یادداشت از رویدادهای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، کالاهای متجانس‌اند که با استفاده از ابزارهایی مثل تلویزیون، رادیو، روزنامه، ماهواره و اینترنت به شهروندان عرضه می‌شود. تولید و توزیع کالاهای یاد شده در صورتی که در یک بازار آزاد و رقابتی انجام شده و به مصرف‌کننده برسد، از یک طرف ارزان‌تر خواهد شد و از سوی دیگر کیفیت و مطلوبیت آن افزایش خواهد یافت. از سوی دیگر بازار انحصاری رسانه و عرضه انحصاری و غیررقابتی اخبار، گزارش و تحلیل به ویژه در هنگامه مبارزات انتخاباتی، توانایی مخدوش کردن آزادی انتخاب را دارد. این وضعیت البته در یک دوره میان‌مدت نتایج واژگونه دارد و انحصارگران را در موقعیت دشواری قرار می‌دهد. مصرف‌کنندگان و شهروندانی که در درون یک سرزمین مثلا سرزمین ایران- به چشم می‌بینند و می‌شنوند که عرضه‌کنندگان اخبار از رویدادها، به شکل انحصاری عمل می‌کنند، واکنش نشان داده و به سوی بازار رسانه‌های خارجی می‌روند. در ایران نیز همانند برخی دیگر از کشورها، بازار رسانه‌ها به ویژه بازار رادیو و تلویزیون انحصار کامل را تجربه می‌کند و غیررقابتی‌ترین بازاری است که واقعیت خود را تحمیل می‌کند. دلیل اصلی انحصاری شدن بازار خبر، تحلیل و گزارش از تحولات گوناگون در ایران استناد به اصل ۴۴ قانون اساسی است. با توجه به این که در همین سه سال اخیر، سیاست‌های کلی ابلاغ شده برای تجدیدنظر در اصل ۴۴ قانون اساسی در عمل منجر به خارج شدن شماری از فعالیت‌ها شده است، اما بازار رادیو- تلویزیون همچنان انحصار کامل را تجربه می‌کند. به نظر می‌رسد با توجه به عوامل گوناگون می‌توان و باید بازار رسانه شنیداری و دیداری را اعضای کامل خارج و بازاری رقابتی فراهم کرد تا شهروندان از مزیت‌های این بازار به ویژه در دوره انتخاب سرنوشت‌سازی مثل انتخابات ریاست‌جمهوری برخوردار شوند. واقعیت این است که هزینه تاسیس ایستگاه رادیویی و تلویزیونی بسیار کاهش یافته است و حتی گروه‌های کوچک غیرسیاسی نیز با راه‌اندازی رادیو و تلویزیون‌های محلی و غیرسراسری توانایی تبلیغ ایده‌های خود را پیدا کرده‌اند. در حالی که به طور مثال جمعیت حمایت از کوهستان، انجمن‌های حامی پرندگان، گروه‌های مخالف آلوده کردن زیست بوم‌های شهری و .... در جامعه‌های دیگر، ایستگاه رادیویی و تلویزیونی ویژه خود را دارند، آیا این انتظار زیادی است که احزاب سیاسی ایران نیز بتوانند از این ابزار نیرومند برخوردار باشند؟ شاید برخی از توجیه‌گران بازار انحصاری رادیو- تلویزیون اعتقاد داشته باشند که تولیدات احزاب و جمعیت‌های صنفی احتمالا با سیاست‌های کلان ملی ناسازگار می‌شود و دشواری ایجاد می‌کند، اما این توجیه غیرمنطقی است و دستگاه‌های نظارتی حکومتی می‌توانند در این حوزه با دقت و سخت‌گیری بیشتری عمل کنند و اجازه ایجاد بازار رقابتی داده شود. یادمان باشد که همین استدلال و توجیه موجب شده بود که اجازه تاسیس بانک خصوصی داده نشود. راه‌اندازی و بهره‌برداری از بانک‌های خصوصی در چند سال گذشته آیا به زیان منافع ملی بوده یا به منفعت عمومی منجر شده است. دقت در سخنان منتقدان دولت در روزها و هفته‌های گذشته نسبت به کارنامه تلویزیون ایران نشان می‌دهد که می‌شد سطح و دامنه انتقادها را کاهش داد. فقدان بازار رقابتی در این حوزه به ویژه در این روزها که برخی احزاب و شهروندان احساس خوبی به کارنامه بازار انحصاری فعلی ندارند بیش از پیش احساس می‌شود. انتخابات آزاد در ایران امروز به دلیل فقدان تلویزیون و رادیو خصوصی فاقد کیفیت کامل و جامع است و انتخاب آزاد شهروندان با آسیب مواجه شده است.
● روشنایی و تاریکی هزینه انتخابات
مبارزه انتخاباتی در سطح ریاست جمهوری در همه جامعه‌ها با توجه به میزان جمعیت، وسعت سرزمین و تنوع قومی و عقاید، نیازمند هزینه‌های تبلیغاتی در اندازه‌های گوناگون است. در جامعه‌های پرسابقه دموکراتیک مهم‌ترین پرسش شهروندان این است که کاندیدای به چنگ آوردن منصب ریاست جمهوری، هزینه تبلیغات را از کدام محل تامین می‌کند و پشتیبان مالی احزاب چه کسانی هستند؟ قانونگذاران در چنین جامعه‌هایی راه‌های جلوگیری از حرکت در تاریکی کاندیداها را مسدود کرده و در مقابل با وضع قوانین شفاف و کارآمد، راه تامین منابع مالی تبلیغات به روش‌های اصولی و روشن را هموار کرده‌اند.
به این ترتیب در چنین جامعه‌هایی دادوستدهای پنهان و رانت‌جویانه حامیان مالی و کاندیداها سخت شده است و کاندیداها نمی‌توانند از منابع عمومی و از افراد و گروه‌ها و بنگاه‌های بزرگ به صورت غیرشفاف پول بگیرند. این وضعیت موجب شده است که انتخابات آزاد و سالم با احتمال بیشتری امکان وقوع پیدا کند. آزادی انتخابات در این سرزمین‌ها به دلیل اینکه بازیگران در روز روشن و در برابر دیدگان شهروندان بازی می‌‌کنند با آسیب کمتری مواجه است. احزاب پرسابقه و مورد اعتماد در جامعه‌های دموکراتیک البته سعی دارند که هزینه تبلیغات را از هواداران و اعضا دریافت کنند و خود را در مظان اتهام و جمع‌آوری منابع مالی از بنگاه‌های بزرگ قرار ندهند.
در جامعه‌هایی مثل ایران که احزاب نیرومند، پرسابقه و دارای اعضای ثابت و پرشمار وجود ندارند، دیده شده است که کاندیداها تمایل دارند از امکانات عمومی و از امکانات دولتی و نهادهای حکومتی برای تامین هزینه‌های انتخابات استفاده کنند. علاوه بر این، مراجعه به صاحبان بنگاه‌های بزرگ بخش‌خصوصی به صورت پنهان و با حربه‌های تهدید و تطمیع نیز یک روش معمول شده است.
شهروندان ایرانی به دلایل گوناگون زشتی کار کاندیداها را در استفاده از امکانات حکومتی و دولتی و نهادهای عمومی و همچنین دادوستدهای غیرشفاف احساس نمی‌کنند. آزادی انتخابات در صورتی لباس عمل می‌پوشد و عینیت پیدا می‌کند که معلوم شود هر کاندیدا با چه شرایطی و از کدام محل، هزینه‌های تبلیغاتی خود را تامین می‌کند.
احسان شادی
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد