پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا
خواهیم دید...
کشاورز کم درآمدی بجای تراکتور از اسب پیری برای شخم زدن استفاده می کرد. یک روز بعدازظهر اسب در حین کار در مزرعه افتاد و مرد. همه روستاییان گفتند: «چه اتفاق وحشتناکی! اما کشاورز با آرامش گفت: «خواهیم دید.» خونسردی و آرامش او باعث شد که همه افراد روستا گردهم بیایند، با او هم عقیده شوند و اسب جدیدی را به او اهدا» کنند. حالا همه می گفتند: «چه مرد خوش شانسی»، کشاورز گفت: «خواهیم دید.» دو روز بعد اسب جدید از پرچین پرید و فرار کرد. همه گفتند: «چه مرد بدبختی.» کشاورز خندید و گفت: «خواهیم دید.» بالاخره، اسب راه خود را پیدا کرد و برگشت. همه گفتند: «چه مرد خوش شانسی.» کشاورز گفت: «خواهیم دید.» پس از مدتی پسر جوان مرد کشاورز در حین سواری با اسب به زمین افتاد و پایش شکست. همه گفتند: «چه بدشانس.» کشاورز گفت: «خواهیم دید.» دو روز بعد ارتش برای سربازگیری به روستا آمد، اما به دلیل شکستگی پای پسر، او را نپذیرفتند. همه گفتند: «چه پسر خوش شانسی.» کشاورز خندید و گفت: «خواهیم دید...»
منبع : روزنامه ابتکار
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل غزه مجلس شورای اسلامی دولت نیکا شاکرمی روز معلم معلمان رهبر انقلاب مجلس بابک زنجانی دولت سیزدهم
آتش سوزی هلال احمر قوه قضاییه تهران پلیس اصفهان بارش باران سیل شهرداری تهران آموزش و پرورش سلامت سازمان هواشناسی
قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بازار خودرو خودرو قیمت سکه دلار حقوق بازنشستگان بانک مرکزی سایپا ایران خودرو کارگران
فضای مجازی سریال جواد عزتی نمایشگاه کتاب عفاف و حجاب فیلم سینمایی مسعود اسکویی تلویزیون سینما سینمای ایران دفاع مقدس فیلم
رژیم صهیونیستی فلسطین آمریکا جنگ غزه حماس نوار غزه چین ترکیه انگلیس اوکراین نتانیاهو یمن
استقلال پرسپولیس فوتبال سپاهان علی خطیر باشگاه استقلال لیگ برتر ایران تراکتور لیگ قهرمانان اروپا رئال مادرید بایرن مونیخ لیگ برتر
هوش مصنوعی هواپیما کولر تبلیغات موبایل تلفن همراه اینستاگرام اپل گوگل ناسا عیسی زارع پور وزیر ارتباطات
کبد چرب فشار خون بیمه بیماری قلبی دیابت کاهش وزن داروخانه رابطه جنسی