جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

مؤذن بانگ بی هنگام برداشت...


مؤذن بانگ بی هنگام برداشت...
فضیلت سلمان فارسی بر ابوذرغفاری را در حدیثی که از امام سجاد(ع) نقل شده می توان به درستی دریافت.آنجا که می فرمایند:
«والله لو علم ابوذر ماذا فی قلب سلمان لقتله…»( منتهی الامال ص۱۱۴)
«به خدا قسم اگر ابوذر می‌دانست در دل سلمان چه می‌گذرد، او را می‌کشت.»
ویا در خبر دیگری آمده است که وقتی ابوذر بر سلمان وارد شد در حالتی که دیگی روی آتش گذاشته بود ساعتی با هم نشستند و حدیث می کردند ناگاه دیگ از روی سه پایه غلطید و سرنگون شد و ابداً از آنچه در دیگ بود قطره ای نریخت، سلمان آن را برداشت و به جای خود گذاشت؛ باز زمانی نگذشته بود که دوباره سرنگون شد و چیزی از آن نریخت؛ دیگر باره سلمان آن را برداشت و به جای خود گذاشت. ابوذر وحشت زده از نزد سلمان بیرون شد و به حالت تفکر بود که جناب امیرالمؤمنین (ع) را ملاقات نمود و حکایت را برای آن حضرت بگفت، آن جناب فرمود:« ای ابوذر! اگر خبر دهد سلمان تو را به آنچه می داند هر آینه خواهی گفت رحم الله قاتل سلمان! ای ابوذر، سلمان باب الله است در زمین، هر که معرفت به حال او داشته باشد مؤمن است و هر که انکار او کند کافر است و سلمان از ما اهل بیت است.»
و نیز درص۳۴۱ ج ۲۲بحارالانوار آمده است که ایمان ده درجه دارد و درجات ایمان افراد، متفاوت است . رسول گرامی اسلام (ص ) با هر یک از یاران خود به اندازه ایمانشان سخن می گفت . سلمان از ده درجه ایمان ، همه را دارا بود، ابوذر نه درجه و مقداد هشت درجه داشت به همین دلیل گفته شده که آنچه را سلمان می دانست اگر ابوذر می دانست سلمان را تکفیر می کرد زیرا کشش آن مطالب را نداشت .
مدت کوتاهی است که خبر کوتاهی برروی خروجی بعضی خبرگزاری های داخلی و خارجی و پایگاه های اطلاع رسانی اینترنتی بدون ذکر منبع واقعی ظاهر می شود که حکایت از توقیف کتاب دست نوشته ها وخاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی با عنوان « به سوی سرنوشت » توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داشت .
انتشار این خبر برای دلسوزان نظام اسلامی چنان شوک آوربود که در همان ساعات اولیه حساسیت های زیادی را برانگیخت اگرچه ناشر کتاب و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به موقع دست به کار شده و اصل خبر را تکذیب نمودند ولی اظهارات یکی از مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در کنار تکذیب خبرهای مربوط به توقیف سوالاتی را برای راقم این سطور مطرح ساخته آنجا که گفته است سئوالی درباره یکی از نکات این کتاب که به امام خمینی مربوط می شود وجود دارد که اگر از سوی دفتر نشر آثار امام خمینی (ره ) رسما تایید شود از نظر ارشاد منعی برای انتشار ندارد.
کتاب ۶۸۸ صفحه ای «به سوی سرنوشت » که توسط مهندس محسن هاشمی تدوین یافته چندی قبل در بیستمین نمایشگاه بین المللی کتاب عرضه شده بود. در صفحه ۱۷۳ نقل قولی ازآیت الله هاشمی رفسنجانی از روز پنج شنبه ۱۴تیرماه ۱۳۶۳ ذکر کرده است که این نقل قول موجبات تشویش و تهییج برخی از جهال و ناآگاهان سطحی نگر را فراهم ساخته است آنجا که می نویسد:«... نماینده شوشتر هم آمد و پیشنهاد قطع شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر شوروی را می داد. گفتم به طور اصولی تصمیم گرفته ایم، امام هم موافقت کرده اند ولی منتظر فرصت هستیم.»
در مورد مطرح شدن این موضوع در این مقطع زمانی و شش ماه پس از انتشار کتاب و سقم و صحت مطالب کتاب ونقد یادداشت های افرادی همچون حسین شریعتمداری و اظهارات معاونت فرهنگی ومسئولین وزارت در مورد شروط ارشاد جهت انتشار مجدد کتاب لازم می دانم نکاتی را متذکر گردم:
▪ آیت الله هاشمی رفسنجانی فقیه مجاهد و شخصیت بارزی که به جرات می توان وی را سلمان فارسی انقلاب اسلامی کشورمان نام نهاد و اگر حضرت علی(ع) قرآن ناطق و مفسر واقعی آن در زمان بعد از رحلت رسول اکرم(ص) بوده بالطبع ایشان را می توان به عنوان مفسر حقیقی اندیشه های امام راحل و به عنوان صحیفه ناطق نور نام نهاد ، هاشمی رفسنجانی کانال ارتباطی فکری همه مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران در زمان حیات امام(ره) بوده و اعتمادی که امام(ره) به هاشمی رفسنجانی داشتند، بسیار عمیق بود. آقای هاشمی رفسنجانی در یکی از مصاحبه‌های تلویزیونی خود نقل می کنند که حتی مقام معظم رهبری درد دل‌های خود با امام‌(ره) از طریق ایشان انجام می‌دادند و این مطلب مورد تکذیب رهبری هم قرار نگرفته است. ؛ هاشمی شخصیتی که مقام معظم رهبری در موردش می فرمایند:« ما منوّرتر و روشنتر و سابقه دارتر و شناخته شده تر و درد آشناتر و رمز آشناتر از ایشان با مسایل انقلاب، کس دیگری را سراغ نداشتیم. نمی شود گفت شما بهتر از من ایشان را می شناسید، چون سوابق انس و ارادت و آشنایی من با آقای هاشمی، خیلی طولانی است » و یا در جای دیگری می فرمایند:« (آیت الله هاشمی رفسنجانی) کسی است که امام در تمام طول دوران انقلاب و قبل از آن و بیشتر از همه بعد از انقلاب تا لحظه ی وفاتشان، نهایت اعتماد و اطمینان را به او داشتند ... ایشان کسی است که اینقدر مورد اعتماد امام بود، اینقدر به امام نزدیک بود، حرفهای امام را بیشتر از آنها شنیده، درد دلهای امام را بیشتر از دیگران شنیده و خبر دارد. حالا عده ای همینطور حرف می زنند و اصلاً نمی دانند که حرف دل امام چه بود!» و یا می فرمایند:« از نظر من که سالیان متمادی است ایشان را می‌شناسم، یک مجتهد قطعی است. این هم از برکات خدا بر ماست ...(کسی ) که از لحاظ درس‌های حوزه‌یی، یک مجتهد و از لحاظ تفکرات اسلامی، یک متفکر سطح بالا با سوابق فراوان است » و یا «برای شخص من، هیچ کس آقای هاشمی رفسنجانی نخواهد شد؛ اما امیدواریم برای ملت بشود» . پس حال افرادی که در پی تخریب ایشان کمر همت بسته اند بگویند که آیا تابحال شخصیتی را سراغ دارند که مقام معظم رهبری چنین در وصف احوال وی سخن گفته باشند.
▪ برای مزید اطلاع منتقدینی همچون شریعتمداری که خود را در اطلاعات روزآمد دیگران می دانند،باید بگویم که در صفحه ۲۴ کتاب «آرامش و چالش» در خاطرات مربوط به روز سه شنبه ۱۶ فروردین ۱۳۶۲ که در سال ۱۳۸۱ منتشر گردیده آمده است:« احمدآقا تلفن کرد و اطلاع داد امام با پیشنهاد قطع شعار مرگ برآمریکا و مرگ بر شوروی از رسانه های دولتی موافقت کرده اند و پذیرفته اند که بگویند به امر امام قطع شده است. » و یا در خاطرات روز شنبه ۲۰ فروردین ۱۳۶۲ (صفحه ۲۲ کتاب آرامش و چالش) آمده است: «قرار شد از طرف امام رسماً به صدا و سیما ابلاغ کنند که شعار مرگ برآمریکا و مرگ برشوروی را که در شعارهای مردم می آید، حذف کنند و دوستان دیگر هم موافق اند» .کسانی همچون مدیرمسئول روزنامه کیهان که این روزها این گونه با نوشتن یادداشت های دهن پرکن جنجال وهیاهو می کنند، در ۵ سال گذشته یا در خواب عمیق خرگوشی بوده و یا مشغول تقسیم غنایم فتح انتخابات گذشته بودند و تازه فهمیده اند که با بزرگنمایی این قسمت از خاطرات هاشمی می توانند از آب گل آلود ماهی بستانند.لذا دوستانه به این افراد توصیه می نمایم مراقب مطالب خویش باشند چه اینکه مطالبی که از مسائل انقلاب اسلامی و افکار امام راحل در سینه افرادی همچون آقای هاشمی نهفته است اگراین افراد بشنوند امام راحل را ناآگاهانه به سبب ظرفیت کم شان تکفیر خواهند نمود.
▪ به باور این قلم مطرح شدن این موضوع در این مقطع حساس نمی تواند با موضوع انتخاب رئیس جدید مجلس خبرگان بی ارتباط باشد چه اینکه آیت الله هاشمی رفسنجانی از افراد مطرح برای ریاست مجلس خبرگان در کنار بزرگانی همچون آیت الله محمدیزدی ، آیت الله واعظ طبسی ، آیت الله هاشمی شاهرودی و آیت الله مصباح یزدی می باشد لذا مخالفین فکری وی نمی توانستند از این سوژه برای بی اثر ساختن وجهه سیاسی و فقهی ایشان براحتی بگذرند. غافل از اینکه اعضای محترم مجلس خبرگان اعتماد کافی و وافی به ایشان داشته و هوچی گری و اینگونه مانورهای سیاسی بیهوده افراد و رسانه های مغرض که نقدهای سخیفشان به وهم پراکنی و شایعات بی اساس آلوده اند نمی تواند در عزم و اراده نمایندگان خللی ایجاد نماید.
▪ ثبت و انتشار خاطرات فردی همچون آیت‌الله هاشمی رفسنجانی رخدادی است مشابه اقدام بسیاری از شخصیت‌ها ، نویسندگان ، فرهیختگان و سیاستمداران و تکراری است بر آنچه خود ایشان قبلاً در دو جلد با عناوین «عبور از بحران» و«آرامش و چالش» انجام دادند، طبعاً در این خاطرات مطالبی بازگوئی می‌شود که می‌تواند برای مخاطبین آتی ناآگاه خود همان افرادی که با توجه به گذشت زمان بعضاً عکس‌العمل‌های متفاوتی را ایجاد نماید. به خصوص برای افراد ناآگاهی همچون حسین شریعتمداری که جهت‌دار به مطالبی از گذشته برخورد می‌کنند ممکن است اساساً غیرقابل قبول و حتی ناباورانه باشد. لذا اگر افرادی چون ایشان و خانم فاطمه رجبی ایدئولوگ دولت نهم خود را تا این مقدار نسبت به سخنان امام (ره) پایبند می دانند، چرا آن همه سخنان امام را فراموش کرده اند که درباره نویسنده کتاب «به سوی سرنوشت » گفته اند؟این گروه برخلاف ادعاها، نه تنها دلسوز تحریف سخنان امام (ره) نیستند، بلکه اگر به پیشینه لیدرهایشان توجه شود، مصداق اتّم ناآگاهان و سطحی نگرانی هستند که آن فقیه فرزانه و امام سفرکرده دربود و نبودش نسبت به آنان هشدار می داد.
▪ کتاب خاطرات «به سوی سرنوشت» از سوی آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در سالهای گذشته جمع‌آوری و از مدت‌ها قبل زیر چاپ رفته‌بود. حال اگر به زعم عده‌ای زمان برای اعلام برخی از خاطرات گذشته مناسب نیست از کجا معلوم که در آینده شرایطی ایجاد شود که برای توجیه آن به نقل این خاطره استناد شود همانطور که امروز به برخی از صحبت‌های حضرت امام استناد می‌شود که نه برای آن کسی مسندی می‌خواهد و نه نیاز به تصدیق و تأیید مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی‌(ره) می‌باشد لذا در عین حال که این مرکز مرجع قانونی در مورد آثار حضرت امام است اما بدیهی است که مسئولان این دفتر نیز خود برای تحقیق درباره بسیاری از مطالب غیرمکتوب به ابراز نظر بزرگانی نیاز دارند که با حضرت امام حشر و نشر خصوصی داشتند و کسی جز آنها از آن مطالب اطلاع ندارد و آیت الله هاشمی رفسنجانی یکی از برجسته ترین آنان است .پس بایستی بگویم برخورد عامیانه با این مقوله بدون در نظر گرفتن جوانب امر و مصالح نظام اسلامی می تواند حداقل این مشکل را پدید آورد که حتی کسی که در بالاترین سطح این نظام قرار دارد همچون مقام معظم رهبری اگر مطلبی از امام نقل کند همین افراد هر جا بخواهند مطابق سلیقه خودشان با همین معیار می توانند آنرا تکذیب کنند و معلوم است که تکیه بر چنین معیار غیرعلمی و غیرفنی چه عواقب خطرناکی خواهد داشت .
▪ حذف شعار «مرگ بر» آنهم مشروط به رسیدن زمانی مناسب، از فرهنگ شعاری این قدر برای اینان حیات بخش نیست. کسی نیست از این جماعت دوستدار مرگ بپرسد که اگر شعار مرگ این قدر برایتان حیات بخش است، چطور شد که مسئولان طیف همسوی شما با اوسرمیز مذاکره نشستند و شما به به و چه چه کردید که بالاخره پس از ۲۷ سال توانستیم طلسم مذاکره را بشکنیم.
▪ اگر به شیوه کاملاً نخ نمای هیاهوگران درخصوص «به سوی سرنوشت» دقت کنید این افراد ابتدا به انتشاریادداشت ، مصاحبه و مقاله پرداختند وقتی نتیجه نگرفتند به شایعه پراکنی که کار شایع این افراد است روی آورده و از قول افراد مجهول الهویه، شایعه نمودند که کتاب توقیف شده و سپس خود به تکذیب آن پرداختند لذا اینبار بایستی منتظر بود تا دید به چه حربه جدیدی روی خواهند آورد.
وحید کاظم زاده قاضی جهانی