چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


خانواده آمریکایی نوجو و مصرف‌گرا


خانواده آمریکایی نوجو و مصرف‌گرا
«ممکن است این موضوع کمی غیرتعارفی جلوه کند، اما هنگامی که ما آمریکایی‌ها به دنبال چیز جدیدی در زندگی‌مان هستیم، تنها به این دلیل نیست که می‌خواهیم رقابت کنیم، بلکه به این دلیل است که روحیهء سرکش و نوگرایی داریم و همیشه می‌خواهیم با نوعی ریسک، سنت‌ها را زیر پا بگذاریم.» این تصور آمریکایی از خود است و شاید بر همین مبنا باشد که رسانه‌های خبری به صورت مداوم بر شعار تجاری «آمریکا شمارهء یک است» اصرار می‌ورزند. این کشور که در زمرهء ملت‌های توسعه‌یافته محسوب می‌شود سابقه و تاریخ چندانی ندارد، اما مردمانی که در آن‌جا گردهم آمده‌اند به طور فعالی در کارهای اجتماعی و اقتصادی مشارکت دارند.
یکی از مشخصه‌های جوامع توسعه یافته بهره‌مندی خانواده‌ها از رفاه نسبی و امکانات معیشتی است; گاه این شاخص‌ها در آمارهای رسمی و غیررسمی تفاوت فاحشی با هم دارند که تلاش می‌شود تا حد امکان به هر دوی آن‌ها اشاره شود.
● ثروت و مصرف
کیفیت و چگونگی اقتصاد خانواده، ناشی از تعامل دو سویهء دولت و ملت است، در آمریکا از طرفی سیاست دولت براساس سوددهی به خانواده‌ها وضع شده و از طرف دیگر خود خانواده‌ها به طور فعالی در پویایی اقتصاد کلان نقش و مشارکت دارند. به عنوان مثال به گزارش هیات بانک فدرال در سال ۲۰۰۴، نیمی از تمام خانواده‌هایی که دارایی مالی دارند صاحب سهام هستند. این گزارش عنوان می‌کند که ۸/۹۳ درصد از تمام خانواده‌ها به نوعی دارایی مالی دارند که ۶/۴۸ درصد از آن‌ها صاحب سهام هستند.
امری بدیهی است که در کشورهای صنعتی، تبلیغات و سیاست همیشه برپایهء مصرف بیش‌تر استوار بوده است، اما مصرف بیش‌تر خود منوط به درآمد و افزایش درآمد بیش‌تر است. در مورد میزان درآمد متوسط واقعی خانواده، دفتر سرشماری کشور آمریکا گزارش می‌دهد که این درآمد بیش از ۵۰۰ دلار ۱۱/۱ درصد) بین سال‌های ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۵ افزایش داشته است. همچنین، دارایی خانواده‌ها در بالاترین میزان خود تاکنون بیش از ۵۴ تریلیون دلار برآورد شده که ارزش واقعی دارایی خانوار از سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۴ بیش از ۱۲ درصد افزایش داشته است. با وجود رشد درآمدی خانوار، مصرف آن‌ها نیز به همان اندازه رشد داشته است. براساس آمارهای موجود در سه فصل اول سال ۲۰۰۶، نرخ رشد مصرف، ۴/۳ درصد بوده است.
نکتهء جالبی که در مورد مصرف و کالاهای مصرفی می‌توان به آن اشاره کرد، این که قیمت برخی از کالاهای پرمصرف به طور چشمگیری کاهش یافته است. یعنی برخلاف بسیاری از بازارها که افزایش تقاضا موجب بالا رفتن قیمت‌همان کالا می‌شود، در آمریکا به دلیل تولید بیش‌تر و قیمت تمام شدهء کم‌تر به همان اندازه قیمت عرضه نیز کاهش یافته است. از میان وسایل پرمصرف می‌توان به تلویزیون اشاره کرد که ۴/۵۵ درصد ارزان‌تر از پنج سال گذشته در بازار یافت می‌شود.
در همین زمینه، اسباب‌بازی، _۸/۲۵ درصد، کالاهای بادوام ۷/۸ درصد، وسایل خانگی ۵/۶ درصد و پوشاک چهار درصد کاهش قیمت داشته‌اند.
تبلیغ در کشور آمریکا به گونه‌ای است که خانواده را تشویق به داشتن کالاهای بیش‌تر از حد نیاز می‌کند. در حالی که در سال ۱۹۶۰ از هر ۱۰ خانوار آمریکایی ۹ خانوار دارای تلویزیون بوده‌اند، اما آمارهای اخیر نشان می‌دهد که هر خانوار به طور متوسط در منزل حداقل دو دستگاه تلویزیون، یک ویدئو کاست، یک پخش دی‌وی‌دی و سه عدد تلفن دارند.
● فقر و مسکن
در باب فقر و مسکن بحث‌های چالش‌برانگیز فراوانی وجود دارد. در حالی که شبکهء تلویزیون سی‌بی‌اس چهار آمریکا از رشد بی‌سابقهء فقر مطلق اقتصادی در ۳۲ سال اخیر خبر می‌دهد، اما منابع دولتی از کاهش فقر در این کشور سخن می‌گویند. آمارهای رسمی بیانگر کاهش فقر از نرخ ۷/۱۲ درصد در سال ۲۰۰۵ به رقم ۶/۱۲ درصد در سال ۲۰۰۴ هستند. به گفتهء همین منابع میزان فقر اکنون در پایین‌ترین میزان خود بوده و بسیار کم‌تر از اوج مقدار آن یعنی ۱/۱۵ درصد در سال ۱۹۹۳ است. خط فقر مطلق اقتصادی در آمریکا به گونه‌ای تعریف شده است که اگر خانوار چهار نفره، سالانه کم‌تر از ۹۰۳ر۹ دلار درآمد داشته باشد در این تعریف می‌گنجد. مسلم است که فقر با اشتغال رابطهء تنگاتنگی دارد و حتی بین مشاغل و تخصص‌های مختلف تغییر محسوسی دارند به ویژه برای کشور آمریکا که بر پایهء نظام سرمایه‌داری استوار است. در این باره بر اساس یافته‌های «راینر روت» منتقد آمریکایی، امروزه در آمریکا سطح دستمزد (به ویژه برای کارگران غیرمتخصص) کم‌تر از ۳۰ سال گذشته شده است. مزد کارگران ساده، امکان زندگی خانواده‌های آن‌ها را در سطح حداقل تامین نمی‌کند. وی در مقالهء خود اظهار می‌دارد نرخ بیکاران در ایالات متحده از سال ۱۹۹۷ پس از مدت‌ها به زیر پنج درصد رسیده است که البته این نرخ بسیار بیش‌تر از نرخ بیکاری در سال های ۱۹۶۶ تا ۱۹۶۸ است.
دولت آمریکا برای برآورد میزان بیکاری در این کشور، ماهانه یک همه‌پرسی انجام می‌دهد که در آن _۶۰ هزار خانوار به نمایندگی از ۱۱۰ میلیون نفر جمعیت این کشور مورد پرسش قرار می‌گیرند. در بررسی مزبور افراد بین ۱۶ تا ۶۴ سال در دو گروه شاغل و بیکار طبقه‌بندی می‌شوند. افراد بیکار مشمول کمک‌های دولتی می‌شوند; به عنوان مثال برای بیکاران در سال ۲۰۰۰ به طور متوسط بالغ بر یک‌سوم آخرین درآمد خالص، کمک هزینه اختصاص داده می‌شد. روت در این زمینه اظهار می‌کند که یک خانوار آمریکایی به طور متوسط‌یک‌سوم درآمد خالص خود را صرف هزینهء مسکن می‌کند.
با این وجود این کمک هزینه موقتی و بنا بر وضعیت اقتصادی - اجتماعی ایالت‌های آن کشور متفاوت خواهد بود. در نیمی از ایالات تنها ۱۳ هفته و در برخی از ایالات تا ۲۶ هفته این هزینه پرداخت می‌شود. در ماه مارس سال ۲۰۰۲ حدود ۱/۸ میلیون نفر ۷۷/۵‌ درصد) در آمریکا به عنوان بیکار به ثبت رسیده‌اند.
در مورد مسکن، آخرین آمارها از ۷۵ میلیون خانوادهء ‌مالک خانه حکایت دارند. در کنار این مالکان، نزدیک به ۴/۴ میلیون خانوار اجاره‌نشین زندگی می‌کنند که در مجموع، بیش از نیمی از درآمد خود را برای مسکن هزینه می‌کنند. اغلب اجاره‌نشینان از درآمد مناسبی برخوردار نیستند. منابع رسمی نرخ مالکیت خانه را ۷/۶۸ درصد عنوان می‌کنند که این رقم در بالاترین میزان خود در چند سال اخیر قرار دارد.
اما نکته‌ای که لازم است در جایی دیگر و به صورت مفصل به آن پرداخته شود، علاوه بر سبد هزینه‌های خانواده، حیوان‌های خانگی در این کشور سبد هزینهء جداگانه‌ای دارند. همین بس که کتاب آمار سال ۲۰۰۷ ایالات متحده، ‌به طور متوسط از وجود ۱/۶ سگ در هر خانواده خبر می‌دهد و در کنار این مساله، منتقدان اقتصادی عنوان می‌کنند که ۱۰ درصد کل خانواده‌ها در این کشور مشکل تغذیه و تهیهء غذا دارند.
آمریکا همچنان پیش می‌رود: درآمد بیش‌تر، مصرف افزون‌تر و زندگی...
سامان عابری
منبع : روزنامه سرمایه


همچنین مشاهده کنید