پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

تفکر حمله، غیرممکن است


تفکر حمله، غیرممکن است
بحران هسته ای كه ایران این روزها با آن دست و پنجه نرم می كند، هر روز ابعاد گسترده تری را دربرمی گیرد. پس از ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت و عدم تمكین ایران به خواسته های قدرت های جهانی بویژه آمریكا، هر روز گزینه های متعددی برای برخورد با ایران مطرح می شود كه یكی از این فرضیه ها، احتمال انهدام تاسیسات هسته ای ایران توسط آمریكا و اسرائیل است.
اخیراً پایگاه اینترنتی كانادایی «گلوبال ریسرچ» كه عنوان دقیق آن «مركز تحقیقات جهانی شدن» بوده و متشكل از كارشناسانی مستقل است در مقاله ای مفصل، برخی از انگیزه های طراحان طرح فوق را بررسی و پیامدهای آن را تجزیه و تحلیل كرده است.
این مركز تحقیقاتی دو روز قبل از حملات معروف یازده سپتامبر كار خود را آغاز كرد و در طول جنگ عراق نیز موفق شد گزارش های مستقلی را بر روی شبكه اینترنتی خود قرار دهد.
اهمیت مقاله اخیر كه پیرامون ایران منتشر شده است در جامعیت بررسی رابطه ایران با تمام بازیگران داستان هسته ای ایران می باشد، به نحوی كه این گزارش ضمن ارائه روند كلی پرونده هسته ای ایران مشخصاً به رابطه ایران با آمریكا، اسرائیل، چین و روسیه پرداخته و نقش پرونده هسته ای ایران را در آینده كشورهای مذكور مورد بررسی قرار داده است.به عبارت دیگر چاپ این گزارش می تواند دیدگاه طیف مستقل غربی ها را از پرونده هسته ای ایران بیش از پیش نمایان كند.
این گزارش، مطلب خود را با مقدمه ای كه به تشریح فضای كلی داستان هسته ای ایران اختصاص دارد، آغاز می كند.
در این گزارش آمده است: «از آنجا كه موضوع عراق به اندازه كافی آمریكا را به چالش كشیده و بمباران ایران نیز بسیار پیچیده می باشد، در واقع احتمال جنگ علیه ایران موضوعات ژئواستراتژیك و ژئوپلیتیك مهمی را دربرمی گیرد.» دیك چنی ،«معاون رئیس جمهوری آمریكا» جان بولتون ،«سفیر این كشور در سازمان ملل » و كاندولیزا رایس «وزیر امور خارجه ایالات متحده از جمله محافظه كارانی هستند كه حامی و طراح اصلی حملات پیشگیرانه در دولت بوش هستند. آنها به تنها كنترل«پنتاگون »و سازمان«سیا » را در اختیار دارند بلكه در سازمان ملل نیز نفوذ زیادی دارند.
اما موضوع و مقوله حمله به ایران افزون بر دولتمردان آمریكایی، شامل اشخاص و كشورهای دیگری نیز می شود. از جمله می توان به«محمود احمدی نژاد »رئیس جمهوری ایران،«ولادیمیر پوتین» رئیس جمهوری روسیه به عنوان دارنده تسلیحات هسته ای و حق وتو و همچنین«ایهود اولمرت» نخست وزیر اسرائیل كه یكی از كشورهای دارای تسلیحات هسته ای است، اشاره كرد. اولمرت، به تازگی اعلام كرده اسراییل به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی اجازه نخواهد داد ایرانیان فعالیتهای هسته ای خود را گسترش دهند، زیرا این امر امنیت و موجودیت اسرائیل را به خطر می اندازد.
از طرف دیگر موضوع حمله به ایران، اتحادیه اروپا بویژه كشورهایی كه در این اتحادیه به عنوان اعضای دائم شورای امنیت محسوب می شوند، نظیر فرانسه و بریتانیا را نیز شامل می شود. موضوع حمله به ایران حتی به چین هم مربوط می شود كه در حد بسیار گسترده ای به نفت و گاز جمهوری اسلامی ایران وابسته است. در هر حال باید گفت، هر یك از بازیگران این سناریو درباره موضوع حمله به ایران، برنامه های خاص خود را داشته و اهداف متعارفی را دنبال می كنند.
برنامه هسته ای ایران اكنون به یكی از مهمترین مسائل سیاسی جهان مبدل شده و پرسش های بی شماری را مطرح كرده است.
●آشنایی با چرخه غنی سازی
این گزارش در بخش دوم خود برای درك بهتر مخالفت ها با غنی سازی سوخت هسته ای در ایران، اطلاعات كلی و جالبی را در خصوص فناوری و چرخه سوخت هسته ای ارائه می كند. در این بخش گزارش چنین آمده است كه: «برای اینكه اورانیوم، مورد استفاده نیروگاه اتمی قرار گیرد، فرایندهای زیادی را باید متحمل شود كه از آن جمله می توان به مراحل استخراج، غنی سازی و تولید سوخت اشاره كرد. ایران از نظر منابع طبیعی و زمین شناسی، مقادیر زیادی ذخایر اورانیوم در یزد دارد و این امر باعث می شود كه از لحاظ سوخت، كاملاً خودكفا بوده و به سوخت روسیه یا وارداتی نیازی نداشته باشد. ایران همچنین در شهر اراك تجهیزاتی برای تولید آب سنگین در اختیار دارد. آب سنگین در راه اندازی راكتور تحقیقاتی كه ساخت آن از سال ۲۰۰۴ در این شهر آغاز شده، بكار می رود. اما این در حالی است كه ایران اعلام كرده، تاسیسات مذكور فقط برای اهداف پژوهشی پزشكی در نظر گرفته شده است. به هر حال، موضوع مهم این است كه«غنی سازی هسته ای »فرایند ساده ای نیست كه بتوان آن را اندك گرفت و نمی توان چنین تجهیزاتی را در یك محوطه كوچك نظیر یك حیاط یا یك گاراژ تاسیس كرد. به عنوان مثال، تاسیسات غنی سازی« تریكا كستین »در فرانسه كه یكی از مراكز بسیار بزرگ هسته ای این كشور می باشد، افزون بر تولید تسلیحات اتمی، سوخت مورد نیاز برای تولید الكتریسیته هسته ای این كشور را نیز تامین می كند.
برای راه اندازی این تاسیسات، مقادیر بسیار زیادی الكتریسیته مصرف می شود و اصولاً چنین تجهیزاتی، انرژی و قدرت الكتریكی بسیار بالایی می خواهد. برای تولید تسلیحات هسته ای كه از اورانیوم تولید می شوند، به چیزی بیش از قدرت الكتریسیته و سوخت اورانیوم معمولی و متعارف كه در صنایع غیرنظامی استفاده می شود، نیاز است.
در زمان فروپاشی شوروی سابق، براساس موافقتنامه تضمین امنیتی تسلیحات هسته ای« مسكو و واشنگتن »، دو طرف متعهد شدند از ماده اصلی این سلاح ها فقط استفاده صلح آمیز خواهد شد، تسلیحات هسته ای نظامی كه از اورانیوم تولید شده بود، وارد بازارهای صنعتی و غیرنظامی شدند. امروزه بیش از نیمی از اورانیومی كه برای تولید الكتریسیته در كارخانه ها و نیروگاه های هسته ای آمریكا مصرف می شود، در واقع از همان منابع نظامی شوروی سابق كه تحت قرارداد مذكور انبار شده بودند، تامین می شود.
اكنون حدود ۲۰ درصد از میزان كلی الكتریسیته تولیدی در آمریكا نیز از فرایندها و تولید مجدد چرخه هسته ای تامین می شود. به این معنا كه سوخت اورانیومی روسیه، حدود ۱۰ درصد از كل الكتریسیته تولیدی آمریكا را تامین می كند. بطور كلی حدود یك ششم اورانیوم غنی شده ای كه در بازارهای تجاری جهانی وجود دارد، از جانب روسیه و از محل انبار تسلیحات هسته ای مشتق شده از اورانیوم این كشور تامین می شود. به همین خاطر، گفته می شود كه ولادیمیر پوتین راهكارهای زیادی را درباره بن بست موجود برنامه هسته ای ایران می تواند ارائه دهد.
پس از انقلاب وزارت خارجه روسیه در سال ۱۹۹۵ قراردادی را با دولت ایران منعقد كرد كه براساس آن، مسكو متعهد شد پروژه متوقف شده نیروگاه بوشهر را تكمیل و نیاز سوخت هسته ای آن را تامین كند
●سابقه فعالیت های هسته ای ایران
این گزارش در ادامه به سابقه فعالیت های هسته ای ایران از سال ۱۹۵۷ تا به حال اشاره می كند و در ادامه نحوه شكل گیری جنجال در پرونده هسته ای ایران را مورد تحلیل قرار می دهد. این گزارش با نگاهی به تاریخچه فعالیت هسته ای در ایران چنین می نویسد كه: «این فعالیت ها از سال ۱۹۵۷ هنگامی كه آخرین شاه ایران قرارداد هسته ای غیرنظامی را با دولت«آیزنهاور» منعقد كرد، آغاز شد كه پس از آن ایران در سال ،۱۹۶۷ یك نیروگاه تحقیقاتی هسته ای از آمریكا دریافت كرد. سپس در سال ۱۹۷۴ پس از نخستین شوك و ضربه نفتی، شاه ایران سازمان انرژی اتمی را تاسیس كرد كه به طور ضمنی، وظیفه تولید انرژی هسته ای غیرنظامی را برعهده داشت تا جایگزین نفت شده و مقدار نفت بیشتری را برای صادرات آزاد كرده و روانه بازار كند. كار ساخت مجتمع نیروگاههای بوشهر كه برای تولید انرژی غیرنظامی در نظر گرفته شده بود، در دهه ۱۹۷۰ یعنی زمان شاه، توسط آلمان غربی آغاز شد و در همین زمان، ایران سهام بسیاری از شركت های مطرح و بزرگ آلمانی را خرید.
پس از انقلاب وزارت خارجه روسیه در سال ۱۹۹۵ قراردادی را با دولت ایران منعقد كرد كه براساس آن، مسكو متعهد شد پروژه متوقف شده نیروگاه بوشهر را تكمیل و نیاز سوخت هسته ای آن را تامین كند اما مشروط بر اینكه ایران اجازه دهد، بازرسان آژانس بر فعالیت های این نیروگاه نظارت داشته باشند. قرارداد اولیه ایران و روسیه، شامل یك تاسیسات سانتریفیوژ بود كه مواد انشقاق یافتنی را برای تاسیسات هسته ای ایران تامین می كرد اما این قرارداد بعدها با فشارهای آمریكا لغو شد و دیگر ارزشی نداشت.
در همین زمان، نظارت بر تاسیسات بوشهر همچنان ادامه داشت تا آنكه در سال ۲۰۰۲ با گزارش سازمان منافقین مبنی بر اینكه ایران دارای تاسیسات مخفی تولید تسلیحات هسته ای است، فشارها بر تهران گسترش یافت و در نهایت منجر به آن شد كه«جورج بوش »در همان سال، ایران را در كنار دو كشور دیگر« محور شرارت »خواند. در آن زمان، دولت بوش به شدت خود را آماده مقدمات تغییر رژیم در عراق می كرد و موضوع تغییر رژیم ایران را نیز در برنامه آینده خود قرار داده بود كه از همان هنگام، روابط تهران و واشنگتن بیش از پیش خدشه دار شد.
امروزه با در نظر گرفتن بازار جهانی نفت و بیشترین تولید این ماده و حساسیت شرایط حاكم بر بازار، مسلم است كه هیچ جایگزینی برای تولید روزانه چهار میلیون بشكه ای ایران وجود
ندارد
●برگ برنده در دست ایران
گزارش «گلوبال ریسرچ» در ادامه تحلیل خود با اشاره به اینكه در شرایط فعلی ایران خود را برای هرگونه تحریمی آماده می بیند به برگ برنده ها و مزیت های ایران در تنش هسته ای ایجاد شده اشاره می كند و چنین می نویسد كه: «ایران با تولید روزانه ۱/۴ میلیون بشكه در سال ۲۰۰۵ پس از عربستان با تولید روزانه ۱/۹ میلیون بشكه، در جایگاه دوم كشورهای نفتی اوپك قرار دارد.
از سوی دیگر، ایران از نظر تولید نفت در جهان نیز پس از آمریكا، روسیه و عربستان، چهارمین كشور بزرگ دنیا در این بخش محسوب می شود. به این ترتیب، ایران درآمد نقدی عظیمی را از محل فروش نفت كسب می كند كه در سال ۲۰۰۵ به ۴۵ میلیارد دلار رسید كه دو برابر درآمد سال های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳ بوده است. این موضوع، یك برگ برنده و امتیاز بسیار بزرگ در اختیار ایران قرار می دهد تا اگر مورد تحریم های خارجی قرار گرفت و مجبور شد ماه ها بدون درآمد صادرات نفت سر كند، به خوبی دوام بیاورد. بدون شك، این فاكتور مهم و اساسی، به عنوان یكی از تسلیحات ضمنی ایران محسوب می شود كه تهران به خوبی آن را می شناسد و می داند كه در زمان نیاز و مثلاً هنگامی كه كار به شورای امنیت و تحریم رسید، چگونه از آن استفاده كند.
امروزه با در نظر گرفتن بازار جهانی نفت و بیشترین تولید این ماده و حساسیت شرایط حاكم بر بازار، مسلم است كه هیچ جایگزینی برای تولید روزانه چهار میلیون بشكه ای ایران وجود ندارد. موضوع دیگری كه می توان به اهمیت آن توجه كرد، تأثیر قابل توجه ایران بر دولت شیعه عراق است. امروزه آیت الله« علی سیستانی »به عنوان یكی از مهم ترین شخصیت ها و چهره های بانفوذ عراق، رهبر معنوی شیعیان این كشور است كه ۷۵ سال سن دارد و یك ایرانی تبار محسوب می شود. در ژانویه سال ۲۰۰۶ هنگامی كه دولت جدید بغداد شهروندی عراق را به آیت الله سیستانی اعطا كرد، وی گفت« ایرانی به دنیا آمدم و ایرانی هم از دنیا خواهم رفت ». با كمی دقت درمی یابیم این مؤلفه نیز به تهران قدرت می دهد بر تحولات سیاسی موجود در عراق اشراف كامل داشته باشد.»●اسرائیل و دو طیف مختلف
این گزارش در ادامه به سه بازیگر پرونده هسته ای ایران یعنی اسرائیل، روسیه و چین اشاره می كند و به طور جداگانه به تشریح وضعیت آنها در این زمینه می پردازد.
این گزارش ابتدا به چالش های درونی اخیر اسرائیل اشاره كرده و در ادامه چنین می نویسد كه: «به هر حال، شواهد و قرائن نشان می دهد، آمریكا بر این باور است كه اولمرت رهبر كارآمد و لایقی بوده و بهتر است رهبری اسرائیل و حزب كادیما را به دست گیرد، زیرا در این صورت طرح های نیمه تمام شارون را كه بر پایه حل بحران اسرائیل و فلسطین بنا نهاده شده، تكمیل خواهد كرد. در ۲۲ ژانویه، اولمرت درباره ایران سخنرانی كرد. براساس گفته های رادیو اسرائیل، وی گفت: ایران می كوشد، اسرائیل را درگیر بحران فعالیت های هسته ای خود كند ولی آنچه مسلم است، تل آویو جنگ با تهران را رهبری نخواهد كرد و مسئولیت این كار بیش از هر كشور دیگری برعهده آمریكا، اروپا و شورای امنیت سازمان ملل متحد است. این در حالی است كه« شائول موفاز »وزیر دفاع اسرائیل، اعلام كرده بود كه تل آویو به هیچ وجه تلاش های ایران برای دستیابی به انرژی غیروابسته هسته ای را تحمل نخواهد كرد. آنچه تاكنون گفته شد، بیانگر این مطلب است كه بین احزاب اسرائیل دو دستگی و اختلاف نظر درباره حمله به ایران وجود دارد. از سویی اولمرت هیچ علاقه ای برای حمله و اقدام پیشگیرانه نظامی علیه تهران ندارد و از سوی دیگر نومحافظه كاران وابسته به نتانیاهو، جملگی خواهان حمله و اقدام نظامی علیه تأسیسات هسته ای ایران هستند. این در حالی است كه« كنت تیمرمن » نیز به عنوان یكی از نومحافظه كاران واشنگتن، ژانویه گذشته در مصاحبه با رادیو اسرائیل، خاطرنشان كرد كه انتظار دارد اسرائیل در ۶۰ روز آینده حملات پیشگیرانه ای علیه ایران تدارك ببیند. اكنون پرسش این است كه آیا مردم اسرائیل جنگ طلب هستند، آیا خواهان جنگ با فلسطین یا ایران هستند یا اینكه می خواهند از در مصالحه وارد شوند؟ نظر سنجی ها نشان می دهد كه مردم اسرائیل بیشتر در پی مصالحه هستند و این در حالی است كه نمایش قدرتمندانه حماس در انتخابات ۲۵ ژانویه فلسطین، در تغییر آرای اسرائیلی ها چندان بی تأثیر نبود. به تازگی« لاری ای فرانكلین »كارشناس سابق پنتاگون درباره ایران به خاطر افشای اطلاعات محرمانه از طریق لابی های اسرائیل كه از جمله مهم ترین آنها می توان به سازمان «آپیك »اشاره كرد به ۱۲ سال زندان محكوم شد كه این امر باعث تضعیف جبهه نومحافظه كار نتانیاهو (كه موافق جنگ با ایران است) شد.»
●نقش ژئوپولیتیك ایران و بازی دقیق روسیه
گزارش این پایگاه كانادایی در ادامه به نقش روسیه در پرونده هسته ای ایران اشاره كرده و آن را با توجه به موقعیت ژئوپولیتیك ایران قابل توجیه می داند.
در این گزارش چنین آمده است كه: «گفته می شود روسیه از محل قراردادهای ساخت مركز هسته ای بوشهر و فروش تسلیحات اتمی به ایران، بالغ بر ۱۰ میلیارد دلار كسب می كند. به هر حال، موضوع قابل توجه این است كه تحریم یا به كارگیری هرگونه اهرم فشار بر ضد یكی از شرورترین اضلاع محور شرارتی كه از جانب آمریكا ترسیم شده، روابط روسیه با ایران را تغییر نخواهد داد. حقیقت این است كه ایران به یكی از وزنه های كلیدی تعادل مسكو در چارچوب سیاست ژئوپولیتیك واشنگتن كه بر سلطه كامل بر منطقه استوار است، تبدیل شده و پوتین نیز با زیركی از این قابلیت آگاهی دارد. با نگاه به نقشه خاورمیانه مشخص می شود كه چرا ایران برای روسیه، آمریكا و اسرائیل مهم و حساس است. در واقع ایران، كنترل تنگه حساس هرمز را كه از طریق آن نفت خلیج فارس به ژاپن و دیگر نقاط جهان صادر می شود، در اختیار دارد. ایران در جوار دریای نفت خیز خزر و همچنین همسایگی یكی از اعضای پیمان آتلانتیك شمالی (ناتو) یعنی تركیه قرار دارد. در ۲۳ ژانویه ،۲۰۰۶ روزنامه روسی «كامرسانت »گزارش داد كه ارمنستان كه میان ایران و گرجستان به صورت یك ساندویچ درآمده، موافقت كرده حدود ۴۵ درصد از مالكیت لوله گاز ایران و ارمنستان را به شركت روسی گاز پروم بفروشد. این روزنامه افزود: اگر روسیه كنترل این خط لوله را در اختیار بگیرد، قادر خواهد بود در واقع كنترل انتقال گاز ایران به گرجستان، اوكراین و اروپا را نیز در اختیار داشته باشد. این امر، ضربه سنگینی بر تلاش های واشنگتن برای روی كار آوردن دولت های دوست آمریكا در گرجستان و اوكراین، وارد خواهد كرد. از سوی دیگر، این امر باعث خواهد شد تا فعالیت ها و روابط مشترك ایران و روسیه در حوزه انرژی، بیش از پیش به یكدیگر نزدیك شود. به طور كلی مسكو همچنان درصدد است راهبرد چندجانبه خود را كه شامل همكاری با ایران نیز می شود، ادامه دهد.« میناتوم »یا گروه انرژی هسته ای روسیه، چندی پیش اعلام كرد برای ارتقای توانمندی هسته ای ایران تا سطح تولید شش هزار مگاوات تا سال ،۲۰۲۰ در حال مذاكره با مسئولان ایرانی است. وزارت خارجه روسیه نیز سال گذشته اعلام كرد: حتی اگر ایران پروتكل الحاقی را نیز امضا نكرده باشد، مسكو باز هم سوخت مورد نیاز نیروگاه بوشهر را تأمین خواهد كرد. از دیگر سو، در حالی كه پوتین آشكارا اعلام كرد كه ایران باید به طور كامل از معاهده منع گسترش تسلیحات هسته ای (ان پی تی) پیروی كند، وزارت خارجه روسیه گفت: اشتباه آژانس درباره محكوم كردن ایران، باب همكاری های بیشتر با تهران را برای مسكو گشوده است و به روسیه اجازه می دهد نیروگاه های بیشتری در ایران ساخته و راه اندازی كند. وزیر دفاع روسیه نیز در ماه ژانویه اعلام كرد: تحریم ایران برای روسیه هیچ نفعی ندارد زیرا مسكو قراردادی با تهران منعقد كرده كه بر پایه آن، حدود یك میلیارد دلار تسلیحات پدافند هوایی متوسط به ایران می فروشد. به گفته ایوانف، تسلیحات جدید از این قابلیت برخوردارند كه اهدافی تا فاصله چندین كیلومتری را هدف قرار دهند و احتمالاً برای دفاع از مراكز حساس استفاده خواهد شد. ایوانف همچنین تصریح كرد: اگر به ایران حمله شود و این كشور از چنین تسلیحاتی به اندازه كافی برخوردار باشد، باید گفت كه توانایی دفاع از خود را خواهد داشت.»
از سوی دیگر، با بررسی اظهارات علنی دولت و مقامات ایرانی در مطبوعات، كاملاً مشخص است كه ایرانی ها خوب می دانند از چه امتیازهایی برخوردارند و چگونه از آنها استفاده كنند.وزیر نفت ایران نیز اعلام كرد، هرچند ژاپن یكی از واردكنندگان عمده انرژی از ایران محسوب می شود، ولی تهران مایل است اولویت صادرات خود را به چین اختصاص دهد.
●چین، بهترین شریك تجاری
گزارش «گلوبال ریسرچ» از چین به عنوان سومین بازیگر عرصه هسته ای ایران یاد می كند و با اشاره به سفر خاتمی به پكن در سال ،۲۰۰۴ مبدأ بهبود روابط را از آن تاریخ معرفی می كند.
این گزارش در این زمینه چنین می نویسد كه: «در نوامبر ،۲۰۰۴ درست هنگام دومین پیروزی متوالی بوش در انتخابات ریاست جمهوری آمریكا، چین با انعقاد یك قرارداد عظیم گاز و نفت با ایران، این روابط را وارد مرحله جدیدی كرد. دو كشور قراردادی به ارزش حدود ۷۰ تا ۱۰۰ میلیارد دلار با یكدیگر امضا كردند كه براساس آن، چین متعهد شده بود نفت و گاز ایران را خریداری كرده و در عوض برای راه اندازی میدان نفتی یادآوران نزدیك مرز عراق، كمك كند. در همان سال، همچنین چین موافقت كرد حدود ۲۰ میلیارد دلار گاز مایع از ایران خریداری كند. وزیر نفت ایران نیز اعلام كرد، هرچند ژاپن یكی از واردكنندگان عمده انرژی از ایران محسوب می شود، ولی تهران مایل است اولویت صادرات خود را به چین اختصاص دهد. به ازای این رویكرد، چین نیز به یكی از عمده ترین صادركنندگان كالاهایی نظیر سیستم های كامپیوتری، لوازم خانگی و خودرو به ایران مبدل می شود. افزون بر صادرات كالاهای مختلف كه به آنها اشاره شد، پكن از دهه ۱۹۸۰ به عنوان یكی از عمده ترین تأمین كنندگان تكنولوژی نظامی ایران شامل تسلیحات متعارف، موشكی، هسته ای و شیمیایی محسوب می شود.
خلاصه اینكه ایران جایگاهی بیش از یك شریك راهبردی نزد چین دارد زیرا در آستانه حمله آمریكا به عراق، گزارش ها و اخبار مطبوعات چینی نشان می داد كه دولت پكن دریافت منافع بلند مدت چین در زمینه انرژی با راهبرد خصمانه آمریكا در معرض خطر قرار گرفته است. از آن پس، چین تصمیم گرفت تدابیری اتخاد كند تا حاكمیت مطلق آمریكا بر منابع مهم و عمده نفت و گاز جهان را در حاشیه قرار دهد و به همین خاطر بود كه ایران به عنوان یكی از محورهای اصلی این راهبرد مطرح شد.»
●تفكر حمله، غیرممكن است
در پایان نویسنده این گزارش سعی می كند ضمن تشریح شرایط سیاسی، جغرافیایی، نظامی ایران، نتیجه ای معقول را از مقدمات ذكر شده بگیرد لذا در پایان چنین می انگارد كه: «ایران كه گستره قابل ملاحظه ای دارد، معادل دو برابر مساحت كشورهای فرانسه و آلمان است و با حدود ۷۰ میلیون نفر جمعیت سریع ترین نرخ رشد جمعیت را در جهان به خود اختصاص داده است. این كشور با چنین قابلیت های مساحتی و جمعیتی، اكنون خود را برای یك جهاد جدید آماده می كند. مشكلات عدیده پنتاگون در عراق كه حتی برای نگهداری نیروهای خود در این كشور و افغانستان دچار مشكل شده و همچنین ویژگی های جغرافیایی و كوهستانی ایران، هرگونه تفكر حمله به این كشور را غیرممكن می سازد. از سوی دیگر، با بررسی اظهارات علنی دولت و مقامات ایرانی در مطبوعات، كاملاً مشخص است كه ایرانی ها خوب می دانند از چه امتیازهایی برخوردارند و چگونه از آنها استفاده كنند. هنگامی كه محور« بوش- چنی- رامسفلد »خطر حمله اتمی به ایران را بپذیرند، با توجه به شرایط ژئوپولیتیكی، در واقع نقطه بدون بازگشتی را هم برای خود و هم در مناسبات بین المللی رقم زده اند و حتی كاخ سفید نیز به این امر واقف است. اما در عین حال، نداهای منطقی تری نیز در مؤسسه های سیاسی آمریكا شنیده می شود كه با منطق كاخ سفید درباره حمله هسته ای به ایران مخالف هستند. افرادی مانند« برنت اسكوكرافت» و« زبگینیو برژینسكی »دولتمردان سابق آمریكا و كارشناسان سیاسی كنونی، به خوبی نسبت به منطق مرگبار نومحافظه كاران دولت بوش و پنتاگون پیرامون حمله پیشگیرانه به ایران واقف بوده و از آن آگاهند. اما اكنون پرسش این است كه آیا قدرت جناح متشكل از این افراد، امروز نیز به اندازه توانایی آنان در زمان« ریچارد نیكسون »رئیس جمهوری اسبق آمریكاست كه بتوانند بوش و چنی را نیز از قدرت كنار بگذارند.»
یاسر مرادی
منبع : روزنامه همشهری