حجاب مایه ی کمال زن مسلمان مایه ی نزدیک به خدا

در دین مقدس اسلام زن دارای شخصیت والایی می باشد و خداوند فوق العاده به زن بها داده است حتی آن قدر او را بالا برده که از سن نه سالگی او را دعوت به ملاقات خودش نموده است آن قدر که مادر و زن را انتخاب نموده که فرزند را پرورش دهد و این پرورش از نه ماهگی قبل از تولد شروع می شود و درحین رشد مادی بچه به رشد معنوی هم می رسد و بلکه باید رشد معنوی بسیار پر اهمیت تر از رشد جسمی باشد ولی چون همیشه دشمن در کمین بوده و لحظه ای را استراحت نکرده همانند شیطان که لحظه ای خواب و آسایش ندارد و از طرق های مختلف خواسته ارزش و مقام والای زن را خدشه دار کند و زن از وظائف اصلی و مهم خویش باز ماند.
زمانی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند روزگاری فرا رسد که منکر معروف شود و معروف منکر و الان بوضوح در جامعه و خانواده های بظاهر مسلمان ما به چشم می خورد و زنی که با حجاب کامل می آید و خود را از نگاههای نامحرمان حفظ می کند و در برخوردهای اجتماعی سعی می کند شئونات مذهبی را رعایت کند مورد بی حرمتی و گاهی تمسخر واقع می شود و بیشتر از این بی حرمتی و استهزاء از جانب زنانی می باشد که حجاب اسلامی ندارند.
خانم با حجابی تعریف می کرد که وقتی از کنار بعضی از خانم خای بی حجاب در می شوم من حیا می کنم و سعی می نمایم چشمم به آنها نیفتد تا خجالت نکشند ولی بارها مورد هتک حرمت از طرف آنها واقع شده ام.
می خواهم بپرسم آیا اگر زنی خود را کاملاً حفظ نماید از نگاههای شهوت انگیز مردان مریض دل این جای تمسخر دارد آیا اگر خانمی برای خودشخصیت قائل شد که مراقب رفتا، گفتار خود با نامحرمان باشد باید مورد توهین و اهانت قرار گیرد. چرا ما باید این قدر از صراط مستقیم الهی خارج باشیم که دیدن خانم های با حجاب کامل برای مان جای تعجب داشته باشد و یا اگر خانمی وقار و متانت خود را در برخورد با نامحرمان کاملاً رعایت کرد او را بی تمدن و یا بی کلاس معرفی کنیم؟ و اگر زنی را دیدیم که حجاب درستی ندارد و با صورت آرایش کرده با نامحرمان بدون حد و مرز الهی برخورد دارد او را مورد احترام قرار دهیم و بگوئیم ایشان با تمدن است.
چرا اگر خانمی تا تحصیلات عالیه ای پیدا کرد دیگر حجاب و چادر را در شأن خود نمی بیند و اگر پا به محیط دانشگاه گذاشت اول چیزی که یاد می گیرد این است که حجابش کم رنگ شود و به صورتی بیرون بیاید که نادرست باشد.
یک نفر میگفت یک روز مادری پیش من آمد و بسیار التماس کرد که دعا کنید دخترم در امتحان دانشگاه قبول شود و شب و روزش شده دعا و نیایش و مرتب نماز امام زمان علیه السلام می خواند آن بنده خدا به مادر گفته بود از خدابخواه که هر جور صلاح فرزندت است قرار دهد و می گفت بعد از مدتی دعا و تضرع به درگاه خدا آن دختر با حجاب و متدین قبول شد در دانشگاه و چیزی نگذشت که اول چادرش بسیار نازک شد و صورتش هم آرایش کرده و مثل سابق نسبت به قوانین اسلامی مقید نبود. آن بنده خدا میگفت وقتی این وضع را دیدم بسیار دلم سوخت که ای کاش یک بار این ناله های در خانه خدا برای این بود که پروردگارا فرزندم خداشناس شود، امام زمان شناس شود واین گریه هایی که شبانه روز به درخانه خدا و امام زمان علیه السلام داشت یک بار هم که شده برای خود امامش بود و با جگر سوخته برای فرج امامش دعا می کرد ولی متأسفانه آن قدر ما غافلیم که نمی دانیم معروف چیست و منکر چیست؟ وظیفه ی یک زن مسلمان چیست؟
الان اگر دختری نخواهد به محیط های گناه پا بگذارد و در خانه بنشیند وبه تعالیم دینی بپردازد او عقب افتاده است و عقل ندارد اینجاست که معروف رامنکر می کنند اگر عفت و پاکدامنی را حفظ کند و روی از نامحرمان بپوشاند همه ی فامیل او را سرزنش می کنند که دیگر نمی توانی ازدواج کنی چون کسی تو را نمی بیند که پسنددو اینها همه درد است دردی جان سوز.
یادم آمد روزی خانمی متدین برایم تعریف کرد به مغازه کفش فروشی رفتم و پوشیه زده بودم و چند خانم هم آنجا بودن که بدحجاب بودند من یک کفش انتخاب کردم و به آقایی که مو وریش سفیدی داشت و سنش هم زیاد بود گفتم بی زحمت من این کفش را می خواهم آن مرد با لحن بسیار تند به من گفت کفش داریم ولی به شما نمی فروشم و من سرم را پایین انداختم و هیچ نگفتم و فقط افتخار کردم که بخاطر حجابم به من کفش نداد و به آن خانم های بد حجاب با احترام رسیدگی می کرد و چون همیشه خداوند طرفدار حق است دو یا سه مغازه پایین تر همان کفش را خریدم با قیمت کمتر.
وای بر ما مسلمانهای بی رنگ و آب و شیعه های بدون تشیع.
شیعه یعنی پیرو، پیرو کسی که او را برایش الگو قرار داده است خداوند.
پس چگونه می توانیم با این اعتقادات و افکار ناپسند بگوییم من شیعه علی و فاطمه سلام الله علیها هستم در حالی که کارهای آنها راقبول ندارم مگر الگوی زن مسلمان و شیعه حضرت زهرا سلام الله علیها نمی باشد که حتی خود را از نابینا پوشاند پس چرا زن با حجاب در جامعه ی ما باید مورد تحقیر واهانت قرار بگیرد چرا موقعی که درمانده می شویم و همه ی درها بروی ما بسته می شود حضرت زهرا سلام الله علیها را صدا می زنیم و از ایشان کمک می خواهیم چرا موقعی که بلاهایی که خودمان بر سر خودمان می آوریم به ما هجوم می آورد مومن می شویم و مرتب در خانه خدا اشک می ریزیم و امام زمان علیه السلام را واسطه قرار می دهیم و دوباره مشکل که رفع شد به همان بی بندو باری ها ادامه می دهیم.
روزی خانمی که برایش بسیار مشکل پیش آمده بود و گره های ناجوری در زندگیش خورده بود تعریف می کرد بعد از مدتی راز و نیاز و توسل به ائمه اطهار علیهم السلام و مددخواستن از امام زمان علیه السلام مشکلاتم حل شد و می خواهم بطریقی از امام زمان علیه السلام تشکر کنم و یکی از دوستان مقید به او گفته بود بالاترین تشکر از امام زمان علیه السلام و خدای تعالی این است که خودت و دخترانت حجاب اسلامی را حفظ کنید و با بی توجهی و بی بند و باری دل امام زمان علیه السلام را نسوزانید و بگو خدایا ما را بخاطر خطاها و گناهانمان ببخش و در راه خودت قرار ده.
ما باید طوری باشیم که:
۱) حضرت ولی عصر علیه السلام به ما نظر لطف داشته باشند.
۲) با ما انس داشته باشند.
۳) ما را از خوبان بدانند.
۴) طوری باشیم که حضرت ولی عصر ما را برای یاری خودشان انتخاب کنند.
● نتایج بی حجابی و بی بندو بار بودن:
۱) گناه و فساد در جامعه زیاد می شود.
۲) آمار طلاق بالا می رود.
۳) احترام و محبت در خانواده ها کم می شود.
۴) ناامنیتی در جامعه زیاد می شود.
۵) بیماریهای جنسی زیاد می شود.

سایت نورانیت « www.nooraniat.com »۲۷

منبع : آتی بان