دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

کشتی ملی بر لبه پرتگاه!!!


کشتی ملی بر لبه پرتگاه!!!
● مقصر کیست؟
ضعف‌های فنی ملی‌پوشان کشتی در میدان جهانی مجارستان انکارناپذیر است و به‌صورتی بود که کادر فنی تیم نیز نتوانست آن‌را کتمان کند. این ضعف‌ها چگونه باید برطرف می‌شد و نقش و مسئولیت مربیان در قبال رفع این ضعف‌ها چه اندازه است؟
این سؤال را علاوه بر مربیان تیم ملی، کشتی‌گیران نیز می‌بایست پاسخگو باشند که چرا برای برطرف کردن ضعف‌های خود هیچ اقدامی نکردند و یا به شکل دیگری آنها را پوشش ندادند.
چرا کشتی‌گیر تیم ملی نمی‌تواند به پای راست حریف خود برسد و در تخمین مسافت پای حریف مشکل داشته باشد؟ البته ما معتقدیم که طی ۲ یا ۳ ماه نمی‌توان این ایراد را برطرف کرد ولی چرا هیچکدام از مربیان و خود کشتی‌گیران سعی در برطرف کردن این نقص و یا پوشاندن آن به‌صورتی دیگر نکردند؟
البته ما معتقدیم که طی چند ماه نمی‌توان کلیه نقاط ضعف کشتی‌گیران را برطرف کرد ولی آیا سعی لازم در این زمینه صورت گرفته بود؟
● انتقاد آری تخریب هرگز
جای دفاعی باقی نمانده است. تیم کشتی آزاد ایران چون کشتی در هم شکسته در طوفان، دست خالی به میدان جهانی بوداپست مجارستان رفت و بی‌نتیجه بازگشت. تیمی که ۳ سال قبل در رأس قله کشتی جهان قرار داشت حالا به زحمت و در رقابتی نزدیک با دیگر رقبا در رده ششم جهان ایستاد.
این تیم زمانی با ۸ کشتی‌گیر در رقابت‌های جهانی شرکت می‌کرد که حاصل آن ۵ مدال طلا، یک نقره و یک برنز بود. ولی امروز نتیجه حضور تیم ملی کشتی ایران تنها یک مدال است. هیچ‌کس نمی‌تواند از این نتیجه و جایگاه فعلی کشتی دفاع کند.
همه دوستداران کشتی به‌دنبال مقصر هستند و می‌خواهند بدانند بر سر کشتی پرافتخار ایران چه آمده است که این‌گونه درمیدان‌های بزرگ حقیر می‌شود.
جای هیچ دفاعی وجود ندارد و تمام این موارد توجیهی بیش نیست. قرعه بد، جوانی تیم، آسیب‌دیدگی، داوری‌های مغرضانه، و... حتی مقایسه کردن تیم کشتی ایران با تیم آمریکا، کره‌جنوبی، ازبکستان، ترکیه و... که پائین‌تر از ما قرار گرفته‌اند همه و همه بهانه‌هائی است واهی که هیچ‌جائی را برای دفاع باقی نمی‌گذارد.
حالا با کوچکترین ضربه‌ای می‌توان زیرآب مربیان جوان تیم‌ملی را زد و همه آنها را در لبه پرتگاه قرار داد. نباید از این واقعیت صرف‌نظر کرد که آنان نیز به‌نوبه خود مقصرند ولی با دیدی بازتر می‌توان ردپای کسان دیگری را در این شکست ملی جستجو کرد. کسانی‌که کشتی را به سمت‌وسوئی سوق دادند که کمتر اثری از اقتدار مربیان در تیم ملی دیده می‌شود.
خوشه‌چینان کشتی بعد از هر موفقیتی پیروزی را از آن خود می‌دانند و به‌هنگام شکست نیز همه را سر زیربغل می‌زنند و برای آن مرثیه‌سرائی می‌کنند. همیشه چکشی در خورجین دارند تا بر سر دیگران بزنند و نیز نقش مربی تیم ملی را تا سطح ساک‌کش قهرمانان و یا ماساژور ملی‌پوشان پائین می‌آورند و همان‌هائی که برای ماندن در پست مربیگری تیم ملی حاضر بودند به هر قهرمانی آویزان شوند. آنچنان‌که شرایطی برای تیم ملی امروز کشتی فراهم کرده‌اند که شماری از قهرمانان ترجیح می‌دهند بدون مربی و بدون برنامه روی تشک بروند ولی آن مربیان را در کنار خود نداشته باشند.
مربی امروز تیم ملی قدرت و نفوذی ندارد که ملی‌پوش متمردی را وادار به حرف شنوی کند و کشتی‌گیری که نمی‌خواهد در چارچوب مقررات حرکت کند را به تمکین از قانون فراخواند.
درست است که کشتی ما در بوداپست باخت و نتایج ضعیفی گرفت اما همه قصور متوجه این مربیان جوان نبود.
نزدیک به ۳ دهه از انقلاب می‌گذرد. طی این مدت ببینید چند مربی واجد شرایط تربیت کرده‌ایم؟ به چه کسانی اجازه فعالیت داده‌ایم؟ یکی را به جرم جوانی، یکی را به جرم عدم دریافت مدال، یکی را به جرم شهرستانی بودن و یکی را به جرم نداشتن مدرک تحصیلی و... از کشتی دور کرده‌ایم و در هر تنگنائی و بعد از هر ناکامی و شکستی به سراغ کسانی رفته‌ایم که سطح و اندازه و توانشان مشخص است.
باید علت‌ها را در سطوح بالاتر جست‌وجو کرد.
آیا باید فاصله بین نسل اولی‌ها که رفتند و دومی‌ها که ماندند و امروز در تیم ملی حضور دارند این اندازه باشد؟ فاصله اولی‌ها مانند علی‌رضا دبیر، علی‌رضا حیدری، محمد طلائی، مجید خدائی و... با دومی‌ها مثل تقی داداشی، مسعود واحدی و... که در تیم ملی هستند نباید تا این حد باشد. با نگاهی اجمالی به کشتی به این نتیجه خواهیم رسید که در این ورزش، پشتوانه‌سازی نبوده است و اگر هم بوده صحیح و علمی صورت نگرفته است و فقط در حد شعار بوده و یا فقط به نفرات شاخص توجه شده و برنامه‌هایمان را طی مدت قبل از انتخاب تیم ملی برای آنها در نظر گرفته‌ایم.
کار در این زمینه می‌بایست کارشناسانه و علمی باشد و عدم توجه به نظرات کارشناسان و کاربلدها نتیجه‌ای جزء شکست به‌همراه نخواهد آورد. البته مربیان تیم ملی یک‌صدا می‌گویند که ما بهترین گزینه‌ها را برای تیم ملی انتخاب کرده‌ایم و بضاعت ما همین بوده است. اگر این تیم بنا به گفته آقایان، همه کشتی ایران است، پس باید کشتی را نزدیک به خط پایان ببینیم.
بیائید تا بیشتر از این دیر نشده چاره‌ای بیندیشیم و کشتی کشورمان را که روزی بر قله جهان می‌ایستاد را دوباره احیا کنیم.

داود یوردخانی
منبع : مجله دانش ورزش