جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

ناگفته‌های جنگ در عراق و افغانستان


ناگفته‌های جنگ در عراق و افغانستان
پس از حوادث ۱۱ سپتامبر، ایالات متحده به بهانه مبارزه با تروریسم، جنگی نابرابر را علیه مردم بی‌گناه عراق و افغانستان آغاز نموده که تبعات آن تا سال‌ها گریبانگیر مردم این دو کشور خواهد بود. علی‌رغم تمام تبلیغات رسانه‌های امریکایی و همسو با سیاست‌های کاخ سفید، این حملات نتیجه‌ای جز کشته، زخمی و بی‌خانمان شدن مردم بی‌گناه نداشته است. بخش عمده‌ای از این حملات توسط نیروی هوایی انجام می‌گیرد و هر روز بر تعداد قربانیان می‌افزاید، حملات بی‌رحمانه‌ای که همچنان تحت نام مبارزه با تروریسم ادامه دارد.
حملات هوایی بی‌رحمانه در عراق و افغانستان سال‌هاست که با هدایت مستقیم ایالات متحده صورت می‌گیرد. روزانه به طور متوسط ،۷۵ تا ۱۰۰ حمله هوایی انجام می‌گیرد. تعداد تلفات این حملات دقیقا مشخص نیست ، اما برآوردی مستدل، عددی در حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار نفر را در عراق نشان می‌دهد و تعداد تلفات افغانستان کماکان نامشخص است. داستان این حملات هوایی در خود ایالات متحده هم هنوز روشن نیست. فرماندهی مرکزی نیروی هوایی آمریکا (سنتاف) به طور روزانه گزارشی از فعالیت‌های خود را بر روی سایت اینترنتی خود قرار می‌دهد، در حالی که کسی از صحت و سقم آن با خبر نیست. اما اگر این گزارش‌ها را صحیح قلمداد کنیم، علی‌رغم بکارگیری ادبیات قهرمانانه و همسو با منافع خود بسیار هولناک است.
به‌عنوان مثال، خلاصه‌ی از تیترهای ۱۳ مارس ۲۰۰۶ در اینجا ذکر می‌شود: " هدایت سمفونی نیروی هوایی توسط فرماندهان و ناظران نظامی به سمت عراق" و " موفقیت کامل نیروی هوایی" ، اینها تنها گوشه‌ای از بزرگ‌نمایی‌های است که معمولا می‌توان از مسولان امر انتظار داشت و این گونه تیترها احتمالا برای حفظ و ارتقای روحیه نظامیان و همچنین کارمندان بازنشسته تهیه می‌شود که از مخاطبین اولیه آنها به شمار می‌روند. روزنامه «سنتاف» بر روی اندک مواردی از جزییات این حملات متمرکز شده است که نمونه‌ای از آن هفته‌ اول مارس در این‌جا نقل شده است:
۳۰۰ پرواز در پشتیبانی از عملیات نیروهای امنیتی بین‌المللی و گروه‌های افغان در هفته جاری صورت گرفت، و در همین اثنا ۳۲۷ پرواز پشتیبانی نیز در هفته جاری در عراق و طی عملیات‌های آزادی‌بخش این کشور انجام شد، عملیات پشتیانی هوایی یا به اختصار- سی‌ای‌اس- عنوانی است که به بمباران‌های هوایی در حمایت از نیروهای زمینی اطلاق می‌شود که به آن حمله هوایی نیز می‌گوید.
به بیانی دیگر بر اساس آمارهای ارایه شده از سوی نیروی هوایی ایالات متحده در طول هفته مورد نظر به طور متوسط، روزانه ۹۳ حمله هوایی در دو کشور عراق و افغانستان انجام شده است. دو هفته پس از آن نیز مجموعا ۶۱۴ حمله هوایی_ به طور متوسط ۸۷ حمله در روز _ صورت گرفته است. در هفته سوم مارس نیز شاهد ۷۵۳ حمله بودیم که ۱۰۷ حمله سهم هر روز از این هفته بوده است.
در تنها گزارش قابل توجهی که در سال گذشته و در امریکا با عنوان "بمباران بغداد؛ جنگ سری هوایی پنتاگون در عراق" در سایت خبری "آن لاین‌تام دیسپچ" منتشر شد که نویسنده آن - نیک ترس- در آن گزارش یادآور این مطلب شد که اعداد و ارقام ذکر شده تنها در برگیرنده تجاوزات هوایی می‌باشد که توسط نیروی هوایی هدایت و انجام شده است. این آمار، موشک‌های هدایت شونده راکت‌ها و توپ‌هایی را که به طور معمول شلیک می‌شوند شامل نمی‌شود و همچنین بر اساس سخنگوی سنتاف ، مهمات و تسلیحات به کار رفته توسط ناوگان نیروی دریایی و دیگر جنگنده‌ها و هلی‌کوپترهای شکاری ارتش نیز در این آمار محاسبه نشده است. علاوه بر این آمارهای ارایه شده شامل تسلیحات به کار رفته از سوی دیگر هلی‌کوپترهای نظامی مربوط به پیمانکاران خصوص بخش امنیت نیز نمی‌شود که به طور مستقل عملیات‌هایی در عراق انجام می‌دهند.
● هفت حمله گزارش‌نشده
در مدت یک هفته، از سوم تا نهم مارس (که به صورت تصادفی انتخاب شده بود) نیروی هوایی امریکا، مجموعا ۳۲۷ حمله هوایی را از سوی نیروهای امریکایی و انگلیسی در عراق و ۳۳۰ حمله را در افغانستان گزارش کرده است. در اینجا نمونه‌هایی از گزارش‌ وقایعی را که در روزنامه رسمی نیروی هوایی گزارش شده است و چگونگی پوشش خبری آنها را در رسانه‌ها نشان می‌دهد؛ آمده است:
۱) سوم مارس، ۴۱ حمله هوایی در افغانستان: " سوم مارس در افغانستان، بمب‌افکن ب-ب۱، بمب‌های هدایت شونده اس - ۳۱ و جی بی‌ یو - ۳۸ اس را در اجتماعی از شورشیان، در یکی از دشت‌های نزدیک "کجکی" به هدف نشاند. یکی از هدایت کننده‌های مشترک این حمله موسوم به (جی‌تی‌ای‌سی) ، اصابت دقیق این بمب‌ها را تایید کرده و هدف از آن را از میان برداشتن تهدیدات این گروه دانست.
۲) چهارم مارس، ۴۱ حمله هوایی در افغانستان: " یک بمب‌افکن ب-ب ۱ساختمانی مشکوک به حضور نیروهای شورشی را در نزدیکی ایالات سنگان با بمب‌های هدایت‌شونده اس - ۳۱ مورد هدف قرار داد. هدایت‌کننده این حمله نیز اصابت مستقیم دقیق موشک‌ها را تایید نمود.
۳) پنجم مارس ،۴۵ حمله هوایی در عراق: هواپیماهای جنگنده اف-۱۶ نیروهای هوایی در نزدیکی موصل، مقر گروهی از شورشیان ضد دولتی را با بمب‌های اس - ۳۸ هدایت شونده مورد هدف قرار دادند.
۴) ششم مارس، ۵۴ حمله هوایی در افغانستان؛ ناوگان و بمب‌افکن‌های اف ای -۱۸ اس ارتش با به دست آوردن مختصات محوطه‌ای که آتش دشمن از آنجا شلیک می‌شد، آنجا را با موشکهای هدایت شونده اس-۱۸ هدف قرار داد. یکی از اعضای (جی‌تی‌ای‌سی) با اشاره به هدف‌گیری دقیق این حمله، از انفجار اولیه بسیار گسترده این بمب و دست کم ۱۰ انفجار ثانویه خبر داد و انفجار و تخریب یک انبار مهمات را نیز متحمل دانست.
۵) هفتم مارس، ۵۷ حمله هوایی در افغانستان: بمب‌افکن ب- ب۱ در افغانستان، نیروهای دشمن و مقر آنها را در نزدیکی گرمسیر، با موشک‌های اس-۳۸ جی‌بی‌یو -۳۱ هدایت‌شونده و آتش‌ دیگر جنگ‌افزارهای ارتش مورد حمله قرار دادند.
نیروهای زمینی حاضر و هدایت‌کننده‌های مستقیم این حمله، خود شاهد موفقیت و اصابت دقیق موشک‌ها بودند.
۶) هشتم مارس، ۵۰ حمله هوایی در عراق: جنگنده بمب‌افکن‌های اف- ۱۶ نیروی هوایی ارتش حمله از پیش طراحی شده‌ای را اجرا کردند و طی آن یک جاده اصلی را در نزدیکی "سده" با بمب‌های جی‌بی‌یو-۱۳ اس مورد تهاجم قرار دادند. این حمله به دلیل ترافیک سنگینی بود که از سمت شمال به سمت شهر سده ایجاد می شد. این حمله مانع از رفت و آمد و ایجاد ترافیک شد. این حمله کاملا موفقیت‌آمیز بود.
۷) نهم مارس، ۴۵ حمله هوایی در عراق: هواپیماهای آ-۱۰ صاعقه ۲ نیروی هوایی با گلوله‌های توپ خود نیروهای دشمن را که پس از دستگیری با نیروهای ائتلافی در محمودیه در مزارع اطراف پنهان شده بودند مورد هدف قرار دادند.
با تحقیق صورت گرفته در نیمه ماه مارس و نگاهی گذرا به رسانه‌های داخلی در هفته منتهی به ۱۵ مارس، حتی کوچک‌ترین اشاره‌ای به حمله‌های هوایی امریکا در روزنامه‌های انگلیسی زبان یافت نمی‌شود. در این هفته که به عنوان نمونه انتخاب شده بود، تمام رسانه‌های خبری ایالات متحده اعم از ارتباطات و رسانه‌ها، رادیوی ملی و تمامی روزنامه‌های رسمی مورد بررسی قرار گرفت.
● نمونه‌ای به نام "تاجی"
سیاست امریکا در عدم استفاده از کلماتی چون "کشته" و "زخمی" در گزارش‌های رسمی مربوط به عملیات‌های هوایی در عراق و افغانستان، استثنائاتی نیز دارد. یکی از این استثنائات زمانی است که در حمله هوایی نیروهای امریکایی، کشته شدن تروریست‌ها گزارش می‌شود. این گزارش‌ها اغلب توسط رسانه‌های وابسته و زنجیره‌ای جمع‌آوری و منتشر می‌شود. در اینجا نحوه پوشش خبری حادثه ۲ مارس در شهر تاجی، در عراق آمده است.
ابتدا مشخصا در مورد این حمله به گزارش خبرنامه رسمی نیروی هوایی (مورخ ۷ مارس) تحت این عنوان می‌پردازیم: حملات هوایی هدف قرار گرفتن و کشته‌ شدن تروریست‌های القاعده در نزدیکی تاجی عراق، آن طور که پیداست به طور دقیق نمی‌دانیم که آیا حقیقتا افراد یاد شده تروریست بوده‌اند یا اصلا رابطه‌ای با القاعده داشته‌اند یا نه. در ادامه مطلب چنین آمده: نیروهای ائتلافی بر این باورند که در این حمله، سرکرده‌های ترویست‌ها کشته شده‌اند.
در ادامه گزارش به این نکته اشاره دارد که اهداف این حمله در تاجی، خودروها، سامانه‌های ضدهوایی و توپخانه‌ دشمن بوده است که در منطقه‌ای با فعالیت‌های تروریستی مستقر بوده و مورد هدف قرار گرفته‌اند. به گزارش فرماندهی مرکزی نیروی هوایی امریکا (سنتاف) در جریان این حمله، تعدادی ماشین‌آلات و همچنین ساختمان‌های اطراف آن منهم شده است این ساختمان‌ها چگونه ساختمانی بوده‌اند؟ شاید منزلی مسکونی؟ یا ساختمانی اداری؟ شاید هم یک بیمارستان؟ آیا کسی هم داخل این ساختمان‌ها بوده است؟ آیا پیش از حمله تخلیه شده بود؟ هرگز نمی‌دانیم و نخواهیم دانست.
بر خلاف ۶۷ حمله دیگری که آن روز در عراق و افغانستان صورت گرفت و به طور رسمی ایالات متحده آنها را گزارش داده بود، حادثه تاجی، تنها حمله‌ای بود که رسانه‌های امریکا آن را پوشش دادند. نیویورک‌تایمز،‌واشنگتن‌پست و لس‌آنجلس تایمز با وظیفه‌شناسی تنها این مطلب را از قول سنتاف بیان کردند که سرکرده تروریست‌ها در این حمله کشته شد.
روزنامه نیویورک تایمز گزارش داد: ماموران تا یک روز بعد یعنی سوم مارس، همچنان در مورد هدایت افراد مسلح و تعداد کشته‌ها در حال تحقیق بوده‌اند. این تعبیرات و طرز بیان، اشاره به این مطلب دارد که افرادی که احتمالا در این حمله کشته شده‌اند، مردان و در حقیقت مردان مسلح بوده‌اند.
در این مطلب هرگز این مساله ذکر نشده است که کشته‌شدگان ممکن است افراد غیرنظامی باشند.
در مورد این ادعا که تاجی منطقه‌ای با سابقه فعالیت‌های تروریستی می‌باشد چه؟ به هر حال قطعا خود عراقی‌ها نیز این گونه می‌پندارند. لس‌آنجلس تایمز هم در خلاصه‌ای ۷۶ کلمه‌ای در انتهای مقاله‌ای غیرمرتبط با موضوع به این نکته اشاره می‌کند که تاجی محل یکی از بزرگترین پایگاه‌های نظامی امریکاست.
روزنامه تایمز به این مساله که این پایگاه چه اهمیتی دارد، اشاره‌ای نکرده است اما از آن به عنوان پایگاهی بسیار عظیم یاد کرده است. تاجی یکی از پایگاه‌های نظامی امریکا در عراق می‌باشد که دارای راه زیرزمینی ، برگر کینگ و پیتزا هات می‌باشد. علاوه بر این بر اساس گفته‌های مشاوران نظامی سازمان امنیت جهانی بخشی از ۴/۱۸ میلیارد دلاری که کنگره امریکا برای حمایت از بازسازی زیرساخت‌ها در عراق اختصاص داده، در بازسازی ساختمان‌ها، بازسازی و ساخت امکانات بهداشتی و درمانی، تعمیر تصفیه‌خانه‌ فاضلاب و نصب سیستم فاضلاب شهری (اگو) در اردوگاه و پایگاه تاجی صرف شده است. بنابراین زمانی که واشنگتن پست این گونه گزارش می‌دهد که تاجی منطقه‌ای است که در هفته‌های اخیر شاهد هدف قرار گرفتن و سقوط بسیاری از هلی‌کوپترهای امریکایی بوده است. کاملا معقول و قابل انتظار است که عراقی‌ها آن را ترور قلمداد نکرده بلکه واکنشی نسبت به ترور بدانند. به طور قطع این برداشت مردم عراق با پیش‌بینی‌های اولیه روابط عمومی نیروی هوایی که از منطقه تاجی به عنوان "منطقه‌ای دارای فعالیت‌های تروریستی" یاد کرد تفاوت بسیاری دارد.
اما به واقع پوشش خبری و اخبار در دنیای وارونه تبلیغات جنگ این چنین است.تفسیر رسمی وقایع ۲ مارس این گونه است: نیروهای ائتلافی منطقه‌ای را که به تصور افسران نظامی محل اختفای تروریست‌های گروه القاعده بوده و تهدیدات و حملات به هواپیماهای امریکایی از آنجا منشا می‌گرفت را مورد تهاجم و عملیات ضدتروریستی‌ قرار داده‌اند. حال می‌بینیم که یک موضوع واحد از زوایای دیگر چگونه تهدیدی در برابر قدرت‌های بزرگ به شمار می‌رود. این کشور ضعیف ویران شده است و موجب بالا گرفتن مخالفت‌ها نسبت به اشغالگری شده است.
پس از گذشت چند سال این مخالفت‌ها ظرفیت واکنش نسبت به خشونت اشغالگران را- هر چند با موفقیت کم- ایجاد کرده است. از آنجایی که بخش عمده خشونت‌ها علیه مردم به وسیله حملات هوایی اشغالگران صورت می‌گیرد این مقاومت‌ها و واکنش‌ها، بیشتر انجام تاکتیک‌های نظامی و مسلحانه بر ضد نیروی هوایی را شامل می‌شود.
● اعداد و ارقام هولناک حملات هوایی
تلفات نیروهای امریکایی- مانند گزارش ۵ مارس - به طور معمول توسط نیروی هوایی گزارش می‌شوند: ۲۰ درجه دار نیروی هوایی در افغانستان به دلیل سقوط هواپیما شرافتمندانه و سربلند جان باختند. مارک هرولد اقتصاددان دانشگاه همپشایر ، تعداد غیرنظامیان کشته شده از زمان حمله امریکا در سال ۲۰۰۱ را - با حدود ۹۰۰ تا ۱۰۰۰ حمله در سال - در حدود ۴۸۵۱ تا ۵۶۸۴ نفر برآورد می‌کند . هرولد همچنین به این مساله نیز اعتراف می‌کند که اعداد ذکر شده تنها افرادی را شامل می‌شود که هویت و مرگشان تایید شده و به بیان واضح‌تر، این ارقام برآوردی بسیار پایین و ناچیز است.
گزارش کشته شدن افراد غیرنظامی عراق در رسانه‌ها، امری غیرمعمول و نامتداول است اما بعضی از مرگ‌ها ارزش به تصویر کشیده شدن را دارند.
روزنامه‌ نیویورک تایمز در روز ۱۹ مارس،‌چهارمین سالگرد حمله امریکا به عراق، گزارشی را در مورد خشونت های صورت گرفته در این کشور به چاپ رساند که گویای این مطلب بود که در حالی که هیچ حادثه‌ای در این روز به تنهایی بارز و برجسته نبود، اما همه چیز حاکی از وجود خشونت‌هایی بود که مردم عراق همه روزه از آن رنج می‌برند، انفجار دو خودروی بمب‌گذاری شده،‌دست کم یک مورد آدم‌ربایی و چندین و چند بمب‌گذاری دیگر.
از دیدگاه تایمز، خشونتی که روزانه مردم عراق از آن رنج می‌برند، و در روز شنبه ۱۹ مارس نیز ادامه داشت،‌احتمالا ۶۷ حمله هوایی را که در این روز توسط نیروی هوایی گزارش شد، در بر نمی‌گیرد.
با نگاهی فراتر از این نقطه محدود، در سال ۲۰۰۶ گزارشی به این مضمون به چاپ رسید: در نمونه‌ای مقطعی از تحقیقی گروهی که در دانشکده بهداشت عمومی جان‌هاپکینز که در شماره اکتبر نشریه لنسنت- نشریه تخصصی پزشکی انگلیس - به چاپ رسید که از تعداد عراقی‌هایی که چه بر اثر خشونت یا به نحوی دیگر جان خود را از دست داده‌اند، آماری دقیق ارایه شده است.
نیک‌ترس در مقاله " بمباران عراق" که در لنست به چاپ رسید، کشته‌شده ۶۵۵۰۰۰ عراقی افراطی را از دستاوردهای جنگ می‌داند. مطالعات انجام شده حاکی از آن است که از مارس ۲۰۰۳ تا ژوئن ۲۰۰۶ ، ۱۳ درصد مرگ‌های ناشی از خشونت در عراق، بر اثر حملات هوایی مداوم نیروی هوایی رخ داده است. اگر رقم ۶۵۵۰۰۰ کشته که شامل ۶۰۱۰۰۰ قربانی خشونت‌ها در عراق می‌باشد به واقعیت نزدیک باشد و با افزایش آمار قربانیان خشونت در عراق از ۳۹۲۹۷۹ به ۹۴۲۶۳۶ نفر؛ تا ژوئن گذشته که این مطالعات انجام شده،‌رقمی تقریبی در حدود ۷۸۱۳۳ نفر در عراق بر اثر بمب‌ها،‌موشک‌ها، راکت‌ها و دیگر بمب‌های شلیک شده از هواپیماهای نظامی کشته شده‌اند. ترس در ادامه افزود: بر اساس آمار ارایه شده توسط تام دیسپچ، سرپرست مطالعات روزنامه لنسنت ، ۵۰ درصد از کودکان زیر ۱۵ سال قربانی خشونت در عراق، بین ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۶ به وسیله حملات پیوسته هوایی قربانی شده‌اند و در نهایت آخرین آمار و ارقام نابهنجار و تکان‌دهنده جنگ عراق، روزانه ۵۰ تا ۱۰۰ نفر بر اثر حملات هوایی مداوم نیروهای امریکایی قربانی می‌شوند. تلفات این حملات به طور میانگین ۱ کشته و ۳ زخمی می‌باشد.
نظرسنجی ماه فوریه از مردم امریکا که آسوشیتدپرس انجام داده- نشان می‌دهد: میانگین برآورد تعداد عراقی‌های کشته شده در حدود ۹۸۹۰ نفر بوده است. بدین صورت که حدس بیش از نیمی از پاسخ‌دهندگان این نظرسنجی در مورد کشته‌های جنگ عراق از آغاز تاکنون در حدود ۲ درصد رقم واقعی می‌باشد. در حقیقت حدس آنها ۱۰ درصد تعداد واقعی کشته‌های عراق به وسیله بمب‌های امریکا در طی حملات هوایی این کشور بود که اکثر قریب به اتفاق پاسخ‌دهندگان ،‌هرگز اطلاعی از آن نداشتند.
تلاش‌ها برای پنهان کردن واقعیات دوران جنگ و اقدامات دولتمردان در این حمله‌های نظامی ، امری معمول و قابل انتظار به نظر می‌رسد و به همین دلیل، یافتن رسانه‌ای مستقل و متعهد که فارغ از گزارش‌های رسمی دولتی، تحقیقی درمورد تبعات اسفناک جنگ را به تصویر بکشد، بسیار دور از ذهن و مشکل به نظر می رسد.
ترس یاد آور این مطلب می‌شود که بدون شک این امکان وجود ندارد که به میزان دقیق تلفات انسانی جنگ هوایی امریکا پی ببریم و تنها تعداد اندکی از خبرنگاران با سرسختی و کنجاوی بسیار توانسته‌اند با ارایه گزارش‌هایی، هر چند بسیار اندک، ناگفته‌های جنگ هوایی نابرابر و یک جانبه امریکا را به تصویر بکشند. با وجود حدود ۷۵ تا ۱۰۰ حمله هوایی در روز و ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار بی‌گناه که جان خود را در این حملات از دست می‌دهد آیا از رسانه‌های وابسته به دولت می‌توان انتظار داشت، تبعات اسفناک جنگ امریکا و حملات هوایی این کشور به عراق و افغانستان را به معرض نمایش عموم بگذارند؟
منبع :Zmagazine online
منبع: ماهنامه سیاحت غرب، شماره ۵۲
نویسنده: جف نیگارد
منبع : خبرگزاری فارس