یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

مراحل پنجگانه مواجهه با مردن


مراحل پنجگانه مواجهه با مردن
● روانشناسی واکنش به خبر مرگ
چند روز پیش سریال سلطان صاحبقران ساخته مرحوم علی حاتمی را تماشا می‌کردم. در جایی از این سریال، امیرکبیر جمله بسیار جالبی را گفت با این مضمون که «مرگ حق است ولی به دست شما بسی مشکل، اما شوق از میان شما رفتن، مرگ را آسان می‌کند.» شاید برای شما نیز جالب باشد بدانید کسانی که از مرگ قریب‌الوقوع خود باخبرند، چه چیزهایی به ذهن‌شان خطور می‌کند.
الیزابت کابلر در راس یکی از مشاهیر بزرگ مرگ‌شناسی جهان است که درباره واکنش‌های شخصی نسبت به مرگ قریب‌الوقوع اطلاعات مفید و جامعی ارایه کرده است. وی معتقد است که افرادی که از زمان احتمالی مرگ خود باخبرند تقریبا با پنج مرحله ذهنی روبه‌رو می‌شوند.
۱) شوک و انکار
هنگامی که به فردی گفته می‌شود که در اثر بیماری‌ یا هر علت دیگری زمان مرگش نزدیک است، نخستین واکنش ابتدایی او با شوک همراه است. ممکن است خود در ابتدا گیج و منگ به نظر برسد و سپس از قبول تشخیص سر باز زند. این افراد ممکن است هرگونه اختلال و مشکلی را منکر شوند. برخی از افراد و بیماران هرگز از این مرحله فراتر نمی‌روند و ممکن است از نزد این پزشک به آن پزشک مراجعه کرده تا اینکه بالاخره پزشکی بیابند که نظر آنها را تایید می‌کند. به نظر می‌رسد که میزان انطباقی‌ بودن یا غیر انطباقی بودن افکار به این بستگی دارد که آیا بیمار با وجود انکار پیش‌آگهی، به جستجوی درمان ادامه می‌دهد یا خیر.
در چنین مواردی پزشک باید با بیمار و خانواده‌اش به نحوی محرمانه و صریح صحبت کند و اطلاعاتی اساسی درباره بیماری، پش‌آگهی آن و امکانات درمان در اختیار آنان قرار دهد. جزو لاینفک مکالمه موثر این است که پزشک به بیمار اجازه دهد واکنش‌های هیجانی خود را ابراز کند و به او اطمینان دهد که تنها نخواهد ماند.
۲) خشم
بیماران از اینکه دچار بیماری یا مرگ قریب‌الوقوع شده‌اند، احساس ناکامی و خشم می‌کنند. آنان اغلب می‌پرسند: «چرا من؟» خشم این بیماران ممکن است متوجه خداوند، سرنوشت، دوست یا یکی از اعضای خانواده شود و حتی ممکن است خودشان را سرزنش کنند. بیمار ممکن است خشم خود را به کارکنان بیمارستان و پزشک منتقل کرده و آنها را به دلیل بیماری سرزنش کند. مداراکردن با بیماران در مرحله خشم دشوار است. پزشکی که نمی‌تواند درک کند خشم واکنشی قابل پیش‌بینی است، ممکن است از بیمار کناره‌ بگیرد و یا مراقبت او را به پزشک دیگری واگذار کند. افرادی که با بیماران خشمگین سر و کار دارند، باید درک کنند که خشم ابرازشده را شخصی تلقی نکنند. پاسخی همدلانه و غیردفاعی ممکن است در فرونشاندن خشم فرد موثر باشد و به وی کمک کند روی احساسات عمیق خود مانند سوگ، ترس و تنهایی که زیربنای خشم را تشکیل می‌دهند، تمرکز کنند.
۳) مرحله چانه‌زدن
بیمار ممکن است سعی کند با پزشک، دوستان یا حتی خداوند معامله کند. به طور مثال در برابر بهبود، شخص به یک یا چند قول خود وفا خواهد کرد. برای مثال، صدقه بدهد یا اعتقادات مذهبی بیشتری پیدا کند. جنبه دیگر چانه‌زدن این است که بیمار معتقد است اگر خوب و سر به راه باشد، پزشک او را بهبود خواهد داد.
۴) مرحله افسردگی
در مرحله چهارم، بیمار علایم بالینی افسردگی مانند کناره‌گیری، کندی روانی حرکتی، آشفتگی خواب، نومیدی و احتمالا افکار خودکشی را نشان می‌دهد. افسردگی ممکن است واکنشی در برابر اثرات بیماری بر زندگی شخص باشد (مانند از دست دادن شغل، مشکلات مالی، درماندگی و جدایی از دوستان و خانواده) و یا ممکن است نتیجه پیش‌بینی از دست دادن حیات باشد که ناگزیر پیش خواهد آمد. هر کسی ممکن است با پیش‌بینی مرگ خود تا حدودی دچار غمگینی شود و این غمگینی طبیعی نیازمند مداخلات زیستی نیست. اما اختلال افسردگی عمده و افکار خودکشی فعال را می‌توان با مداخلات مناسب تخفیف داد و نباید آنها را به عنوان واکنش‌های به هنجار نسبت به مگر قریب‌القوع پذیرفت. شخصی که از اختلال افسردگی عمده رنج می‌برد، ممکن است نتواند امید خود را حفظ کند. امید ممکن است در طولانی‌شدن عمر نیز موثر باشد و وقار و کیفیت زندگی بیمار را بهبود بخشد.
۵) مرحله پذیرش
در این مرحله، بیمار درمی‌یابد که مرگ اجتناب‌ناپذیر است و جهان شمول بودن این تجربه را می‌پذیرد. احساسات بیمار ممکن است از بی‌تفاوتی تا خلق نشئه متفاوت باشد. در شرایط ایده‌آل، بیمار احساسات خود را درباره اجتناب‌ناپذیر بودن مرگ حل می‌کند و قادر است درباره مواجهه با امری ناشناخته صحبت کند. کسانی که باورهای قوی مذهبی دارند و به زندگی پس از مرگ اعتقاد دارند، ممکن است با این جمله آرامش بیابند: «از مرگ نهراس و به یاد بیاور آنهایی را که پیش از تو رفتند و آنهایی که پس از تو خواهند آمد.»
منبع : روزنامه سلامت


همچنین مشاهده کنید