پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

مدیریت یکپارچه آموزشی


مدیریت یکپارچه آموزشی
چند سالی است که صنعت دریانوردی به‌عنوان صنعتی جوان در مجامع سیاسی و اقتصادی مملکت به‌صورت جدی مطرح شده است. آمار و ارقام برگرفته از تحقیقات بنگاه‌های تجاری بین‌المللی، بخش دولتی و به تبع آن بخش خصوصی را بر آن داشته که واقع‌بینانه‌تر به این صنعت نگریسته و به حضور جدی و فعالیت در شاخه‌های اصلی و فرعی آن اندیشیده و به بهره‌گیری از این خوان گسترده بیندیشند.
همانند تمامی صنایع دیگر نخستین ابزار حضور در صحنه این رقابت جلب سرمایه مالی و انسانی است. در پی تلاش جهت کسب این ابزار (نیروی متخصص) و که شاهد ایجاد و رونق مراکز روزافزون آموزشی دریائی بوده و هستیم.
به‌تدریج مؤسسات و مراکز آموزشی گوناگون اعم از دولتی، خصوصی، وابسته و آزاد ایجاد شد. و این در حالی است که یکی از اهداف مشترک تمامی این مؤسسات آموزش و تربیت نیروی متخصص موردنیاز در بخش صنعت حمل و نقل دریائی بوده است.
به‌دلیل تازه بودن این صنعت، به‌خصوص در بخش آموزشی آن، می‌توان مسائل چالش‌زای این صنعت را در ۳ برهه زمانی مجزا مورد بررسی قرارداد به‌عبارتی بازده زمانی از پیش از انقلاب اسلامی و دوران پس از آن تا اجراء کنوانسیون بین‌المللی STCW سال ۱۹۷۸.
بدون ورود به بحث تارخی و سیاسی، دولان قبل از انقلاب اسلامی را می‌توان در فعالیت‌های آموزشی کشتیرانی جمهوری اسلامی، شرکت ملی نفت‌کش ایران و نیروی دریائی ارتش متمرکز دید این ۳ مرکز جهت تأمین نیروی‌های متصخص موردنیاز خود اقدام به جذب جوانان و آموزش آنان در کشورهای دیگر نموده‌اند و در واقع به‌جز موارد بسیار محدود آن هم فقط در نیروی دریائی، فعالیت آموزشی دیگری را نمی‌توان در این دوران برشمرد.
پس از انقلاب اسلامی بر فعالیت مراکز آموزشی در جهت جذب دانشجویان و تربیت آکادمیک آنان افزوده شد و مراکز آموزشی جدیدی پا به عرصه گذاشتند، این مراکز همراه با ایجاد مراکز دیگر جت ارائه دوره‌های کوتاه‌مدت افسران و ملوانان، به فعالیت خود و در دامنه محدود ادامه دادند.
● دوران پس از اجراء کنوانسیون STCW تاکنون
دوران پس از تصویب و الزامی شدن مقررات مرتط به کنوانسیون جهانی STCW حکایت دیگری داشت. لزوم پیوستن به این کنوانسیون همه متولیان و دست‌اندرکاران این عرصه را بر آن داشت تا با همکاری و تلاش مضاعف فعالیت خود را گسترش دهند. شاید برای اولین بار در کشور شاهد تعامل با چنین ابعادی در زمینه آموزش دریائی بودیم، ولی حکایت نبود مدیریت یکپارچه، متولی واحد و عدم برنامه‌ریزی درازمدت و تعیین استراتژی راهکارهای مناسب همچنان باقی ماند.
میی‌توان در میان چالش‌های گوناگون موجود در فرآیند آموزش دریائی در ایران به عدم وجود مدیریت یکپارچه در طراحی، اجراء و کنترل آموزش‌های دریائی اشاره کرد. هم‌اکنون وجود مراکز آموزشی تحت سرپرستی وزارتخانه‌ها و ارگان‌های گوناگون اعم از مراکز تحت نظارت وزارت آموزش عالی، دانشگاه آزاد، نیروی دریائی و ارگان‌های دریائی غیردولتی باعث ازدیاد شیوه طراحی و اجراء این دوره‌ها شده است که به‌نوبه خود می‌توان معضلاتی را که در پی خواهد آمد به‌عنوان برون‌دادهای آن برشمرد.
● استاندارد نبودن دوره‌های آموزشی
▪ هم‌اکنون شاهد آن هستیم که طراحی دروس و واحدهای ارائه شده چه از نظر محتوای ارائه شده با توجه به وجود استانداردهای بین‌المللی و چه از نظر سیستم ترم‌بندی از استاندارد مشخصی برخوردار نیست و این شاید بزرگترین معضل در این زمینه باشد چرا که عدم تطابق واحدهای درسی ارائه شده با نیاز واقعی صنایع تا حدودی باعث عدم تمایل به جذب فارغ‌التحصیلان این مراکز توسط شرکت‌های کشتیرانی شده است.
▪ معظل دوم کمبود واحدهای کارورزی کافی است. پائین آوردن زمان کارورزی به حداقل مدت ممکن (۱۲ ماه برای دانشجویان عرشه - ۶ ماه برای دانشجویان موتور) باعث شده که عملاً فارغ‌التحصیلان این مراکز توانائی انجام وظایف محوله را به‌صورت مستقیم نداشته و شرکت‌های کشتیرانی متحمل صرف هزینه‌های اضافی جهت بازآموزی این فارغ‌التحصیلان شوند.
▪ فقدان یا کمبود واحدهای نظری متناسب با تکنولوژی‌های جدید که گاهاً موجب شده فارغ‌التحصیلان فاقد آشنائی و زمینه علمی کافی در استفاده از وسایل و ابزار موجود در کشتی‌های جدید باشد و این بدان معنا است که سطح تکنولوژی در کشتی‌ها و صنعت بسیار جلوتر از مطالب ارائه شده در مرکز آموزشی می‌باشد به این نقیصه می‌توان مشکلات موجود در آموزش زبان انگلیسی و کامپیوتر را که از ابزارهای اولیه و مهم این صنعت می‌باشند را نیز افزود.
▪ عدم به روز درآوردن نظام آموزشی دریائی کشور چه در بعد طراحی دروس و چه به لحاظ نحوه آموزش با توجه به روند سریع تغییرات در قوانین و ماهیت کارهای دریائی نیز افول محسوس فارغ‌التحصیلان این رشته در دنیای کاری دریا را به همراه داشته است.
● سطح علمی اساتید و موانع جذب متخصصان دریائی
در اکثر دانشکده‌ها و مراکز آموزش دریائی جهان به‌راحتی می‌توان پی برد که ترکیب اصلی رؤسا و کادر هیئت‌علمی آنها متشکل از فرماندهان و سرمهندسان کشتی به‌عنوان متخصصان اصلی بوده و پایه و اساس آموزش‌های تخصصی به عهده اینگونه افراد است. حال وجود مقررات بعضاً نامرتبط و شاید عجیب مانع از آن شده است که مراکز آموزشی دریائی ایران بتوانند اینگونه متخصصان را نمایند و مجبور به اعزام افراد بهخارج از کشور جهت کسب مدارک آکادمیک از قبیل کارشناسی ارشد و دکتر به منظور تدریس و عضویت در هیئت علمی خود باشند و این معضل شاید عمده‌ترین دلیل در پائین بودن سطح تخصصی فارغ‌التحصیلان این مراکز باشد.
● نحوه جذب دانشجویان
گاهی در شرایط و پیش‌نیازهای لازم برای جذب دانشجویان این رشته‌ها می‌توان عدم وجود تخصص و استانداردهای لازم را مشاهده نمود. به‌دلیل خاص بودن این رشته افراد جذب شده باید دارای فاکتورها و پیش‌شرط‌های لازم باشند. عدم توجه به این مسئله باعث شده تا شاهد ریزش‌های زیاد در فارغ‌التحصیلان این مراکز پس از چند سفر دریائی باشیم.
● مقررات انضباطی در مراکز آموزشی
عدم وجود مقررات انضباطی لازم در بعضی از مراکز باعث شده که فارغ‌التحصیلان جهت کار و زندگی در دریا که به تناسب شرایط خاص خود محتاج مدیریت و انضباط کاری فوق‌العاده‌ای است. آمادگی لازم را نداشته و از این حیث هم خود را دچار مشکل نموده و هم برای دیگران مشکل‌ساز شوند تا جائی‌که این مسئله به مانعی در ارائه خدمت ایشان تبدیل گشته و بعضاً در درازمدت به ریزش این افراد می‌انجامد.
● طولانی بودن زمان آموزش
با بررسی و تحقیق در دیگر مراکز جهان می‌توان به‌راحتی دریافت که طول دوره‌های آموزشی در دیگر کشورها که شامل تمامی دوره‌های جانبی و کوتاه‌مدت نیز می‌باشد. چیزی حدود ۴ سال و نیم است، در حالی که در ایران این زمان برای رشته عرشه حدود ۶ سال و نیم و رشته موتور ۵ سال و نیم می‌باشد. با هماهنگی و برنامه‌ریزی می‌توان این مدت را به‌راحتی کاهش داد چرا که عملاً در بین ترم‌ها و الحاق به کشتی جهت انجام دوره کارورزی و دوره‌های جانبی و غیره زمان‌های هدر رفته زیادی وجود دارد.
● انجام واحدهای عملی و کارورزی
مراکز آموزشی بدون در نظر گرفتن و لزوم برنامه‌ریزی جهت اجراء مدت کارورزی و بدون داشتن امکانات لازم تأسیس شده‌اند و بسیاری از آنها توانائی اعزام دانشجویان را به کشتی نداشته و محتاج به شرکت‌های کشتیرانی می‌باشند. این موضوع باعث به وجود آمدن مشکلات عدیده‌ای برای دانشجویان و طولانی شدن دوران تحصیل و در نهایت ریزش آنها از این صنعت شده است.
● عدم هماهنگی لازم در اجرائ آزمون‌های نهائی فارغ‌التحصیلان
متأسفانه واحدهای ارائه شده و امتحانات مربوط به آنها همخوانی لازم با آزمون‌های شایستگی بین‌المللی سازمان بنادر و کشتیرانی را نداشته و فارغ‌التحصیلان مراکز آموزشی می‌بایست در دوره‌های آمادگی جداگانه‌ای جهت شرکت در آزمون‌های مورد اشاره شرکت نمایند که این خود موجب صرف وقت و هزینه‌های اضافه خواهد شد.
موارد مذکور تنها بخشی از معضلات و چالش‌های موجود در سیستم آموزش دریائی در ایران است و به‌نظر نگارندگان می‌توان با ایجاد مدیریت یکپارچه جهت برطرف نمودن آنها به‌نحو مؤثری اقدام نمود. در اکثر کشورهای پیشرفته تمامی آموزش‌های دریائی در این صنعت زیرنظر بخشی از سازمان بنادر یا ارگان‌های مشابه آن کشورها می‌باشد متولی واحدی دارد. در واقع با ایجاد این سرپرستی واحد می‌توان تمام مراکز آموزشی را به پیروی از استانداردی واحد وادار نمود و از به هدر رفتن هزینه‌های ملی جلوگیری کرد.
شاید سازمان بنادر و کشتیرانی که علی‌رغم تمامی کمبودها از نظر کادر متخصص و محدودیت‌های مقرراتی توانسته است. با سربلندی از عهده اجراء کنوانسیون STCW برآمده و نظام‌مندی نسبتاً مناسبی به آموزش‌های کوتاه‌مدت و صدور و کنترل گواهینامه‌های مربوطه ارائه دهد. بتواند به‌عنوان متولی قانونی این صنعت با نگاهی ملی، جایگاه نظارتی و حاکمیتی خود را در این عرصه تحکیم بخشد. تا شاهد شکوفائی بیش از پیش این صنعت باشیم.
کاپیتان عبدالرضا گودرزی
کاپیتان وحید انصاری از شرکت ملی نفتکش ایران
منبع : ماهنامه پیام دریا