جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

فریاد می زدید، اما فریادرس نبود...


فریاد می زدید، اما فریادرس نبود...
احساس بدی به من دست داد؛ هر چقدر خواستم درباره انتخابات اظهار نظر نکنم، وضع آن قدر نگران کننده شد که نتوانستم. هنوز بهت زده ام، آیا ما برای خدمت به مردم این چنین تمامی اصول اخلاقی و انسانی و اسلامی را زیر پا می گذاریم! آیا حقیقتاً فکر می کنیم با فرض این که مردم را فریب دادیم، خداوند را نیز می توانیم فریب بدهیم؟ آیا تصور می کنیم، در روز رستاخیز ما را برحسب شعارهای رنگارنگ مان داوری خواهند کرد و هر کس وعده بیشتر داده، بهشتی می شود! بدانید که در قبال کوچکترین وعده ای که داده اید، در پیشگاه الهی مسئول اید. من حتی در انتخابات کشورهای غربی که کاندیداها اشخاصی دینی نبودند، ندیدم این قدر ولع قدرت زبانه بکشد! شمایی که گفتارهای برخی از رهبران دینی انقلاب را چماقی کرده اید که به سر و صورت مردم می زنید، آیا برای چاپلوسی و خودشیرینی چنین می کنید یا هنوز شسته و رفته زندگی برخی از آن ها را در نیافته اید که وارستگی از مال و مقام دنیا، یکی از ویژگی های اصلی آنان بود. ما تصور می کنیم، برای شناخت یک شخصیت دینی و معنوی باید از هر کار و حرکات او قصه ها بگوییم و نکته ها تملق کنیم و از کرامات او روایت ها بسازیم. در حالی که اگر تنها یک جمله از زندگی این بزرگان درس بگیریم، نیاز به هیچ داستان سرایی، اسطوره پردازی و گزافه گویی های باورنکردنی نیست و برایتان کفایت می کند.
اخلاقیات و آزمون های معنوی در همین شرایط سخت است که خوب حساب پس می دهند. نقد طرف مقابل با تهمت و دروغگویی و جعل واقعیات فرق دارد. نقد هم باید منصفانه باشد، هم تنها هنگام رقابت برای انتخابات مطرح نشود، بلکه در شرایط عادی نیز توسط مدعیان نقد گفته شود. برنامه های بسیاری برای انجام دادن دارید؟ چه کسی گفته با اشغال یک مقام و جایگاه قدرت می توانید بیشترین تأثیر را بگذارید! اتفاقاً هنگامی می توانید بهترین و تأثیرگذارترین نقدها را مطرح سازید که فاصله خود را همواره با جایگاه قدرت حفظ کرده باشید. از این طریق اول باید به خود ثابت کنید که هدف از نقدتان جاه طلبی نیست، سپس به دیگری ثابت خواهد شد و نیاز به تبلیغات نیز ندارد. جدای از آن، مگر برنامه یک حکومت دینی چیزی به غیر از اخلاقیات و معنویات است که تصور می کنید با زیر پا گذاشتن شان به هدف خود می رسید؟ آن ها حتی وسیله نیز نیستند که هدف یک انسان یا جریان معنوی خواهند بود. تصور نکنید که برای انجام کارهای بزرگ باید تمام دنیا را تغییر دهید؛ اتفاقاً اگر با پایبندی به اخلاقیات و انسانیت، حتی یک نفر را نجات دادید، من نمی گویم، که قرآن می فرماید، انگار که تمام جهانیان را نجات داده اید، اما اگر با عدم التزام به اخلاقیات، انسانیت و معنویت، روی تمام دنیا تأثیر بگذارید، دیگران را نیز چون خود غرق خواهید ساخت. گذشته از این، اتفاقاً انتخابات در کشور ما به خصوص این چند ساله نشان داده است که برخلاف کشورهای غربی، مردم (متأسفانه) به برنامه ها رأی نمی دهند، بلکه به نوظهور بودن شخصیت ها و فاصله شان از دیدگاه های رسانه رسمی کشور رأی می دهند.
از همه خنده دارتر رفتار صدا و سیما و رسانه های رسمی کشور است. مسئولان آن هنوز پس از ۱۲ سال در نیافته اند که هر گاه آنان برای کسی تبلیغ کردند، عملاً تبلیغات به نفع طرف مخالف شان شد و بسیاری از مردم از کاندیداهای جدید چیزی نمی دانستند و تنها نگاه می کردند که صدا و سیما از کدام شخص یا جریان حمایت کرده و بر کدام می تازد، درست عکس آن رأی می دادند. باید به این مسئولان رسانه ها گفت، این گونه و با چنین برداشتی که فاقد اندکی تجزیه و تحلیل است می خواهید در جهان، اسلام را تبلیغ کنید! ای کاش نکنید که با بودن شما دین اسلام نیاز به هیچ دشمنی ندارد! هر دولتی که سر کار بیاید می بایست نخستین مجاهدت و تغییرش به رسانه های رسمی و صدا و سیما معطوف شود و تغییر نگاه فسیل شده امنیتی آنجا در دستور کار قرار گیرد که چون دهه ۲۰ و ۳۰ قرن بیستم میلادی به جهان می نگرد و تاکنون هیچ تغییری نیز نکرده است. به نظر من، کلیه مقامات جمهوری اسلامی در قبال عملکرد صدا و سیما جداً مسئول اند و کوچکترین اشتباهی در آنجا منجر به نتایج بسیار دهشتناکی خواهد شد و ممکن است کشور را به همان ورطه ای ببرند که کشورهای بلوک شرق در زمان جنگ سرد در آن فرو افتادند.
اینک افراد بسیار مشتاق اند که با ارتقاء جایگاه شان تأثیرگذاری شان بیشتر باشد، اما در روز رستاخیز آرزو خواهند کرد که ای کاش چنین نمی شد؛ چون وقتی شخصی عادی هستید، هنگامی که اشتباهی کنید، مسئول خود خواهید بود، ولی وقتی از جایگاهی با تأثیرگذاری بالا برخوردارید، کوچکترین خطایی می تواند به نتایجی وسیع و عمیق منتهی شود و علاوه بر خود، مسئول طیفی که از اشتباه تان متضرر شده اند، خواهید بود. برنده انتخابات کسی نیست که نام اش از صدا و سیما اعلام شود، برنده حقیقی انتخابات کسی است که با پایبندی به اصول اسلامی و انسانی، برای خدمت آمده باشد و به محض این که احساس کند، هر چیزی مانع از این اصول می شود، کنار بکشد و تنها با چنین رفتار عملی است که ثابت خواهد شد، خدمتگزارانید یا شیفته و تشنه قدرت. از آن هایی نباشید که اشعیاء نبی در موردشان گفت: «این مردم با زبان خویش مرا تصدیق می کنند، و قلب های شان از من دور است». به هر روی ادامه روند کنونی به نفع دنیا و به خصوص آخرت تان نیست و عینک ولع قدرت را از دیدگان تان بردارید تا روشن ببینید که دارید چه جایگاهی برای خود می خرید! یا اگر نمی بینید و به راه سابق خود اصرار می ورزید، بگذارید تا من برایتان بگوییم که چه می بینم: شما را در تاریکی دیدم، شما را در میان شعله های آتش دیدم که فریاد می زدید، اما فریادرس نبود، فریادرس نبود...
دکتر کاوه احمدی علی آبادی
دکترای فلسفه و ادیان از تگزاس آمریکا