سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


نگاهی به چگونگی شکل گیری مکتب سورئالیسم


نگاهی به چگونگی شکل گیری مکتب سورئالیسم
سورئالیسم عنوان یك جنبش فرهنگی است كه در اواسط دهه ۱۹۲۰ در دو حوزه هنرهای تجسمی و ادبیات اتفاق افتاد. آثاری كه تحت نام این جنبش خلق می شدند از عناصر فراواقعی برای بیان اهداف خالقانشان بهره می بردند.
از سردمداران این حركت، آندره برتون بود. وی معتقد بود كه جنبش سورئالیسم یك انقلاب و تحول فكری است كه بعد از جنگ جهانی اول در بین طبقه روشنفكر جامعه به وقوع پیوست. آندره برتون، روانشناسی بود كه از روشهای درمانی فروید در درمان سربازانی كه در جنگ، دچار آسیب های روانی شده بودند بهره می گرفت.
آشنایی با نویسنده ای به نام جاكوز واچه، وی را با دنیای نمایشنامه های آلفردجری آشنا ساخت و همین آشنایی زمینه استفاده از هنر درمانی را در درمانگاه وی به وجود آورد. روش كار برتون با سربازان، پرورش تخیل آنها، بازآفرینی حوادث، تحلیل آن و سپس برون فكنی درد بوسیله هنر بود. وی بر روی نقاط تاریك و آسیب دیده ذهن دست می گذاشت و از همان نقطه، بیمار را به سوی روشنایی هدایت می نمود.
جوانان مستعد و هنرمند دهه ،۱۹۲۰ همچون لوئیس بونوئل و سالوادوردالی با تایید روش های برتون، تجربیاتی را در باب هنر سورئال در شاخه تجسمی و سینما آزمودند. ایشان معتقد بودند آنچه در ورای چشم انسان در حال اتفاق است، دست و پاگیر و بندی بر ذهن افراد است. لذا با ورود به دنیای فراواقعی، فضایی لامتناهی برای تنفس ذهن و بازآفرینی دنیایی مطابق با روحیات و طبع فرد به وجود خواهد آمد. برتون، اولین بیانیه گروه سورئالیست ها را در سال ۱۹۲۴ با این مضمون منتشر ساخت: «سورئالیسم به خدمت گرفتن عناصر واقعی برای ورود به دنیایی فراواقعی است.
اساس این هنر بر مبنای قدرت ذهن استوار است. طبیعت در دنیای فراواقعگرایانه به وسیله نیروی تخیل تخریب شده و سپس از نو و با كنترل مستقیم ذهن خالق، اثر به شیوه ای منطبق بر امیال وی ساخته می شود.» سورئالیست ها بر این باور بودند كه هنر نباید زاییده ضمیر خودآگاه و هوشیار انسان باشد.
از این رو با هرگونه دخالت و نظارت عقل انسان در خلق آثار، مخالفت می كردند. به عقید ایشان یك هنرمند تنها زمانی كه ضمیر ناخودآگاهش بیدار می شود قادر به خلق آثاری فراواقعی خواهد شد. این هوشیاری ضمیر ناخودآگاه آمیختگی تجربیات را به دنبال داشت. بدین معنا كه مرز واقعیت و خیال در دنیای سورئال می شكند.
این جنبش در ادبیات نیز تحولاتی را به وجود آورد. تا پیش از سال های ۱۹۳۰ سورئالیست ها معتقد بودند كه رمان برخلاف شعر قادر نیست در شكل نظریه های سورئالیستی حركت كند. این اعتقاد به این دلیل بود كه داستان به دلیل خط سیر اتفاقات وشخصیت پردازی، راه های ورود عناصر فراواقعگرایانه را می بندد.
ولی با خلق رمان بوف كور توسط یك نویسنده ایرانی؛ صادق هدایت؛ و ترجمه آن به فرانسه این عقیده شكسته شد و این داستان به عنوان اثری سورئال معرفی گردید. در هر حال سورئالیست ها با عقاید نامتعارف و گاه عجیبشان پنجره ای تازه را در دنیای هنر گشوده اند كه هنوز هم مخاطبانش را مجذوب مناظر غیرواقعی خود می كند.
منبع : روزنامه ابرار


همچنین مشاهده کنید