پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


طول می کشد تا بچه ها با طلاق کنار بیایند


طول می کشد تا بچه ها با طلاق کنار بیایند
اغلب والدینی که قصد جدایی دارند، درباره واکنش فرزندانشان به طلاق و جدایی آنها نگرانند و می خواهند بدانند آیا فرزندانشان سالم و شاد بزرگ خواهند شد
جامعه شناسان و روان شناسان تلاش دارند تا اطلاعات مفیدی را درباره تأثیرات طلاق بر بچه ها فراهم کنند. بخشی از عوامل مهم در رابطه با تأثیر طلاق بر بچه ها شناخته شده است. تحقیقات نشان می دهد که تأثیر طلاق بستگی به سن بچه ها در زمان طلاق دارد. همچنین می تواند به جنسیت و شخصیت بچه ها، میزان تعارض بین والدین و حمایت فراهم شده از سوی دوستان و خانواده بستگی داشته باشد.
● سن بچه ها
آگاهی زیادی درباره تأثیر طلاق بر بچه های زیر دو یا سه سال وجود ندارد. بچه های خیلی کوچک اگر طلاق رخ دهد احتمالاً زیاد رنج نخواهند برد. با این وجود، اگر رابطه و پیوند بین والدین و فرزند شکسته شود، مشکلاتی به بار خواهد آمد. والدین باید درباره نگهداری از کودک به توافق برسند تا بچه ها در شرایط ناشی از تعارض و کشمکش بین آنها بزرگ نشوند.
● نوزادان
نوزادان ممکن است متوجه تعارض والدین نشوند، اما به تغییر وضعیت واکنش نشان می دهند. نوزادان ممکن است اشتهای خود را از دست بدهند یا دچار ناراحتی های گوارشی شوند.
● بچه های پیش دبستانی
بچه های سه تا پنج ساله همواره فکر می کنند که علت طلاق والدین شان هستند. برای مثال، آنها ممکن است فکر کنند که اگر غذای خود را خورده بودند یا کارهایشان را به موقع انجام می دادند، این امر اتفاق نمی افتاد. بچه ها در این سنین، ممکن است از تنها ماندن و رها شدن بترسند. آنها ممکن است رفتار کودکانه تری از خود نشان دهند مثلاً ممکن است شروع به خیس کردن رختخواب خود کنند یا این که وقوع تغییرات را انکار کرده و افسرده و عصبانی شوند. با وجودی که آنها خواهان امنیت و در کنار یک بزرگسال بودن هستند ممکن است خود را نافرمان و پرخاشگر نشان دهند.
● بچه های دبستانی
بعضی از روان شناسان معتقدند کنار آمدن با طلاق والدین برای بچه ها در این سنین مشکل تر از بچه های پیش دبستانی و بچه های بزرگتر است. بچه ها در این سنین به اندازه کافی برای فهم طلاق بزرگ هستند و این قضیه را که در وضعیت خوبی به سر نمی برند، درک می کنند اما آنها برای درک والدین یا کنترل و عکس العمل مناسب نشان دادن خیلی کوچک اند. آنها ممکن است آشفتگی، عصبانیت شدید یا تردید در تصمیم گیری از خود نشان دهند. توانایی آنها برای فعالانه درگیر شدن در بازی ها و فعالیت با بچه های دیگر ممکن است به بهبود وضعیت آنها کمک کند. آنها ممکن است احساس طردشدگی از سوی والدینی که او را ترک کرده اند داشته باشند و ممکن است دچار سردرد و ناراحتی های گوارشی شوند.
● نوجوانان
نوجوانان ممکن است احساس خشم، ترس، تنهایی، افسردگی و احساس گناه را نشان دهند. اگر وظایف جدیدی مثل امور خانه یا مراقبت از خواهر و برادر کوچکتر به آنها محول شود احساس می کنند بزرگتر شده اند. بعضی از نوجوانان ممکن است احساس کنند که حمایت والدین خود را از دست داده اند یا این که درباره توانایی شان برای ازدواج کردن و حفظ زندگی مشترک شان تردید کنند. نوجوانان ممکن است علت های منجر به طلاق والدین شان را بدانند. توانایی آنها در به خاطر آوردن تعارضات و استرس ناشی از طلاق ممکن است با توانایی آنها برای برخورد با تغییرات در خانواده آتی شان تداخل یابد. آنها همچنین ممکن است احساس کنند که تحت فشار هستند برای این که کدام یک از والدین را انتخاب کنند یا این که کدام یک از آنها را در طلاق مقصر بدانند.
● تأثیر جنسیت
یافته های محققان نشان می دهد پسرانی که در کنار پدرشان و دخترانی که در کنار مادرشان بزرگ می شوند، ممکن است بهتر از بچه هایی که در کنار والدین با جنس مخالف پرورش می یابند عمل کنند. پسرانی که با پدرانشان زندگی می کنند به نظر می رسد کمتر پرخاشگر شوند. آنها همچنین مشکلات عاطفی کمتری نسبت به پسرانی که با مادرانشان زندگی می کنند و تماس محدودی با پدرانشان دارند نشان می دهند. همچنین دخترانی که در کنار مادرانشان بزرگ می شوند مسئولیت پذیرتر می شوند و به بلوغ فکری بالاتری نسبت به دخترانی که در کنار پدرانشان بزرگ می شوند می رسند.
به رغم این مسائل انطباق پذیری بچه ها با طلاق بیش از آن که به جنسیت و سن آنها رابطه داشته باشد به کیفیت رابطه آنها با والدین بستگی دارد.
● کمک به بچه ها برای انطباق با طلاق
با وجود ناراحت کننده بودن طلاق، با فرزندانتان در این زمینه صحبت کنید چراکه صحبت کردن درباره این موضوع رابطه شما را با آنها تقویت خواهد کرد. این قضیه همچنین به اعتماد آنها به شما کمک می کند. دادن اطلاعات کلی وقتی با بچه های کوچکتر صحبت می کنید کافی و مناسب است ولی بچه های بزرگتر از شما جزئیات بیشتری می خواهند. آنها می خواهند بدانند آینده شان چه می شود. همچنین می خواهند بدانند چه رابطه ای با هر دو والدین شان خواهند داشت. به نظر می رسد مهمترین عامل برای حفظ آرامش روحی بچه ها، کاستن از مقدار و شدت تعارض و کشمکش بین والدین است. به حداقل رساندن تعارض و خصومت بین والدین بعد از طلاق می تواند به رشد و آرامش بچه ها کمک کند. توافق بین والدین درباره چگونگی پرورش و تربیت بچه ها، همچنین دوست داشتن و مورد توجه بودن از سوی والدین، به آرامش بچه ها و احساس ارزشمند بودن آنها کمک می کند.
با وجود این که مراقبت و نگهداری نوبتی والدین ممکن است مزایایی داشته باشد ولی گاهی بچه ها به این شیوه زندگی واکنش منفی نشان می دهند. بچه های پیش دبستانی ممکن است احساس کنند که این یک نوع تنبیه است که از خانه ای به خانه دیگر می روند. یا احساس کنند این به علت نافرمانی و نحس بودن آنها اتفاق می افتد. بچه های بزرگتر ممکن است از این شیوه زندگی نفرت داشته باشند بخصوص اگر این شیوه نظم زندگی شان را به هم بزند. تعدادی از والدین در سرپرستی مشترک به این علت که با هم تماس دارند ممکن است نزاع هایی داشته باشند و این موجب رنجش بچه های آنها خواهد شد. نگهداری مشترک و موفقیت آمیز نیاز به روابط عادی و همکاری والدین دارد که مسلماً این قضیه برای والدینی که با هم زندگی نمی کنند مشکل است. اگر سطح بالایی از تعارض و کشمکش بین والدین وجود داشته باشد مسلماً مراقبت مشترک به سود فرزندان نخواهد بود.
● رابطه خود را با فرزندتان حفظ کنید
مشارکت دائم والدین در زندگی بچه ها آشکارترین راه است که به بچه ها نشان دهید مورد توجه و با ارزش هستند. والدینی که در یک شهر و مکان دیگر زندگی می کنند می توانند با نوشتن نامه یا نامه الکترونیکی و برقراری تماس های تلفنی، رابطه خود را با فرزندشان حفظ کنند. بچه ها در همه سنین درباره این که والدین دوباره با هم زندگی خواهند کرد خیال پردازی می کنند. این امر بویژه ممکن است وقتی والدین با هم به طور موفقیت آمیزی از فرزند خود مراقبت می کنند تشدید شود. بنابراین بهتر است فرزندانتان را از این که طلاق گرفته اید آگاه کنید و به آنها بفهمانید که زندگی مشترکتان پایان یافته است. در صورت امکان، تغییرات بعد از طلاق را که بر زندگی فرزندانتان اثر خواهد گذاشت محدود کنید. برای مثال تلاش کنید تا فرزندانتان در همان مدرسه و محل زندگی خود باقی بمانند.
با فرزندانتان درباره نگرانی هایتان از طلاق صحبت کنید. این موضوع به آنها کمک خواهد کرد تا بفهمند چه چیزی اتفاق افتاده است. شیوه های مثبت کاهش استرس را به کار گیرید. برای مثال ورزش کنید، غذاهای مغذی بخورید، اوقاتی را با دوستانتان صرف کنید یا به اموری که مورد علاقه تان است سرگرم شوید. همچنین برای کاهش استرس فرزندانتان، آنها را وادار کنید تا برای مثال با دوستانشان بازی کنند یا یک سرگرمی جدید بیابند، به یک باشگاه بپیوندند، مطالعه کنند و یا با هم به پیاده روی بروید.
با فرزندانتان مهربان اما محکم و منضبط برخورد کنید. احساس خشم آنها را بپذیرید. کمک کنید آنها شیوه ها و راه های قابل قبول بیان عصبانیت را بدون آسیب زدن به خودشان، سایر افراد، حیوانات و اموال نشان دهند. محبت و عشق خودتان به فرزندانتان را نشان دهید اما با این حال مقرراتی را در رابطه با پرخاشگری و رفتارهای نامناسب فرزندانتان اعمال کنید.
دوستان، بزرگترها و اعضای خانواده می توانند حمایت عاطفی و تکیه گاهی برای بچه ها فراهم کنند. آنها می توانند به آنها مهارت ها و فعالیت های جدید بیاموزند و به عنوان الگوهای نقشی عمل کنند. همچنین می توانند به بچه ها بفهمانند که مهم و با ارزش هستند. مشورت با مددکاران اجتماعی، روان شناسان، روان درمانگران خانواده، یا روانپزشکان می توانند به بعضی از بچه ها برای سازگار شدن با طلاق والدین کمک کند.
در اغلب موارد چندین سال طول می کشد تا بچه ها با طلاق والدین شان کنار بیایند. از طریق محبت کردن، تفاهم و حفظ تماس نزدیک و صمیمانه با فرزندانتان به آنها کمک خواهید کرد تا با این موضوع کنار آمده و شخص خلاق تر و مفیدی شوند.
اشرف راضی
منبع : روزنامه ایران