یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

ناجی ناب


ناجی ناب
● فرانك لمپارد، مرد همه كاره میانه میدان انگلیس
برق آساتر از مایكل اوون نیست و نمی تواند ادعا كند كه از حیث توانایی با وین رونی رقابت می كند و نه در آسمان به گرد پیتر كراوچ می رسد اما یك نكته كاملاًِ در مورد او روشن است و آن این كه به اندازه این سه نفر شیفته باز كردن دروازه حریفان است. بله! او فرانك لمپارد است بهترین هافبك حال حاضر انگلستان و بی شك یكی از سه مرد برتر اروپا...
فرانك لمپارد مردی كه هواداران چلسی با به یاد آوردن نامش اساطیری بسان پیتر ازگود ،آلن هادسون و جان فرانكو زولا را از یاد خواهند برد در راهی قرار گرفته است كه بزرگانی بسان بابی چارلتون،بابی مور،كوین كیگان و برایان رابسون درگذشته از آن عبور كرده اند! او امیدوار است با چنین شور و میلی به دروازه حریفان در آلمان حمله كند، چرا كه او در تیم ملی نیز بسان چلسی آمار خیره كننده ای از خود بر جای نهاده است. ۳۸ بازی و ۱۰ گل...! فرانكی بار دیگر توانست یك فصل حیرت انگیز دیگر را به همراه چلسی پشت سر گذارد. حیرت انگیز از آن نظر كه در راه قهرمانی مجدد «چلسكی ها» بی شك نقش غیرقابل انكاری داشت. ۱۷ گل او در راه قهرمانی چلسی در لیگ برتر موید چنین نكته ای است كه او بهترین هافبك میانی حال حاضر دنیاست. مردی با توانایی های گوناگون در زمین...كسی را نمی توان جز او در بریتانیا یافت كه این چنین سریع و سرگیجه آور رشد كند و حالا خود را به عنوان بهترین هافبك میانی انگلستان و شاید اروپا تثبیت سازد. اما خب! به قول خودش یك نكته در رسیدن به چنین استانداردی او را موفق ساخته و آن نیز میل دیوانه وار او به گلزنی است. هافبكی كه از شم گلزنی نادری سود می جوید. و این چیزی است كه موجب شده تا مربیان تیم های حریف از اینكه بازیكنانشان باید در برابر چنین فوتبالیست توانمند و قدرتمندی مبارزه كنند از بیم به خود بلرزند. او در این فصل روزهای دل انگیزی را سپری كرد. مجموعاً توانست ۲۲ گل به ثمر رساند و تا اواسط آوریل با ۱۷ گل بعد از تیری آنری بهترین گلزن لیگ برتر بود. او نشان داده چرا اكثر مردم و كارشناسان فوتبال در این كشور همگی بر این باورند كه او بهترین و كاملترین هافبكی بوده كه لیگ برتر به خود دیده است.
این فصل جدا از كسب دومین عنوان قهرمانی با لباس چلسی برای او یك پیام دیگر نیز به همراه داشت. یك موفقیت دیگر... و آن این بود كه او با این تعداد گل توانست گلزن ترین هافبك تاریخ لیگ برتر شود. با ۱۷گل، دو گل بیشتر از آندرس كانچلسكیس هافبك روس تبار اسبق من یونایتد به ثمر رساند. (البته شاید بگویند برخی ها كه متیولتیسیر در ساوتهمپتون روزگاری با ۲۵ گل بهترین گلزن لقب گرفت اما در كتاب ركورد ها او را بیشتر یك مهاجم می خوانند تا یك هافبك!)
● آمادگی فوق العاده
فرانك لمپارد راجع به چنین افتخاری به كریس هاترال خبرنگار مجله شوت می گوید: «واقعاً باعث افتخار است كه می بینم توانسته ام به چنین كارنامه ای دست پیدا كنم. وقتی در ادوار مختلف نام هافبك های گلزن گذشته را مرور می كنید ناخودآگاه به یاد برایان رابسون و پل اسكولز می افتید. این نشانگر این است كه تا چه اندازه چنین دستاوردی برایم ارزشمند و مهم تلقی می شود.»
مرد لندنی انگلستان ادامه می دهد: «البته همیشه به گلزنی راغب بوده ام. وقتی می اندیشم به این نكته می رسم كه گلزنی بخشی از غریزه من است و اگر چند بازی در چنین كاری ناكام شوم با تمام قدرت و انگیزه تلاش می كنم تا طلسم را بشكنم! صادقانه بگویم كه چنین قابلیتی برای برخی ها بدل به منفعت گشته است. چرا كه كافی است بازیكنی مانند من در ۷ و یا ۸ مسابقه در گل زدن ناكام شود آن وقت است كه سیل انتقادات علیه من جاری می شود و ادعاهای گوناگونی كه می گویند من از فرم ایده آلم به دور هستم به سراغم می آیند!»
نیروی خارق العاده او در گلزنی بی شك در روزهایی كه چندان امیدی به خط حمله انگلستان نیست می تواند برای مردم این كشور امیدبخش باشد. در دو سال اخیر او در چلسی نشان داده كه از هر مهاجمی در تیم چه دروگبا، چه كژمان و چه حتی هرنان كرسپو گلزن تر و زهرآگین تر است. اما خب! نكته نویدبخش برای مردم انگلستان این است كه او در تیم ملی تنها نیست!
لمپارد معتقد است:«این استعداد یعنی گلزنی تنها مختص به من نیست بلكه خوشبختانه اكثر هافبك های تیم ملی از چنین قابلیتی برخوردار هستند. بی شك این یكی از حیاتی ترین نقاط قوت ما محسوب می شود! بازیكنانی بسان دیوید بكام، استیون جرارد و جو كول همواره در گلزنی یك چهره شاخص بوده اند. این نكته ای است كه حتی نقش وین رونی و مایكل اوون را تحت الشعاع خود قرار می دهد! من ایمان دارم كه تمامی قدرت های فوتبال در آلمان ترس شگفت انگیزی از قدرت هجومی ما دارند و این بزرگترین دغدغه آنان در قبال ما است. جدا از فهم تاكتیكی والای او و نیز قدرت بازی سازی و گلزنی حیرت انگیزش آنچه كه او را در دنیای كنونی فوتبال بی همتا ساخته بی شك یك عامل است و آن نیز «ثبات» شگفت انگیزش در این چند سال اخیر بوده... او برای دومین سال پیاپی ركورد بیشترین بازی متوالی را در طول فصل از آن خویش ساخته... آن هم در فوتبال سرسام آور و طاقت فرسایی كه قدرتمندترین فوتبالیست هایش نیز گهگاه گریبانگیر مصدومیت های سرگیجه آور می شوند.
«مردم می گویند كه كار اصولی و عاقلانه آن است كه پس از چند بازی پی در پی یك بازی استراحت كنم، اما من تنها یك جواب را می دانم و آن نیز «نه» خواهد بود. من شیفته بازی كردن هستم و اكنون نیز در آماده ترین شرایط به سر می برم و می دانم كه تا شروع بازی های جام جهانی نیز چنین آمادگی را حفظ خواهم نمود. فكر می كنم چنین چیزی یعنی بی وقفه بازی كردن هایم جزیی از غریزه فوتبال من است. هنوز نیز نتوانسته ام پاسخی درست و منطقی در این باره بیابم. من با اینكه بدون هیچ استراحتی فصل را تمام می كنم نیز هیچ خستگی را روی دوشم احساس نمی كنم؟ به دیگران هم گفته ام كه دلیل چنین چیزی را برایم بازگو كنند اما آنها نیز نتوانسته اند مرا قانع سازند!
وقتی كه كودك بودم از بیماری آسم رنج می بردم، اما هیچ گاه فوتبال را از برنامه زندگی ام خارج نساختم. حالا باتجربه تر از همیشه هستم و نیز آماده تر...! بیشتر مواقع به سختی تمرین می كنم. تمرینات سخت و گاهی نیز كمی استراحت را در برنامه كاری ام تدوین می كنم. همواره به نظم و تداوم در تمرینات معتقد بوده ام!» نكته ای كه باید به آن اشاره كنم این است كه وقتی در تیمی مانند چلسی بازی می كنید دوست دارید همیشه در میدان حضور داشته باشید. این قصه در خصوص تیم ملی نیز مصداق دارد. وقتی عضوی از چلسی هستید چون برای قهرمانی تلاش می كنیم و نیز جام های رنگارنگ، تحت هر شرایطی می خواهید در میدان بجنگید... و این نكته ای است حیاتی!»
● سكوی پرتاب
چیزهای بسیاری در مورد او وجود دارد كه تحت تاثیر استعدادش در گلزنی به حاشیه رفته اند. و آن قابلیت بازی سازی و به ویژه پاس های هنرمندانه اوست. انتقال او به تیم همسایه وستهام یونایتد اولین باشگاهش یعنی چلسی در لندن مهمترین و بارزترین اتفاق زندگی اش قلمداد می شود، چرا كه به لطف چنین جهشی او توانست قابلیت های فنی اش را روز به روز ارتقا دهد. فرانك معتقد است: «گل زدن همیشه بخشی از زندگی من محسوب می شود. حتی در برهه ای كه به عنوان یك پدیده جوان در وستهام بازی می كردم این چنین بود. وقتی گل می زنید به چشم می آیید! همین... این نكته ای است ظریف و آشكار... به عنوان یك هافبك اگر گلزن موفقی نیز باشید راندمان كاری تان تا چندین درصد ارتقا می یابد. اگر به كارنامه گلزنی من نظری بیفكنید به این اصل خواهید رسید كه همواره در هر شرایط و در هر تیمی من یك گلزن موفق بوده ام. اما چون اكنون در چلسی بازی می كنم و در این تیم گل می زنم بیشتر از همیشه به چشم می آیم. اما صادقانه بگویم كه همواره به گلزنی اهمیت داده ام. برایم مهم است كه بدانم تا چه اندازه در فرو ریختن دروازه حریفان موفق هستم و همیشه تعداد وقوع چنین صحنه هایی را به یاد می سپارم. برایم حیاتی است كه بدانم آخرین گلی كه به ثمر رسانده ام به چند بازی قبل باز می گردد. طلسم گل نزدن هایم را می شمارم و نسبت به آن فوق العاده حساس هستم! نمی گویم كه روش و راهم در گلزنی بسان گلزنان بزرگی چون آنری و نیستلروی است اما خب وقتی در برهه ای از فصل نامم را در جدول گلزنان بالاتر از آنان یافتم انگیزه ام چند برابر گشت. اما احمق نیستم و قصد ندارم خود را گمراه كنم. چون می دانم همیشه در چنین فرمی قرار ندارم و روزهای راكد زندگی فوتبالی ام نیز بالاخره از راه خواهند رسید...!»
جهش او به اوج فوتبال بی نهایت سریع و حیرت انگیز رخ داد. و امروز كه به عقیده خیلی ها پس از رونالدینیو برترین فوتبالیست كنونی دنیا است. اما خب! نباید با آوردن نام فرانك لمپارد تنها به یاد چلسی و دو قهرمانی متوالی اش با آبی ها افتاد بلكه خاستگاه اصلی او نه چلسی كه همسایه و دشمن قدیمی این تیم یعنی وستهام یونایتد بود. روزهایی كه خیلی ها وقتی آن جوان تركه ای و لاغر اندام را در میانه میدان می دیدند خشمگین شده و برخی از مردم آپتون پارك نیز او را به سخره می گرفتند. برای چه؟ خب... به این خاطر كه او در تیمی بازی می كرد كه دایی اش یعنی هری ردنپ سرمربی آن بود و پدرش نیز دستیار ردنپ... هواداران چكش ها لقبی كه وستهام را با آن می شناسند! هرگز باور نداشتند كه حضور این جوان در تركیب اصلی تیمشان نشأت گرفته از شایستگی شخصی اش باشد. آنها چنین می اندیشیدند كه حضور دایی و پدرش در كادر فنی تیم بزرگترین نقش را در موفقیت او داشته است. اما چنین تفكراتی بیشتر به یك توهم شباهت داشت، چون چندان طول نكشید كه هواداران این تیم دریافتند كه در تیمشان جواهری بازی می كند كه در هر لحظه می تواند قفل بازی را بازگشاید... خود او معتقد است: «جاه طلبی ام و میل دیوانه وارم به پیشرفت همیشه برایم مایه افتخار بوده است. گاهی وقت ها پیش آمده كه دیگران هیچ گاه شانسی برای موفقیت ام در برهه ای قائل نشده اند اما من با اعتمادبه نفسی كه از خود سراغ داشتم به هدفم چنگ آویختم! چلسی برایم سكوی پرتابی بود. انتخابی اصولی و حیاتی كه زندگی ام را از منظر فوتبال دگرگون ساخت. با این حال باز هم می گویم كه آنقدر احمق نیستم. می دانم...! روزهای سكون و پیری من نیز از راه خواهند رسید...!»
سهیل نوری پناه
منبع : روزنامه شرق


همچنین مشاهده کنید