جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

"عبور از احمدی نژاد" یا مدیریت ریزش رأی؟


"عبور از احمدی نژاد" یا مدیریت ریزش رأی؟
برای کسانی که تحولات مربوط به انتخابات آتی ریاست جمهوری ایران را دنبال می کنند عبارت " عبور از احمدی نژاد " تعبیری نام آشناست. به ویژه آنکه این عبارت در دوران ۸ ساله دولت اصلاحات نیز از سوی برخی از طرفداران اصلاحات درباره خاتمی به کار برده می شد و معنایش این بود که با توجه به اینکه رییس دولت اصلاحات از قاطعیت لازم برای مقابله با محافظه کاران مخالف برخوردار نیست باید از او عبور کرد و زمام امور را به دست فردی مقتدر تر و با عزم بیشتر برای برخورد با محافل مخالف اصلاحات سپرد.
اما به نظر می رسد عبارت عبور از احمدی نژاد که در ماه های گذشته از سوی برخی محافل (به ویژه برخی رسانه ها و محافل اصلاح طلب و اصولگرایان منتقد رییس دولت نهم ) مورد اشاره قرار می گیرد، را می توان با دو برداشت متفاوت تفسیر کرد که یک برداشت تفسیرعمومی و برداشت دیگر دارای کمی پیچیدگی است.
برداشت عمومی از مفهوم عبور از احمدی نژاد در واقع همان مراد و منظور بیشتر ترویج کنندگان آن است. بدین معنا که با توجه نقدهای موجود در عملکرد رئیس دولت نهم ،مساله ریزش رای ایشان جدی بوده و اصولگرایان اگر بخواهند کماکان پشت سر رییس دولت نهم قرار بگیرند باید پذیرای یک شکست دردناک در انتخابات خرداد ماه سال آینده باشند.
این تحلیل طرفدارانی در میان جناح اصولگرا دارد و برخی از گروه های درون جناح اصولگرا به طور جدی به دنبال یافتن کاندیدایی قوی به جای رییس کنونی قوه مجریه هستند.
اینان نظر سنجی هایی که در چند ماه گذشته از سوی برخی نهادهای رسمی کشور انجام پذیرفته است را نیز موید" تز" عبور از احمدی نژاد می دانند و معتقدند با توجه به نتایج نظر سنجی ها ، رییس دولت نهم ناکام بزرگ انتخابات آتی خواهد بود؛ بنابراین اصولگرایان باید به دنبال نامزدی جدید و تازه نفس باشند تا هم بتواند در روند رقابت های انتخاباتی از احمدی نژاد انتقاد کند و هم اینکه فردی خارج از جناح اصولگرا نباشد.
اما مفهوم عبور از احمدی نژاد ، روی دیگری نیز دارد و آن در واقع تلاش برای ابقای رییس دولت نهم در مسئولیت ریاست قوه مجریه برای یک دوره ۴ ساله دیگر است. بدین مفهوم که طرفداران ابقای رییس دولت نهم در سمت ریاست جمهوری با توجه به پذیرش واقعیت "ریزش رای" تلاش دارند تا در گام نخست از ورود آرای ریزش شده رییس دولت نهم به سبد اصلاح طلبان جلوگیری کنند و در گام دوم ، این آرای جذب شده را از سبد کاندیدای موازی جریان اصولگرا به سبد رییس دولت نهم هدایت کنند.
در واقع به نظر می رسد حتی اگر بحث هایی چون عدم اجماع روی احمدی نژاد در جبهه اصولگرایان به گوش می رسد نباید آن را الزاما به عزم این جناح برای عبور از رییس دولت نهم تعبیر و تفسیر کرد. چرا که جناح اصولگرا برای جلوگیری از دو قطبی شدن انتخابات نیاز مند تکثر کاندیداها است و در هنگام اعمال این استراتژی است که می تواند به موثر بودن هدایت آرای سازمان یافته به سمت کاندیدای مورد نظر خود حساب باز کند.
بنابراین و با توجه به این استراتژی از این پس باید منتظر مطرح شدن چهره های دیگر در جناح اصولگرا بود. کاربرد این نامزد های موازی هم در جلوگیری از قطبی شدن انتخابات است ( چرا که تجربه نشان داده است قطبی شدن انتخابات عموما به زیان جریان حاکم است) و هم اینکه می تواند آرای ریزش شده اصولگرایان را جذب سبدهای جدیدی به غیر از اصلاح طلبان کند و هم اینکه این تکثر کاندیداها( و مطرح شدن نامزدهایی با شعارهای میان جناحی ) می تواند در جذب بخشی از آرای جناح اصلاح طلب موثر افتد.
به بیان کوتاه تر ، معرفی کاندیداهای موازی اصولگرا ولو با شعار عبور از احمدی نژاد می تواند با این هدف صورت بگیرد که اولاً آرای ریزش شده احمدی نژاد به جای رفتن به سبد اصلاح طلبان ، توسط کاندیداهای اصولگرا جذب شود و ثانیاً این آرا در مرحله دوم انتخابات به نفع کاندیدای باقی مانده اصولگرایان -که انتظار دارند احمدی نژاد باشد - سازماندهی گردد.
یادآوری تجربه انتخابات خرداد ۱۳۸۴ به خوبی موید این نکته است . در حالی که مجموعا جناح اصلاح طلب در مرحله نخست انتخابات بیش از اصولگرایان موفق به جذب آرای مردم شدند اما این در نهایت اصولگرایان بودند که با کشاندن انتخابات به دور دوم گوی را از دست رقیب اصلاح طلب ربودند.
بنابراین پروژه عبور از احمدی نژاد ممکن است به هدف ابقای رییس دولت نهم در سمت ریاست دولت دهم به اجرا در آید. تا چند هفته دیگر بهتر می توان درباره استراتژی و تاکتیک های انتخاباتی اصولگرایان سخن گفت.
مازیار آقازاده
منبع : سایت تحلیلی خبری عصر ایران