سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

جبر جغرافیایی


جبر جغرافیایی
دانیل دنت فیلسوف امریکایی در مورد مفاهیم ذهنی نظیر تفکر، آگاهی، التفات و البته بسیاری مفاهیم دیگر رویکردی دارد که خودش آن را موضع التفاتی می خواند. مطابق این راهبرد ابزارانگارانه اسناد حالات ذهنی به دیگر موجودات زمانی موجه است که این کار قدرت ما در توضیح و پیش بینی رفتار آن موجودات را اضافه کند.
دنت به جای آن که با سر وارد شکم سوالات متافیزیکی درباره ماهیت ذهن و تفکر بشود و بخواهد به این پرسش پاسخ دهد که ذهن واقعاً چه هست و چه نیست، به دنبال پاسخ دادن به این پرسش است که چرا ما اصلاً در زبان طبیعی از واژگان ذهنی نظیر باور، خواسته، ترس و غیره استفاده می کنیم. از نظر دنت استفاده از چنین واژگان قدرتی در توضیح و پیش بینی رفتار موجوداتی که می توانند جفت، رقیب، طمعه یا دشمن ما باشند به ما می دهد که در غیاب این واژگان بسیار محدود است.
در واقع اهمیت این واژگان طی سال های متمادی انتخاب طبیعی روشن شده است. از نظر دنت روانشناسان و فیلسوفان ذهن لازم نیست چندان نگران ماهیت متافیزیکی هویات ذهنی باشند. به نظر او ما از الفاظ ناظر بر این هویات مانند جغرافیدانی استفاده می کنیم که واژگانی چون نصف النهار یا خط استوا را به کار می گیرد تا کار خود را پیش ببرد بی آنکه نگران باشد آیا مفاهیم متناظر این الفاظ واقعاً وجود دارند.
ریشه این نگرش دنت در باب ذهن به نظر خود وی در زبان طبیعی است. به زعم او، آنچه باعث می شود ما به کسی یا چیزی خصوصیتی را اطلاق کنیم به این بستگی دارد که اطلاق این مفهوم چه دردی را از ما در عمل درمان می کند. واژگانی که این خاصیت را نداشته باشند، کم کم از زبان رایج حذف می شوند و جای خود را به واژگان دیگری می دهند که سودمند واقع می شوند. در واقع کارکرد عملی کلمات است که اهمیت و حتی معنای آنها را مشخص می کند. شعار معروف او این است که «جذاب بودن یعنی جذب کردن» به عبارت دیگر اطلاق واژه جذاب بر کسی بدان معناست که او توانایی جذب کردن دیگران در مراودات روزمره را دارد و نه به این معنا که دارای برخی خصوصیات ذاتی است که داشتن آنها به معنی جذاب بودن است. به همین ترتیب متفکر بودن یعنی مانند موجود متفکر رفتار کردن نه این که موجود متفکر خصوصیت ذاتی ویژه ای داشته باشد.
جذاب بودن تنها یکی از مفاهیمی است که باید ملاحظات عملی را در اطلاق آن به یاد داشت. خوشمزه ترین هم همینطور است. ویژگی خاصی را در یکی از غذاهای یک رستوران نمی شود نام برد که آن را تبدیل به خوشمزه ترین غذای رستوران بکند. خوشمزه ترین غذای رستوران آن است که به مذاق مشتریان بیش از دیگران خوش آید و این نه ربطی به قیمت غذا دارد یا ملیت آشپز یا تجربه کمک آشپز یا بی حاشیه بودن رستوران و کادر فنی اش.
از همین رو است که پیش از شروع مسابقات ورزشی نمی توان گفت تیمی که در این مسابقات شرکت کرده است بهترین تیم تاریخ یک کشور است؛ گرچه شاید بشود گفت گران ترین تیم تاریخ کشور است یا مثلاً مربی بدنسازش مسن ترین مربی بدنسازی تاریخ این کشور است. یا مربی اش کم تجربه ترین مربی تاریخ کشور است، یا بازی های تدارکاتی تیم نازل ترین بازی های تدارکاتی تاریخ کشور است، فدراسیون متولی این تیم بی ثبات ترین فدراسیون تاریخ کشور است. اما همان طور که جذاب بودن یعنی جذب کردن، بهترین تیم بودن هم یعنی بهترین بازی ها را انجام دادن. و این را نمی شود فهمید مگر در پایان مسابقات.
بهترین بازیکنان آسیا در تیم ملی ایران گرد نیامده بودند چون محض دلخوش کنک یکی از آنها در تیم منتخب آسیا نیست. احتمالاً تیم ملی فعلی ایران گران ترین تیم تاریخ این کشور است، البته باید در تایید این ادعا تورم را هم در نظر گرفت. ولی به هر حال این صرفاً جبر جغرافیایی است که مجموعه ای از بازیکنان آسیایی که با تیم های اروپایی قرارداد بسته اند در یک کشور گرد هم آمده اند، این ربطی به امیرخان و ناصرخان و مهدی خان ندارد. پس این را نباید به پای مربیان ایرانی نوشت که گران ترین تیم تاریخ ایران را تشکیل داده اند. اما این که بهترین تیم تاریخ ایران را مربیان وطنی ساخته اند هم ربطی به این تیم ندارد چون این تیم اصلاً بهترین تیم تاریخ ایران نبود. این تیم بی حاشیه بی برنامه هم بود. این تیم پرمهره پراشتباه هم بود. این تیم گران سنگین بازی می کرد. خوشبختانه این تیم بهترین تیم تاریخ ایران نبود چون همه دوست داریم بهترین تیم تاریخ ما دست کم جزء چهار تیم اول آسیا باشد. تیم عراق بهترین تیم تاریخ این کشور بود چون در آسیا اول شد.
مهدی نسرین
منبع : روزنامه شرق