جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

حمله به ایران؛ تغییر اهداف


حمله به ایران؛ تغییر اهداف
سیمور هرش، خبرنگار و تحلیل‌گر امریکایی در جدیدترین مقاله خود در تاریخ۱۶ مهر ۱۳۸۶ (۸ اکتبر ۲۰۰۷) در «نیویورکر» با عنوان «تغییر اهداف حمله» به بحث حمله احتمالی امریکا به ایران پرداخته است. هرش در این مقاله اظهار داشته «در تابستان امسال دفتر دیک چنی، معاون اول رئیس‌جمهور، از کاخ سفید درخواست کرد تا ستاد مشترک ارتش در طرح‌های قدیمی حمله احتمالی به ایران بازنگری کند. محور طرح‌های مزبور بمباران گسترده ایران و اهداف آنها شامل تأسیسات هسته‌ای شناخته‌شده و مشکوک و سایر اماکن نظامی و زیرساختی آن کشور بود. اما هم‌اینک تأکید بر حملات محدود به تأسیسات متعلق به سپاه پاسداران در تهران و دیگر نقاط است.»
هرش در مقاله خود به بررسی تغییر اولویت امریکا در رویارویی با ایران پرداخته و علت این تحول را به این صورت تشریح می‌کند: «تغییر اهداف حمله نشان‌دهنده سه تحول است؛ اول اینکه رئیس‌جمهور و مشاوران ارشدش به این نتیجه رسیده‌اند که تلاش‌های آنها برای قبولاندن این نکته به مردم امریکا که ایران یک تهدید هسته‌ای فوری است به شکست انجامیده (برخلاف تلاش‌های مشابه صورت‌گرفته قبل از جنگ عراق) و درنتیجه طرح بمباران گسترده از حمایت کافی مردم برخوردار نیست. تحول دوم این است که کاخ سفید در جلسات خصوصی این اجماع کلی در میان اعضای جامعه اطلاعاتی امریکا را پذیرفته است که ایران حداقل پنج سال با دستیابی به سلاح هسته‌ای فاصله دارد و تحول آخر اینکه در واشنگتن و در سطح خاورمیانه این حقیقت روزبه‌روز بیشتر درک می‌شود که ایران دارد به صورت برنده ژئوپولیتیک جنگ عراق در می‌آید.»
این خبرنگار و تحلیل‌گر در ادامه مقاله خود به بررسی مواضع کشورهای اروپایی و دیگر افراد و نهادها در خصوص این تغییر در سیاست امریکا می‌پردازد. هرش در تحلیل مواضع فرانسه در این خصوص خاطرنشان می‌سازد: «بسیاری در دولت فرانسه به این نتیجه رسیده‌اند که دولت بوش در مورد وسعت مداخله ایران در عراق اغراق کرده است؛ به گفته یک دیپلمات اروپایی، آنان معتقدند که مشکلات امریکا در عراق به خاطر اشتباه‌های خودشان است و حال امریکایی‌ها سعی دارند کمی چنگ و دندان نشان دهند.»
هرش، موضع انگلیسی‌ها درباره حمله احتمالی امریکا به ایران را مثبت‌ترین استقبال از طرح امریکا قلمداد می‌کند، با این حال در این خصوص از قول یک ژنرال بازنشسته ارتش امریکا که روابط نزدیکی با ارتش انگلیس دارد، می‌گوید: «انگلیسی‌ها به ایرانی‌ها اعتماد ندارند ولی به بوش و چنی هم اعتماد ندارند.»
هرش به بررسی مواضع افراد مسئول در نهادهای بین‌المللی نیز پرداخته است. وی در خصوص مدیرکل آژانس بین‌المللی اتمی اظهار می‌دارد: «طبق تازه‌ترین گزارش آژانس ایران در زمینه غنی‌سازی اورانیوم از آنچه انتظار می‌رفت بسیار عقب‌تر است. یک دیپلمات در وین، محل استقرار آژانس، گفت همان‌طور که البرادعی تمام این مدت گفته ایران سال‌ها با تولید سلاح هسته‌ای فاصله دارد. با راه‌اندازی سه هزار سانتریفوژ که نمی‌توان بمب ساخت. این دیپلمات در اشاره به عناصر جنگ‌طلب دولت بوش افزود، آنها از البرادعی خوششان نمی‌آید، چون در موضع انکار قرار دارند. این دیپلمات ضمن اشاره به تیره شدن روابط آژانس با دولت بوش از زمان زمینه‌سازی این دولت برای حمله به عراق گفت ادعاهای کاخ سفید همه‌اش کذب محض بود و البرادعی از آن دروغ‌ها بیزار است.»
سیمور هرش به نقل از مسئول پیشین خلع سلاح عراق می گوید: «هانس بلیکس، مدیر سابق آژانس، نیز ضمن ابراز تردید در مورد تعهد دولت بوش به دیپلماسی گفت برگ‌های زیادی هست که واشنگتن می‌تواند بازی کند، ولی در عوض سه فروند ناو هواپیمابر در خلیج فارس مستقر می‌کنند. بلیکس درباره نقش ایران در عراق گفت برداشت من این است که سعی ایالات متحده بر آن بوده که با طرح یک رشته اتهام علیه ایران زمینه را برای یک حمله احتمالی آماده کند و برای این کار دارد بهانه‌جویی می‌کند.»
اقدامات دولت امریکا در متهم‌کردن ایران به کمک نظامی به شورشیان عراقی برای زمینه‌سازی حمله احتمالی، در حالی است که ند پارکر، نویسنده تحریریه تایمز، چندی پیش (۲۴ تیرماه ۱۳۸۶) در مقاله‌ای با عنوان «درگیری در عراق: نقش عربستان در آشوب‌ها» چنین می گوید: «طبق گفته یکی از مقامات ارشد ارتش امریکا و قانونگذاران عراقی، باوجود آن‌که مقامات دولت بوش مرتباً ایران و سوریه را مورد حمله قرار می‌دهند و آنها را به کمک‌کردن به آشوب‌گران و شبه‌نظامیان عراق متهم می‌کنند، بیشترین تعداد مبارزان خارجی و بمبگذاران انتحاری در عراق اهل همسایه سوم این کشور، یعنی عربستان سعودی هستند. طبق آمار رسمی ارتش امریکا که توسط این مقام ارشد نظامی در اختیار تایمز قرار گرفته است، از میان مبارزان خارجی که نیروهای امریکا و غیرنظامیان عراقی و نیروهای امنیتی را مورد هدف قرار می‌دهند، ۴۵% اهل عربستان سعودی، ۱۵% اهل سوریه و ۱۰% اهل آفریقای شمالی هستند.»
این تحلیل‌گر انگلیسی در ادامه گزارش خود از قول سامی عسکری، قانونگذار عراقی و مشاور نخست‌وزیر نوری مالکی، نقل کرده است: «امامان جماعت در مساجد عربستان، مردم را به جهاد و جنگ مقدس با شیعیان عراق می‌خوانند و دولت این کشور از گروه‌هایی که موجب بروز ناامنی در منطقه شیعه‌نشین جنوب عراق شده‌اند، حمایت مالی کرده است.»
ند پارکر در مقاله خود به این پرسش پرداخته که با وجود حجم گسترده مداخله‌های عربستان سعودی در عراق، چرا امریکا تا این حد ایران را متهم می‌کند و سپس در پاسخ می‌گوید: «مقامات امریکایی همچنان در مورد روابط خود با عربستان حساس هستند. افسر ارشد ارتش امریکا در پاسخ به این پرسش که چرا مقامات امریکایی عربستان را همانند ایران و سوریه مورد انتقاد علنی قرار نداده‌اند، گفت این پرسش را از وزارت امور خارجه بپرسید. این یک مسئله مهم سیاسی است.»
با این‌حال به نظر می‌رسد دلیل اصلی امریکا نسبت به چشم‌پوشی از مداخله‌های دیگر کشورهای همسایه عراق و بزرگ‌نمایی همزمان نقش ایران در عراق این است که امریکا قصد ایجاد یک اتحاد فرقه‌گرایانه بین کشورهایی نظیر عربستان، مصر، اردن، امارات و ... را دارد تا از این طریق به ایجاد قطب‌بندی کاذب علیه ایران و شیعه در منطقه پرداخته و حضور نظامی خود در منطقه و احاطه بر منابع انرژی آن را تداوم بخشد.
منبع : ماهنامه چشم انداز ایران