سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


کاری کنید تا خدا باورتان کند!


کاری کنید تا خدا باورتان کند!
پذیرفته شده که هر پدیده‌ای نه خوب مطلق و نه بد مطلق است، اما اگر واقعیتش را بخواهید؛ پدیده‌ای به نام مالک و مستاجر، مطلقا زشت و نفرت‌انگیز است! تصور کنید آدمی مالک یک یا چند آپارتمان و یا منزل و یا کاخ‌هایی باشد و سر هر ماه از یک تا بی‌شمار مبلغ را از حلقوم کسانی که مستاجر کرده شده‌اند بیرون بکشد! تصور کنید مستاجر کرده شده‌‌ی بی‌نوا مجبور است تمامی حقوق و یا دستمزدش را بابت اجاره پرداخت کند و برای تامین حداقل نیازهای دیگرش تن به کارهای دیگر بدهد تا آخر ماه پول‌های بسیار زحمت کشیده‌اش را دو دستی تقدیم صاحب خانه کند و او با وجدانی راحت و آسوده آن پول‌ها را هم بخورد و هم دوباره خانه‌ای دیگر بخرد و باز آن را اجاره دهد و باز از آن پول‌هایی که یامفت درآمده، برای آسایش خانواده‌اش استفاده کند و مابقی‌اش را باز خانه و کارخانه و املاک و ویلا در دبی و هزاران کارهای قشنگ دیگر کند و اگر دلش خواست محبت کند و کارآفرینی بفرماید تا این آدم‌های مستاجر محتاج را به سرکار برد و آن‌ها باز بتوانند اجاره پرداخت کنند و باز او خانه بخرد و داستان هم‌چنان ادامه پیدا کند.
اگر شما نیاز پیدا نکرده‌اید که برای اجاره‌ی مسکنی به بنگاها رجوع کنید... احساس آن آدمی را درک نمی‌کنید که در جستجوی سرپناهی خود را به هر دری می‌کوبد و در هر بنگاهی هم‌چون بدهکاران گردن گج می‌کند و ملتمسانه میزان امکانات موجودش را برای نشستگان در بنگاه برملا می‌سازد تا آنان به او جواب دهند. به‌خصوص هنگامی که نشستگان در بنگاه‌، عموما، با تحقیر به مخاطب می‌گویند که با این پول‌ها وقت را هم نباید تلف کرد، دیگر حال و روز ارباب رجوع قلب را به درد می‌آورد؛ مستاجر مغبون سرش بر روی گردن سنگینی می‌کند و بی‌اختیار به جلو خم می‌شود و شرمگینانه دکه‌های بنگاهای معاملات ملکی را که امروزه ، عموما، با چندتایی کامپیوتر هم تزئین شده‌اند، ترک می‌کند... با تمام ناتوانایی‌اش می‌اندیشد که چطور باید برای اجاره‌ی یک واحد آپارتمانی ۶۰ متری هر ماه نیم میلیون تومان پرداخت کرد درحالی که چنین مبلغی بیش از دو برابر حقوق متوسط شاغلین در رده‌های مختلف کارگری و کارمندی و معلمی و... است!! آیا چنین اوضاعی مطلقا کثیف، زشت و غیر انسانی وغیر بشری نیست؟
وقتی قیمت هر واحد مسکونی و زمین آن، در مدت کم‌تر از یکی دو سال تا بیش از دو برابر افزایش پیدا می‌کند، چه معنا می‌دهد؟ صحیح است آن‌کس که جایی برای سکونت خود داشته، برایش چندان تفاوتی ندارد که قیمت یک تومان باشد یا هزار تومان، هر چند که او هم با تخیل افزوده‌ی ثروتش دلخوش می‌گردد و خود را با انبوه کسانی مقایسه می‌کند که همان آلونک او را ندارند و چون او دارد پس به‌جاست شکرگزار باشد. اما سخن از کسانی است که بسیار دارند... و آنان با دلی آسوده و وجدانی راحت، خوشحال می‌شوند که هر سال میلیون‌ها و میلیاردها بر ثروتشان افزوده می‌شود، بدون این‌که با کار و کارگر سروکار داشته باشند و آسوده از این که کسی را هم به طور مستقیم استثمار نمی‌کنند!! واقعا هم معجزه از آن بهتر نمی‌شود! اجاره‌ها را انباشت کن، آن‌ها را ملک بخر، ملک به خودی خود پول می‌آفریند، آن را اجاره بده و باز خودت را گنده‌تر و خوشبخت‌تر و یا به بیانی بدبخت‌تر کن!!.
سرمایه‌دار مالک آپارتمان‌ها و دیگر کلان سرمایه‌داران... هرگز تماشگر نتایج اعمال خود نیستند و یا نمی‌خواهند باشند؛ به آنان چه ارتباط دارد که کودکان محروم و گرسنه، سرگردان و بی‌پناه چهره‌ی هر گوشه‌ای از شهر و روستا را مفلوک و غم‌زده کرده‌اند... به آنان چه که روزانه هزاران جوان معتاد و بی‌هویت را روانه‌ی جامعه می‌سازند و بیش‌تر آنان را در شکل و قیافه‌ی اراذل و اوباش به نمایش درمی‌آورند! به آنان چه که اکثر جوانان گریزان از ازدواج شده‌اند! به آنان چه که چگونه یک کارگر و یا یک معلم و یا یک انسان بی مسکن مجبور است بابت اجاره‌ی سکنای خود، تا بیش از دو برابر حقوقی را بپردازد و از چنان آدمی انتظار داشت تا انسانی متعادل هم باشد!
هر پدیده‌ای، خوب یا بد مطلق نیست! اما پدیده‌ای به نام مالکیت خصوصی، آن هم از نوعی که به خودی خود ایجاد ارزش و ثروت می‌کند، آن هم از نوعی که خیل عظیم استثمار شوندگان ناپیدا می‌مانند... مطلقا، زشت و کثیف و غیر انسانی است. باور کنید آنانی را که اعتقاد دارند زمین از آن خداست و باور دارند که خدا به هیچ بنده‌ای اجازه‌ی بهره‌کشی از دیگر بنده‌هایش را نداده است! پس آنان که با اجاره‌ی بی‌بند و بار املاکشان، هر روز فربه‌تر می‌شوند، آنان که انسان‌ها را استثمار می‌کنند، آنان که به راحتی شاهد پر پر شدن کودکان نادار نگه داشته شده‌ها هستند، آنان که برای دگرگونی چنین شرایط ظالمانه‌ای نمی‌کوشند، آن که نگهدار و حافظ وضع موجود هستند، آنان که با شعار به حق «زمین از آن خداست» ستیز می‌ورزند... همگی دشمنان خدا و خلق خدا هستند!!
اجاره‌ی مسکن، تورم را برای صاحبان مسکن که اجاره می‌گیرند نامفهوم کرده است! آنان مرحله به مرحله، هم بر اجاره‌هایشان می‌افزایند و هم بر قیمت ملکشان افزوده می‌شود. تورم برای داراها سخنی انحرافی است. آنان از تورم سود می‌جویند. آنان این سودها را از حلقوم کارگران، کارمندان، معلم‌های زجر کشیده و دیگر محرومان جامعه بیرون می‌کشند! همان کسانی که با کارهای فکری و جسمی خود چرخ‌ها را به حرکت درمی‌آورند، اما از بهره‌ی حاصل کار خود بی‌نصیب می‌مانند.
زمین را به صاحب اصلی‌اش باز گردانید! آن را از انحصار انسان برای بهره‌کشی از دیگران خلاص سازید! بگذار زمین نه دولتی باشد و نه خصوصی... آن را انسانی کنید.
اجاره‌ی مسکن وحشتناک شده است!! واقعا اجاره‌ی مسکن وحشتناک شده است. این پدیده، مطلقا غیر بشری و ظالمانه و حقیرانه و زشت است. کاری کنید تا خدا باورتان کند!
هادی پاکزاد
منبع : فرهنگ توسعه


همچنین مشاهده کنید