پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

جشنواره اسب تهران


جشنواره اسب تهران
● این جشنواره قدری متفاوت بود، لطفاً در این خصوص برای‌مان صحبت كنید.
▪ خب پیداست كه همه كم‌وبیش از آن‌چه كه شد آگاهی دارند، به هر روی در واپسین روزهای ماهِ مهری كه گذشت در كاخ موزه‌ی نیاوران تهران نمایشی برپا شد از مجسمه‌ی اسب‌هایی رنگارنگ نقاشی شده كه مجسمه‌ی این اسب‌ها آخرین ساخته‌ی من بود كه یكی دو ماه پیش‌تر از آن ساخته بودم واتود و تمرینی بود برای آماده شدن نمایشگاهی كه در زمستان امسال برگزار خواهم كرد.
در میانه‌‌ی همین مهرماه این ساخته را یك شركت خصوصی و پشتی‌بانانش به استادان و هنرمندان هم نسل و هم‌سال من و برخی جوان‌ترهای سرشناس سپرد و سرانجام نیز این اسب‌ها را به كارگاه‌های آنان فرستاد.
● چند نفر و چه كسانی در جشنواره حضور داشتند؟
▪ در آغاز ۱۰ هنرمند و چند روزی پس از آن ۱۰ تن دیگر و سپس دوتای دیگر كه در پایان به ۲۲ تن رسید و بَنا شد اینان بر روی این ۲۲ مجسمه و هر كدام به‌گونه‌ای جداگانه و با نگرش و گرایش و سبك و روش/ آزادانه كار كنند.
محجوبی، تبریزی، گیزلاسینایی، شهلا حبیبی، ترقی جاه، دبیری، امدادیان، كابلی،‌ (۲ مجسمه)، ماهر، نصر، زند وكیلی، خسروجردی، درخشانی، هدایت، تاتاری، پیرهاشمی، آریان‌پور، پونه جعفری نژاد، عزیزی، و سرانجام هما خوش‌بین كسانی بودند كه پیشنهاد همان بخش خصوصی را با خوش‌رویی پذیرفتند.
بنا به گفته‌ی برخی كسان: «این تلاش به همانند نمایش پر درخششی رسید كه توانست یادآور نخستین بی‌ینال ماركو گریگوریان در سال ۱۳۳۷ كاخ گلستان تهران باشد.»
● این جور كه پیداست نمایشگاه توانسته بود گروه خوبی را به گرد خود جمع كند.
▪ پُرپیدا و بدیهی‌است كه دوست‌تر می‌داشتم در این همكاریِ جانانه و همدلی گروهی وگوناگون ( كه میان ما ایرانیان كمتر رخ می‌نماید) همه یاران دور مانده‌ام نیز در ایران می‌بودند و در این جشن و جشنواره‌ی دلپذیر و چشم‌نواز با ما همراه و هم‌ آواز می‌شدند ( كه بی‌گمان همراه می‌شدند) دور ماندگانی هم‌چون: وزیری، ماركو، الخاص، ژازه، زنده‌رودی، شیدل، بروجنی، ثمیلا امیرابراهیمی، مهدی سحابی، عباس معیری، نشاط و...
● دستاورد این حركت را چگونه ارزیابی می‌كنید؟
▪ من از این‌كه بستر و محور بخش هنر این تلاش بوده‌ام به‌راستی و به دور از هرگونه خود ستائی به‌خود می‌بالم چرا كه كارم و نامم توانست ریسمانی باشد به یكی شدن این تك دانه نازنینانِ نامور برای انجام كاری نمونه و كارستان و بدین‌گونه شد كه ما همگی بهم تنیده شدیم تا توانستیم سبدی پُر از گلهای تَر و تازه و پرطراوت و رنگارنگ را با این‌همه گستردگی و با این‌همه فراز و بلندا ببار آوریم و به مردم سرزمین دل‌بندمان و جهانیان با ادبی بسیار پیشكش نماییم و سبادا و چنین بادا !!
گفتگو با عباس مشهدی‌زاده به بهانه برگزاری جشنواره اسب تهران
منبع : دوهفته‌نامه هنرهای تجسمی تندیس