جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

انحلال تحزب و تشکیل حزب رستاخیز


انحلال تحزب و تشکیل حزب رستاخیز
مجلس دوره بیست و سوم، از شهریور ۱۳۵۰ تا ۱۶ شهریور ۱۳۵۴ به عنوان آخرین مجلس چند حزبی مسوولیت تشریفاتی قانون گذاری را بر عهده داشت. در انتخابات دوره بیست و سوم مجلس شورای ملی دو حزب ایران نوین و مردم شرکت داشتند که حزب ایران نوین مجددا اکثریت مطلق مجلس را به دست آورد.در این دوره اقلیت حزب مردم فعال تر از دوره گذشته بود و بعضی از اعضای آن با حمایت اعلم - وزیر دربار وقت - از دولت شدیدا انتقاد می کردند و حتی بعضی از اعضای فراکسیون حزب ایران نوین هم، آن طور که دولت انتظار داشت، سر به راه نبودند و اگر در جلسات علنی در مخالفت با اقدامات دولت امساک می کردند، در جلسات خصوصی و کمیسیونهای تخصصی مجلس زبان به اعتراض می گشودند و از این دوره حدود ۵۰ کرسی به تعداد کرسی های مجلس شورای ملی افزوده شد، با این افزایش تعداد نمایندگان مجلس بیست و سوم به ۲۶۸ نفر رسید ضمن این که تعداد شرکت کنندگان در انتخابات نیز ۴۰ درصد بیش از دوره قبل شد و علت آن سفرهای هویدا به شهرهای مهم و گفت وگو با مردم بود.
هویدا سومین هیات وزیران خود را روز ۲۸ شهریور ۱۳۵۰ شمسی به مجلس شورای ملی معرفی کرد و مجلس در جلسه مورخ اول مهر ۱۳۵۰ شمسی به دولت جدید - هویدا - رای اعتماد داد. دوران حکومت سیزده ساله هویدا، دوران بزرگترین فرصتها برای پیشرفت و ترقی ایران بود که هویدا از آن بهره نگرفت. به عنوان مثال شرایطی که بعد از چهارمین جنگ اعراب و اسرائیل در مهرماه ۱۳۵۲ شمسی در جهان پیش آمد، به کشورهای صادر کننده نفت امکان داد که بهای نفت صادراتی خود را در عرض سه ماه، چهار برابر کنند که درآمد نفت صادراتی ایران نیز ناگهان از رقم ۴ تا ۵ میلیارد دلار به بیش از ۲۰ میلیارد دلار رسید اما از این فرصت طلایی در جهت استحکام زیربنای اقتصاد کشور استفاده ای به عمل نیامد و بخش اعظم درآمدهای نفتی که از سال ۱۳۵۲ به بعد نصیب ایران شد، صرف برنامه های بلند پروازانه و تبدیل ایران به بزرگترین قدرت نظامی منطقه و خرید انواع سلاح ها از کشورهای مختلف جهان شد.
مجلس بیست ودوم در فضایی به مراتب بهتر از دو مجلس گذشته فعالیت کرده و تقابلات حزبی د ر آن بسیار پر رنگ تر بوده است و شاید این خود شاه را نگران ایجاد زمینه دمو کراسی واقعی در ایران ساخت و وی را به یاد کابوس های سال های ۳۰ و۳۱ انداخت که وی را واداد به تصمیم گیری برای انحلال دو حزب باقی مانده خودی کرد، دو حزبی که به جز چشم و بله در این سالها هیچ جوابی برای فرمایشات شاهانه نداشت. شاه در این سال ها مرتبا به همپیمانان دموکراسی خواه خارجی خود و همچنین به مخالفان سلطنت مطلقه در داخل اطمینان می داد که قصد ندارد نظام تک حزبی ایجاد کند و در مصاحبه ای تنها چند هفته مانده به تصمیم گیری چنین می گوید: «اگر من به جای آنکه پادشاه مشروطه باشم دیکتاتور بودم آن وقت لازم بود که یک حزب تشکیل دهم. مثل همان که هیتلر تشکیل داد. اما من پادشاه مشروطه خواهی هستم که فعالیت حزبی را به طور وسیع فارغ از فعالیت تک حزبی یا دو حزبی ترغیب می کنم!» اما شاه در اسفند ۱۳۵۳ یک چرخش کامل کرد و با انحلال دو حزب موجود حزب رستاخیز را تشکیل داد. البته به طور واقع باید دانست که احزاب تشکیلات خود جوش و مردمی هستند که حکومت حق دخالت در آنها را نداشته و اجازه اعلام قانونی یا غیر قانونی بودن آنها و همچنین فرمان تشکیل آن را ندارد چه رسد به این که نهاد مردمی را منحل کرده و جایگزینی برای آن قرار دهد. شاه انحلال تحزب را اعلام کرد و اذعان داشت که در آینده دولتی تک حزبی بر سر کار خواهد بود و در همان جا افزود کسانی که مایل نباشند به حزب واحد بپیوندندحتما هواداران مخفی حزب توده خواهند بود.این خائنین یا باید بروند زندان یا اینکه «همین فردا کشور را ترک کنند»!
حزب رستاخیز سال ۱۳۵۴ بیشتر مشغول ایجاد سازمانی سراسری در کشور بود.یک کمیته مرکزی تشکیل یافت ،هویدا به عنوان دبیر کل آن انتخاب شدو تقریبا تمام نمایندگان مجلس به عضویت حزب در آمدند. علاوه بر این یک سازمان زنان نیز به آن اضافه شد; برای سندیکاها ی زیر نظارت دولت کنگره کارگران ترتیب داد;مراسم اول ماه می (روز جهانی کارگر) بر گزار کرد;پنج نشریه راه انداخت روزنامه رستاخیز;رستاخیز کارگران،رستاخیز کشاورزان; رستاخیز جوان و نشریه تئوریک اندیشه رستاخیز.بعلاوه حدود پنج میلیون نفر در شعبات مختلف حزب نام نویسی کردند; فعالیت شدیدی برای ثبت نام رای دهندگان در انتخابات آینده مجلس بیست و چهارم انجام شد. کمیته مرکزی تهدید کرد «کسانی که ثبت نام نکنند در برابر حزب مسوول خواهند بود» ودر خرداد۵۴ بالغ بر هفت میلیون رای دهنده را پای صندوق های رای کشاند. جالب اینک با این همه فشار بر مردم و اجبار و تهدید آنها پس از انتخابات حزب رستا خیز مدعی شد که موفقیت ما در تاریخ سازمان های سیاسی بی سابقه است. در همین زمان و در اواخر قانون گذاری مجلس بیست ودوم، گزارشی که توسط سازمان بسیار مشهور کمیسیون بین المللی حقوقدان در ژنو انتشار یافت; اعلام کرد که رژیم ایران برای ارعاب عمومی به طور مرتب اقدام به سانسور وشکنجه می کند، که این گزارش باعث درگیری در مجلس و در آخرمنجر به دفاع قوای مجلس از اقدامات شاه ودولت و بی ارزش خواندن این گزارش شد.
نویسنده : مهری گروسی
منبع : روزنامه مردم سالاری