جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا
سازمان مجاهدین خلق؛ پیدایی تا فرجام
«سازمان مجاهدین خلق؛ پیدایی تا فرجام» عنوان كتابی است كه اخیراً توسط مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی در سه جلد چاپ و منتشر شده است.
در جلد اول این كتاب زمینهها و حوادث منجر به تأسیس سازمان، اهداف مؤسسین سازمان و عملكرد این تشكل سیاسی مورد بررسی قرار گرفته، جلد دوم به بررسی بحرانهای داخلی سازمان، تغییر مشی و ایدئولوژی، تصفیههای درون گروهی، انشعاب و عملكرد تروریستی این سازمان پس از پیروزی انقلاب پرداخته و در جلد سوم این مجموعه، عمدتاً عملكرد سازمان در همكاری با صدام و آمریكا پس از فرار از ایران وسیر افول و فرجام آن بررسی شده است.
كتاب سه جلدی «سازمان مجاهدین خلق؛ پیدائی تا فرجام» با بیش از ۲۱۰۰ صفحه، نخستین اثر جامع راجع به تاریخچه، ایدئولوژی، مواضع و عملكرد سازمان مذكور است كه با استناد به صدها سند و مدرك موجود به رشته تحریر درآمده و در اختیار محققان و پژوهشگران قرار گرفته است.
در مقدمه این مجموعه، چرائی تهیه این اثر تحقیقی و ویژگی آن، منابع و مآخذ كتاب و مشكلات موجود در مراحل تهیه و تنظیم آن طی مقالهای آورده شده است.
متن زیر، پیشگفتار كتاب مذكور است و مطالعه آن به تمامی محققان و صاحبنظران و به عموم مردم توصیه میشود.
●سازمان مجاهدین خلق؛ پیدایی تا فرجام
تاریخ معاصر ایران، در پهنهٔ پژوهش، با كاستیها و موانع قابل توجهی روبهروست كه بسته به موضوع تحقیق، متغیّر و متفاوتاند. تنگناها زمانی بیشتر نمایان میشوند كه موضوع پژوهش، سازمانها و گروههای سیاسی ـ اعمّ از علنی و مخفی ـ باشند. گذشته از گرههای كیفی و ماهوی، كه مرحله به مرحله در جریان تحقیق پیش میآیند و مطالبی كه محل اختلاف واقع میشوند، دو علت اصلی را میتوان موجد موانع عمده در این میان دانست: نخست «تاریخی» نشدن موضوع و «معاصر» بودن پژوهشگر؛ و دیگر، عدم دسترسی به اسناد و مدارك كامل و دست اول.
پیش از تبیین جوانب گوناگون مربوط به پژوهش حاضر مروری مجمل و گذرا بر آثاری كه پس از پیروزی انقلاب اسلامی در زمینهٔ سازمانها و گروههای سیاسی عرضه شده، ضروری به نظر میرسد.
●انواع منابع و مآخذ تحقیق
اینگونه تألیفات و تحقیقات كه انواع منابع و مآخذ پژوهش در تاریخ معاصر را دربر میگیرند، از زوایای مختلف (پدیدآورنده، ناشر، محدوده موضوع و روش تحقیق) میتوان به چند دسته تقسیم نمود:
۱ـ كتب و نشریات رسمی گروهها و سازمانها؛ كه بازتاب منظری جانبدارانه است. این آثار مواد خام بیواسطه برای هر تحقیقاند. در این دسته، «مجموعهها»، به خصوص اگر با شیوهای علمی تنظیم شده باشند، از اهمیت بیشتری برخوردارند و گاه مانند فهرست راهنمای مفیدی به كار میآیند. نشریات، كتب و بیانیههایی كه نشان مشخص گروه یا سازمان معیّنی را بر خود ندارند ولی از سوی افراد منتسب به آنها تدارك شدهاند نیز از این دستهاند و از منابع مهم مطالعاتی جریانهای سیاسی ـ از نوع بیواسطه و دست اول ـ محسوب میشوند.
۲ـ آثار نویسندگان مستقلی كه خود زمانی در متن وقایع و ماجراها بودهاند و سالها درون گود زیستهاند ولی ـ اغلب ـ عُلقهها را گسستهاند. در سدهٔ اخیر، به دلیل حضور طیفها و گرایشهای گونهگون سیاسی ـ اجتماعی و بروز آرا و نظرات متنوّع ، كمتر محقق و مؤلفی از تأثیرپذیری این طیفها و گرایشها مصون مانده است. اغلب آنانی كه از این طیف دست به قلم بردهاند، مدّتی كم و بیش یا «با» جریانها بودهاند یا «بر» آنها و در بیشتر موارد با پدیدهٔ مورد بحث ـ به نحوی ـ ارتباطی مستقیم داشتهاند؛ این است كه آثارشان سمتگیرانه و جهتدار مینمایند ولی به عنوان یك گرایش یا نقد درونیِ یك جریان سندیّت دارند و به میزان وقوف، اطلاع، انصاف و صداقت ایشان معتبرند.
۳ـ خاطرات اشخاصی كه در مقاطع حسّاس تاریخ معاصر نقشی به عهده داشتهاند. میزان و مناط اعتماد به این آثار، بسته به كارنامهٔ سیاسی نویسندگان یا راویانش، یكسان نیست؛ بیتردید زمان، مكان و شرایط اجتماعی و روانی ویژهای كه نویسنده به هنگام بیان یا نگارش خاطرات خود در آن قرار داشته نیز باید هنگام بررسی آنها ملحوظ گردد. برخی از خاطرهنگاریها واكنشهایی هستند در برابر پدیدهها و وقایعی كه پیرامون اشخاص یا بر آنها گذشتهاند و یا خود بخشهایی از تداوم فعالیت سیاسی فرد و تلاش وی در جهت افزایش محبوبیت، نفوذ و تأثیر اجتماعی و سیاسی از طریق بازسازی تاریخی هویت و عملكرد خویش، نیز میتوانند محسوب گردند. البته میزان قابل توجهی از خاطرات منتشر شده مبارزان و رجال سیاسی به ویژه به دلیل اتقان و صحت آنها در تطبیق با سایر اسناد، مدارك، شواهد و قرائن معتبر موجود، نقش بیبدیلی در رفع بسیاری از ابهامات و سؤالات تاریخی ایفا میكنند.
۴ـ تاریخهای عمومی معاصر ایران. تكلیف برخی از این تألیفات، به قلم كسانی كه تاریخ را عرصه كتابسازی سودجویانه و شهرتطلبی یافتهاند، از پیش روشن است؛این گونه تألیفات، یا از فرط عمومیت و كلّیگویی یكسره ابترند و ثمری بر آنها مترتّب نیست و یا مستندات معتبری ندارند، متكی به مسموعات و حافظهاند و غالباً مخاطبان غیرمتخصص را گمراه ساخته و تاریخ مصرف دارند. كارهای مفید و قابل اعتمادی كه در این گستره عرضه شده متأسفانه جامعیت و شمول لازم را ندارند، همهسونگری در آنها كمتر به نظر میآید و اغلب جزیی از یك جریان و پدیده را ـ با برش زمانی دلخواه ـ پی گرفتهاند. ضعف و فقر منابع و گاه یكسویه بودن آنها، از جمله نقایص اینگونه تألیفات هستند. ضمن آنكه برخی از نویسندگان به روشنی گرایشها و دیدگاههای سیاسی و عقیدتی خود را در گزینش رویدادها و تبیین و تحلیل آنها دخالت دادهاند. معدودی از اینگونه آثار ابتدا در پاسخ به نیازهای مقطع و یا مخاطبان خاص نگارش یافتهاند و پس از كاربرد موفق آنها در محدودهٔ خاص آموزشی یا پژوهشی، انتشار عمومی نیز یافتهاند كه به دلیل كمبود آثار مشابه با اقبال عمومی مناسب و گاه گسترده مواجه شدهاند. بدیهی است كه نمیتوان از این دسته تاریخهای عمومی انتظار داشت كه نیاز پژوهشگران و متخصصان را برآورده سازند. در مجموع بخش زیادی از چنین تاریخنگاریهایی را نمیتوان غیرمفید و یا نامعتبر دانست؛ بر پژوهشگر نكتهیاب و تیزبین است كه انواع زوایای دید و گرایشها را در این گونه تألیفات موردنظر قرار دهد و برآیندی جامع و همهسویه را ـ تا حدّ مقدور ـ جستجو كند و دریابد.
۵ ـ تألیفاتی كه مجاری پژوهش و انتشار آنها رسمی یا نیمهرسمیاند. به این آثار نیز نمیتوان با نگاهی واحد نگریست؛ چراكه انگیزههای پدیدآورندگان متفاوت است و امكانات یكسانی، از نظر مدارك و اسناد، در اختیار همه نبوده است. به رغم بدبینی شایع در برخی محافل علمی نسبت به اینگونه آثار ـ كه عمدتاً توسط جریانهای اپوزیسیون داخل و خارج كشور و مراكز علمی وابسته به دولتهای مخالف و درگیر با سیاستهای رسمی كشور، دامن زده میشود ـ نمیتوان ارزش علمی روشن و قابل ارزیابی بسیاری از پژوهشهایی كه برچسب «رسمی» بر آنها زده شده را انكار نمود. در شرایطی كه معمولاً اغلب و یا همهٔ آثار و تحقیقات منتشره توسط مجاری «رسمی» خارجی و به ویژه غربی در زمینهٔ تاریخ معاصر ایران، توسط برخی نویسندگان و محافل علمی داخلی با استقبال مواجه میشوند و بدون كمترین تردید به عنوان آثار علمی و معتبر محسوب میگردند، در مورد آثار داخلی به صِرف حمایت مستقیم یا غیرمستقیم یك مركز رسمی و بدون اتكا به نقد و داوری علمی، بیاعتنایی و بایكوت و فضاسازی در مورد عدم اعتبار پژوهشی و علمی آنها صورت میپذیرد. گشادهدستی و گشادهرویی در قبال آثار غربی نه تنها شامل محافل آكادمیك و پژوهشی ـ مورد حمایت و پشتیبانی مالی دولتی و یا مجتمعها و بنیادهای قدرتمند اقتصادی همبسته با مراكز سیاسی ـ میگردد بلكه انستیتوها و مراكز تحقیقاتی شناخته شدهای كه رسماً مجری پروژههای پژوهشی دولتی و رسمی قدرتهای غربی نیز هستند مشمول این پذیرش و معتبر محسوب شدن میگردند. در حالیكه ساز و كار مدیریت و یا حمایتهای رسمی از مراكز پژوهشی و آكادمیك در ایران برخلاف پیچیدگی و وابستگی مستحكم اعمال شده در مؤسسات غربی، آنچنان بسیط و آشكار است كه همواره تفاوت و تمایز بین كتب و منشورات «تبلیغی» آنها و آثار «پژوهشی و تحقیقی» این مراكز كاملاً روشن و قابل تشخیص است.
در این موارد كیفیت تحقیقات و میزان اتقان علمی و استناد به منابع و اسناد معتبر میبایست ملاك تشخیص اعتبار و اصالت آثار قرار گیرند نه اینكه صرفاً به خاطر رسمی بودن و یا برخورداری از پشتوانه مالی رسمی یك مؤسسه پژوهشی یا ناشر، جامعهٔ علمی كشور را به ناحق از حاصل زحمات گروهی از پژوهشگران و محققان كشور محروم ساخت.
طی سالهای اخیر بسیاری از اشخاصی كه در كارهای قلمی و در حیات علمی خویش بارها و بارها از امكانات و حمایتهای مالی مراكز رسمی و دولتی پیش و پس از پیروزی انقلاب برخوردار بودهاند و به دلیل برخی ملاحظات و یا گرایشهای سیاسی مرهون محبتهای فراوان مراكز رسمی و نیمه رسمی غربی قرار گرفتهاند، به گونهای دربارهٔ آثار پژوهشی منتشره توسط برخی مؤسسات علمی و پژوهشی رسمی یا نیمه رسمی داخل كشور سخن گفته و داوری كردهاند كه حمایت رسمی از یك پژوهش را پدیدهای نامشروع و مخالف استقلال و بیطرفی علمی و مطلقاً مذموم معرفی كردهاند.
بدیهی است كه نمیتوان استاندارد و معیار دوگانه یا به تعبیر شیوای زبان فارسی «یك بام و دو هوا» در این زمینه را دید و بر آن چشم فروبست.
از سوی دیگر بررسیهای كارشناسی نشان میدهد پژوهشهایی كه در زمینه تاریخ معاصر ایران توسط مراكز و مؤسسات پژوهشی رسمی یا مورد حمایت دولت، پشتیبانی شده و انتشار یافتهاند در بسیاری موارد از نمونههای مشابه كه توسط مؤسسات غربی رسمی یا نیمه رسمی منتشر شده و ترجمهٔ آنها در ایران نیز عرضه شدهاند، اعتبار علمی و درستی و انصاف بیشتری دارند. البته اگرچه آثار منتشرهٔ غربی از حیث روش تحقیق (متدولوژی) و ویژگیهای شكلی و تنوع منابع ظاهراً بر برخی موارد مشابه داخلی برتریهایی دارند اما غالباً فاقد استقلال در بینش و نگرش تاریخی هستند و واقعبینی و درستی آنها با تردیدهای جدّی مواجهاند.
همچنین زمانی كه هزینههای بعضاً هنگفت تحقیقات تاریخ معاصر ایران در خارج از كشور توسط مراكز و بنیادهایی كه مورد حمایت مالی گروههای اپوزیسیون، مقامات رژیم پهلوی و یا دولتهای غربی هستند تأمین میشوند نمیتوان انتظار داشت كه اهداف و جهتگیریهای سیاسی خاص بر این آثار سایه سنگینی نیفكنده باشند.
لیكن نمیتوان انكار نمود كه بعضی مقامات رژیم پهلوی ساكن در ایران یا گردانندگان و فعالان سیاسی احزاب و گروههای اپوزیسیون كه از موضع ندامت یا تنبّه نسبت به حقایق در عرصهٔ تاریخ معاصر ایران قلم زدهاند و آثار خود را در ایران منتشر ساختهاند، نسبت به فضای سیاسی و شرایط فرهنگی موجود در داخل كشور ملاحظات و یا محظورات خودخواسته یا ناخواستهای داشتهاند.
اما نمیتوان فضای حاكم بر این آثار را كه گاهی وجوه تبلیغی و جهتدار آشكار یافتهاند، بر كلیهٔ آثاری كه بر آنها برچسب «رسمی» زده شدهاند تعمیم و تسرّی داد.
اگر بتوان فارغ از فشار فضاسازی و برچسبزنی بر آثار مؤسسات پژوهشی دولتی یا نیمهرسمی داوری نمود، اتفاقاً به دلیل ویژگی اختصاصی امكان دسترسی به اسناد و مدارك آرشیوهای غنی داخل كشور، بسیاری از این آثار در نوع خود بینظیر و برخوردار از اعتبار بالای پژوهشی و علمی ارزیابی میشوند.
روشن است كه مواضع و تحلیلهای اینگونه آثار مانند سایر آثار داخل و خارج كشور صرفنظر از آنكه از مجاری رسمی انتشار یافتهاند یا خیر، بازتاب دیدگاهها و بینش محققان آنها محسوب میشوند و با منطق و شیوهٔ مناسب خود در معرض نقد و داوری قرار میگیرند. در این زمینه دیگر بین آثاری كه برچسب «مستقل» خوردهاند با آثاری كه با صفت «رسمی» توصیف شدهاند، تفاوتی وجود ندارد و در تمامی آنها میتوان جهتگیریها و مواضع خاص پدید آورنده و ناشر را مشاهده نمود.به نظر میرسد در هر پژوهشی دربارهٔ تاریخ معاصر، نمیتوان از رجوع و استناد روشمند و علمی به انبوه آثار تحقیقی منتشره توسط مراكز علمی و پژوهشی برخوردار از حمایتهای رسمی داخل كشور، بینیاز و مستغنی بود.
۶ ـ آثار شرق شناسان فرنگی و شاگردهای ایرانی آنها نیز با همهٔ وسواس علمی كه در شیوهٔ تألیف و تدوین آثارشان به خرج میدهند، در مجموعهٔ كار، زیر تأثیر فرضهایی «مقدّر» قرار دارند؛ و خوانندهٔ ایرانی ـ و شرقی ـ همواره احساس میكند كه یك «پیشداوری» بر «اثر» سنگینی میكند و به او تحمیل میشود. در اینجا سمتگیری و جهتداری، به مفهوم متداول سیاسی، مطرح نیست؛ محقق، در چرخهٔ كار خویش به صراحت و آشكارا لَه یا علیه بخشها و عناصری از پدیدهٔ مورد بحث موضع صریح نگرفته است كه بتوان به راحتی و در نظر اول اثرش را از بیطرفی علمی ساقط دانست بلكه اشكال در نوع نگاه او به پدیدهٔ مفروض است.
اینگونه آثار به دلیل پیچیدگی و ظرافت در تبیین و توصیف جهتدار وقایع تاریخی و ارعاب غیرمستقیم مخاطبان در پناه عناوین و القاب آكادمیك مؤلفان و ناشران آنها، از حساسیت و ویژگیهای خاصی برخوردارند. زنجیرهٔ به هم پیوسته بسیاری از مراكز و مؤسسات شرقشناسی وابسته به محافل علمی غربی و قدرت تبلیغی و جریانساز نشریات و مطبوعات آكادمیك اروپا و آمریكا، در بسیاری از مواقع شبیه ساز و كار پروپاگاند سیاسی (تبلیغ فریبكارانه) عمل میكند و به ویژه مخاطبان شرقی را به نوعی تبعیت و تقلید فرا میخواند. گویی این آثار به مثابهٔ رفرنسهای مقدس بایستی بدون نقد و داوری علمی پذیرفته شوند و پژوهشگران شرقی تحقیقات خود را مبتنی بر ایمان به آنها استوار سازند.
در دو دههٔ اخیر با رشد و گسترش مطالعات تاریخ معاصر ایران در بستر سنّت دیرپای شرقشناسی، موج وسیع و قابل توجهی از آثار غربی پدید آمده كه هستهٔ بنیادین گفتمان آن را نفی اصالت انقلاب اسلامی، برجستهسازی احزاب و گروههای اپوزیسیون و توجیه و تبرئهٔ رویهٔ استعماری تمدن غربی در مواجهه با ایران طی دو قرن گذشته و به ویژه دوران پهلوی تاكنون، تشكیل میدهد. هشیاری و دقت علمی كافی در استفاده از این نوع آثار شرق شناسانه دربارهٔ تاریخ معاصر ایران، در بین برخی از پژوهشگران كمتر به چشم میخورد.
۷ ـ آثار تخصصی حول مقاطعی از تاریخ معاصر، كه به حوزهٔ اندیشه یا نهادی خاص ناظر است. هم پژوهشگران ایرانی و هم غیر آنها در این مقولهها قلم زدهاند؛ و میزان سندیّت و اعتبار كارشان، باز بسته به مواردی كه گفته شد، متفاوت است. بههرحال انتخاب موضوعات و مَدخلهای اخصّ برای پژوهش، مجالی به محقق میدهد كه از درگیر شدن با حواشی بپرهیزد و اثر خود را ویراستهتر عرضه دارد.
۸ ـ اسناد و مدارك رسمی؛ ایرانی و خارجی. این مدارك از یك نوع نیستند و به انواعی تقسیم میشوند: اسناد خام كه مواد اولیهٔ تحلیلها به شمار میروند، گزارشها، تحلیلهای مبتنی بر دوگونهٔ نخست و اقسام دیگر. قضاوت دربارهٔ برخی از این اسناد، نظر به نحوه انتشار و دسترسی و بهرهای كه از آنها گرفته شده و میشود، آسان نیست؛ مقررات و سیاستهایی كه دولتهای غربی در مورد انتشار اسناد تاریخی و طبقهبندی شده خود اعمال میكنند و احتمال بهرهبرداری سیاسی و حتی حقوقی علیه مداخلات گذشتهٔ آنان به ویژه انگلستان و آمریكا در امور داخلی ایران، موجب شده است كه بسیاری از اسناد مهم به دلایل و بهانههای گوناگون هرگز انتشار نیابند و یا آنكه اسناد منتشره و در دسترس آنان به صورت گزینش شده و محدود ارائه گشتهاند. معالوصف در كنار سایر منابع، اسناد آرشیوهای خارجی با توجه به مجموع ملاحظات موجود و محتمل قابل بهرهگیری در تحقیقات تاریخی هستند. انتشار اسناد موجود در آرشیوهای مراكز دولتی جمهوری اسلامی ایران طی سالهای اخیر از سرعت و گسترش زیادی برخوردار شده است. بدیهی است كه ملاحظات اندكی در حوزهٔ اسناد تاریخی موجود در وزارت خارجه یا ریاست جمهوری و نیز ضوابط معقول و قابل دركی در دسترسی به اسناد طبقهبندی شده شهربانی، ساواك و ارتش وجود دارند. اما به استناد بررسی علمی و تطبیقی دقیق میتوان پذیرفت كه انتشار اسناد تاریخ معاصر در داخل كشور از كیفیت و روند مناسب و رو به رشدی برخوردار است. كاستیهای موجود در شیوههای علمی ترتیب و تدوین مجموعه اسناد منتشره و انتقاداتی كه به نحوهٔ ارجاع و استناد به این اسناد در برخی آثار منتشره به چشم میخورد، چیزی از اهمیت و ارزش این اقدام سترگ نمیكاهد. هم اكنون غنا و گسترهٔ انتشار اسناد گوناگون در كشور به جایی رسیده است كه تقریباً هیچ تحقیق و تألیفی در زمینه تاریخ معاصر ایران بدون در نظر گرفتن این اسناد امكانپذیر نیست. بررسی برخی از مورد توجهترین كتابهای تاریخی چند ساله اخیر كه در خارج و داخل كشور انتشار یافته نشانگر این واقعیت است كه مجموعهٔ اسناد منتشره در ایران به یك منبع معتبر، مهم و غیرقابل چشمپوشی در عرصهٔ پژوهش تاریخی تبدیل شده است.
●موضوع و دامنهٔ این تحقیق
موضوع این پژوهش، بررسی و تبیین مستند تاریخچه، ایدئولوژی، مواضع و عملكرد سازمان نیمه مخفی و سیاسی ـ نظامی موسوم به «مجاهدین خلق ایران» است كه طی بیش از دو دههٔ گذشته تاكنون در ایران عموماً با نام سازمان «منافقین» شهرت یافته و شناخته میشود.
این سازمان به دلایل متنوع و مختلفی از دههٔ پنجاه شمسی به بعد در بین گروهها و احزاب ایران یكی از مطرحترین و فعالترین گروهها محسوب شده است كه افكار عمومی نسبت به آن توجه و حساسیت خاصی نشان میدهد. به نظر میرسد چگونگی داوری موجود دربارهٔ این سازمان به شرح ذیل قابل توصیف و دستهبندی است:
۱ـ در فضای نیروهای روشنفكری و نخبگان با تأكید بر وجه خشونتورزی و شورشگری مسلحانه در هویت و استراتژی این سازمان، غالباً نسبت به آن از موضع نفی و مخالفت سخن میگویند و آن را مانع تعمیق و گسترش مردمسالاری و اعتلای فرهنگ مدارا و گفتگو در فضای سیاسی كشور برمیشمرند.
۲ـ افكار عمومی اقشار مختلف مردم ضمن تقیّد به تسمیهٔ این گروه به نام «منافقین» و قرار دادن آن در كنار صدام، عامل تجاوز خونین به كشور و تحمیل جنگ، اعلام برائت از این گروه در شعارهای خود را نوعی وظیفهٔ دینی و انقلابی میدانند. بسیاری از نظرسنجیها به شیوهٔ علمی نیز آشكار ساخته كه در نظر اغلب مردم، «منافقین» به عنوان گروهی كه برای دستیابی به قدرت، خون بیگناهان بسیاری را بر زمین ریختهاند، شناخته میشوند.
۳ـ در فضای بینالمللی، به ویژه پس از اعلام مواضع رسمی دولت آمریكا در آبان ۱۳۷۳ (اكتبر ۱۹۹۴) و مواضع مشابه چند كشور غرب اروپا و سپس اتحادیه اروپا مبنی بر شناسایی این سازمان به عنوان «یك گروه تروریستی كه رسماً فقط مورد حمایت دولت بعثی صدام قرار داشته است»، بخشهای اصلی نخبگان سیاسی و افكار عمومی اغلب كشورهای غربی و خاورمیانه، متأثر از موفقیتهای دیپلماتیك و بینالمللی جمهوری اسلامی ایران و هماهنگ با گسترش فضای جهانی ضدتروریسم در سالهای اخیر، آن را مطرود و محكوم ساختهاند. حتی اكثر گروههای اپوزیسیون جمهوری اسلامی در خارج كشور نیز سازمان مجاهدین را یك «فرقه تروریستی» با ایدئولوژی خون و خشونت توصیف میكنند.
در چنین فضایی، انجام یك پژوهش علمی با تأكید بر رعایت عدالت، انصاف، اعتدال، اتقان، سعهٔ صدر، استناد به منابع و اسناد معتبر، اجتناب از پیشداوری و یكسونگری، حفظ بیطرفی علمی و نگرش تحقیقی و عدم دخالت رویكردهای احساسی موجود دربارهٔ این سازمان ـ همراه با احترام به عواطف و افكار عمومی مردم ـ به منظور واكاوی ابعاد گوناگون و ناگفته موضوع و پاسخ به نیاز پژوهشگران و علاقمندان اینگونه مباحث سیاسی تاریخی، ضرورتی بیش از پیش یافته است.
چنانكه دگرگونیهای شگرف ارتباطی و رسانهای نوین و گردش انبوه و روزافزون دادهها و اطلاعات در مسیرهای یكسویه و متقابل فنآوریهای پیشرفته دربارهٔ تمامی موضوعات دانش و آگاهی بشری، اقتضائات و نیازهای جدیدی نیز در جامعه جوان ایرانی پدید آوردهاند. افزایش علاقمندی و اشتیاق نسل جوان و نخبگان كشور به آگاهیهای دقیق و عمیقتر از رویدادهای تاریخ معاصر ایران، یكی از آثار این تغییرات و تحولات در سپهر فرهنگی این مرز و بوم بوده است.
چرایی و انگیزههای انجام این پژوهش بر مبنای چنین بازتابی از اهمیت موضوع و نیاز مخاطبان در شرایط كنونی، شكل گرفته است.
كلیات تبویب و ترتیب بخشها و فصول این تحقیق در قالب كتاب حاضر، مبتنی بر سیر تاریخی و پیوند مفهومی موضوعات خاص به شرح زیر سامان یافته است:
۱ـ در ابتدای این تحقیق بسترها و شرایط فرهنگی سیاسی تاریخ معاصر كه زمینه شكلگیری گروههای سیاسی با مشی مسلحانه در اواسط دههٔ چهل شمسی را موجب گردید، برای تمهید بحث چگونگی تأسیس سازمان مجاهدین خلق مرور شدهاند.
۲ـ بررسی هویت سیاسی، خاستگاه فكری و اجتماعی و تركیب بنیانگذاران اولیه سازمان، سرآغاز تاریخچه سازمان است كه ضمن آن در مورد یكی از بنیانگذاران كه نام وی در اغلب منابع موجود محذوف است و در ساخت تشكیلاتی و ایدئولوژیك سازمان به هنگام تأسیس، نقش مؤثری داشته است، اطلاعات و نكات قابل توجه و بعضاً ناگفتهای ارائه میشود.
۳ـ چرایی و چگونگی انتخاب مشی مسلحانه و نحوهٔ تدوین ایدئولوژی و منابع معرفتی آن و بررسی اجمالی و گذرای متون ایدئولوژیك سازمان از سؤالات دیگری است كه تصویر تأسیس سازمان را تكمیل خواهد نمود.
۴ـ وضعیت درون تشكیلاتی و نحوه سازماندهی اعضأ و ارتباطات و تعاملهای ایدئولوژیك و مناسبات سیاسی و سازمانی با دیگر گروهها و نیروهای فعال مخالف رژیم شاه و تأثیر آن در كیفیت نضج و رشد سازمان در سالهای اولیه تأسیس، پاسخ بخش دیگری از سؤالات موجود و مقدّر در مورد وضعیت سازمان در مقطع قبل از كشف موجودیت سازمان را در بر خواهد داشت.
۵ ـ شناخت علل و عوامل و نحوهٔ ضربهٔ امنیتی ساواك و دستگیریهای گستردهٔ اعضای سازمان در سال ۱۳۵۰ و آثار آن بر موجودیت سازمان و تغییرات درون تشكیلاتی و رابطهٔ تشكیلات داخل زندان با تشكیلات بیرون و رویدادهای منجر به اعلام تغییر ایدئولوژی سازمان در سال ۱۳۵۴، به روشن ساختن ابهامات و زوایای ناگفته بسیار، یاری خواهد رساند.
۶ ـ مباحث و پرسشهای موجود در زمینه وضعیت سازمان و كادرهای اصلی آن پس از تغییر ایدئولوژی تا پیروزی انقلاب اسلامی ۱۳۵۷، تغییرات در سازماندهی و مشی سازمان طی دو سال پس از انقلاب و رویدادهای منجر به آغاز درگیری مسلحانه علنی و گسترده علیه نظام جمهوری اسلامی ایران در خرداد ۱۳۶۰ و ابعاد و ویژگیهای اقدامات مسلحانه سازمان در داخل ایران، در ادامه این تحقیق واكاوی و تبیین شدهاند.
۷ـ آنچه كه در بیش از دو دهه خروج تشكیلات اصلی سازمان از ایران و سكونت در كشورهای غربی و عراق تاكنون بر سازمان رفته است و رویدادها و مقاطعی كه سرنوشت و فرجام سیاسی و ایدئولوژیك پرحادثه و شگفتانگیزی برای آن رقم زدهاند، و ارائه انبوهی از اطلاعات و آمار و اسناد و شواهد گفته و ناگفته در این موارد، بخش عمدهای از تحقیق حاضر را به خود اختصاص داده است.
۸ ـ دامنهٔ بررسی و مرور سرنوشت سازمان با تبیین وضعیت فرجامین كنونی و شرایط تشكیلاتی و درونی و بیرونی مرتبط با آن، خاتمه مییابد و امكان ترسیم چشمانداز آینده برای مخاطب فرهیخته فراهم میگردد.
●ویژگیهای این تحقیق
این تحقیق حاصل كار گروهی جمعی از محققان و پژوهشگران تاریخ معاصر ایران است كه در دو مرحله به انجام رسیده است.
در سازماندهی مرحله اول پژوهش حاضر، كمیتههای پنجگانهای به شرح زیر تشكیل شد:
۱) «كمیتهٔ مطالعات پایهای و زمینهای»؛ از آنجا كه شناخت زمینهها و بسترهای تاریخی ـ اندیشگی این تحقیق مستلزم بررسی اجمالی و ملخّصی از زمینههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی كشور در یكصد سال اخیر است، جمعی از پژوهشگران در قالب این كمیته مطالعات لازم را انجام داده و بخش آغازین و فیشهای مورد استفاده در سایر فصلها را تدوین نمودند.
۲) «كمیتهٔ ایدئولوژی»؛ تبیین هویت ایدئولوژیك بنیانگذاران سازمان و چگونگی شكلگیری و تدوین ایدئولوژی، بررسی منابع و متون آموزشی ایدئولوژی سازمان از ابتدا و پیگیری روند تغییرات ایدئولوژیك آن تاكنون توسط محققان این كمیته به انجام رسید.
۳) «كمیته خطی ـ تشكیلاتی»؛ بررسی «تشكیلات» و نحوهٔ ساز و كار آن در ارتباط با عناصر و نیروهای درونی بر اساس اسناد و تجربههای شهودی بیواسطه مبنای تحقیق این بخش قرار گرفته است. مطالعه تطبیقی تغییرات تشكیلاتی مقاطع مختلف حیات سازمان و الگوهای سازماندهی تشكیلاتی آن در این كمیته صورت پذیرفت و نتایج آن در بسیاری از فصول تحقیق استفاده شد.
۴) «كمیته اجتماعی ـ فرهنگی»؛ منظر و خاستگاه اجتماعی نیروهای تشكیلدهنده و نقاط اشتراك و افتراق آن با دیگر جریانها و گروهها و نیز خاستگاههای فرهنگی متنوعی كه برآیند آن در سازمان تبلور یافت، با توجه به مبانی فرهنگی روابط درون سازمان، از اهمّ موضوعاتی است كه برای تكمیل پژوهش حاضر توسط این كمیته انجام شد.۵) «كمیته روانشناسی»؛ از آنجا كه كنشها و واكنشهای واحد یا متنوع عناصر درون یك مجموعه، زمانی قابل تفسیر و تبیین هستند كه سائقها، انگیزهها و انگیزشها، ایستارها و روابط عاطفی و شناختی آن عناصر شناخته شده باشند، این كمیته به منظور بررسی جوانب مزبور، در چارچوب مطالعات روانشناختی، فعّال شد. تعداد قابل توجهی از محورهای تحقیق میدانی پژوهش حاضر، مورد بهرهگیری این كمیته و «كمیتهٔ اجتماعی ـ فرهنگی» بودهاند.
برای تنظیم و تنسیق فعالیتهای كمیتههای پنجگانه مزبور و انسجام و یكدست شدن تحقیق حاضر، نشستهای موضوعی متنوع بین رشتهای، میان مسئولان كمیتهها و كارشناسان مدعو صورت گرفت و بالغ بر ۵۵۰۰ نفر ـ ساعت جلسه طی چهار سال زمان انجام مرحله اول تحقیق برگزار گردید. در طول اجرای این پژوهش، اقدام به جمعآوری اطلاعات مكتوب و شفاهی ـ از طریق بررسی كتابخانهای، اسنادی و میدانی ـ به عمل آمد. بیش از دوازده هزار فیش تخصصی فراهم شد؛ و بالغ بر یكهزار و دویست عنوان كتاب و چهار هزار برگ سند مورد مطالعه قرار گرفتند. در طول این مدت، چهار پژوهش مستقل میدانی (سه مورد در داخل ایران و یك مورد در اروپا) با استفاده از تكنیك پرسشنامه و مصاحبه انجام شد.
همچنین چندین گفتگوی پژوهشی با صاحبنظران و كارشناسان تاریخ معاصر ایران صورت پذیرفت و پنج میزگرد پژوهشی در مورد موضوعات تحقیق برگزار گردید كه از نتایج آنها در مراحل مختلف استفاده شد.
پس از پایان مرحله اول و آماده شدن نسخه مقدماتی پژوهش در چهار جلد، مرحله دوم به منظور تلخیص، تكمیل و آمادهسازی نهایی و انتشار اثر آغاز شد:
شورای علمی ویژهٔ این تحقیق در مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی متشكل از چند نویسنده و پژوهشگر صاحبنظر تاریخ معاصر ایران ضمن انجام مطالعات و بررسیهای تكمیلی و ویراستاری محتوایی و نگارشی اثر، طی یك فرایند فشرده و متراكم با دقت و امعاننظر، حاصل زحمات پژوهشگران مرحله اول را در مدت یك سال به شكل كتاب حاضر در ۳ جلد آماده عرضه ساخت. جلد اول ـ مشتمل بر مرور تاریخ معاصر و تاریخچه سازمان از ۴۴ تا ۵۴، جلد دوم ـ از ۵۴ تا ۶۴ و جلد سوم ـ از ۶۴ تا ۸۴ میباشد. میزان توفیق مجموعهٔ همكاران این پژوهش در ارائه اثری محققانه و جامع با رعایت دقیق اصول و موازین علمی، بسته به نظر و داوری مخاطبان فرهیخته و نكتهسنج خواهد بود. اما لازم به تأكید است كه نهایت تلاش ممكن مبذول گردید تا كاری درخور جامعهٔ پژوهشی فراهم آید و گامی در راه اعتلای فرهنگ تحقیق و آگاهی عمومی به بخشی از واقعیات و حقایق تاریخ معاصر ایران برداشته شود. انتظار میرود خوانندگان گرامی این اثر با ارائه انتقادات، نظرات و دیدگاههای محققانه خویش همكاران این پژوهش را رهین منت خویش سازند تا در چاپهای بعدی از آنها استفاده شود و رهتوشه مطالعات و تحقیقات دیگر نیز گردد.
●برخی از مشكلات این تحقیق
علاوه بر نكاتی كه در مورد منابع پژوهش در تاریخ معاصر احزاب و گروههای سیاسی ایران ذكر شدند، تذكر این نكته نیز ضروری است كه آفات و موانع درونی و بیرونی بر سر راه تحقیق در موضوعات مختلف تاریخ معاصر ایران كم نیستند كه ـ پیش از هر چیز ـ شناخت و وقوف بدانها و آگاهی به میزان شدت و ضعف تأثیرشان در امر پژوهش، لازم است. در اینجا به خاطر جلوگیری از اطالهٔ كلام، به آنچه كه به تحقیق حاضر مربوط میشود، اشاره میگردد:
الف ـ «تاریخی» نشدن: معمولاً بحث و كنكاش پیرامون آن بخش از تاریخ كه هنوز ابعاد، آثار و وجوهی از آن ادامه دارد و «معاصرین» ـ به نحوی ـ ذیسهم و مدعی موافقت یا مخالفت آناند، چندان بیدغدغه نیست.
این امر علاوه بر امكان اصطكاك و ارتباط مثبت یا منفی با عقیدهها و علقههای برخی اشخاص و جریانهای سیاسی داخل و خارج كشور و وجود نگرانیهای منطقی در مورد كیفیت تأثیر بر مخاطبان، موجب میشود جمعبندی، توصیف و تبیین كامل از موضوع، دشوار و تا حدی غیرممكن گردد و دامنه بحث همچنان باز بماند.
ب ـ «جریان داشتن»: یك جریان هرچند در حقیقت به فرجام خویش رسیده و «مصداق»، متغیّر و متبدّل شده باشد، ادامهٔ صوری آن ـ حتی صرفاً با نام و عنوان پیشین و مغایر با اهداف نخستین ـ مخالفان و موافقان فعالی دارد.
در مورد سازمان مجاهدین خلق، دیدگاههای موجود و رایج در بین پژوهشگران و فعالان سیاسی دوران مبارزه علیه رژیم پهلوی، متفاوت و حتی متعارض است:
یك دیدگاه برآنست كه این سازمان از بدو تأسیس، «منافق» بوده است، بنیانگذاران آن مشكلات شخصیتی و اعتقادی فراوانی داشتند و با نگاهی ابزاری به دین و مذهب و مبتنی بر ضرورتهای پراگماتیستی، موفقیت در جامعه مذهبی ایران را مستلزم تظاهر و تمسك به مذهب میدانستند و با بهرهگیری از تجربه شكست حزب توده و عدم امكان تصریح به اعتقادات ماتریالیستی، هسته تعالیم ماركسیستی را در پوسته مذهب قرار دادند.
دیدگاه دیگری وجود دارد كه بر ایمان و اعتقاد خالص اسلامی بنیانگذاران سازمان تأكید دارد، آثار ناشی از ضربات رژیم شاه و مشكلات اجتنابناپذیر تدوین ایدئولوژی در درون سازمان، عملزدگی و جذب عناصر كمصلاحیت و مستعد انحراف را به عنوان علل اصلی توقف روند تكاملی سازمان برمیشمرد، خیانت و ارتداد گروهی از كادرهای درجه دو در غیاب بنیانگذاران و كادرهای اصلی را زمینهساز سقوط و انحطاط بعدی و كنونی محسوب میكند.
دیدگاه سوم هم ضمن اقتباس بخشهایی از واقعیات موجود در دو تحلیل مذكور و تفكیك بین صداقت و انگیزههای متعالی شخصی بنیانگذاران، با فقدان توان و صلاحیت ایدئولوژیك آنان در پیریزی یك سازمان توحیدی، بر این تحلیل استوار است كه زمینهها و ضعفهای موجود ناشی از خودكفایی كاذب ایدئولوژیك، بستر اصلی رشد انحراف و ارتداد و نفاق را فراهم ساخت و سرنوشت سازمان در دست ماجراجویان ماكیاولیستی قرار گرفت كه در تباین و تضاد با شخصیت و آرمانهای بنیانگذاران و شماری از كادرهای اولیه بودند، اما نمیتوان و نمیبایست وضعیت كنونی سازمان را كاملاً منتزع و منفك از واقعیات تاریخ تأسیس و چگونگی شكلگیری آن ارزیابی و تحلیل نمود.
وجود كنشها و واكنشهای جاری و داوریهای گوناگون روزآمد شده، نه تنها اذهان عموم را در مواجهه با موضوع تحتتأثیر قرار میدهند، بلكه پژوهشگران نیز نمیتوانند از احكام و مفروضات متفاوت و حتی متعارض مطرح، خود را یكسره بركنار ببینند و در مسیر تحقیق خویش اشتراكات یا اختلافات دیدگاه خود با آنها را نادیده بیانگارند. لاجرم نوعی داد و ستد فعال با فضای موجود معرفتی و سیاسی مرتبط با موضوع، در طول تحقیق شكل میگیرد كه ممكن است زمینهٔ سوءتفاهم در داوریهای بعدی نسبت به نتیجه تحقیق را پدید آورد.
بنابراین لازم است توجه داشت كه هرگونه مشابهت یا اشتراك و یا اختلاف با دیدگاههای جاری، مستقل از شیوهٔ تحقیق و اعتبار علمی استنادات و تبیینهای حاصل از این پژوهش نیستند و در مقوله پیشداوری نمیگنجند. البته در مورد موضوعات تاریخی شده نیز این مشكل بروز میكند ولی در مواردی كه موضوع همچنان جریان دارد، شدت و شتاب و وسعت این مشكل بیشتر میشود و مخالفان این فرصت را خواهند داشت كه سهلتر اتهام و برچسب پیشداوری را وارد سازند... و داوری نهایی با مخاطبان فرهیخته خواهد بود.
ج ـ برخلاف احزاب و گروههایی كه صرفاً فعّالیت علنی دارند و كارنامهٔ آنها با سهولت بیشتری قابل بررسی است، مجموعهٔ كامل عملكردها و مواضع و اسناد سازمانها و گروههای مخفی در دسترس نیست؛ و دستیابی به بسیاری از آنها نیازمند جست و جو و كاوشی فوقالعاده زمانبر و وقتگیر است. ضمناً روند تولید اسناد و مدارك توسط این سازمانهای فعال و موافقان و مخالفان آنها نیز كماكان تداوم دارد و همواره در هر مرحلهای از تحقیق، اسناد جدیدی به دست میآیند كه مآلاً پژوهش از آنها بینیاز نخواهد بود. اما در خاتمه كار به ناگزیر بسیاری از اسناد تازه بلااستفاده میمانند و نمیتوان ناتمام ماندن ناگزیر این فرایند را نادیده انگاشت. از سوی دیگر خصلت غیرعلنی بودن یك سازمان به دلیل ملاحظات و نگرانیهای بسیاری از افرادی كه مشاهدات یا اطلاعات آنان قابلیت استناد معتبر را دارا هستند ولی به لحاظ تهدیدگری و انتقامجویی سازمان مایل به تصریح نام خویش نیستند، نیز مشكل مضاعف پدید میآورد.
د ـ ماهیت تروریستی و شورشگرانهٔ یك سازمان كه بیش از دو دهه به اقدام نافرجام با هدف براندازی مسلحانه نظام سیاسی كشور دست یازیده است، جبههٔ مقابل را نیز ـ ضرورتاً ـ به پنهانكاری و طبقهبندی بخش عمدهٔ یافتههای پژوهشی خویش ناگزیر میسازد. از این رو دسترسی به اسناد، مدارك و شواهد دولتی نیز برای هر گروه پژوهشی بسیار دشوار و طبیعتاً محدود است. به رغم مشكلات مزبور، علاوه بر حجم گستردهای از اسناد و مدارك منتشره مختلف در داخل و خارج، بسیاری از اسناد و اطلاعاتی كه تاكنون انتشار عمومی نیافتهاند در این پژوهش برای اولین بار منتشر میگردند. این اسناد معتبر و دست اول، مكمّل سایر منابع و استنادات معتبر موجود و موجب غنای این پژوهش گشتهاند.
لازم به ذكر است كه مشخصات كامل كتابشناختی منابع و مآخذ در فهرست الفبایی منابع، مندرج در پایان جلد سوم، ارائه شده و در پانوشتهای هر صفحه فقط به نام فامیل نویسنده و نام كتاب اكتفا شده است. ضمناً در پانوشتها دو یا سه كلمهٔ ابتدای اسامی طولانی كتابها درج شده كه عنوان كامل آنها را در فهرست مذكور میتوان یافت.
در خاتمه لازم است امتنان خود را نسبت به تمامی یاران و همراهان این تحقیق ابراز داشته از برخی به تصریح، صمیمانه تشكر گردد:
ـ نهاد ریاست جمهوری، به خاطر اهتمام و همراهی بیدریغ مشاوران نهاد؛
ـ مركز مطالعات راهبردی، به خاطر فراهم نمودن شرایط بهرهبرداری از اسناد مكتوب فارسی و لاتین؛ و نیز تدارك انجام چند گفت و گوی پژوهشی درباره موضوع تحقیق؛
ـ مركز بررسی اسناد تاریخی، كه ضمن در اختیار گذاردن حجم زیادی از اسناد قبل و پس از انقلاب، امكان همكاری مؤثر هیئت علمی و كارشناسان خود با پژوهشگران این تحقیق را فراهم ساخت؛
ـ مركز اسناد انقلاب اسلامی، جهت استفاده از برخی منابع و اسناد مهم مربوط به زندانیان دورهٔ پهلوی؛
ـ هیئت علمی و محققان مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی كه فرصتهای گرانبهایی را برای مشاوره و مصاحبهٔ پژوهشی فراهم نمودند؛
ـ و همهٔ كسانی كه با سخاوت و سماحت به انحأ مختلف با مساعدتها و همكاریها و گفت و گو با پژوهشگران، تجربیات و خاطرات و دیدگاههای خود را بیان نمودند.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل غزه مجلس شورای اسلامی دولت نیکا شاکرمی روز معلم معلمان رهبر انقلاب مجلس بابک زنجانی دولت سیزدهم
هلال احمر یسنا قوه قضاییه آتش سوزی پلیس تهران بارش باران سیل شهرداری تهران آموزش و پرورش سازمان هواشناسی دستگیری
حقوق بازنشستگان قیمت خودرو بازار خودرو قیمت طلا قیمت دلار خودرو دلار سایپا ایران خودرو بانک مرکزی کارگران تورم
فضای مجازی شهاب حسینی سریال تلویزیون نمایشگاه کتاب مسعود اسکویی عفاف و حجاب سینما سینمای ایران دفاع مقدس موسیقی
رژیم صهیونیستی فلسطین آمریکا حماس جنگ غزه اوکراین چین نوار غزه ترکیه انگلیس یمن ایالات متحده آمریکا
استقلال فوتبال پرسپولیس علی خطیر باشگاه استقلال لیگ برتر لیگ برتر ایران تراکتور لیگ قهرمانان اروپا رئال مادرید بایرن مونیخ باشگاه پرسپولیس
کولر هوش مصنوعی تلفن همراه گوگل اپل آیفون همراه اول تبلیغات اینستاگرام ناسا
فشار خون کبد چرب بیمه بیماری قلبی دیابت کاهش وزن داروخانه رابطه جنسی