پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا

برادری‌ بین‌‌المللی‌ و وجدان‌ اجتماعی‌ دانشمندان‌


برادری‌ بین‌‌المللی‌ و وجدان‌ اجتماعی‌ دانشمندان‌
دانشمندان‌ باید مسئولیت‌ پیامدهای‌ انسانی‌ محیطی‌ پژوهش‌های‌شان‌ را بپذیرند و جوامع‌ تحصیلکرده‌ نیز باید توجه‌ بیشتری‌ به‌ اخلاقیات‌ علم‌ نشان‌ دهند. آیا دانشمندان‌ باید دلمشغول‌ آثار اجتماعی‌ کارهایشان‌ و مباحث‌ اخلاقی‌ مربوط‌ به‌ آنها باشند؟ آیا باید مسئولیت‌ پیامدهای‌ انسانی‌ و زیست‌ محیطی‌ پژوهش‌ علمی‌ را بپذیرند؟ این‌ پرسش‌ها در گذشته‌های‌ دور مطرح‌ نبودند، چه‌ این‌گونه‌ پیامدها بسیار اندک‌ بودند. در آن‌ روزها، علم‌ نقشی‌ در زندگی‌ روزمره‌ مردم‌ یا امنیت‌ دولت‌ها نداشت‌.
تنها انگیزه‌ پرداختن‌ به‌ کارهای‌ علمی‌ کنجکاوی‌ صرف‌ یعنی‌ همان‌ انگیزه‌یی‌ که‌ امروزه‌ نیز دانشمندان‌ را به‌ تحرک‌ وامی‌ دارد صرف‌ نظر از هرگونه‌ اهداف‌ مشخا عملی‌ بود. جدا شدن‌ دانشمندان‌ از امور عمومی‌ انسان‌ها باعث‌ می‌ شد که‌ آنها در برج‌ عاجی‌ که‌ خود ساخته‌ بودند پناه‌ بگیرند و وانمود کنند که‌ کارشان‌ ربطی‌ به‌ رفاه‌ انسان‌ها ندارد. حرف‌شان‌ این‌ بود که‌ هدف‌ از پژوهش‌ علمی‌ درک‌ قوانین‌ طبیعت‌ است‌ و از آنجا که‌ این‌ قوانین‌ تغییرناپذیرند و از کنش‌ها و عواطف‌ انسانی‌ تاثیر نمی‌ پذیرند، کنش‌ها و عواطف‌ مذکور در مطالعه‌ طبیعت‌ جایی‌ ندارد. در نتیجه‌ این‌ منحصر به‌ فردی‌، دانشمندان‌ به‌ ساختن‌ و پرداختن‌ برخی‌ مفاهیم‌ و اصول‌ درباره‌ علم‌ مبادرت‌ کردند تا توجیهی‌ برای‌ این‌ جدایی‌ از واقعیت‌ ارایه‌ دهند. بعضی‌ از این‌ اصول‌ از این‌ قرارند: «علم‌ برای‌ علم‌»، «تحقیق‌ علمی‌ هیچ‌ مرزی‌ نمی‌ شناسد»، «علم‌ عقلانی‌ و عینی‌ است‌»، «علم‌ بی‌ طرف‌ است‌»، «علم‌ ربطی‌ به‌ سیاست‌ ندارد»، «دانشمندان‌ در واقع‌ گروهی‌ کارگر فنی‌اند» و «علم‌ را نمی‌توان‌ بخاطر کاربرد غلط‌ آن‌ سرزنش‌ کرد.» جان‌ زیمن‌ تمام‌ این‌ فرضیات‌ را مورد تجزیه‌ و تحلیل‌ قرار داد و دریافت‌ که‌ همه‌ آنها به‌ نحوی‌ در دنیای‌ مدرن‌ خواهان‌ دارند.
● خارج‌ از برج‌ عاج‌
شاید ذهنیت‌ برج‌ عاج‌ گذشته‌ که‌ یافته‌ های‌ علمی‌ و کاربردهای‌ عملی‌شان‌ از نقطه‌ نظر زمانی‌ و مکانی‌ کاملا از یکدیگر جدا بودند، پذیرفتنی‌ بود. پس‌ از یک‌ کشف‌ خاص‌ ده‌ها سال‌ طول‌ می‌ کشید که‌ کاربردی‌ برای‌ آن‌ پیدا شود، آن‌ هم‌ به‌ وسیله‌ افرادی‌ به‌ کلی‌ متفاوت‌ که‌ بیشتر مهندسین‌ شاغل‌ در مدارس‌ فنی‌ یا آزمایشگاه‌های‌ صنعتی‌ بودند. امروزه‌، تمییز بین‌ پژوهش‌های‌ محض‌ و کاربردی‌ به‌ سختی‌ ممکن‌ است‌. احتمال‌ دارد بلافاصله‌ پس‌ از کشف‌های‌ صنعتی‌ کاربردهای‌ عملی‌ آن‌ توسط‌ افراد و گروه‌ های‌ واحدی‌ ارایه‌ شود. در واقع‌ دانشمندان‌ دانشگاه‌ها را تشویق‌ می‌کنند تا کشفیات‌ خود را از نظر مالی‌ خودکفا سازند. پیشرفت‌ های‌ عظیم‌ در علوم‌ محض‌ در طول‌ سده‌ بیستم‌ بویژه‌ فیزیک‌ در نیمه‌ نخست‌ و زیست‌ شناسی‌ در نیمه‌ دوم‌ آن‌ رابطه‌ بین‌ علم‌ و اجتماع‌ را به‌ کلی‌ دگرگون‌ ساخت‌. علم‌ به‌ صورت‌ یک‌ عنصر غالب‌ در زندگی‌ مان‌ درآمده‌ و پیشرفت‌ های‌ شگرفی‌ را در کیفیت‌ آن‌ موجب‌ شده‌ و در عین‌ حال‌ خطرات‌ بزرگی‌ را نیز پدید آورده‌ است‌. از جمله‌ این‌ خطرات‌ می‌ توان‌ آلودگی‌ محیط‌ زیست‌، غارت‌ منابع‌ حیاتی‌، افزایش‌ بیماری‌ های‌ قابل‌ انتقال‌ و بالاتر از همه‌ تهدید اساس‌ موجودیت‌ نوع‌ بشر با ایجاد سلاح‌های‌ کشتارجمعی‌ را ذکر کرد. دانشمندان‌ دیگر نمی‌ توانند ادعا کنند که‌ کارشان‌ ربطی‌ به‌ رفاه‌ افراد یا سیاست‌ دولت‌ها ندارد.دانشمندان‌ نباید چنین‌ ادعا کنند، ولی‌ بسیاری‌ از آنها چنین‌ می‌ کنند.
شگفت‌ اینکه‌ برخی‌ از دانشمندان‌ هنوز دچار همان‌ ذهنیت‌ برج‌ عاج‌ گذشته‌ اند و طرفدار سیاست‌ آزادی‌ مطلق‌ علم‌. منطق‌ آنها عمدتا مبتنی‌ بر تفاوت‌ و تمایز بین‌ علم‌ محض‌ و کاربردی‌ است‌. به‌ نظر آنها این‌ کاربرد علم‌ است‌ که‌ می‌ تواند زیان‌ بار باشد و تا آنجا که‌ به‌ علم‌ محض‌ مربوط‌ می‌ شود، تنها وظیفه‌ دانشمند آگاه‌ ساختن‌ مردم‌ از نتایج‌ پژوهش‌ ها یش‌ است‌. اینکه‌ دیگران‌ از نتایج‌ مذکور چه‌ استفاده‌یی‌ می‌کنند، ربطی‌ به‌ آنها و هیچ‌ دانشمند دیگری‌ ندارد.لیکن‌، همان‌ گونه‌ که‌ دیدیم‌، عمدتا تفاوت‌ و تمایز بین‌ علم‌ محض‌ و کاربردی‌ وجود خارجی‌ ندارد. غیراخلاقی‌ بودن‌ عملکرد دانشمندان‌ به‌ هیچ‌ روی‌ قابل‌ قبول‌ و توجیه‌ نیست‌. چنین‌ نگرشی‌ غیراخلاقی‌ است‌، چه‌ از قبول‌ مسئولیت‌ شخصی‌ پیامدهای‌ احتمالی‌ خویش‌ طفره‌ می‌روند. ما در جامعه‌ جهانی‌ با وابستگی‌ روزافزون‌ به‌ یکدیگر زندگی‌ می‌کنیم‌، وابستگی‌هایی‌ که‌ عمدتا حاصل‌ پیشرفت‌های‌ فنی‌ به‌ دست‌ آمده‌ از پژوهش‌های‌ علمی‌ است‌. چنین‌ جامعه‌یی‌ منافع‌ عظیمی‌ را برای‌ اعضای‌ خویش‌ دربردارد، ولی‌ به‌ همان‌ دلیل‌ نیز مسئولیت‌هایی‌ را بر آنها تحمیل‌ می‌کند. تمامی‌ شهروندان‌ باید پاسخگوی‌ اعمال‌ و کردار خویش‌ باشند. ما همه‌ در برابر جامعه‌ مسئولیم‌. این‌ مسئولیت‌ به‌ همان‌ دلیل‌ فوق‌ بویژه‌ بر دوش‌ دانشمندان‌ سنگینی‌ می‌کند:
● نقش‌ برتر علم‌ در جامعه‌ مدرن‌
مایکل‌ آیته‌، ریاضیدان‌، که‌ هم‌ اکنون‌ ریاست‌ کنفرانس‌های‌ پوگ‌ واش‌ (Pugwash) درباره‌ «علم‌ و امور جهانی‌» را بر عهده‌ دارد، در سخنرانی‌ خود در سال‌ ۱۹۹۷ پیرامون‌ شرودینگر، دلایل‌ مسئولیت‌ ویژه‌ دانشمندان‌ را چنین‌ شرح‌ داد: «اولا برای‌ مسئولیت‌ اخلاقی‌ دلیلی‌ وجود دارد. اگر چیزی‌ را به‌ وجود می‌آورید، باید دل‌ مشغول‌ پیامدهای‌ آن‌ نیز باشید. این‌ نکته‌ در مورد کشفیات‌ علمی‌ و آوردن‌ فرزند بطور یکسان‌ صدق‌ می‌ کند.» آیته‌ سپس‌ چهار دلیل‌ برای‌ اینکه‌ دانشمندان‌ باید مسئولیت‌ کارهای‌ خویش‌ را بر عهده‌ گیرند، مطرح‌ می‌ کند:
‌دانشمندان‌ مشکلات‌ فنی‌ را بهتر از سیاستمداران‌ یا مردمان‌ عادی‌ درک‌ می‌ کنند و همین‌ درک‌ عمیق‌ مسئولیت‌ آور است‌.
‌دانشمندان‌ می‌ توانند توصیه‌ و کمک‌ علمی‌ برای‌ حل‌ مشکلات‌ ضمنی‌ که‌ ممکن‌ است‌ پیش‌ آیند، ارایه‌ دهند.
‌دانشمندان‌ می‌ توانند درباره‌ خطرات‌ آینده‌ که‌ ممکن‌ است‌ از کشفیات‌ کنونی‌ ناشی‌ شوند هشدار دهند.
‌دانشمندان‌ از نوعی‌ برادری‌ بین‌ المللی‌ برخوردارند که‌ فراتر از مرزهای‌ طبیعی‌ است‌، طوری‌ که‌ در جایگاهی‌ قرار دارند که‌ می‌ توانند دیدگاهی‌ جهانی‌ به‌ نفع‌ نوع‌ بشر داشته‌ باشند.
آیته‌ هم‌ در سخنرانی‌ اش‌ درباره‌ شرودینگر و هم‌ در سخنرانی‌ خود به‌ عنوان‌ رییس‌ کنفرانس‌ خطاب‌ به‌ انجمن‌ سلطنتی‌ در سال‌،۱۹۹۵ به‌ دلیلی‌ دیگر بر لزوم‌ پذیرش‌ مسئولیت‌ کارهای‌ خویش‌ توسط‌ دانشمندان‌ تاکید کرد: پیامد عدم‌ احساس‌ مسئولیت‌ در قبال‌ علم‌، ایجاد تصویری‌ ناخوشایند از علم‌ نزد مردم‌ است‌.مردم‌ دانشمندان‌ را مسوول‌ خطرات‌ برخاسته‌ از پیشرفت‌ علمی‌ می‌ دانند: سلاح‌های‌ هسته‌یی‌ یک‌ تهدید به‌ شمار می‌ روند و مردم‌ بحق‌ دانشمندان‌ را از این‌ بابت‌ سرزنش‌ می‌ کنند، کلون‌ سازی‌ (Clning) انسان‌ نفرت‌ آور و از نظر مردم‌ غیراخلاقی‌ است‌ و علم‌ در مجموع‌ به‌ دلیل‌ شمار اندکی‌ از دانشمندان‌ که‌ خواهان‌ ادامه‌ این‌ کار هستند سخت‌ مورد سرزنش‌ قرار گرفته‌ است‌.عامه‌ مردم‌ از طریق‌ حکومت‌ های‌ برگزیده‌ خویش‌ وسایل‌ مورد نیاز برای‌ کنترل‌ علم‌ را در اختیار دارند، چه‌ با دریغ‌ کردن‌ کمک‌ مالی‌ از آن‌ و چه‌ از طریق‌ تحمیل‌ مقررات‌ محدودکننده‌ مضر به‌ حال‌ علم‌.
روشن‌ است‌ که‌ بسیار بهتر است‌ هر کنترلی‌ توسط‌ خود دانشمندان‌ اعمال‌ شود. بسیار مهم‌ است‌ که‌ علم‌ تصویر خویش‌ را نزد عموم‌ مردم‌ بهبود بخشد، بدین‌ معنا که‌ احترام‌ اجتماع‌ را نسبت‌ به‌ تمامیت‌ خویش‌ بازیابد و بار دیگر مردم‌ به‌ داوری‌های‌ آن‌ اعتماد ورزند. دانشمندان‌ باید با رفتار خویش‌ نشان‌ دهند که‌ می‌توان‌ خلاقیت‌ را با شفقت‌ و مراقبت‌ از همنوعان‌ درهم‌ آمیخت‌ و این‌ کار تنها با مسئولیت‌ پذیر بودن‌ و پاسخگو بودن‌ در برابر اعمال‌ و به‌ آب‌ و آتش‌ زدن‌های‌ خویش‌ در دنیای‌ ناشناخته‌ها امکانپذیر است‌.● پیشنهاداتی‌ برای‌ دانشمندان‌ پیر و جوان‌
عملی‌ شدن‌ این‌ آرزوها تنها در گرو برخی‌ اقدامات‌ معین‌ است‌. نخست‌ آنکه‌ قواعد اخلاقی‌ سلوک‌ دانشمندان‌ درست‌ همانند قسم‌ نامه‌ بقراط‌ پزشکان‌ تدوین‌ گردد. حدود دو هزار و پانصد سال‌ است‌ که‌ قواعد اخلاقی‌ پزشکان‌ موجود است‌. در گذشته‌ و حتی‌ اکنون‌ زندگی‌ بیمار عملا در دست‌ های‌ پزشک‌ معالج‌ اش‌ بوده‌ و هست‌. بسیار ضروری‌ است‌ که‌ اطمینان‌ حاصل‌ کنیم‌ وی‌ از این‌ قدرت‌ احساس‌ مسوولیت‌ استفاده‌ کرده‌ و مراقبت‌ از بیمارش‌ را مهمترین‌ و نخستین‌ وظیفه‌ خویش‌ تلقی‌ نماید. به‌ همین‌ دلیل‌ است‌ که‌ پزشکان‌ پس‌ از فارغ‌ التحصیلی‌ قسم‌ نامه‌ بقراط‌ را می‌ پذیرند.امروز می‌ توان‌ گفت‌ که‌ دانشمند در رابطه‌ با جامعه‌ بشری‌ نقشی‌ کم‌ و بیش‌ مشابه‌ نقش‌ پزشک‌ در قبال‌ بیمار دارد. لذا زمان‌ برای‌ ادای‌ نوعی‌ قسم‌ یا قول‌ توسط‌ کسانی‌ که‌ درجاتی‌ علمی‌ دریافت‌ می‌ کنند فرا رسیده‌ است‌. این‌ کار لااقل‌ از ارزش‌ نمادین‌ مهمی‌ برخوردار است‌، ولی‌ در عین‌ حال‌ موجد آگاهی‌ و محرک‌ اندیشه‌ پیرامون‌ مباحث‌ گسترده‌ تر در میان‌ دانشمندان‌ جوان‌ تر خواهد بود.هم‌ ا کنون‌ این‌ شیوه‌ در میان‌ برخی‌ از دانشمندان‌ به‌ عنوان‌ مثال‌ «انستیتو ابتکار اجتماعی‌» متداول‌ شده‌ و کلمات‌ و عبارات‌ گوناگونی‌ مطرح‌ گردیده‌اند. ادای‌ قول‌ زیر که‌ از سوی‌ گروه‌ دانشجویان‌ پوگ‌ واش‌ در ایالات‌ متحده‌ مطرح‌ شده‌، می‌تواند برای‌ دانشمندان‌ جوان‌ به‌ هنگام‌ فارغ‌ التحصیل‌ شدن‌ مناسب‌ باشد. «من‌ قول‌ می‌دهم‌ که‌ برای‌ جهانی‌ بهتر کار کنم؛ جهانی‌ که‌ در آن‌ علم‌ و فناوری‌ در مسیرهایی‌ با حس‌ مسئولیت‌ اجتماعی‌ به‌ کار گرفته‌ می‌ شوند.
پس‌ از آموزش‌ خویش‌ برای‌ اهدافی‌ که‌ با آسیب‌ به‌ انسان‌ها یا محیط‌ زیست‌ همراه‌ است‌ استفاده‌ نخواهم‌ کرد. در سراسر زندگی‌ حرفه‌یی‌ام‌ پیامدهای‌ اخلاقی‌ کارم‌ را پیش‌ از اقدام‌ به‌ آن‌ در نظر خواهم‌ داشت‌. با توجه‌ به‌ این‌ نکته‌ عواقب‌ این‌ خواسته‌ها احتمالا بسیار سنگین‌ خواهد بود مبادرت‌ به‌ امضای‌ این‌ بیانیه‌ می‌ کنم‌ چرا که‌ این‌ نکته‌ را به‌ خوبی‌ درک‌ می‌ کنم‌ احساس‌ مسئولیت‌ فردی‌ نخستین‌ گام‌ در راه‌ رسیدن‌ به‌ صلح‌ است‌.» لازم‌ به‌ ذکر است‌ که‌ این‌ قول‌ها به‌ زیان‌ و ضرر به‌ محیط‌ زیست‌ نیز اشاره‌ دارد که‌ ممکن‌ است‌ از علم‌ و فناوری‌ ناشی‌ شود و به‌ انسان‌ها آسیب‌ رساند. ادای‌ چنین‌ قولی‌ با زندگی‌ حرفه‌یی‌ در راه‌ تولید و گسترش‌ سلاح‌های‌ شیمیایی‌، بیولوژیک‌ یا هسته‌یی‌ منافات‌ دارد.بسیار شایق‌ ام‌ که‌ شاهد آن‌ باشم‌ که‌ دانشگاه‌ رسم‌ ادای‌ سوگند را به‌ هنگام‌ فارغ‌ التحصیلی‌ دانشجویان‌ باب‌ کند. پیش‌ شرط‌ چنین‌ موقعیتی‌ به‌ راه‌ انداختن‌ دوره‌ هایی‌ پیرامون‌ جنبه‌ های‌ اخلاقی‌ علم‌ و وارد کردن‌ آن‌ در برنامه‌ درسی‌ دانشجویان‌ خواهد بود.بسیار مهم‌ است‌ که‌ تازه‌ واردین‌ به‌ عرصه‌ علم‌ از مسئولیت‌ های‌ اجتماعی‌ خویش‌ آگاه‌ شوند. در عین‌ حال‌ این‌ نکته‌ نیز مهم‌ است‌ که‌ دانشمندان‌ برجسته‌ از قبول‌ چنین‌ مسئولیت‌هایی‌ رویگردان‌ نباشند. لذا پیشنهاد می‌ کنم‌ که‌ آکادمی‌های‌ ملی‌ علوم‌ یا سازمان‌های‌ مشابه‌ در کشورهایی‌ که‌ فاقد چنین‌ آکادمی‌هایی‌ هستند مباحث‌ و موضوعات‌ اخلاقی‌ را به‌ صراحت‌ در حوزه‌ اختیارات‌ خویش‌ وارد سازند. منشورهای‌ برخی‌ از آکادمی‌ها هم‌ اکنون‌ دارای‌ عباراتی‌ است‌ که‌ به‌ آنها اجازه‌ می‌ دهد تا حدی‌ به‌ آثار و نتایج‌ اجتماعی‌ پژوهش‌ علمی‌ خویش‌ بپردازند.
لیکن‌ مشتاق‌ ام‌ شاهد اجباری‌ شدن‌ این‌ عبارات‌ باشم‌. مصرم‌ که‌ تمام‌ آکادمی‌ های‌ ملی‌ علوم‌ بیانیه‌ های‌ صریحی‌ منتشر کنند مبنی‌ بر اینکه‌ مباحث‌ اخلاقی‌ بخش‌ جدایی‌ ناپذیری‌ از کار دانشمندان‌ است‌. در پی‌ چنین‌ تعهداتی‌، وظیفه‌ خاصی‌ را برای‌ آکادمی‌ها پیشنهاد می‌ کنم‌: تشکیل‌ کمیته‌ های‌ اخلاق‌، روش‌ و اقدام‌ دیگری‌ که‌ آن‌ هم‌ وام‌ گرفته‌ از پزشکی‌ است‌. در بسیاری‌ از کشورها لازم‌ است‌ پروژه‌ های‌ پژوهشی‌ که‌ با شرکت‌ بیماران‌ صورت‌ می‌گیرند، به‌ تصویب‌ کمیته‌ اخلاقی‌ بیمارستان‌ برسند تا اطمینان‌ حاصل‌ شود که‌ پژوهش‌ مذکور هیچ‌ خطر درخور توجهی‌ برای‌ سلامتی‌ و رفاه‌ بیماران‌ به‌ همراه‌ ندارد. میل‌ دارم‌ این‌ شیوه‌ در کارهای‌ تحقیقاتی‌ در مجموع‌ و در آغاز مهندسی‌ ژنتیک‌، تسری‌ یابد. پیشنهاد می‌کنم‌ که‌ کمیته‌های‌ اخلاقی‌، مرکب‌ از دانشمندان‌ برجسته‌ در رشته‌های‌ مختلف‌، تشکیل‌ شوند تا به‌ بررسی‌ آثار درازمدت‌ بالقوه‌ زیان‌ بار پروژه‌های‌ پژوهشی‌ پیشنهادی‌ بپردازند. این‌گونه‌ بازبینی‌ های‌ اخلاقی‌ را می‌ توان‌ به‌ موازات‌ بازبینی‌ هایی‌ که‌ به‌ دلایل‌ دیگر (مثل‌ شایستگی‌ علمی‌، هزینه‌ و غیره‌) صورت‌ می‌ گیرند، انجام‌ داد. کمیته‌ های‌ اخلاقی‌ در هر کشور باید زیر نظارت‌ و حمایت‌ آکادمی‌ ملی‌ کار کنند. ولی‌ ضروری‌ است‌ که‌ توافقی‌ بر سر معیارهای‌ بین‌ المللی‌ چنین‌ بازبینی‌ هایی‌ وجود داشته‌ باشد، طوری‌ که‌ در همه‌ جا از استانداردهای‌ یکسان‌ استفاده‌ شود.
● نقش‌ پوگ‌ واش‌ و سازمان‌ های‌ مشابه‌
صرف‌ نظر از آکادمی‌های‌ علوم‌، سایر سازمان‌ های‌ مستقل‌ که‌ بویژه‌ به‌ مسائل‌ اخلاقی‌ برخاسته‌ از پژوهش‌های‌ علمی‌ و کاربردهای‌ آنها می‌ پردازند نیز نقش‌ مهمی‌ دارند. این‌ سازمان‌ها می‌توانند عهده‌ دار وظایفی‌ شوند که‌ از عهده‌ آکادمی‌ های‌ علوم‌، به‌ دلیل‌ حوزه‌ محدود اختیاراتشان‌، یا بخاطر آنکه‌ این‌ سازمان‌ها بصورت‌ رسمی‌ یا غیرمستقیم‌ نماینده‌ و کارگزار دولت‌ها به‌ شمار می‌روند، برنمی‌ آیند.شمار زیادی‌ از این‌گونه‌ سازمان‌ های‌ مستقل‌ و دانشمندان‌ موجودند، ولی‌ شناخته‌ شده‌ ترین‌ آنها برای‌ من‌ جنبش‌ پوگ‌ واش‌ است‌ که‌ خود را «دانشمندان‌ با وجدان‌» می‌ خوانند و نقش‌ خویش‌ را این‌گونه‌ تعریف‌ می‌ کنند: «جنبش‌ پوگ‌ واش‌» به‌ نوعی‌ بیان‌ و تظاهر آگاهی‌ به‌ وظیفه‌ اجتماعی‌ و اخلاقی‌ دانشمندان‌ در کمک‌ به‌ جلوگیری‌ و فایق‌ آمدن‌ بر آثار بالفعل‌ و بالقوه‌ زیان‌ بار نوآوری‌های‌ علمی‌ و فنی‌، و پیشبرد به‌ کارگیری‌ دانش‌ و فناوری‌ در راه‌ صلح‌ است‌.»
● نگاه‌ به‌ آینده‌
آیا جامعه‌ علمی‌ می‌ تواند مستقیما به‌ محو سلاح‌ های‌ اتمی‌ یا سایر سلاح‌ های‌ کشتارجمعی‌ کمک‌ کند؟ به‌ عقیده‌ من‌ می‌تواند، به‌ شرط‌ آن‌ که‌ به‌ اخلاقیات‌ توجه‌ کند. امروزه‌ در دوران‌ خلع‌ سلاح‌ اتمی‌ به‌ سر می‌بریم‌، هنوز سلاح‌های‌ اتمی‌ ساخته‌ می‌ شوند، نمی‌دانیم‌ بطور قطع‌ کی‌ و چگونه‌ ملت‌ های‌ گوناگون‌ دنیا بر سر کنار گذاشتن‌ این‌ سلاح‌ها به‌ توافق‌ می‌ رسند، ولی‌ دانشمندان‌ هنوز می‌توانند با دریغ‌ داشتن‌ مهارت‌ها و دانش‌ خویش‌ بر این‌ فرآیند تاثیر بگذارند.لذا از همه‌ دانشمندان‌ در تمام‌ کشورها می‌خواهم‌ که‌ از هرگونه‌ تولید، توسعه‌ و بهبود سلاح‌ های‌ بیشتر تمام‌ سلاح‌هایی‌ که‌ بالقوه‌ قادر به‌ تخریب‌ و نابودی‌ وسیع‌ هستند مثل‌ سلاح‌های‌ شیمیایی‌ و بیولوژیک‌ دوری‌ جویند. از میان‌ بردن‌ سلاح‌های‌ اتمی‌ می‌تواند خطر قریب‌ الوقوعی‌ که‌ نوع‌ بشر را تهدید می‌ کند برطرف‌ سازد، ولی‌ در دراز مدت‌ هیچ‌ تضمینی‌ نیست‌. ما نمی‌ توانیم‌ اختراع‌ سلاح‌ های‌ اتمی‌ را کنار بگذاریم‌ و دانش‌ ساخت‌ آنها را در حافظه‌ خویش‌ پاک‌ کنیم‌. در آینده‌ اگر نزاعی‌ جدی‌ بین‌ کشورهای‌ عمده‌ جهان‌ پیش‌ آید، احتمالا زرادخانه‌ اتمی‌ بازسازی‌ می‌شود و ما را به‌ دنیای‌ جنگ‌ سرد باز می‌گرداند. از این‌ رو، تنها می‌ توانیم‌ به‌ آرمانشهر جهان‌ عاری‌ از جنگ‌ بسنده‌ کنیم‌. از میان‌ بردن‌ علل‌ جنگ‌، دلمشغولی‌ نسل‌ آینده‌ خواهد بود.

نویسنده‌: جوزف‌ رات‌ بلات
‌مترجم‌:ع‌.فخر یاسری‌