سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


وظایف زن و شوهر،حقوق تطبیقی ایران با سایر کشورها


وظایف زن و شوهر،حقوق تطبیقی ایران با سایر کشورها
▪ در ذیل وظایف زن و شوهر در قانون چین چنین آمده:
ـ ماده ۷
شوهر و زن رفیق و همراه زندگی می‌شوند و به طور یكسان از آن لذت می‌برند.
ـ ماده ۸
شوهر و زن باید با یكدیگر توافق داشته باشند و به همدیگر محبت كنند، در كار تولیدی فعالیت كنند، از فرزندانشان نگهداری كنند آن‌ها را آموزش دهند و باید برای ساختن یك جامعهء نو و رفاه خانواده كوشش كنند.
ـ ماده ۹
شوهر و زن می‌توانند شغلی به طور آزاد انتخاب كنند و در جامعه فعالیت كنند.
ـ ماده ۱۰
شوهر و زن در مالكیت و ادارهء خانواده حق مساوی دارند.
ـ ماده۱۱
شوهر و زن می‌توانند آزادانه اسم فامیلی خود را انتخاب كنند.
ـ ماده ۱۳
شوهر و زن وظیفه دارند كه فرزندانشان را تربیت كنند و آن‌ها را آموزش دهند. فرزندان وظیفه دارند كه به والدین یاری دهند و به آن‌ها خدمت كنند.نه والدین، نه فرزندان حق بد رفتاری به یكدیگر و ترك یكدیگر را ندارند.آنچه در بالا گفته شد شامل والدین ناتنی و فرزندان ناتنی هم می‌شود.
ـ ماده ۱۴
والدین و فرزندان می‌توانند وارث دارایی همدیگر شوند.
ـ ماده ۱۵
فرزندان نامشروع مانند فرزندان مشروع حق مساوی دارند، هیچ كس حق اذیت كردن آن‌ها را ندارد. زمانی‌كه پدر آن فرزند به وسیلهء مادر یا یك شاهد یا مدارك مربوط به آن شناخته شد باید مخارج نگهداری فرزند را تا سن ۱۸ سالگی به طور كامل یا نسبی بپردازد.
● قوانین ایران
ـ ماده۱۱۰۳
زن و شوهر مكلف به حسن معاشرت با یكدیگرند.
ـ ماده۱۱۰۴
زوجین باید در تشیید مبانی خانواده و تربیت اولاد خود به یكدیگر معاضدت كنند.
ـ ماده ۱۱۰۵
در روابط زوجین ریاست خانواده از خصایص شوهر است.
ـ ماده ۱۱۰۶
در عقد دایم نفقه زن به عهده شوهر است.
ـ مواد ۱۱۰۷ تا ۱۱۱۳
نیز به چگونگی پرداخت نفقه و حق زن در این مورد پرداخته است.
ـ ماده ۱۱۱۴
زن باید در منزلی كه شوهر تعیین می‌كند سكنی كند مگر این‌كه اختیار تعیین منزل به زن داده شده باشد.
ـ ماده۱۱۱۷
شوهر می‌تواند زن خود را از حرفه یا صنعتی كه منافی مصالح خانوادگی یا حیثیات خود یا زن باشد منع كند.
ـ ماده۱۱۱۸
زن مستقلائ می‌تواند در دارایی خود هر تصرفی را كه می‌خواهد بكند.
همان طور كه می‌بینیم قانونی كه به مرد حق می‌دهد اقامتگاه را تعیین كند یا زن را از شغلی كه دارد منع كند و ریاست خانواده را بر عهده داشته باشد در حقوق مدنی ما وجود دارد اما در قوانین چین و یا انگلستان چنین نابرابری به رسمیت شناخته نشده است.در قانون چین حق مساوی زن ومرد در ادارهء خانواده آشكارا بیان شده و به زن و مرد به یكسان حق داده شد كه شغل مورد نظر خود را انتخاب كنند.
● طلاق :
ـ ماده ۱۷
قانون مدنی چین; تصریح می‌كند در صورتی كه زن و شوهر هر دو مایل باشند، طلاق اجرا می‌شود، بعد از این‌كه هر دو زوج مایل به طلاق باشند شورای محلی خلق طلاق نامه را تصویب می‌كند.این پیشنهاد زمانی تصویب می‌شود كه تكلیف حضانت از فرزندان روشن شود آن وقت بدون تأخیر، گواهینامهء طلاق صادر می‌شود.
ـ مادهء ۱۸
زمانی كه زن آبستن باشد، شوهر نمی‌تواند تقاضای طلاق كند.این تقاضا را او می‌تواند بعد از یك سال كه بچه متولد شد ارایه دهد، ولی در صورتی كه زن تقاضای طلاق كند، این مانع برای او وجود ندارد.
مادهء ۴۳ قانون ازدواج تصویب شده در سال ۱۹۹۲ نیز می‌گوید: دولت باید از مالكیت زنان بیوه حمایت كند.در زمان طلاق، زن و شوهر باید در مورد تملك دارایی هایشان به توافق رسیده باشند و اگر نتوانستند به توافق برسند، دادگاه خلق بایستی به اقتضای شرایط طرفین و با در نظر گرفتن حقوق و امتیازات زن و كودكان آنها به قضاوت بنشینند.در شرایطی كه زن و شوهر مشتركائ یك خانه اجاره كرده باشند، حق زن باید رعایت شود در شرایطی كه زن و شوهر در خانه ای كه متعلق به شوهر است زندگی می‌كنند، اگر زن هیچ‌مكانی برای زندگی پس از طلاق نداشت، شوهر باید تاجایی كه می‌تواند در این امر به وی كمك كند.
اما این آزادی عمل در قانون انگلستان وجود ندارد به این معنا كه در قانون مرافعات زناشویی مصوب ۱۹۷۳ م.مقرر شده است كه دادخواست طلاق فقط بر این مبنا می‌تواند به دادگاه تقدیم شود كه ازدواج به شكلی بهبود ناپذیر فرو پاشیده است.برای اثبات این امر، دادخواست دهنده باید دادگاه را دربارهء یك یا چند مبنا از مبانی زیر متقاعد سازد:
۱) خوانده مرتكب زنای محصنه شده و دادخواست دهنده به این نتیجه رسیده كه زندگی كردن با خوانده دور از تحمل است.
۲) خوانده به شكلی رفتار كرده كه منطقائ نمی‌توان انتظار داشت دادخواست دهنده با وی زندگی كند.
۳) خوانده مدتی مستمر و دست كم درست دو سال پیش از تقدیم دادخواست، دادخواست دهنده را رها كرده است.
۴) زوجین مدتی مستمر و دست كم درست دو سال پیش از تقدیم دادخواست، جدا زندگی كرده اند و خوانده به حكمی‌كه صادر می‌شود رضایت دارد.
۵) زوجین مدتی مستمر و دست كم ۵ سال، درست پیش از تقدیم دادخواست، جدا زندگی كرده اند.
دادخواست طلاق را معمولائ نمی‌توان در سه سال اول ازدواج تقدیم دادگاه كرد.( در مورد تقدیم چنین دادخواستی در سال اول ازدواج منع مطلق وجود دارد.)
فرض موت: شخصی كه می‌تواند دلایل معتبری برای اعتقاد به اینكه همسرش فوت كرده، ارایه كند حق دارد از شعبهء خانوادهء دادگاه عالی صدور حكم موت فرضی و ابطال ازدواج را تقاضا كند.
قوانین ایران در مورد طلاق بسیار پیچیده تر از قوانین انگلستان و چین است.زیرا طلاق خود چند نوع داشته و در اختیار مرد است.البته در مواردی به زن نیز این حق داده شده كه در جای مناسب به آن خواهیم پرداخت.
ـ مادهء ۱۱۳۳
مرد می‌تواند هر وقت كه بخواهد زن خود را طلاق دهد.
زن نیز می‌تواند مطابق مواد ۱۱۱۹، ۱۱۲۹ و ۱۱۳۰ تقاضای طلاق كند.
ـ مادهء ۱۱۱۹
طرفین عقد ازدواج می‌توانند هر شرطی كه مخالف با مقتضای عقد مزبور نباشد در ضمن عقد ازدواج یا عقد لازم دیگر بكند مثل اینكه شرط شود هر گاه شوهر زن دیگر بگیرد یا در مدت معینی غایب شود یا ترك انفاق كندیا علیه حیات زن سوء قصد كند یا سوء رفتاری كند كه زندگانی آنها با یكدیگر غیر قابل تحمل شود زن وكیل و وكیل در توكیل باشد كه پس از اثبات تحقق شرط در محكمه و صدور حكم نهایی خود را مطلقه سازد.
دو مورد دیگر نیز وجود دارد كه به زن حق طلاق می‌دهد یكی استنكاف شوهر از دادن نفقه و یا عجز او از دادن نفقه.دیگری در صورتی كه دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه باشد.
طلاق در قانون ایران دو نوع است: بائن و رجعی.در طلاق رجعی برای شوهر در مدت عده حق رجوع است.رجوع در طلاق به هر لفظ یا فعلی حاصل می‌شود كه دلالت بر رجوع كند مشروط بر این‌كه مقرون به قصد رجوع باشد.
همان طور كه مشهود است در این گونه طلاق نیز حق بازگشت به مرد داده شده بدون اینكه رضایت زن در نظر گرفته شود.
طلاق بائن نیز خود چند نوع است:
۱) طلاقی كه قبل از نزدیكی واقع شود
۲) طلاق یائسه
۳) طلاق خلع و مبارات مادام كه زن رجوع به عوض نكرده باشد
۴) سومین طلاق كه بعد از سه وصلت در نتیجهء رجوع باشد یا نتیجهء نكاح جدید.
منبع : کانون زنان ایرانی


همچنین مشاهده کنید