جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

ریاضیات بیماری ها ایده بزرگ اپیدمیولوژی


مطالعه اپیدمی ها یا همه گیری ها _ كه ریشه یونانی آن به معنای «در بین مردم» است _ در واقع تنها عرصه مورد مطالعه اپیدمیولوژی نیست، بلكه این رشته علمی به مطالعه همه آثار مربوط به بهداشت و سلامتی در گروه های مردم می پردازد. اگر چه ریشه های اپیدمیولوژی را می توان در درك بشر از بیماری های عفونی جست وجو كرد، ولی این علم بسیار فراتر از این رفته و گستره وسیعی را از یافتن خطر بروز سرطان ناشی از استعمال دخانیات تا جست وجوی آثار رژیم های گیاهخواری بر سلامتی فرد در برمی گیرد.
• علت و معلول ها
در حالی كه متخصصان اپیدمیولوژی امروزه از آخرین و جدیدترین روش های آماری و فناوری كامپیوتری برای آزمودن نظریه های خود استفاده می كنند، هدفشان همان هدف پیشتازان علم اپیدمیولوژی است: كشف راز بیماری و ناخوشی در گروهی از مردم.بر همین روال بود كه كشف راز سرطان هایی كه پاك كننده های دودكش لندن را در قرن هجدهم گرفتار كرده بودند، نظر جراح برجسته انگلیسی سرپرسیوال پات از بیمارستان سنت بارتولومی را به خود جلب كرد. پات متوجه شد كه پاك كننده های دودكش به ویژه در معرض ابتلا به نوعی سرطان پوست در كیسه بیضه بودند. از آنجا كه این بیماری تنها افراد بزرگسال را گرفتار می ساخت، یك احتمال این بود كه بیماری مربوط به خود دستگاه تناسلی باشد. ولی پات به این فكر افتاد كه علت واقعی بیماری احتمالاً تماس دائم با دوده های لوله بخاری ها است. گرایش وی درباره شیوع بیماری كه در سال ۱۷۷۵ منتشر شد، نخستین تلاش متمركز برای یافتن علت سرطان در گروه خاصی از مردم بود، بدین ترتیب نخستین مطالعه همه گیرشناسی متولد شد. این مطالعه و بسیاری مطالعات بعدی این هدف را نیز دنبال می كردند كه با وجود ناشناخته بودن علت یك بیماری تلاش هایی به منظور حمایت و حفاظت از افراد در معرض خطر صورت گیرد (و در این مورد علت بیماری كه همانا دوده بود تا ۱۵۰ سال بعد كشف نشد.)حتی تا سال های دهه ۱۸۵۰ علت بیماری های عفونی ناشناخته بود و دانشمندان هنوز به تصورات قرون وسطایی مثل «بخارات متعفن» چسبیده بودند. اپیدمیولوژی سرنخ های بسیار مهمی از حقیقت به دست داد. در سال ۱۸۴۲ در یك مطالعه رسمی پیرامون شرایط نیروی كار در انگلستان كه توسط ادوین چادویك صورت گرفت، رابطه مستقیم بین بیماری و بهداشت نامناسب كشف شد. سپس یك كمیسیون سلطنتی موضوع را پیگیری كرد و ماجرا منجر به پایه گذاری یك هیأت بهداشت ملی جهت هماهنگ ساختن موضوعات بهداشتی پایه ای از تمیز كردن خیابان ها گرفته تا دفع فاضلاب شد.تقریباً در همین زمان مطالعه، انتشار و پراكندگی سرخك در جزیره فاروبین ایسلند و شبه جزیره شتلند پزشك دانماركی پیتر پانوم را بر آن داشت كه نتیجه بگیرد بیماری توسط نوعی عامل سرایت كننده منتشر می شود. این نظریه ای بود كه در جریان بروز همه گیری وبا در سال ۱۸۵۴ در لندن صحت خویش را به نحو تكان دهنده ای به اثبات رساند.
• آب های مشكل زا
جان اسنو پزشك ساكن محله سوهوی لندن معتقد بود كه آب آلوده علت همه گیری های قبلی وبا در جنوب پایتخت بود و متوجه شد كه علائم آن با بیماری های منتقل شونده از راه خوردن آب و غذا سازگاری دارند. ظرف سه روز پس از شروع همه گیری جدید بیش از صد نفر در همسایگی اسنو درگذشتند. با وجود آنكه دیگران فرار را برقرار ترجیح دادند، اسنو در لندن باقی ماند و به امید اثبات نظریه اش به جمع آوری اطلاعات پرداخت. اسنو با تعیین محل هر مورد از بیماری دریافت كه بیشتر موارد مرگ در فاصله كوتاهی از پمپ آب واقع در پیچ خیابان «برود» به سمت خیابان كمبریج اتفاق افتاده بودند. او یافته هایش را نزد مسئولان كلیسای محلی برد و آنها را قانع كرد كه شیر روی پمپ را بردارند. ظرف چند روز همه گیری متوقف شد و اسنو را متقاعد ساخت كه علت را یافته است. لیكن متقاعد ساختن دیگران كار بسیار دشوارتری بود. یك گزارش رسمی به این نتیجه رسید كه داده های اسنو برای اثبات ادعاهایش درباره عفونت منتقل شده از طریق آب كافی نیستند. بدین ترتیب شیرهای آب باز ماندند و فاضلاب باز لندن همچنان به آلوده ساختن منابع آب ادامه داد.مطالعه پیشگامانه اسنو با معیارهای امروزی مطالعه ساده ای به حساب می آید، در هر صورت مورد مرگباری از رابطه علت و معلول بود كه لااقل خود وی را نسبت به وجود چنین رابطه ای متقاعد ساخت. در اواخر دهه ۱۸۵۰ كار بزرگی برای ساختن سیستم فاضلاب لندن آغاز شد و تنها با گذشت یك دهه آب غیرآلوده عملاً در دسترس تمام اهالی لندن غیر از اهالی شرقی قرار گرفت كه در سال ۱۸۶۶ به تنهایی متحمل یك مورد همه گیری وبا شد.حدود یك سده قبل با طرح روش های آماری برای استخراج بینش و بصیرت راجع به حوادث مربوط به سلامتی تحول شگرفی در علم اپیدمیولوژی آغاز شد. در سال ۱۹۱۲ جانت لین كلیپون در دانشكده پزشكی لندن مطالعه سرنوشت ساز خویش را بر روی دو گروه (یا به اصطلاح علمی دو كوهورت cohort) شیرخواران كه با شیر گاو و شیر مادرشان تغذیه می شدند، بیشتر ساخت. جانت كلیپون به این نتیجه رسید كه كودكانی كه از شیر مادران خود تغذیه می شدند وزن بیشتری پیدا می كردند و از روش های آماری برای اثبات این نكته استفاده كرد تا نشان دهد كه این تفاوت صرفاً از روی تصادف نبود. وی همچنین به تحقیق در این زمینه پرداخت كه نكند چیزی غیر از شیر موجب این تفاوت شده است. اثری كه اصطلاحاً «مخدوش كننده» (Confounding) خوانده می شود. لین كلیپون با نشان دادن قدرت مطالعات كوهورت نوع دیگری از تحقیق اپیدمیولوژیك - اصطلاحاً تحت عنوان خود «مورد شاهد»ی (case - control) - را ابداع كرد. وی در سال ۱۹۲۳ به عنوان بخشی از جست وجوی علت و درمان سرطان توسط دولت وضعیت صدها زن با سابقه سرطان پستان به اصطلاح «مورد»ها را دنبال كرده. آنها را با خانم هایی كه فاقد این بیماری ولی از سایر جهات و حتی المقدور شبیه بودند - یا «شاهد»ها - مقایسه نمود. به این ترتیب لین كلیپون توانست به عوامل خطر بسیار، از جمله تعداد فرزندان و سن یائسگی پی برد كه امروز هم اهمیت خود را از دست نداده اند.
و بالاخره در مطالعات كوهورت تاریخ ساز دیگری كه نتایجش در سال ۱۹۲۶ انتشار یافت، لین كلیپون نشان داد كه درمان سریع كلید بقا در خانم های مبتلا به سرطان پستان است. با این حال، به رغم پیشرفت های عظیم، كارهای درخشان وی نتوانست تاثیری را كه باید برجا گذارد - كه تا حدی به خاطر ازدواج وی مدت كوتاهی پس از این مطالعات و كنار گذاشتن مطالعات علمی، بدون این كه دستیاری داشته باشد كه راهش را دنبال كند - بود.
• توسعه اپیدمیولوژی
تا سال های دهه ۱۹۵۰ پژوهشگران دیگر نیز رویكردهایی چون كوهورت و مورد - شاهدی را بار دیگر كشف و در بررسی هایشان پیرامون مباحث عمده پزشكی به كار گرفته بودند. در انگلستان، افزایش چشمگیر موارد سرطان ریه _ بیماری ای كه به طور طبیعی نادر است - ریچارد دال و آستین بردفورد هیل را واداشت كه اقدام به مطالعه مورد شاهدی به منظور یافتن علت آن نمایند. دال و هیل با متناظر كردن ۱۴۶۵ فرد مبتلا به سرطان ریه با تعداد مشابهی از كسانی كه دچار این بیماری نیستند عامل كلیدی بروز این سرطان را آشكار ساختند: سیگار كشیدن. رابطه مشابهی هم بین سیگار و بیماری قلبی در سال ۱۹۶۰ در پی یك مطالعه كوهورت كه از سال ۱۹۴۸ توسط «انستیتوهای ملی بهداشت» (NIH) ایالات متحده آغاز شده بود، دریافت شد. جزئیات راجع به بهداشت و شیوه زندگی ۵۰۰۰ مرد و زنی كه در ایالت شهر فرامینگهام ایالت ماساچوست زندگی می كردند، به منظور یافتن عوامل خطر بیماری های قلبی جمع آوری شدند. «مطالعه قلب فرامینگهام» نیز به سرعت فشار خون بالا، چاقی و كلسترول را به عنوان عوامل دست اندركار بیماری قلب شناسایی نمود و علاوه بر این اهمیت رژیم غذایی و ورزش برای سلامتی تاكید كرد. این مطالعه، در كنار تعداد دیگری از مطالعات اپیدمیولوژیك پیرامون آثار ناشی از همه چیز از قهوه و استفاده از گوشی های موبایل گرفته تا نوع شخصیت و موقعیت اجتماعی، هنوز هم ادامه دارد. نتایج اغلب شگفتی آورند: مثلاً مطالعه ای درازمدت در بخش های غیرنظامی كشور انگلستان ثابت كرده كه بیماری قلبی ناشی و همراه با استرس (فشار روحی) در بین كسانی كه پایین ترین شغل ها را دارند بیشتر است. برخی نیز كاملاً گیج كننده اند - مثل این امكان كه قرار نگرفتن در معرض میكروب ها در دوران كودكی خطر بروز حساسیت ها و آسم را در آینده افزایش می دهد. این «فرضیه پاكیزه بودن» كه نخستین بار در سال ۱۹۸۹ مطرح شد هنوز هم مورد اختلاف نظر زیادی است.
اپیدمیولوژی همچنان در شكل گیری سیاست های بهداشت ملی نقش دارد مطالعات پیرامون موارد سرطان ریه و بیماری قلبی در میان افراد غیرسیگاری كه با سیگاری زندگی می كنند - به اصطلاح «سیگاری های منفعل» - موجب جنبش های جهانی برای ممنوع ساختن مصرف دخانیات شده اند و كارگران در صنایع بی شمار هم اكنون از بهداشتی به مراتب بهتر از گذشته بهره می برند. كه این حاصل مطالعات اپیدمیولوژیك پیرامون خطراتی كه سلامتی این افراد را در اثر قرار گرفتن در معرض هرچیزی از پشم شیشه طبیعی گرفته تا غبار چوب تهدید می كنند، است. امروز قلمرو اپیدمیولوژی تمام دنیاست. چرا كه مراتب الگوهای غیرمعمول بیماری ها است و از بروز عفونت های مرگبار جدید خبر می دهد. افزایش گیج كننده و معماوار موارد مرگ و میر ناشی از اشكال غیرمعمول عفونت های ریوی (ذات الریه) و سرطان در بین معتادان و همجنس گرایان در آمریكا در اواخر دهه ۱۹۷۰ پیش درآمد همه گیری جهانی بیماری ایدز بود. سال گذشته اپیدمیولوژیست ها نقش كلیدی در پیشگیری از پخش ویروس «سندرم ریوی حاد و شدید» (سارز) ایفا كردند.برای هیچ یك از این بیماری های مرگبار علاجی وجود ندارد، ولی باز هم به جرات می توان گفت كه اپیدمیولوژیست ها جان انسان های بی شماری را نجات دادند، زیرا در بهداشت همگانی هشدار به معنای آماده شدن است.
منبع : باشگاه اندیشه