پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

چه کسی تصمیم گرفت با آمریکا مذاکره کند؟


چه کسی تصمیم گرفت با آمریکا مذاکره کند؟
بسیاری از این مطبوعات و منشورات با توجه به حجم بالای رسانه جریان اصلاح طلب و دوم خرداد بود. خوشحالی زاید الوصف این گروه آن قدر شدت گرفت که گوشه ای از کلام رهبر را به خود اختصاص دادند. شکسته شدن تابوی مذاکره، زیر سوال رفتن اصولگرایی خود خوانده رقیبشان، باز شدن بابی که سالها بر درش توسل کرده بودند، در لایه های رادیکال تر شکست خوردن انقلابیون در اهدافشان نیز از دیگر دلایل بهجت و سرور این جماعت بود. عمده تحلیل این بود که چرا این قدر دیر به فکر افتادیم و باید زودتر از این دست به کار می شدیم. الان نیز توقف و تقلیل مذاکرات در مسئله عراق خبط و خطا است.
حسینی سخنگوی وزرات خارجه دولت نهم اعلام کرد: ایران و آمریکا در مسئله امنیت در عراق مذاکره خواهند کرد.
پس از این خبر به سرعت از سوی گروهها و جناحهای مختلف موضع گیری های مختلف تری صورت گرفت. کاغذهای بسیاری سیاه شد و پستها و کامنت ها و خبرهای بسیاری در صفحات وب منتشر شد.
بسیاری از این مطبوعات و منشورات با توجه به حجم بالای رسانه جریان اصلاح طلب و دوم خرداد بود. خوشحالی زاید الوصف این گروه آن قدر شدت گرفت که گوشه ای از کلام رهبر را به خود اختصاص دادند. شکسته شدن تابوی مذاکره، زیر سوال رفتن اصولگرایی خود خوانده رقیبشان، باز شدن بابی که سالها بر درش توسل کرده بودند، در لایه های رادیکال تر شکست خوردن انقلابیون در اهدافشان نیز از دیگر دلایل بهجت و سرور این جماعت بود. عمده تحلیل این بود که چرا این قدر دیر به فکر افتادیم و باید زودتر از این دست به کار می شدیم. الان نیز توقف و تقلیل مذاکرات در مسئله عراق خبط و خطا است.
در عمل نیز عده ای از مجلسیان از هول حلیم در دیگ افتادند که گروه دوستی ایران و آمریکا تشکیل بدهیم اما در سوی دیگر عده ای نیز سراسیمه به میدان آمدند که آرمانهای امام زیر سوال رفته است. خاری در چشم مستضعفین جهان فررفت. عزت بیست و هفت ساله انقلاب فروخته شد. خیانتکاری به خون شهدا و راه شهدا غیرقابل بخشش است. این رابطه گرگ و میش است. ما از رابطه با آمریکا چه بدست می آوریم. این هم از احمدی نژاد، همه شان مثل هم هستند. تحلیلهایی که همگی نتایج و ثمرات مذاکره را گوشزد می کرد. ایران در بازی باخت باخت وارد شده است. این کار هیچ چیز جز از دست رفتن موضع ۲۷ ساله جمهوری اسلامی در مقابل آمریکا نخواهد داشت.
البته این اعتراضات به تجمع در مقابل ریاست جمهوری و مجلس نیز کشیده شد.
بعد از چند روز رهبری در مشهد سخنرانی بسیار مهمی داشتند. البته به دلیل تعلل سایت دفتر مقام معظم رهبری هنوز متن کامل این سخنرانی منتشر نشده است. رهبری فرمودند: این مذاکرات همانی است که اوایل سال گذشته مطرح شد ولی آمریکاییها بد ادایی کردند تا الان که درخواست کتبی داده اند....
بعد از این سخنرانی عده ای که تاکنون ساکت بودند و مخالف توصیه هایی در باب مذاکرات کردند و نه بیشتر.
بعد از کش و قوس های مختلف ته دیگ سیاست ایران برای مخالفان مذاکره دو نکته دندان گیر بیشتر باقی نمانده بود: اتمام حجت با آمریکاییها، تذکر به آمریکاییها در مورد وظایفشان نسبت به عراق به قطع باید گفت آن چه در این میانه کاملا در سایه غفلت واقع شد و کسی از مخالفان مذاکره و نیروهای ارزشی به درستی بدان توجه نکرد مهمترین سوال این مسئله بود: چه کسی تصمیم گرفت با امریکا مذاکره کند؟ این تصمیم طی چه فرایندی در دستگاه دیپلماسی سیاست خارجی ایران گرفته شده است؟
قطعا برای اینکه هر گونه اظهار نظر و تحلیل و حرکتی داشته باشیم باید به این نکته بپردازیم که چرا و چگونه چنین تصمیمی گرفته شده است؟ اما متاسفانه در حرکتها و تحلیلهای مختلفی که صورت گرفت به دلایل مختلف شاهد این نقطه آغازین حرکت نبودیم. خواننده اگاه توجه دارد که تحلیل و توضیح چگونگی اتخاذ این تصمیم به مکالمات پشت پرده و مذاکرات بین فعالان این عرصه برنمی گردد. بلکه منظور وزن کشی نیروهای سیاسی حاضر در این صحنه است. بر اساس مواضع گذشته شان به کدام سو تمایل دارد؟ از نظر قدرت چانه زنی در چه سطحی قرار دارند؟ در موارد مشابه چه موضع گیری های داشته اند؟
حتی دشمنان به این مطلب اذعان دارند که تصمیم گیرنده در مسائل کلان و حتی نیمه کلان سیاست خارجی ایران رهبر انقلاب است. لذا دوستانی که این شبهه مقدر را توجه کردند با یک جمله خود را خلاص کردند: رهبری را به تصمیم رسانده اند! رهبری تحت فشار است! رهبری از ژرفای دل احتمالا با این قضیه موافق نیست!
سوال مهم این جاست که چه کسی و چگونه رهبری را تحت فشار قرار داده است؟ تعجب برانگیز در این مسئله آن است که مدعیان این سخن حیات تاریخی خود در سال ۸۶ را با سالهای ۸۲ اشتباه گرفته اند. در حال حاضر عرصه تصمیم سازی و مدیریت اجرایی کشور از فعالان دوم خرداد پاکسازی شده است اثری از کارگزاران و مشارکت نیست و شورای عالی امنیت ملی ترکیب جدیدی دارد. مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز بعد از افشای آبروریزی های گذشته در اغما فرورفته است.
لذا می بینیم تحمیل به رهبری گزافه ای بیش نیست.
اگر رهبری در این تصمیم رضایت نداشته اند. باید به این سوال پاسخ داد که عناصر متعهد قوه مجریه چه نقشی داشته اند. اول از همه ریاست قوه با حضور موثر دکتر احمدی نژاد که ایستادگی بی نظیرش در مسئله هسته ای را حتی در مقابل عناصر موثر تیم هسته ای شاهد بودیم و استکبارستیزی و جدیتش در مبارزه با اسرائیل و افسانه هلوکاست و منش زیاده طلب آمریکا را در سفر به سازمان ملل دیده ایم. در وهله دوم حضور عناصر موثر و انقلابی وزارت خارجه است که به مشی استکبار ستیز آنها خدشه ای وارد نیست. لذا باید گفت خروج این پیشنهاد از دستگاه کارشناسی سیاست خارجی با استدلال وادادگی در مقابل آمریکا به هیچ وجه پذیرفته نیست. مضافا اینکه استدلال ندانستن و جهالت مسئولین سیاست خارجی نسبت به توضیح واضحاتی که بسیاری از مخالفان پیش بینی کرده بودند و امروز برای آن ها جشن عزاداری برگزار کرده اند، سخنی نسنجیده است.
روز گذشته مذاکرات و نشست سه جانبه بغداد صورت گرفت. هجمه و پوشش رسانه ای گسترده آمریکاییها در محاکمه ایرانی ها به هوا خاست. چیزی که قبل از این هم پیش بینی می شد.
تنها سخن نوشته حاضر این است که آنهایی که دم از شکست ایران و منفوریت مذاکره فعلی می زنند. دو حرکت جدی از خود نشان دهند. در گام اول تحلیل خود از چگونگی اتخاذ این تصمیم بیان کنند و در گام دوم به جای محکوم کردن های مبهم ولی محکم متهم و مقصر را مشخص کنند تا هم خود از بلاتکلیفی خارج شوند و هم دیگران را در حقیقت مکشوف بر خود شریک کنند.
پژوهشگر: مجید بذرافکن
منبع : مرکز اسناد انقلاب اسلامی