شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

رهبران و مردمان حقوق و وظایف متقابل


رهبران و مردمان حقوق و وظایف متقابل
آنچه پیش روی دارید از سخنرانیهای امام علی (ع ) در صحرای صفین است . این سخنان سرشار از حکمت و رهنمودهای اجتماعی و سیاسی و حکومتی می باشد و حقوق و وظایف متقابل رهبران و زمامداران را با مردم جامعه می نمایاند. این آگاهی بخشی ها و بینش آفرینی ها برای زمامداران و دولتمردان امروز بسیار راهنما و راهگشا می باشد.
● حقوق اجتماعی
پس از ستایش پروردگار خداوند سبحان برای من بر شما به جهت سرپرستی حکومت حقی قرار داده و برای شما همانند حق من حق تعیین فرموده است پس حق گسترده تر از آن است که وصفش کنند ولی به هنگام عمل تنگنایی بی مانند دارد!
حق اگر به سود کسی اجرا شود ناگزیر به زیان او نیز روزی به کار رود و چون به زیان کسی اجرا شود روزی به سود او نیز جریان خواهد داشت .
اگر بنا باشد حق به سود کسی اجرا شود و زیانی نداشته باشد این مخصوص خدای سبحان است نه دیگر آفریده ها به خاطر قدرت الهی بر بندگان و عدالت او بر تمام موجوداتی که فرمانش بر آنها جاری است لکن خداوند حق خود را بر بندگان اطاعت خویش قرار داده و پاداش آن را دو چندان کرده است از روی بخشندگی و گشایشی که خواسته به بندگان عطا فرماید.
● حقوق متقابل رهبری و مردم
پس خدای سبحان برخی از حقوق خود را برای بعضی از مردم واجب کرد و آن حقوق را در برابر هم گذاشت که برخی از حقوق برخی دیگر را واجب گرداند و حقی برکسی واجب نمی شود مگر همانند آن را انجام دهد.
و در میان حقوقی الهی بزرگ ترین حق حق رهبر بر مردم و حق مردم بر رهبر است حق واجبی که خدای سبحان بر هر دو گروه لازم شمرد و آن را عامل پایداری پیوند ملت و رهبر و عزت دین قرار داد. پس رعیت اصلاح نمی شود جز آن زمامداران اصلاح گردند و زمامداران اصلاح نمی شوند جز با درستکاری رعیت .
و آنگاه که مردم حق رهبری را ادا کنند و زمامدار حق مردم را بپردازد حق در آن جامعه عزت یابد و راه های دین پدیدار و نشانه های عدالت برقرار و سنت پیامبر(ص ) پایدار گردد پس روزگار اصلاح شود و مردم در تداوم حکومت امیدوار و دشمن در آرزوهایش مایوس می گردد.
اما اگر مردم بر حکومت چیره شوند یا زمامدار بر رعیت ستم کند وحدت کلمه از بین می رود نشانه های ستم آشکار و نیرنگ بازی در دین فراوان می گردد و راه گسترده سنت پیامبر(ص ) متروک هواپرستی فراوان احکام دین تعطیل و بیماری های دل فراوان شود.
مردم از اینکه حق بزرگی فراموش می شود یا باطل خطرناکی در جامعه رواج می یابد احساس نگرانی نمی کنند!
پس در آن زمان نیکان خوار و بدان قدرتمند می شوند و کیفر الهی بر بندگان بزرگ و دردناک خواهد بود. پس بر شماست که یکدیگر را نصیحت کنید و نیکو همکاری نمایید.
درست است که هیچ کس نمی تواند حق اطاعت خداوندی را چنانکه باید بگزارد هر چند در به دست آوردن رضای خدا حریص باشد و در کار بندگی تلاش فراوان نماید لکن باید به مقدار توان حقوق الهی را رعایت کند که یکی از واجبات الهی یکدیگر را به اندازه توان نصیحت کردن و برپاداشتن حق و یاری دادن به یکدیگر است .
هیچ کس هر چند قدر او در حق بزرگ و ارزش او در دین بیشتر باشد بی نیاز نیست که او را در انجام حق یاری رسانند و هیچ کس گرچه مردم او را خوار شمارند و در دیده ها بی ارزش باشد کوچک تر از آن نیست که کسی را در انجام حق یاری کند یا دیگری به یاری او برخیزد. (پس یکی از یاران پا خاست و با سخنی طولانی امام را ستود حرف شنوایی و اطاعت از امام را اعلام داشت . آنگاه امام فرمود : ) کسی که عظمت خدا در جانش بزرگ و منزلت او در قلبش والاست سزاوار است که هر چه جز خدا را کوچک شمارد.
و از او سزاوارتر کسی که نعمت های خدا را فراوان در اختیار دارد و بر خوان احسان خدا نشسته است زیرا نعمت خدا بر کسی بسیار نگردد جز آن که حقوق الهی بر او فراوان باشد.
● روابط سالم و متقابل رهبر و مردم
مردم ! از پست ترین حالات زمامداران در نزد صالحان این است که گمان برند آنها دوستدار ستایش اند و کشورداری آنان بر تکبر و خودپسندی استوار باشد و خوش ندارم در خاطر شما بگذرد که من ستایش را دوست دارم و خواهان شنیدن آن می باشم .
سپاس خدا را که چنین نبودم و اگر ستایش را دوست می داشتم آن را رها می کردم به خاطر فروتنی در پیشگاه خدای سبحان و بزرگی و بزرگواری که تنها خدا سزاوار آن است . گاهی مردم ستودن افرادی را برای کار و تلاش روا می دانند.
اما من از شما می خواهم که مرا با سخنان زیبای خود مستایید تا از عهده وظائفی که نسبت به خدا و شما دارم برآیم و حقوقی که مانده است بپردازم و واجباتی که بر عهده من است و باید انجام گیرد ادا کنم . پس با من چنانکه با پادشاهان سرکش سخن می گویند حرف نزنید و چنانکه از آدم های خشمگین کناره می گیرند دوری نجویید و با ظاهرسازی با من رفتار نکنید و گمان مبرید اگر حقی به من پیشنهاد دهید بر من گران آید یا در پی بزرگ نشان دادن خویشم زیرا کسی که شنیدن حق یا عرضه شدن عدالت بر او مشکل باشد عمل کردن به آن برای او دشوارتر خواهد بود.
پس از گفتن حق یا مشورت در عدالت خودداری نکنید زیرا خود را برتر از آن که اشتباه کنم و از آن ایمن باشم نمی دانم مگر آن که خداوند مرا حفظ فرماید . (۱ )
پس همانا من و شما بندگان و مملوک پروردگاریم که جز او پروردگاری نیست .
او مالک ما ما را بر نفس خود اختیاری نیست . ما را از آنچه بودیم خارج و بدانچه صلاح ما بود درآورد. به جای گمراهی هدایت و به جای کوری بینایی به ما عطا فرمود . (۲ )
پاورقی :
۱ ـ می پرسند اگر امام معصوم است چرا می فرماید خود را برتر از آن که اشتباه کنم نمی دانم دو پاسخ مطرح است . اول آنکه امام (ع ) فرمود بدون کمک خدا از اشتباه مصون نمی باشم که خود اثبات عصمت است . دوم امام (ع ) در تمام کارهای حکومتی با مشاوران خود مشورت می کرد و به رای و نظر آنها عمل می کرد. فرمانداری را نصب می کرد و بعدها مشخص می شد که آن شخص لایق نبوده . اینگونه نبود که مشورت نکند یا در همه جا از علم غیب کمک بگیرد.
۲ ـ نهج البلاغه خطبه ۲۱۶
در میان حقوق الهی بزرگ ترین حق حق رهبر بر مردم و حق مردم بر رهبر است حق واجبی که خدای سبحان بر هر دو گروه لازم شمرد و آن را عامل پایداری پیوند ملت و رهبر و عزت دین قرار داد
ای مردم از پست ترین حالات زمامداران در نزد صالحان این است که گمان برند آنها دوستار ستایش می باشند و کشورداری آنان بر تکبر و خودپسندی استوار باشد. من خوش ندارم در خاطر شما بگذرد که من مدح و ستایش را دوست دارم و خواهان شنیدن آن می باشم
من از شما می خواهم که مرا با سخنان زیبای خود مستایید تا از عهده وظایفی که نسبت به خدا و شما دارم برآیم و حقوقی که مانده است بپردازم و واجباتی که بر عهده من است و باید انجام گیرد انجام دهم
با من همانطور که با پادشاهان سرکش سخن می گویند حرف نزنید و همان گونه که از آدم های خشمگین کناره می گیرند دوری نجویید و با ظاهرسازی با من رفتار نکنید و گمان مبرید که اگر حقی به من پیشنهاد دهید بر من گران آید یا در پی بزرگ نشان دادن خویش هستم
منبع : روزنامه جمهوری اسلامی


همچنین مشاهده کنید