پایتخت فرهنگی ایران یا پاتوق گدایان

اگر هیچ کس به فرماندار کمک نکند، من خود به تنهایی او را کمک خواهم کرد! تکدی گری یک معضل اجتماعی جدی و منشا» بسیاری از ناهنجاری های اجتماعی در فارس است. دستگاه های اجرایی باید از حداکثر امکانات و نیروهای در اختیار خود استفاده کنند تا معضلات و مشکلات مربوط به جمع آوری متکدیان حل و فصل شود.
آقای فرماندار ۱۵ روز مهلت دارد تا طرح جامع ساماندهی افراد آسیب دیده را که شامل متکدیان، معتادان و افراد خیابانی می شود، برای تصویب نهایی شورای برنامه ریزی استان آماده و تدوین کند." این اظهارات حدائق، معاون سیاسی امنیتی استانداری فارس در جلسه کارگروه اجتماعی استانداری در حالی بود که ابراهیم عزیزی، فرماندار شهرستان شیراز در روزهای نخست مسوولیتش در سال ۸۵، خطاب به وی گفت: اگر دستگاه های اجرایی استان با من همکاری کنند، ۱۵ روزه تمام گداهای شیراز را جمع آوری می کنم! ب این درحالیست که پیش از این شهردار اسبق شیراز که هم اکنون معاون عمرانی استاندار فارس است، با اعلام جمع آوری تمامی کارتن خواب ها در شیراز ظرف ۶ ماه، گفته بود: در حال حاضر مراحل اولیه ساخت اردوگاه آسیب دیدگان اجتماعی در شهرک میانرود آغاز شده که احتمالا ساخت آن حدود دو سال به طول می انجامد و به این ترتیب پس از ساخت آن، همه کسانی که به عنوان آسیب دیده اجتماعی شناخته می شوند، در این محل نگهداری خواهند شد. اما این وعده و وعیدها درحالی است که بعد از گذشت چند سال هنوز بحث واگذاری زمین برای اردوگاه یادشده نهایی نشده و آرزوی مهندس رجا، شهردار اسبق شیراز، به تحقق نپیوسته و وضعیت دهکده سلامی در شرق شیراز نیز همچنان در هاله ای از ابهام بسر می برد; گرچه ابراهیم عزیزی، فرماندار شیراز نیز در اولین نشست مطبوعاتی خود عنوان کرد: این دهکده با همکاری نهادهای مختلف به زودی فعال سازی و راه اندازی می شود تا معتادان، متکدیان و آسیب دیدگان اجتماعی شیراز در آن نگهداری شوند، اما پس از مدتی به این نکته اشاره کرد که هم اکنون جایی برای نگهداری از متکدیان و معتادان نداریم.
دهکده سلامی در حال حاضر به بخش خصوصی واگذار شده و ساخت اردوگاه آسیب دیدگان اجتماعی نیز در این دهکده منتفی شده است. همه اینها یک طرف و اظهارات فرماندار شیراز در خصوص آمار آسیب دیدگان اجتماعی که شمار زیادی از آنها را متکدیان تشکیل می دهند، یک طرف! وی در همان اولین نشست مطبوعاتی خود با خبرنگاران مدعی شده بود: برخی کلان شهرهای همسایه شیراز، معتادان و متکدیان خود را با اتوبوس به شیراز انتقال می دهند! ابراهیم عزیزی سپس به وجود ۴ هزار تبعه افغانی غیرمجاز در منطقه وزیرآباد شیراز در کنار بیش از ۱۱۰۰ معتاد تابلو و تعداد قابل ملاحظه ای از اتباع پاکستانی اشاره کرده و گفته بود که اینها چهره زشتی از شهر شیراز درست کرده اند. ذکر همه این آمار و ارقام و توصیف چهره شهر از سوی فرماندار شیراز در حالی بود که وی چندی بعد در گفت وگو با ایسنا اظهار کرد: هرکس گدایی تحویل فرمانداری بدهد جایزه خواهد گرفت! عزیزی همچنین ادعا کرد: تمامی گداها را جمع آوری کرده ایم و دیگر گدایی در سطح شهر شیراز نداریم! موضوعی که از سوی مسئول اردوگاه هدایت شهرداری شیراز نیز تایید شد. فروزان در این باره به ایسنا گفت: هم اکنون گدای حرفه ای در شهر شیراز نداریم! وی همچنین با بیان این که گداهای شیراز پس از شناسنامه دار شدن، ثبت کامپیوتری شده اند و چنانچه مرتکب خلاف مجدد شوند، جریمه خواهند شد، در عین حال خاطرنشان کرد: البته گاهی این افراد با پرداخت جریمه، گدایی را از سر می گیرند! بر اساس این گزارش گدایان در شیراز در همه جای شهر حضور دارند و به اشکال متفاوتی به گدایی مشغول هستند; عده ای از آنها به شکل سنتی دست خود را دراز می کنند و در سکوت و تلاقی چشم ها از شما سکه و پول می خواهند; عده ای در گوشه ای نشسته، همراه با یک شرح حال، چشم انتظار کمک شما هستند; برخی با زدن ساز، حس عاطفی شما را برمی انگیزند; تعدادی از آنها از کودکان سو»استفاده می کنند; برخی دیگر پا یا دست متورم، زخمی و یا قطع شده را بهانه گدایی می کنند و مدرن های(!) آنها نیز پولی می خواهند تا به شهرستان یا بیمارستان بروند، با این توضیح که به شما قول می دهند آن پول را برگشت خواهند داد! حال بد نیست به گفت و گویی که با یکی از این متکدیان که درست جلوی در ورودی دانشگاه ایستاده بود، توجه کنید: -چرا دانشگاه؟
دانشجویان حس عاطفی بهتری نسبت به دیگران دارند شاید به این دلیل که اغلب شهرستانی هستند و شاید هم بدلیل تحصیلاتشان باشد، اما هر چه که هست، آنها خوب سکه می دهند; پس فکر می کنم دانشگاه محیط مناسبی برای این کار است! سمت بیمارستان نمازی، تعدادی متکدی این بار به بهانه معالجه و نداشتن پول به کاسبی مشغولند.
یکی از آنها درخواست فقط ۵۰۰ تومان می کند به بهانه این که با قی مانده هزینه درمانش جور شود! این مبلغ را به او دادم و در گوشه ای به نظاره نشستم، دیدم از رهگذر بعدی هم به همین بهانه پولی گرفت، برگشتم و گفتم ۵۰۰ تومانی که بهت دادم را پس بده، بعد از کلی انکار، یک هزار تومان به من داد و گفت: ۵۰۰ تومان هم سود پولت! به گزارش ایسنا، "گدایان" مسیر بین میدان امام حسین(ع) تا ارگ کریمخانی که مرکز خرید شیراز و مکانی تفریحی برای گردشگران داخلی و خارجی است، را قرق کرده اند. از یکی از آنها پرسیدم: -اهل کجایی؟ "فابریک شیراز"! نه از اصفهان آمده ام و نه گدای پاکستانی هستم!! -چرا گدایی می کنی؟ اول این که شهر خودم است و کسی نمی تواند انگ غیربومی بودن به من بزند! بعد این که فارغ التحصیل رشته... هستم، اما بازار... مربوط به بچه پولدارهاست. مدتی گدایی فرصت خوبی برای پس انداز و ایجاد یک فرصت شغلی در زمینه... است! راستی آقای خبرنگار چرا نمی نویسی تکدی گری هم یک فرصت شغلی است؟!
در سایه زندان قدیمی ارگ کریمخانی ایستادم که کمی خستگی در کنم. ناگهان دیدن منظره ای دگرگونم کرد; زنی با التماس از یک توریست خارجی تقاضای دلار می کرد! اینجا شیراز است، جایی که گفته می شد باید پایتخت فرهنگی ایران زمین باشد....؟!

منبع : روزنامه ابتکار