پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

برگ ریزان


برگ ریزان
پاییز برگ ریز
هنگامه کرده است
با برگ برگ هرچه درخت است و نونهال
با شاخه های نازک و با ساقه های ترد
با قامت نحیف نهالان تازه سال
بیداد کرده است
پاییز برگ ریز
در سالروز آمدنش، هر سال
در کوچه کوچه خاطره ذهنم
یاد شکوهمند تو را زنده می کند
ای جاودانه رفته شهر و دیار من
ای مرغ پر کشیده زکوی و کنار من
زان روز و روزگار
بس سال ها گذشته و پاییز بی شمار
شاید مرا و خاطره های مرا تمام
باهرچه بود و رخت
از لوحه خیال عزیزت زدوده ای؟
شاید مرا که کشته مهر تو بوده ام
با هرچه دانه دانه گهرهای اشک من
با هرچه سینه سینه سخن ها و ناله ها
با هرچه رشته رشته وفا، سوگند
از یاد برده ای؟
اما هنوز هم
ای دلنواز یار
پاییز برگ ریز
در سالروز آمدنش، هر سال
در کوچه های خاطره ذهنم
یاد عزیز مهر تو را زنده می کند
دلگیری غروب غم انگیز برگ ریز
حزن مرا زدرد غم آکنده می کند

قدرت الله شریفی
منبع : روزنامه خراسان