سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

شاگرد تنبل


شاگرد تنبل
باز هم مادرم با جیغ و داد
می کند بیرون زچشمم خواب را
می پرم بیرون من از این رختخواب
می زنم بر صورت خود آب را
حیف شد آن خواب خوب و نازنین
هی پدر می خواند جای من حساب!
گربه همسایه ما مرده بود!
مادرم می داد به من جوجه کباب!
دوستم در کوچه هی داد می زند
او مرا دایم صدایم می کند
دیر شد ای وای! باز هم مدرسه
ناظم الان گوش من را می کند!
باز ناظم داد و دعوا می کند
می برد با خود مرا توی کلاس
می نشینم در کنار پنجره
فکر من گم می شود توی کلاس!
ناگهان آموزگارم بی جهت
باز می پرسد زمن درس حساب
خوب می دانم که بعد از درس او
بر سرم می کوبد او با آن کتاب!
تنبل کلاس
منبع : روزنامه خراسان


همچنین مشاهده کنید