یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا
من آن کلاغ عاشقم!
آن شب که بی ستاره ترین ماه، در محاق...
تنها نشست روی صف سیم ها کلاغ
شب بسته بود پلک اتاقی که روزها
می شد شنید از لبش آوازهای داغ
هر روز پشت پنجره غوغای تازه بود
از آرزوی خفته در آواز آن اتاق...
آن شب کلاغ خیرهء یک پنجره نشست
تنها به این امید که روشن شود چراغ
شبتابهای پچ پچه در گوش بیدها
گفتند: عاشقست! خبر را به گوش باغ...
و ... صبح روز بعد زنی با قفس رسید
قلاب کرد باز قفس را به کنج تاق
بعدا کسی نگفت که آیا عجیب نیست
مرگ کلاغ و زرد قناری به اتفاق؟
هرچند پشت میله اسیریم، عاشقیم
تو مثل آن قناری و من مثل آن کلاغ
مژگان عباسی
منبع : نشریه الکترونیک موازی
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
مجلس مجلس شورای اسلامی ایران حجاب شورای نگهبان دولت دولت سیزدهم جمهوری اسلامی ایران جنگ رئیسی افغانستان گشت ارشاد
تهران هواشناسی شهرداری تهران پلیس دستگیری وزارت بهداشت سیل قتل سلامت کنکور سازمان هواشناسی تصادف
قیمت دلار مالیات خودرو قیمت خودرو دلار بانک مرکزی بازار خودرو قیمت طلا سایپا مسکن ارز ایران خودرو
زنان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی محمد خزاعی سریال تلویزیون نمایشگاه کتاب سینمای ایران فیلم سریال پایتخت سینما موسیقی قرآن کریم
کنکور ۱۴۰۳ خورشید
اسرائیل رژیم صهیونیستی فلسطین غزه جنگ غزه آمریکا روسیه چین اوکراین حماس عربستان ترکیه
فوتبال پرسپولیس استقلال فوتسال بازی سپاهان جام حذفی آلومینیوم اراک تراکتور تیم ملی فوتسال ایران باشگاه پرسپولیس رئال مادرید
فناوری همراه اول تبلیغات گوگل اپل سامسونگ ناسا آیفون بنیاد ملی نخبگان ربات
خواب بارداری دندانپزشکی میوه مالاریا