پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

عدم شکل گیری احزاب، آشکارترین ناهنجاری سیاسی


عدم شکل گیری احزاب، آشکارترین ناهنجاری سیاسی
ناهنجاری‌های سیاسی، جنبه‌ها و زمینه‌های گوناگون دارند؛ زمینه‌هایی ریشه‌دار در امور تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و... یکی از عوامل بروز ناهنجاری‌های سیاسی می‌توانند خود دولت‌ها باشند، آنجا که به هر دلیل مانع از شکل‌گیری برخی نهادهای مدنی از جمله احزاب می‌شوند. محمدحسین ملا‌یری‌، مشاور ویژه ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام در قالب گفت‌وگویی اجمالی، عدم شکل‌گیری احزاب را آشکارترین ناهنجاری سیاسی در فضای کنونی ایران دانست و این نکته را مورد تاکید قرار داد که دولت باید کانون‌های لرزان حزبی را تقویت کند. این نوشتار نتیجه پرسش و پاسخ‌های اعتماد ملی با اوست.
□□□
وقتی از ناهنجاری در حوزه‌ای سخن می‌گوییم، مقصود این است که معیار یا سنجه‌ای وجود دارد که به کمک آن می‌توان میزان انحراف از هنجار را سنجید. در بحث ناهنجاری سیاسی، اگر مراد این باشد که با معیار یک مکتب سیاسی خاص، دیگران را بسنجیم، چندان مورد پسند و پذیرش مجامع علمی نیست، اما می‌توان ناهنجاری در حوزه سیاست را در تناسب با تجارب بشری محک زد. ‌
پس از پیروزی انقلا‌ب اسلا‌می، شاهد بودیم که امام(ره) بر موضوع تفکیک قوا تاکید کردند. هر چند این پدیده در جریان تجربه غرب حادث شد، چسبندگی خاصی به مبانی هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی غرب ندارد. ‌ البته در همان زمان گروهی تلا‌ش می‌کردند چنین القا کنند که تفکیک قوا پدیده‌ای است که در گفتمان مدرن حادث شده و جمهوری اسلا‌می نباید آن را بپذیرد؛ اما امام به این اصل بها داده و سازواره حکومت را تفکیک قوا قرار دادند. ایشان در واقع با این اقدام لزوم اهمیت جایگاه تجارب بشری در امر حکمرانی را مورد توجه قرار دادند. ‌
بنابراین اگر ناهنجاری سیاسی را در سنجش با تجارب بشر مورد توجه قرار دهیم، می‌توانیم از ناهنجاری سیاسی جامعه خودمان سخن بگوییم. با توجه به تجاربی که درگذر تاریخ ۲۵۰۰ ساله مکتوب، از زمان تاسیس اولین دولت - شهرها در یونان و تفکر ایران - شهری در ایران باستان به دست آورده‌ایم و نظر به اینکه دسته‌ای از این تجربه‌ها در کوره تاریخ پخته شده و به مرز‌دستاوردی برای حکمرانی رسیده‌اند، باید از آن تجارب در امر حکمرانی استفاده کرد. ‌
تجارب بشری نشان می‌دهد در ۶۰۰-۵۰۰ سال اخیر، جوامع خام و پوپولیستی همواره در معرض خطر فروپاشیدگی بوده‌اند. همچنین در برخی موارد، بعضی جوامع به سطحی از دانایی و مدنیت رسیده‌، اما پاشیده شده‌اند. برای آنکه بتوان دستاورد‌های حکمرانی را حفظ کرده و انباشتگی تجارب را محقق کنیم، لا‌زم است به کانون‌های نرم‌افزاری این تجارب، یعنی <احزاب> بپردازیم که اصولا‌ ارتباطی محکم و نه بی‌شکل، بین نهادها و جامعه برقرار می‌کنند. با نگاهی به تاریخ ایران درمی‌یابیم که کشور ما به‌رغم هجوم‌های پیاپی، جامعه‌ای مدنی و البته سنتی بوده که با مقاومت در مقابل تهاجم‌ها، جنبه مدنیت را حفظ کرده است و باید این سطح را ارتقا داد. هرچند ارتقای جنبه مدنیت در خارج حوزه سیاست قابل قبول بوده، اما در حوزه سیاست چشمگیر نیست. به عقیده من آشکارترین ناهنجاری در حوزه سیاست، عدم شکل‌گیری احزاب است و عموما دولت‌ها از آنجا که خود را رقیب احزاب می‌دانسته‌اند، هر جریانی که مسلط می‌شده، احزاب را متوقف می‌کرده تا اقتدار خود را تثبیت کند.
واقعیت این است که احزاب ما ضعیف و به لحاظ تاریخی در موقعیت نوزادند. دولت‌های مردمی باید بگذارند احزاب رقیب بالنده شوند؛ زیرا تنها آنها که اکولوژی را منحصرا برای خود می‌خواهند، با این اقدام مخالف‌اند، در حالی که همچنان که از دیدگاه اکولوژیست‌ها، تضادها رمز حیات‌اند، در حوزه سیاست نیز وجود تضادها می‌توانند به بالندگی سیاسی کمک کنند. هرچند ممکن است از برخی‌احزاب حرکت‌های نامانوس سر زند و یا احیانا از خطوط قرمز هم عبور کنند، ولی با برخورد همگانی می‌توان به تدریج آموزش‌های لا‌زم را ارائه کرد. بنابراین دولت‌ها باید موظف باشند که به احزاب نیز همچون صنایع نوپا کمک کنند تا شکل بگیرند و بپذیرند که قوام دولت متکی به احزاب رقیب است. دولت‌ها کافی است کانون‌های لرزان حزبی را تقویت کنند و نه اینکه خود به تاسیس حزب اقدام کنند، در این صورت مردم نیز جریان حمایت از احزاب و کمک به آنها را که در واقع نماینده لا‌یه‌های اجتماعی هستند، پیدا می‌کنند.
همچنان که در مباحث علمی و صنعتی، پدیده‌های نوپا نیاز به حمایت دولت دارند، احزاب نیز به چنین حمایتی محتاج‌اند و نباید اجازه داد آنها در حالت گهواره‌ای بمیرند. این، برای کشوری مثل ایران که باید جایگاهش در جامعه جهانی ارتقا یابد، فاجعه است.
حسین ملایری‌
منبع : روزنامه اعتماد ملی