چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

بچه‌های‌ ما زودتر از ما می‌میرند


بچه‌های‌ ما زودتر از ما می‌میرند
وقتی‌ بحث‌ بحران‌ سوءتغذیه‌ به‌ میان‌ می‌آید بیشتر مردم‌ ناخودآگاه‌ به‌ یاد کودکان‌ بیافرایی‌ می‌افتند، اما تحقیقات‌ جدید نشان‌ می‌دهد که‌ مردم‌ کشورهای‌ جهان‌ اول‌ بیشتر از دیگر مردمان‌ جهان‌ از سوءتغذیه‌ رنج‌ می‌برند. سوءتغذیه‌ مردم‌ انگلیس‌ هر سال‌ ۶ میلیارد پوند به‌ اقتصاد این‌ کشور آسیب‌ می‌رساند. این‌ رقم‌ سه‌ برابر خسارت‌های‌ ناشی‌ از کشیدن‌ سیگار است‌!
مشکل‌ اول‌ این‌ است‌ که‌ مردم‌ تمایل‌ عجیبی‌ به‌ لاغر شدن‌ پیدا کرده‌اند و خود را از خوردن‌ غذاهای‌ حیاتی‌ محروم‌ کرده‌اند. آنها اشتهای‌ خود را سرکوب‌ می‌کنند و ترجیح‌ می‌دهند برای‌ اینکه‌ لباس‌های‌ بوتیک‌ها به‌ تن‌شان‌ بنشیند، صبح‌ تا شب‌ هویج‌ پخته‌ و قرص‌های‌ لاغری‌ بخورند. شاید برایتان‌ عجیب‌ باشد اما در نگاه‌ پزشکی‌، مشکلاتی‌ که‌ لاغری‌ برای‌ فرد و جامعه‌ می‌آفریند، از مشکلات‌ چاقی‌ به‌ مراتب‌ بیشتر است‌.
مشکل‌ دوم‌ چاقی‌ بیش‌ از حد ساکنان‌ امروز شهرهای‌ بزرگ‌ است‌. چاقی‌ سالانه‌ ۴۷۹ میلیون‌ پوند به‌ مردم‌ انگلیس‌ آسیب‌ می‌رساند. این‌ رقم‌ البته‌ در مقابل‌ ۶ میلیارد پوند خسارت‌های‌ لاغری هیچ‌ است‌.
یکی‌ از نشریات‌ انگلیسی‌، آمار بیماری‌ و مرگ‌ ومیر مردم‌ این‌ کشور را از سازمان‌ بهداشت‌ جهانی‌ گرفت‌ و در یک‌ تحقیق‌ بررسی‌ کرد که‌ چند درصد این‌ بیماری‌ها یا مرگ‌ و میرها به‌ مشکلات‌ غذایی‌ مربوط‌ می‌شود.
گروه‌ تحقیق‌ بیماری‌های‌ غذایی‌ را به‌ دو دسته‌ تقسیم‌ کردند: در دسته‌ اول‌ مسمومیت‌ در اثر خوردن‌ غذا قرار داشت‌ و در دسته‌ دوم‌ محرومیت‌ بدن‌ از مواد غذایی‌.
نتیجه‌ این‌ تحقیق‌ بسیار شوکه‌کننده‌ و افسرده‌کننده‌ بود. تنها سه‌ درصد از بیماری‌های‌ غذایی‌ به‌ مسمومیت‌ مربوط‌ می‌شد. بیماری‌های‌ سوءتغذیه‌ ۳۷ درصد جدول‌ را پر کرده‌ بودند. بعد از آن‌ می‌شد جایی‌ برای‌ چاقی‌ و تیرویید و بیماری‌هایی‌ نظیر آن‌ در نظر گرفت‌.
مسلما همه‌ این‌ تقصیر را نمی‌توان‌ بر گردن‌ رژیم‌های‌ غذایی‌ و قرص‌های‌ چاقی‌ و لاغری‌ انداخت‌. بحران‌ اصلی‌ این‌ است‌ که‌ عادت‌ غذایی‌ مردم‌ جهان‌ تغییر کرده‌ است‌ و این‌ پدیده‌ ساده‌ می‌تواند تمدن‌ ما را از درون‌ فرو پاشد. چاقی‌ بیش‌ از حد کودکان‌ ما نشان‌ می‌دهد مشکلات‌ دیگری‌ هم‌ در راه‌ است‌. آیا کودکان‌ ما کمتر از ما عمر خواهند کرد؟ بدون‌ شک‌ آری‌. این‌ وظیفه‌ پدر و مادرهاست‌ که‌ بچه‌هایشان‌ غذاهای‌ سالم‌ بخورند. اما مشکل‌ دیگر اینجاست‌ که‌ بسیاری‌ از والدین‌ هم‌ با موج‌ تغذیه‌های‌ کاذب‌ همراه‌ شده‌اند. غذا خوردن‌ در رستوران‌ها، تفریح‌ اول‌ بسیاری‌ از خانواده‌های‌ امروز است‌.
یکی‌ از بدترین‌ عادت‌های‌ غذایی‌ ما خوردن‌ ساندویچ‌ است‌. از اختراع‌ ساندویچ‌ زمان‌ زیادی‌ نمی‌گذرد. ساندویچ‌ها غذاهای‌ شهرهای‌ مدرن‌ هستند که‌ به‌ شما کمک‌ می‌کنند در حال‌ رانندگی‌ یا جواب‌ دادن‌ به‌ تلفن‌ها غذا هم‌ بخورید. تصور غذایی‌ که‌ بشود آن‌ را با یک‌ دست‌ خورد، برای‌ پدرهای‌ پدرهای‌ ما واقعا دور از ذهن‌ بوده‌ است‌. به‌ نظر می‌رسد آدمی‌ که‌ این‌ غذا را «اختراع‌» کرده‌، شدیدا به‌ آن‌ دست‌ دیگرش‌ احتیاج‌ داشته‌ است‌. در واقع‌ مخترع‌ ساندویچ‌ یک‌ قمارباز دیوانه‌ بود که‌ در ۲۴ ساعت‌ فقط‌ سه‌ ساعت‌ می‌خوابید و تمام‌ وقتش‌ را پای‌ میز قمار می‌گذراند. آقای‌ ساندویچ‌ آن‌ قدر شیفته‌ قمار بود که‌ حتی‌ دلش‌ نمی‌آمد برای‌ خوردن‌ غذا، میز را ترک‌ کند. برای‌ همین‌ هر روز یک‌ تکه‌ گوشت‌ را لای‌ نان‌ می‌گذاشت‌ و با خود سر میز می‌آورد. شاید این‌ برای‌تان‌ عجیب‌ باشد اما تا قبل‌ از آقای‌ ساندویچ‌، هیچ‌ کس‌ غذایش‌ را به‌ صورت‌ آماده‌ و سرپایی‌ نمی‌خورد. به‌ هرحال‌ غذاهای‌ آقای‌ ساندویچ‌ خیلی‌ زود شهرتی‌ فراگیر پیدا کردند. این‌ داستان‌ حدودا به‌ زمان‌ انقلاب‌های‌ صنعتی‌ در انگلستان‌ بر می‌گردد.
خبر اختراع‌ غذاهای‌ «ساندویچ‌» در آن‌ سال‌ها به‌ گوش‌ کارخانه‌دارها هم‌ رسید. ساندویچ‌ها در قرن‌ هفدهم‌ خیلی‌ زود میان‌ کارگران‌ کارخانه‌ها رواج‌ پیدا کردند، چون‌ این‌ غذا هم‌ از طرفی‌ مدرن‌ بود و از طرف‌ دیگر کارگرها می‌توانستند هنگام‌ فرو بلعیدن‌ آن‌ به‌ کارشان‌ ادامه‌ دهند و از پشت‌ دستگاه‌ها بلند نشوند. پیدایش‌ ساندویچ‌ از میز قمار گرفته‌ تا کارخانه‌ها، تنها در راستای‌ به‌ دست‌ آوردن‌ پول‌ بیشتر بود.
اما امروز غذا خوردن‌ در رستوران‌ها عادت‌ یا حتی‌ تفریح‌ ما شده‌ است‌. فروشگاه‌های‌ «غذای‌ سریع‌» در دنیا، هر روز طرفداران‌ بیشتری‌ پیدا می‌کنند. بیشتر رستوران‌هایی‌ که‌ غذاهای‌ سریع‌ سرو می‌کنند، صندلی‌ ندارند بلکه‌ در وسط‌ آنها یک‌ پیشخوان‌ طویل‌ به‌ چشم‌ می‌خورد. برای‌ خوردن‌ این‌ گونه‌ ساندویچ‌ها، باید بایستید. خم‌ شوید و آرنج‌هایتان‌ را روی‌ پیشخوان‌ بگذارید. ساندویچ‌ را دو دستی‌ بگیرید و در همین‌ حالت‌ گاز بزنید. وقتی‌ گاز می‌زنید همه‌ سس‌ ساندویچ‌ می‌چکد روی‌ پیشخوان‌ و روی‌ کفش‌های‌تان‌. اما به‌ هر حال‌ همه‌ مردم‌ از این‌ نوع‌ غذا خوردن‌ لذت‌ می‌برند. خب‌، این‌ غذا خوردن‌ به‌ سبک‌ شیکاگویی‌ است‌.
مسلما در میان‌ رستوران‌های‌ سرو غذاهای‌ آماده‌، مک‌ دونالد حرف‌ اول‌ را می‌زند. این‌ رستوران‌ فقط‌ همبرگر و چیزبرگر سرو می‌کند و در کنار آن‌ به‌ مشتری‌هایش‌ سیب‌ زمینی‌ سرخ‌ کرده‌ و شیر یا قهوه‌ یا نوشیدنی‌های‌ غیرالکلی‌ هم‌ می‌دهد. هر بار که‌ به‌ یکی‌ از شعبه‌های‌ مک‌ دونالد بروید، حتما با دیدن‌ ۲۰۰ نفری‌ که‌ جلوی‌ پیشخوان‌ صف‌ کشیده‌اند، شوکه‌ می‌شوید. اما بعد از گذشتن‌ چهار دقیقه‌ ناگهان‌ متوجه‌ می‌شوید که‌ اول‌ صف‌ ایستاده‌اید و غذایتان‌ در سینی‌های‌ از قبل‌ آماده‌، جلوی‌ رویتان‌ است‌. استقبال‌ از غذاهای‌ مک‌ دونالد در دهه‌ هفتاد به‌ حدی‌ بود که‌ صاحب‌ این‌ شرکت‌، قیمت‌ غذاهایش‌ را در سرتاسر جهان‌ از ۳۰ سنت‌ به‌ ۱۵ سنت‌ کاهش‌ داد. در سال‌ ۱۹۹۰، سود سالانه‌ مک‌ دونالد به‌ ۴/۱ میلیارد دلار رسید. این‌ غول‌ صنایع‌ غذایی‌، در هر سه‌ ساعت‌ یک‌ شعبه‌ جدید در کشورهای‌ جهان‌ افتتاح‌ می‌کرد!
با افتتاح‌ شعبه‌ مک‌ دونالد در مسکو، در ژانویه‌ ۱۹۹۰، سیاست‌ دولت‌ شوروی‌ در قبال‌ سرمایه‌گذاری‌ شرکت‌های‌ خارجی‌ به‌ کل‌ دگرگون‌ شد. این‌ فروشگاه‌ در روز افتتاحیه‌ یک‌ رکورد جهانی‌ به‌ جا گذاشت‌ و به‌ بیش‌ از ۳۰ هزارمشتری‌ غذا داد.
دو سال‌ بعد در سال‌ ۱۹۹۲، چین‌ کمونیستی‌ هم‌ به‌ سنت‌ استفاده‌ از غذاهای‌ سریع‌، سر فرود آورد. شعبه‌ مک‌ دونالد در چین‌ ۷۰۰ صندلی‌، ۲ آشپزخانه‌، ۲۹ صندوق‌ و ۸۵۰ گارسون‌ داشت‌. مک‌ دونالد چین‌ در روز اول‌ با پذیرایی‌ از۴۰ هزارمشتری‌، رکورد مسکو را شکست‌!
شکل‌گیری‌ رستوران‌ها به‌ سبک‌ جدید، به‌ کلی‌ سبک‌ زندگی‌ مردمان‌ غرب‌ را تغییر داد. دیگر رستوران‌ها و بارها محل‌ زندگی‌ مردم‌ شده‌ بودند. سنت‌ خوردن‌ غذاهای‌ سنتی‌ در محیط‌ آرام‌ خانوادگی‌ به‌ فراموشی‌ سپرده‌ می‌شد. با اشتغال‌ زنان‌ و نوجوانان‌ در امریکا و اروپا، دیگر خوردن‌ غذاهای‌ رستوران‌ها نه‌ تنها عادتی‌ اجتماعی‌، بلکه‌ تبدیل‌ به‌ یک‌ ارزش‌ شد.در اینجا شاید بد نباشد نگاهی‌ هم‌ به‌ مساله‌ «امنیت‌ غذایی‌» بیندازیم‌. امنیت‌ غذایی‌ یک‌ اصطلاح‌ جامعه‌شناسانه‌ است‌ به‌ این‌ معنا که‌ هر فرد در جامعه‌ ظرف‌ چه‌ مدتی‌ می‌تواند خودش‌ را به‌ یک‌ منبع‌ غذایی‌ سالم‌ برساند. امنیت‌ غذایی‌ و سرعت‌ در ارایه‌ غذا، محور اصلی‌ تمام‌ برنامه‌های‌ غذایی‌ دنیای‌ امروز شده‌ است‌. سوپرمارکت‌های‌ امروز به‌ یمن‌ گسترش‌ صنعت‌ بسته‌بندی‌، پر از سوپ‌های‌ کنسرو شده‌، سبزیجات‌ یخ‌ زده‌، پودینگ‌های‌ فوری‌، نان‌های‌ بسته‌بندی‌ شده‌ و میوه‌های‌ ضد عفونی‌ شده‌ است‌.
ماشین‌های‌ سرو نوشابه‌ با سکه‌ که‌ نماد کامل‌ امنیت‌ غذایی‌ هستند، در هر گوشه‌ خیابان‌های‌ امریکا به‌ چشم‌ می‌خورند. رقابت‌ بر سر به‌ دست‌ آوردن‌ بازار مصرف‌، شرکت‌های‌ پپسی‌ و کوکاکولا را به‌ جان‌ هم‌ انداخته‌ است‌. این‌ رقابتی‌ است‌ که‌ گاه‌ شباهت‌ زیادی‌ به‌ جنگ‌ سرد پیدا می‌کند. رقابت‌ وحشیانه‌ سه‌ شرکت‌ اول‌ پخش‌ همبرگر در دنیا یعنی‌ مک‌ دونالد، کینگ‌ برگر و وندیز اینترنشنال‌ در دهه‌ ۸۰ به‌ حدی‌ بالا گرفت‌ که‌ امروز در تاریخ‌ امریکا از آن‌ با عنوان‌ «جنگ‌ همبرگر» یاد می‌شود. فراموش‌ نکنیم‌ که‌ رهبر غذاهای‌ اسنک‌ امریکایی‌ امروز، در امریکا شعبه‌هایی‌ دارد که‌ در هر ثانیه‌ فقط‌ ۵/۴ کیلو سیب‌زمینی‌ سرخ‌ کرده‌ می‌فروشند. آیا می‌توانید صف‌ کامیون‌های‌ سیب‌زمینی‌ را که‌ وارد انبار این‌ رستوران‌ها می‌شوند، تصور کنید؟
با این‌ حال‌ غذاهای‌ آماده‌ و کنسروها آنقدر که‌ ادعا می‌شود، سالم‌ و بهداشتی‌ نیستند. مثلا سوپ‌های‌ آماده‌ برای‌ دوام‌ بیشتر حاوی‌ نمک‌ زیادی‌ هستند که‌ برای‌ بدن‌ بسیار مضر است‌. نمک‌ زیاد، فشار خون‌ را بالا می‌برد و احتمال‌ سکته‌ قلبی‌ را افزایش‌ می‌دهد. مواد نگه‌دارنده‌ موجود در کنسروها هم‌ به‌ ما هشدار می‌دهد از خوردن‌ این‌ غذاهای‌ بسته‌بندی‌ اجتناب‌ کنیم‌.
مجله‌ لایف‌ استایل‌ در اول‌ دسامبر ۲۰۰۵ در مقاله‌یی‌ نوشت‌ که‌ سالادهای‌ رستوران‌های‌ «فست‌ فود» حتی‌ از همبرگرهای‌ آنها هم‌ ناسالم‌تر است‌. در این‌ مقاله‌ آمده‌ میزان‌ چربی‌ و نمک‌ این‌ سالادها از همبرگر هم‌ بیشتر است‌! بیشتر آدم‌ها وقتی‌ به‌ رستوران‌ می‌روند و غذا را سفارش‌ می‌دهند، با خودشان‌ می‌گویند برای‌ سلامتی‌ یک‌ سالاد هم‌ سفارش‌ دهند. اما این‌ سفارش‌ تنها اوضاع‌ را بدتر می‌کند. در رستوران‌های‌ زنجیره‌یی‌ کی‌.اف‌.سی‌ درصد نمک‌ سالادها از همه‌ غذاها بیشتر است‌. در غذاهای‌ مک‌دونالد هم‌ شورترین‌ غذا سالاد است‌. میزان‌ شوری‌ این‌ سالادها ۳ گرم‌ است‌، در حالی‌که‌ مطابق‌ توصیه‌ پزشکان‌ در روز نباید بیشتر از ۶ گرم‌ نمک‌ خورد. یادتان‌ باشد تا آخر روز قرار است‌ چیزهای‌ دیگری‌ هم‌ میل‌ کنید.
سس‌های‌ مرغ‌های‌ سوخاری‌ برگر کینگ‌ و پیتزاهات‌ هم‌ نمک‌ زیادی‌ دارند. متاسفانه‌ اطلاعاتی‌ که‌ این‌ رستوران‌ها درباره‌ غذاهای‌شان‌ می‌دهند قابل‌ اعتماد نیست‌. در سایت‌ برگرکینگ‌ آمده‌ سیب‌زمینی‌های‌ سرخ‌ کرده‌ این‌ رستوران‌ ۱۳ گرم‌ نمک‌ دارند، در حالی‌ که‌ تیم‌ تحقیق‌ بعد از اندازه‌ گیری‌، میزان‌ نمک‌ آنها را ۱۹ گرم‌ یافت‌. در سالاد کرانچ‌ هم‌ ۷/۶ گرم‌ نمک‌ پیدا شد؛ سه‌ برابر مقداری‌ که‌ کی‌اف‌سی‌ ادعا می‌کرد!
شاید جالب‌ باشد بدانید فقط‌ ۸۶ درصد سیب‌زمینی‌های‌ برگرکینگ‌ از سیب‌زمینی‌ تشکیل‌ شده‌ است‌. بقیه‌ حجم‌ آنها را روغن‌، پودر برنج‌، ذرت‌ و نمک‌ تشکیل‌ می‌دهد. مرغ‌های‌ سوخاری‌ ممکن‌ است‌ سینه‌های‌ پخته‌ شده‌ به‌ نظر برسند، اما در این‌ غذای‌ ساده‌ ۱۹ ماده‌ دیگر هم‌ در آنها دیده‌ می‌شود که‌ حاوی‌ لاکتوز و مواد چاق‌کننده‌ دیگر هستند.
وقتی‌ درباره‌ مک‌دونالد و کینگ‌برگر حرف‌ می‌زنیم‌، درباره‌ رستوران‌هایی‌ سخن‌ می‌گوییم‌ که‌ کوچکترین‌ اهمال‌ بهداشتی‌ ممکن‌ است‌ به‌ آنها میلیاردها دلار ضرر برساند. این‌ شرکت‌ها می‌کوشند سلامت‌ غذاهای‌ خود را در کنار خوشمزگی‌شان‌ به‌ مشتریان‌ ثابت‌ کنند. اما در کشور ما این‌ رقابت‌ و نظارت‌ هم‌ وجود ندارد. در برگرکینگ‌، مشتری‌ می‌تواند تصمیم‌ بگیرد به‌ سیب‌زمینی‌ او نمک‌ بزنند یا نه‌. اما ما حتی‌ از این‌ گزینش‌ ساده‌ هم‌ محرومیم‌. هیچ‌ کس‌ نمی‌داند در پشت‌ صندوق‌های‌ رستوران‌های‌ ما چه‌ می‌گذرد. صف‌های‌ طویل‌ و رستوران‌های‌ شلوغ‌ به‌ ما این‌ تضمین‌ را می‌دهد که‌ حتما خطری‌ در کار نیست‌ وگرنه‌ این‌ همه‌ آدم‌ اینجا جمع‌ نمی‌شدند.
مسوولان‌ بهداشت‌ می‌گویند عادت‌های‌ تازه‌ غذایی‌ غرب‌، این‌ جوامع‌ را در آستانه‌ یک‌ انفجار قرار داده‌ است‌. جوامعی‌ که‌ به‌ خوردن‌ غذاهای‌ سریع‌ روی‌ آورده‌اند از یک‌ تضاد درونی‌ و از یک‌ پارادوکس‌ اجتماعی‌ رنج‌ می‌برند. با افزایش‌ روز افزون‌ غذاهای‌ پرداخته‌ و بسته‌بندی‌ شده‌، حساسیت‌ امریکایی‌ها به‌ بهداشت‌ غذا روز به‌ روز بالاتر می‌رود اما از سوی‌ دیگر شهروندان‌ امریکایی‌، هر جا یک‌ رستوران‌ سر راهی‌ باز شود و غذای‌ جدیدی‌ در اتوبان‌ سرو کند، به‌ سوی‌ آن‌ هجوم‌ می‌آورند.
صنعت‌ غذاسازی‌ می‌داند که‌ این‌ غذاها مشکل‌ بهداشتی‌ دارند، اما صدایش‌ را در نمی‌آورد. این‌ سکوت‌ کاملا طبیعی‌ است‌. کوچکترین‌ رسوایی‌ بهداشتی‌ برای‌ این‌ غول‌های‌ اقتصادی‌ بسیار گران‌ تمام‌ خواهد شد. اما چرا دولت‌ها هیچ‌ حرفی‌ درباره‌ زیان‌های‌ این‌ قبیل‌ غذاها به‌ میان‌ نمی‌آورند؟ زیان‌های‌ سوءتغذیه‌ دو برابر هزینه‌یی‌ است‌ که‌ دولت‌ سالانه‌ برای‌ تصادفات‌ رانندگی‌ می‌پردازد. پس‌ چرا دولت‌ها آنقدر که‌ درباره‌ کمربندهای‌ ایمنی‌ یا بر ضد سیگار کشیدن‌ تبلیغ‌ می‌کند، درباره‌ زیان‌ رژیم‌ها حرفی‌ به‌ میان‌ نمی‌آورد.
اگر بخواهیم‌ مطابق‌ آمار تصمیم‌ بگیریم‌ باید گفت‌ دولت‌ موظف‌ است‌ ۲ برابر تبلیغات‌ علیه‌ سیگار را به‌ مبارزه‌ با غذاهای‌ ناسالم‌ اختصاص‌ دهد. افزایش‌ مالیات‌ غذاهای‌ ناسالم‌ شاید یکی‌ از این‌ راه‌ها باشد. آیا نباید مالیاتی‌ که‌ روی‌ سیگار و مشروبات‌ الکلی‌ وجود دارد، برای‌ این‌ قبیل‌ غذاها هم‌ وضع‌ شود. منع‌ تبلیغات‌ برای‌ هله‌هوله‌ها هم‌ ممکن‌ است‌ از کودکان‌ در برابر این‌ غذاها مراقبت‌ کند. مگر تبلیغ‌ سیگار در تلویزیون‌ قدغن‌ نیست‌، پس‌ چرا تبلیغ‌ چیپس‌ و پفک‌ آزاد باشد؟
از سال‌ ۱۹۹۴، اداره‌ نظارت‌ بر غذا و دخانیات‌ امریکا، همه‌ رستوران‌ها و تولید کنندگان‌ غذاهای‌ بسته‌بندی‌ شده‌ را مجبور کرده‌ است‌ تا میزان‌ کالری‌، ویتامین‌، پروتئین‌ و چربی‌ موجود در هر وعده‌ غذایی‌ را به‌ مردم‌ ارایه‌ کنند. اما این‌ در حالی‌ است‌ که‌ هنوز هیچ‌ رژیم‌ غذایی‌ سالمی‌ به‌ مردم‌ امروز دنیای‌ مدرن‌ ارایه‌ نشده‌ است‌.
طرح‌ برچسب‌ زدن‌ به‌ غذاها هم‌ بتازگی‌ در اروپا و امریکا هواداران‌ بسیاری‌ به‌ دست‌ آورده‌ است؛ در این‌ طرح‌ هر غذا با یکی‌ از رنگ‌های‌ سرخ‌ و زرد و سبز نشانه‌گذاری‌ می‌شود. مسلما در این‌ طبقه‌بندی‌ رنگ‌ سبزیجات‌ و نان‌ سبوس‌دار، سبز خواهد بود و نوشیدنی‌های‌ گازدار و چیپس‌ و شیرینی‌ جز رنگ‌ قرمز برچسبی‌ به‌ دست‌ نخواهند آورد. اما مگر ما حتی‌ بدون‌ برچسب‌ هم‌ از زیان‌های‌ این‌ غذاها آگاه‌ نیستیم‌؟ پس‌ چرا خودمان‌ برای‌ خودمان‌ کاری‌ نمی‌کنیم‌؟
محبوبیت‌ غذاهای‌ سنتی‌ روز به‌ روز کمتر می‌شود البته‌ باید در نظر داشت‌ که‌ بسیاری‌ از غذاهای‌ سنتی‌ ایرانی‌، براستی‌ خصوصیات‌ یک‌ غذای‌ کامل‌ را ندارند. حجم‌ بالای‌ این‌ غذاهای‌ انباشته‌ از نشاسته‌ و ارزش‌ غذایی‌ پایین‌ آنها، حاصلی‌ جز سنگینی‌ و خواب‌ آلودگی‌ ندارد و باید قبول‌ کرد که‌ این‌ خصوصیات‌ گاه‌ با زندگی‌ شهری‌ ما در تضاد قرار می‌گیرد. اگر کمی‌ به‌ اطرافمان‌ نگاه‌ کنیم‌، تغییر سرسام‌آور رستوران‌ها را احساس‌ می‌کنیم‌. رستوران‌های‌ زنجیره‌یی‌ شعبه‌های‌ خود را در هر جا که‌ احتمال‌ اندکی‌ سوددهی‌ وجود داشته‌ باشد، افتتاح‌ می‌کنند. صف‌ طویل‌ جلوی‌ مغازه‌های‌ کالباس‌ فروشی‌ و بطور کلی‌ فروشگاه‌های‌ غذاهای‌ سرد چه‌ در شمال‌ شهر و چه‌ در نقاط‌ مرکزی‌ و جنوبی‌، هنوز به‌ نظر خیلی‌ها عجیب‌ به‌ نظر می‌رسد. غذا خوردن‌ برای‌ ما نیز کم‌ کم‌ تبدیل‌ به‌ یک‌ وظیفه‌ شده‌ است‌. کاری‌ که‌ به‌ هر حال‌ باید انجام‌ داد و هر چه‌ زودتر از آن‌ خلاص‌ شویم‌، بهتر است‌.
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید