پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


اقتصاد جهان


اقتصاد جهان
چین درظاهر اقتصاد شكوفایی دارد. موفقیت كسب و كار در این كشور، بازی های المپیك در پیش رو و نمایشگاه های بین المللی همگی نشانگر رونق گسترده اقتصاد این كشور است ولی رشد ۲رقمی در چین خود موجب پدیدآمدن مشكلات خاص با عواقب گوناگون می شود.
این كشور دوست دارد بلندترین ساختمان ها، بزرگترین سدها، سریع ترین قطارها و بیشترین ذخایر ارزی را داشته باشد. ولی درعین حال توجه كمی به مسائل زیست محیطی، نابرابری درآمدها و تبعیض جنسی دارد.
درست است كه افزایش شتاب میزان درآمد و استقلال درطول دهه های گذشته در چین موجب رفع فقر ازحدود ۳۰۰ میلیون چینی شده ولی هنوز ۲۰۰میلیون چینی در نواحی روستایی این كشور در فقر به سرمی برند [این رقم تقریباً ۳ برابر كل جمعیت ایران است]، درواقع اختلاف بین نواحی روستانشین و نواحی شهری تاحدی است كه شاهد وجود ۲ چین مختلف یعنی چین روستایی و چین شهری هستیم.
ازسوی دیگر چین از لحاظ توزیع برابر درآمدها بیشترین پیشرفت را در دنیا داشته است. ولی مشكلات زیاد فراروی این كشورازجمله جمعیت و محدودیت های جغرافیایی باعث شده هنوز افراد زیادی در فقر به سربرند. عمده ترین دلیل افزایش نابرابری در این كشور ریشه جغرافیایی دارد.
بدین صورت است كه استان های ساحلی نرخ های رشدبالایی دارند و درمقابل، استان های داخلی به میزان زیادی عقب افتاده هستند.
درحالی كه ایجاد صنایع، تبدیل به آرمان ملی چین شده است، زندگی برای ۵۰ درصد جمعیت این كشور سخت است. یعنی كشاورزانی كه از تأمین اجتماعی و مستمری های مطمئن محروم هستند و فاقد زمین مشخص بوده و در عین حال به طرق مستقیم و غیرمستقیم از آنها مالیات گرفته می شود. این كشاورزان در زمینه هایی كه برای طولانی مدت به آنها اجاره داده می شود به زراعت مشغول هستند و مقامات محلی می توانند این اراضی را درحالی كه كشاورزان روی آن كار می كنند به فروش برسانند.
علت اساسی این تناقضات در كشوری كه خود را همچنان كمونیست می نامد و مدتها است كه برای برقراری هم خوانی اجتماعی تلاش می كند و از راه رشد بالای ۱۰ درصد درپی این كار است به علت رواج نوعی خاص از بیماری هلندی است. این بیماری در اصل به رونق ناشی از كشف گازطبیعی در هلند در دهه ۱۹۹۰ اشاره دارد وبه طور كلی عبارت است از ارز صادرات یك ماده خام جدید كه همراه با درآمدهای هنگفت خارجی است به تقویت نرخ معادله ارز كشور دارای ذخائر این ماده خام.
تقویت این چنینی ارز كشور موجب رویگردانی از صادرات از بخش های كاربر به علت كاهش رقابت بین الملل برسر كالاهای تولیدی این بخش و حركت به سمت كالاهای داخلی غیرتجاری شده و همچنین فشارهای تورمی را درپی دارد.
از سوی دیگر چین تاكنون از افزایش نرخ مبادله از خود جلوگیری كرده و با وجود فشارهای بین المللی به ذخیره كردن ارزهای خارجی كه نتیجه موازنه مثبت تجاری آن است ادامه می دهد و بنابراین با این كار عواقب منفی بیماری هلندی را به تعویق انداخته است. نوع خاصی از بیماری هلندی در مورد چین وجود دارد كه عبارت است از كسب درآمدهای بسیار ناشی از مبادله با جهان خارج. شكل چینی بیماری هلندی عبارت است از تداوم موازنه تجاری مثبت ناشی از صادرات كالاهای نیازمند نیروی كار فراوان به همراه ارزش گذاری كم تراز حد واقعی واحد ملی پول چین در «یوان»، در برابر ارزهای دیگر و ورود سرمایه های مستقیم خارجی.
مجموع ارزش موازنه نسبت تجاری چین از اواخر دهه۱۹۸۰ تاكنون ۳۸۶ میلیارد دلار و سرمایه گذاری خارجی در این كشور نیز ۹۹۴ میلیارد دلار بوده است. در این كشور كه ذخائر ارزی آن بیش از یك تریلیون دلار است، دولت ناتوان از كاهش سرعت رونق اقتصادی است، حدود ۴۰ درصد تولید ناخالص داخلی چین را سرمایه گذاری ها تشكیل می دهد و این قبیل مسائل موجب كاهش اثربخشی روندهای معمول می شود و بازده اقتصادی را كاهش می دهد، به بیان دیگر، سرمایه بیشترین جهت میزان معینی از بازده اقتصادی می طلبد.
علت این نوع از بیماری هلندی درآمدهای كلان ناشی از صدور منابع طبیعی نیست بلكه عامل آن صادرات گسترده كالاهای كاربر از سویی و واردات گسترده سرمایه است. البته اثر این امر فراتر از نرخ مبادله است و به روند سیاستگذاری مربوط می شود. چرا كه به طور طبیعی منابع مالی كافی كه یك كشور را قادر به انجام كارهای دلخواه خود كند، تمایل نسبت به اصلاح و تصمیم گیری عقلایی را كاهش می دهد. سرمایه گذاران خارجی در چین همچنان مشتاق حضور در عرصه رقابت بازاری هستند كه نویدبخش درآمدهای بزرگ است. باید دانست حضور گسترده سرمایه خارجی در حالت ثابت ماندن تقریبی نرخ مبادله اند و ضعف نهادهای مالی نه تنها موجب عدم توانایی مقامات دولت مركزی برای محدود ساختن رونق سرمایه گذاری فعلی می شود، بلكه رانت جویی، فساد و آشوب روستانشینان را تشویق می كند.
لازم به ذكر است كه كشورهای دیگری غیر از چین هم از ورود سرمایه و پول هنگفت به اقتصاد خود متضرر شده اند، برای مثال، نیجریه قبل از كشف ذخایر بزرگ نفت در دهه۱۹۹۰ به نسبت خوبی توسط دولت خود اداره می شد و رشد متوازنی از فعالیت های كشاورزی و غیر آن داشت ولی پس از تبدیل شدن به یك صادر كننده تك محصولی، كشاورزی آن چنان تضعیف شده كه هم اكنون اكثر احتیاجات غذایی خود را وارد می كند و فاسدترین كشور در حال توسعه شناخته شده است.
دوران حكومت سوهارتو در اندونزی نیز شبیه اوضاع چین بوده است. هم اكنون در این كشور، مثل چین، ۲ نوع اندونزی داریم، پایتخت این كشور «جاوا» قادر به صدور كالاهای صنعتی كاربر است. با توجه به این كه اندونزی، صادر كننده نفت است در بخش مذكور به همراه چندجزیره ثروتمند خود آن در هنگام پایین بودن قیمت نفت شاهد برجسته بودن و اعتبار حكومت و تشویق به اصلاحات بوده ایم. از سوی دیگر هرگاه كه قیمت های نفت بالا می رفته، رئیس شركت ملی نفت این كشور از سوی سوهارتو مورد بازخواست قرار گرفته، اصلاحات متوقف شده و فساد مالی افزایش یافته است.به بیان دیگر وجود ذخایر ارزی بزرگ، تغییر در سیاست ها را مشكل می سازد، در این شرایط هیچ فشار اجبار كننده ای برای اصلاح وجود ندارد و تعداد كمی مایل به رویارویی با سرمایه داران بزرگی كه قدمت سیاسی دارند می باشند.در پایان باید گفت راه های بیرون رفت چین از اوضاع ترسیم شده در این نوشتار عبارتند از: اصلاحات مالی از جمله ایجاد نظام بانكی با قدرت رقابتی بیشتر، انعطاف بیشتر نرخ مبادله ارز، اعطای مالكیت شخصی به كشاورزان، ساختاردهی جدید كل ساز و كار تجارت در مناطق روستایی و حركت به سمت پذیرش رشد اقتصادی معتدل تر و در حد ۷درصد كه متناسب با اوضاع یك كشور در حال ظهور با درآمدهای متوسط است.
مترجم:محسن خزائی
سرمایه داری ازنوع چینی
نویسنده: گوستاو رانیس
استاد اقتصاد بین الملل دانشگاه ییل
منبع : روزنامه ایران