پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

امید انگلیسی‌ها به یورو ۲۰۰۸ و جام جهانی


امید انگلیسی‌ها به یورو ۲۰۰۸ و جام جهانی
گلن هادل، سرمربی وقت تیم ملی انگلستان همواره علاقه مند بودمنچستریونایتد لیگ قهرمانان اروپا را ببرد. در آن مقطع یونایتد پای ثابت حضور در مراحل بالای لیگ قهرمانان بود و هادل نیز سرمربی تیم ملی محسوب می شد. هادل اعتقاد داشت حضور یونایتد در مراحل بالای لیگ اروپا سببافزوده شدن تجربیات بازیكنان ملی پوش این تیم می شود.
حرف های هادل حداقل در مقطع خاص خود موجه جلوه می كرد. یونایتد در شب رؤیایی فینال بارسلونا، لیگ اروپا را بالای سر برد، با این حال انگلستان از یورو ۲۰۰۰ طرفی نبست. بكهام، اسكولز و برادران نویل،منچستریونایتدی های تیم بودند.
آن نمایش و حذف در مرحله اول، بدترین عملكرد تیم ملی با مربیگری كیگان پس از حذف از رقابت های جام جهانی ۱۹۹۴ را رقم زد. هم اكنون نمی توان گفت هادل حرف درستی بر زبان نمی آورد. لیگ قهرمانان فشار زیادی به تیم های لیگ برتر وارد می سازد و شاید در حكم یك رقابت اضافی است. در لیگ قهرمانان بهترین بازیكنان جهان گرد هم می آیند.
آنچه یك اصل تثبیت شده به نظر می رسد، سطح بالاتر رقابت های باشگاهی اروپا نسبت به تورنمنت های ملی است. آیا واقعاً از جام جهانی ۲۰۰۲ ، یورو ۲۰۰۴ و جام جهانی ۲۰۰۶ لذت بردید؟ آن جام ها لذتبخش تر بود یا تماشای بارسای هیجان انگیز ، آرسنال قدرتمند ۲۰۰۶ـ ۲۰۰۵ یا یوونتوس تیزهوش؟
فینال لیگ قهرمانان فصل پیش بهتر بود یا ۳ فینال ۳ تورنمنت بزرگ اخیر؟ «اریكسون» سرمربی اسبق تیم ملی انگلستان، خود به خوبی واقف است كه برترین نوع بازی از سوی بزرگترین باشگاه های جزیره ارایه می شود، با این وجود بازیكنان ملی پوش آن تیمی كه در رقابت های باشگاهی درخشیده اند، معمولاً در تورنمنت های ملی یك ناكام صرف هستند. اظهارنظر رسمی باشگاه بلكبرن مبنی بر اینكه تیم ملی انگلستان از حذف زودهنگام باشگاه های وطنی در لیگ اروپا منتفع خواهد شد، نمایانگر تمام زیر و بم های فوتبال حرفه ای دنیا بود.
می توان از گفت وگوهای بازیكنان مختلف بلكبرن به نیات درونی آنها پی برد. یكی از بلكبرنی ها می گفت:« با وجود استعدادهایی كه داریم، موفقیت در جام جهانی دور از دسترس نبود. اگر اعتقاد داشته باشیم كه نمی توانیم، قادر نخواهیم بود چیزی را ببریم.
ما می دانیم چه بازیكنان پرقدرتی در اختیار داریم.» بكهام می توانست گذشته را فراموش كند و برای جام جهانی لباس رزم بپوشد. دیوید بكهام قبل از جام جهانی ۲۰۰۶ اعتقاد داشت تیم ملی كشورش قادر خواهد بود برخلاف دوره های پیشین، بدون اینكه قبل از جام قهرمان نامیده شود، در پایان این آرزو را برآورده سازد.
در چند ماه آینده دوران پرتب و تابی در انتظار شیرهای سپید خواهد بود. تیم ملی انگلستان برای حضور در جام جهانی آینده، قبراق تر از دوران گذشته به نظر می رسد. بله! آمادگی ذهنی و بدنی نقش بسزایی در موفقیت تیم اریكسون ایفا خواهد كرد. یك هفته تمرین اضافی راهكار مناسبی به نظر می رسد اما لیگ قهرمانان مانع بزرگی می آفریند؛ یونان در یورو ۲۰۰۴ به این خاطر قهرمان نام گرفت كه بازیكنانش در لیگ فرمایشی اروپا نقش نداشته و قدرتمندتر و قبراق تر از بازیكنان بزرگ تیم های مطرح بودند، با این وجود لیگ قهرمانان اتفاقات عجیب و غریبی در دل خود دارد كه حتی پیش بینی های خوشبینانه بكهام را نیزبر هم می زند.
كافی است به آمار بنگریم؛ حدود ۱۹ برزیلی در تیم های حاضر در مرحله برگشت دور یك چهارم نهایی لیگ قهرمانان به ایفای نقش پرداختند. این تعداد ۶ عدد بالاتر از ایتالیایی ها بود، آن هم در حالی كه ۳ تیم ایتالیایی در این مرحله حضور داشتند. در این بین فرانسه و اسپانیا ۱۹ بازیكن داشتند. سهم آرژانتینی ها ۷ نفر بودامابازیكنان انگلیسی هیچ نقشی نداشتند. اگر كمپل یا كول شرایط بازی كردن را به دست می آوردند، اوضاع متفاوت می شد.
مصدومیت این بازیكنان، خلاف نظر بكهام مبنی بر آمادگی اعضای تیم ملی انگلستان است.صحبت از آمادگی بدنی آسان به نظر می رسد، حال آنكه ۳ مهره اصلی تیم ملی انگلستان (اوون بیش از دیگران) به دلیل مصدومیت در لیگ اروپا حضور نیافتند؛ پس آنها نه تجربه ای اندوختند و نه آمادگی بدنی دارند. كار بازیكنان آمریكای جنوبی راحت تر به نظر می رسد. آنها مجبور نیستند فشار را تحمل كنند و برعكس با تجربه اندوزی از رقابت های لیگ قهرمانان در واقع سوغات برجسته ای به كشورهای خود می برند و در جام جهانی موفق خواهند شد. اریكسون در زمان جام جهانی مدت زیادی را صرف تماشای فوتبال نمود.
گری نویل از ناحیه غضروف پشت پا مشكل داشت و در انتظار بهبودی است. ریو فردیناند نیز به بهبودی كامل نرسیده بود .در این میان جان تری یكی از بهترین های چلسی بوده و حقیقتاً نمی توانید چیزی بیش از آنچه هم اكنون ارایه می دهد را انتظار داشته باشید. سطح تكنیكی او بهتر شده است. اما اشلی كول... فعلاً از نظرها غایب است اما شاید در زمان مناسب آماده شود. آیا وی در اوج بازی خواهد كرد؟ كسی چه می داند! دیوید بكهام در اسپانیا خوب ظاهر می شود اما در سمت راست زمین راحت نیست.
حالا هم با حضور در لیگ آمریكا كیفیت بازی خود را پایین تر خواهد آورد. فرانك لمپارد عملكرد مناسبی داشته اما آن بازیكن مؤثر فصل پیش نیست. با وجود افت اخیر، فرانك قادر است كیفیت خود را حفظ نموده و به راحتی رقیبان پیش رو را از سر راه بردارد. استیون جرارد... شاید او یك انتخاب نامناسب باشد. با این وجود علیرغم حذف از لیگ اروپا مورد احترام برجسته ترین مربیان دنیا است. جوكول آن قدر خوب بوده كه همگان وی را به عنوان نامزد دریافت جایزه مرد سال فوتبال جزیره می دانستند.
« جو» در سمت چپ دچار مشكل می شود. مدت ها است جوكول را نیمكت نشین ندیده ایم. مایكل اوون از كریسمس تاكنون غایب بوده و همگان منتظرند یك بازگشت خیره كننده از « پسر باد» را شاهد باشند. انگلیسی ها شجاعانه مقابل هرگونه ریسكی می ایستند و به این ترتیب ممكن است اوون جام جهانی را نیز از دست بدهد. وین رونی... خدا را شكر او سرحال و آماده است. او یك امیدواری ملی را رقم زده و برای درخشش در جام ملت های اروپا آماده و سرحال نشان می دهد. به هر حال با وجود رونی هوای خط حمله آفتابی به نظر می رسد. اتفاقات زیادی تا زمان آغاز جام جهانی رخ خواهد داد.
● برزیل، میزبان جام جهانی
به موضوع دیگری می رسیم. برزیل از جام جهانی ۱۹۵۰ تاكنون میزبانی جام جهانی را تجربه نكرده است اما شاید این اتفاق در آینده نزدیك رخ دهد. جام جهانی ۲۰۱۴ در آمریكای جنوبی برگزار خواهد شد و برزیل كاندیدای اصلی است. می دانیم پله بیش از هر شخص معروفی دوست دارد شوت آغازجام جهانی به میزبانی كشورش را شلیك كند. تا آن موقع جوانان آكادمی برزیل به حد نهایت رشد خواهند كرد. یكی از این افراد « فرد» نام دارد.
او هم اكنون عضو تیم لیون بوده و اخیراً مقابل میلان نمایش خوبی ارایه داد. فرد می گوید:« در این فصل خوب شروع نكردم. از زمان انتقال به فرانسه دربرنامه غذایی دچار مشكل شده و۴ كیلو لاغر شدم. با این شیوه، بازی كردن آسان نیست.» فرد در پایتخت فوتبال فرانسه دچار مشكل شده، با این وجود با رژیم غذایی مناسب به وزن ایده آل باز خواهد گشت.
آیا در برزیل غذای خوبی در انتظار خواهد بود؟ باید تا سال ۲۰۱۴ صبر كرد تا آن موقع اتفاقات زیادی رخ خواهد داد. مك كلارن، نفر بعدی یك نكته قابل درك نیست. چرا از مك كلارن به عنوان بخت اول مربیگری نام می بردند اما ۲۴ ساعت بعد اوضاع تغییر می كند. نمایش قهرمانانه میدلزبرو در بازی برگشت یك چهارم نهایی جام یوفا مقابل بازل نظرها را به سوی او جلب نمود. مسؤولان اتحادیه فوتبال انگلستان روی مك كلارن به عنوان جانشین اریكسون زوم كرده بودند. در حقیقت او از مدت ها قبل مدنظر بوده است.
دیوانگی های مك كلارن نیز در تمام این سال هاموضوع رسانه ها بوده، مثلاً در یك ساعت آخر بازی مقابل بازل، مربی برو دستور داد تیمش با ۴ مهاجم بازی كند. او از احتیاج سخن گفت و راست می گفت بخصوص اینكه بازل گل اول را به ثمر رسانده بود. او مربی شجاعی است و اصلاً به سبك كاپلو مربیگری نمی كند اما راه، باقی است.
میدلزبرو بازلی را حذف كرد كه شانس قهرمانی اش ۶۶ به یك بود، هر چند باید از دروازه بان تیم سوئیس به خاطر اشتباهاتش تقدیر كرد.حالا انگلیسی ها با مربیگری مك كلارن چشم امید به قهرمانی در مسابقات یورو ۲۰۰۸ و مسابقات جام جهانی ۲۰۱۰ آفریقای جنوبی دارند؛ هرچند به نظر نمی رسد مك كلارن تا آن زمان در پست سرمربیگری انگلیسی ها باقی بماند.
منبع : روزنامه ابرار ورزشی