جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

فقط «مرگ» انتظار این فوتبال را می کشد


فقط «مرگ» انتظار این فوتبال را می کشد
تا به حال از خود پرسیده اید فوتبال باشگاهی در كشور به چه منظور و با چه هدفی هر ساله برگزار می شود؟ آیا هدف تنها این است كه چند ماهی هواداران تیم ها مشغول باشند و در میان این همه جنجال و حاشیه و درگیری، در نهایت یك تیم به عنوان قهرمان معرفی شود؟ آیا اگر امروز به پشت سر خود نگاه كنیم و نه از خیلی دور، بلكه همین ۶ دوره لیگ برتر را از نظر بگذرانیم، مورد و نتیجه خاص و ارزشمندی نصیبمان می شود؟
سرنوشت ۶ قهرمان این رقابت ها را كه مرور می كنیم، به جز آخری كه نمی دانیم چه آینده ای انتظارش را می كشد، فقط درجا زدن و سقوط را می بینیم كه در مجموع یأس و دلزدگی را به اهالی فوتبال القاء كرده است. فولادی كه ۲ سال پس از قهرمانی به لیگ دسته اول سقوط می كند، پاسی كه با خوش شانسی از سقوط می گریزد اما درنهایت منحل می شود و استقلالی كه بعد از رسیدن به سكوی نخست مسابقات، آن شاهكار را رقم می زند و قبل از حضور در رقابت های لیگ قهرمانان آسیا، حذف می شود و ایضاً سپاهانی كه از میان این چند قهرمانی اش در سال های اخیر، هیچ چیز خاصی درنمی آید، جملگی به این مهم اشاره دارند كه گویا فوتبال ایران تنها برای خالی نبودن عریضه، اقدام به برگزاری بازی های باشگاهی می كند و با وجود صرف هزینه های فراوان و ایجاد سر و صداهای زیاد، در آخر همه متوجه می شوند تا امروز به نوعی سركار بوده اند.
همه جا رسم بر این است كه از دل لیگی پویا، بهترین، كامل ترین و قدرتمندترین تیم ملی را استخراج می كنند تا در پیكارهای بین المللی و برون مرزی، عنوان شایسته و قابل تقدیری نصیب فوتبال آن مرز و بوم شود اما لیگ برتر ایران، چنین خاصیتی هم ندارد. به غیر از چند ماه اخیر كه قلعه نویی تا حدودی به شایسته های داخلی توجه داشته و آنها را به اردوی تیم ملی فراخوانده، به خاطر نداریم كسی به طور كامل و آنچنان كه باید، به دست پرورده های لیگ بها دهد و از آن نفعی ببرد.
ضمناً به جز صعود به جام جهانی ۲۰۰۶ -كه البته اگر اتفاق نمی افتاد باید تعجب می كردیم- هیچ موفقیتی نصیب تیم های ملی ما نشده است چراكه اگر چنین بود، تا امروز طلسم چند ده ساله راهیابی به المپیك شكسته شده یا عنوان قهرمانی جام ملت های آسیا به ایران اختصاص یافته بود. از سوی دیگر باید به این مورد تكراری اشاره كرد كه از آخرین قهرمانی یك تیم باشگاهی كشورمان در قاره كهن، حدود ۱۵ سال گذشته و در این مدت جز ناكامی و شكست های تلخ و آبروبر، چیزی نصیب فوتبال ایران نشده است.
اینها تماماً نشان از آن دارد كه لیگ برتر فوتبال ایران از آن ویژگی و كیفیتی كه باید، برخوردار نیست و در این سال ها هم تنها به دور خود گشته ایم و اگر عقب تر از گذشته مان نباشیم، مطمئناً جلوتر از آن نیز نخواهیم بود.در كنار تمام این موارد كه تك تك آنها برای نفوذ یأس و ناامیدی در میان طرفداران فوتبال كفایت می كند، باید این مسأله را نیز روی كاغذ آورد كه چالش جدید به وجود آمده هم دارد عرصه را بر خیلی ها تنگ می كند.
وقتی تیم ریشه دار و پرافتخاری همچون پاس در یك چشم برهم زدن هویتش بر باد می رود و اصالتش را از دست می دهد، وقتی این زمزمه به گوش می رسد كه این سرنوشت، انتظار یكی، دو تیم دیگر تهرانی را نیز می كشد و وقتی فلان تیم لیگ یكی بعد از صعود به لیگ برتر، بلاتكلیف می ماند و تصمیم به انصراف می گیرد و تمام این اتفاقات نو، می رود و كنار قبلی ها جا خوش می كند، دیگر چه می توان گفت و چگونه می شود خود را به فردا امیدوار كرد؟
آیا با این شرایط كه انصراف و واگذاری امتیاز - به صورت دلخواه یا بنابر اجبار- بیش از هر مورد دیگری در فوتبال مملكت به چشم می آید، می توان امید داشت كه در آینده چیزی به نام هویت و اصالت پیرامون پرطرفدارترین رشته ورزشی كشور كه سرگرمی، دلخوشی، آبرو و مایه ارتقای غرور میلیون ها هوادار به شمار می رود، باقی بماند؟ وقتی استقلال و پرسپولیس به عنوان قطب های اصلی فوتبال این سرزمین، سال ها است لنگ چند میلیارد تومان ناقابل هستند و به واسطه درگیری با مشكلات مالی و البته سوءمدیریت از جایگاه واقعی خود روز به روز دورتر می شوند، آیا می توان با امیدواری كامل به افق های دوردست نگریست؟
آیا اكنون كه پس از ماه ها انتظار، سایه شوم تعلیق می رود تا از فوتبال ایران زدوده شود و به مقصد نامعلومی حركت كند اما یك تهدید جدی و مرگبار دیگر به جای آن بر فضای فوتبال كشور سایه می گستراند، می توان خوشحال و باانگیزه بود كه از این به بعد همه چیز بر وفق مراد است و هیچ جای نگرانی وجود ندارد؟ در خوشبختانه ترین حالت ممكن چند باشگاه از مجموعه باشگاه های لیگ برتری قادر هستند خود را با شرایط مورد درخواست AFC منطبق كند؟
مسؤولان كنفدراسیون فوتبال آسیا تأكید كرده اند تا یك سال و نیم باقیمانده، حتی اگر یك تیم لیگ برتری ایران، استانداردهای لازم و موردنظر را كسب نكند، كلاً فوتبال باشگاهی كشورمان به رسمیت شناخته نخواهد شد و هیچ تیمی از ایران اجازه حضور در لیگ قهرمانان آسیا را نخواهد داشت.
با كمال تأسف نیز باید گفت خیلی از مدیران فعلی باشگاه های ورزشی در كشور، اصلاً این تهدید را جدی نگرفته اند كه البته از طرفی حق هم دارند چراكه سیستم مدیریت غلط رایج در ایران به هیچ مدیری اجازه نمی دهد با خیال راحت و در امنیت مطلق به آینده و سازندگی فكر كند و همه موفقیت های مقطعی و زودگذر را مدنظر قرار داده اند، آن هم به خاطر آنكه از فردای خود مطمئن نیستند. حال با این تفاسیر چه می توان گفت و به چه می شود امید داشت؟
ناكامی ها و حرف و حدیث های فراوان موجود در فوتبال این سرزمین، شور و اشتیاق را از طرفدارانش سلب كرده و امروز فقط عدم توفیق ملی پوشان در شرق دور را كم داریم تا این كلكسیون كامل شود و فوتبال برای همیشه در ایران بمیرد.
تنها امیدمان در شرایط فعلی، قهرمانی تیم ملی در جام ملت های آسیا - ونه حتی نایب قهرمانی- است تا به وسیله آن بتوانیم جلوتر رویم. وقتی به پشت سر خود، اتفاقات جاری و شرایط آینده می نگریم، چیزی جز مرگ را نمی بینیم كه انتظار فوتبال این مرز و بوم را بكشد. فوتبال ایران امروز به یك مریض در حالت كما می ماند كه در بخش مراقبت های ویژه حضور دارد و قهرمانی جام ملت ها می تواند آن را تنها از این قسمت خارج كند. امیدواریم این اتفاق بیفتد وگرنه فوتبال برای همیشه خواهد مُرد....
حامد فرضعلی‌‌بیک
منبع : روزنامه ابرار ورزشی